نزول سوره مریم

سوره مریم چهل و پنجمین سوره قرآن در نزول و نوزدهمین سوره در تدوین است كه با ۹۸ آیه و ۹۸۲ كلمه و ۳۸۰۲ حرف بر وجود مقدس پیامبر اسلام (ص) در شهر مكه نازل شد. سوره مریم اولین سوره‌ای است كه در نزول به نام یك شخصیت از دین غیر اسلام نام‌گذاری شده است و خداوند بزرگ در این سوره از سرگذشت انبیای گذشته خبر می‌دهد.
● درخواست زكریا
كهیعص از اسرار و رمزهای قرآن بین خدای بزرگ و رسولش(ص) است كه كسی به درستی از مفاهیم آن رمزها اطلاعی ندارد مگر كسانیكه خدا آنها را آگاه ساخته است.
زكریا از پیامبران بنی‌اسرائیل است كه در بیت‌المقدس زندگی می‌كرد و خداوند بزرگ بخش‌هایی از زندگی او را برای پیامبر اسلام (ص) بیان می‌فرماید و اینگونه آغاز می‌كند:
یاد كن رحمت پروردگارت به بنده‌اش زكریا آنگاه كه پروردگارش را به ندایی مخفی و پنهانی خواند و گفت پروردگار را، استخوانم سست و سرم شعله‌ور شد كنایه از این‌كه به‌خاطر كهولت سن موی سرم سفید شد. بارالها و من از خواندن و دعای تو بی‌‌بهره نبودم و من از بستگان و خویشانم بعد از خودم بیمناكم و همسرم نازاست پس تو از نزد خودت ولی (فرزندی) به من ببخش كه از من و از آل یعقوب ارث ببرد، بارالها او را مورد رضایت خودت قرار بده.
مقاتل بر این عقیده است زكریا برادر عمران پدر مریم است او از انبیای بنی اسرائیل است كه قوم بنی‌اسرائیل شقاوت و طغیان را در عصر زكریا و یحیی پسر او به اوج فساد رسانده بودند(زكریا عموی مریم مقدس، مادر مسیح(ع) است كه بعضی او را از اولاد سلیمان بن داود نبی می‌دانستند) به هر شكل زكریا نمی‌خواست اموال و داشته‌هایش به ارث به بستگان فاسد بنی اسرائیلش برسد زیرا نبوت، موضوع ارثی نیست بلكه خدای بزرگ بنا به مصالحی كه خود تشخیص می‌داد انبیا را از میان مردان انتخاب می‌كرد پس آیه، صراحت بر این مطلب دارد كه انبیا به غیر از موضوع نبوت از سایر داشته‌هایشان به ارث می‌گذارند و این دغدغه را دارند كه میراث‌شان به چه كسی می‌رسد در سنین كهنسالی زكریای نبی از خدای بزرگ طلب فرزند صالح می‌كند و خدای بزرگ دعای پیامبرش را اجابت می‌كند.
● بشارت خدا به زكریا
ای زكریا! همانا ما تو را به پسری بشارت می‌دهیم كه نامش یحیی است و ما برای او هم نامی از قبل قرار نداده بودیم.
زكریا از این بشارت الهی تعجب می‌كند و به پروردگارش عرض كرد: پروردگارا چگونه برایم پسری می‌باشد در حالیكه همسرم نازاست و من از جهت پیری و كهنسالی به فرتوتی و افتادگی رسیدم.
فرشته‌ای نزد زكریا آمد و گفت: به همین شكل خداوند به تو فرزندی خواهد بخشید و پروردگارت فرمود این كار بر من آسان است و من به تحقیق، تو را در حالیكه چیزی نبودی خلق كردم.
زكریا از بشارت الهی بسیار شادمان شد اما از زمان وقوع آن اطلاع نداشت و برای رسیدن به آن واقعه مبارك عرض كرد پروردگارم برای من نشانه‌ای (علامت وقوع آن بشارت) قرار بده پروردگار فرمود نشانه تو این است كه سه‌ شبانه‌روز پیاپی در حالیكه سالم و تندرست هستی با مردم سخن نگویی.زكریا به عبادت و اعتكاف در مسجد و محراب پرداخت و از این نوید شادمانی آگاه شد كه خداوند به زودی او را صاحب فرزندی پسر خواهد كرد كه نامش یحیی است. زكریا به سوی مردمش از محراب خارج شد در حالیكه نمی‌توانست با آنها سخن بگوید پس اشاره كرد كه خدای بزرگ را صبحگاهان و شامگاهان تسبیح بگویید و همه دانستند كه دعای زكریا به داشتن پسری از سوی خدای بزرگ اجابت شد.

منبع : خانواده سبز