جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
گوژپشت ایتالیایی
گرامشی را در جنبش چپ، تنها با رزا لوکزامبورگ است که میتوان قیاس کرد و از همین روست که حساب او را باید جدا از کمونیسم روسی دانست و حتی به اعتقاد برخی کمونیستهای ارتدوکس، او را در مسیر انحراف از کمونیسم و لنینیسم تعریف کرد. لشک کولاکوفسکی، گرامشی را بدیعترین متفکر نسل کمونیستهای پس از لنین میداند که رابطه او با لنینیسم نیز همواره محل مجادله بوده و هست. او بدین ترتیب میگوید:«گرچه نوشتههای گرامشی نظریه هم سازی را تشکیل نمیدهد و بیشتر گرتهای است از نظرات مبهم و ناپخته، اما جنبههایی از این آثار آنقدر روشن و بدیع هستند که بتوان آنها را به درستی تلاشی مستقل برای صورت بندی یک ایدئولوژی کمونیستی و نه صرفا برداشتی ساده از طرح لنینیستی دانست.»
آنتونیو گرامشی نظریهپرداز مارکسیست، و از رهبران و بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا در سن ۴۶سالگی پس از سالها تحمل زندان و مصائب بسیار درگذشت و از این رو است که او را در جنبش چپ به عنوان «شهید جنبش» ارج مینهند. آنتونیو در بیستوهشتم ژانویه ۱۸۹۱در خانوادهای از طبقه متوسط به پایین، در آلس، واقع در جزیره ساردینیا ایتالیا به دنیا آمد. چهارمین فرزند فرانسسکو گرامشی، کارمند اداره ثبت احوال آن منطقه بود. در سالهای ۱۸۹۷ و ۱۸۹۸ پدرش به جرم سوءمدیریت به یک سال حبس محکوم شد. پدر، پس از آزادی از زندان بیکار بود و به این ترتیب هفت فرزندش در شرایط دشوار و با مضیقه مالی بزرگ شدند. در این میان آنتونیو گرفتار بیماری سختی شد که در نتیجه آن تا پایان عمر گوژپشت ماند. وی به سبب قوزی که بر پشت داشت از سوی همکلاسان و دوستانش مورد آزار قرار میگرفت و همین باعث شد تا به انزوا پناه ببرد و به مطالعه تاریخ و فلسفه بپردازد. در هنگام کودکی گاهی از مدرسه فرار میکرد تا کمک خرج خانوادهاش باشد و درنهایت در ۹سالگی دبستان را ترک کرد و به کار مشغول شد. بعدا مجددا تحصیلات خود را در رشته زبانشناسی ادامه داد و از همین دوران رفت و آمد را به محافل سوسیالیست ایتالیا آغاز کرد.
در سال ۱۹۱۱ بود که گرامشی ۲۰ ساله، برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه شد. علاقهمند به جامعه شناسی زبان بود و در زمینه علومانسانی به تحصیل مشغول شد. اما انتخابات ۱۹۱۳ و جنگ اروپا در ابتدای درس و مطالعه، گرامشی جوان را به یک سیاستمدار حرفهای تبدیل کرد.آنچنانکه از سال ۱۹۱۴ برای نشریات سوسیالیستی مقاله مینوشت و در ۱۹۱۶ نیز در روزنامه «آوانتی» ارگان بعدی حزب کمونیست ایتالیا مشغول به کار به عنوان عضو هیات سردبیری شد. گرامشی اکنون آنقدر دلبسته سیاست شده بود که با تحصیلات دانشگاهی خداحافظی کرد. پس در بهار ۱۹۱۵ با دانشگاه خداحافظی کرد. به دنبال پیروزی انقلاب ۱۹۱۷در روسیه، ایتالیا نیز دستخوش ناآرامی شد و شورش معروف شهر تورین با خواست «صلح و نان» در گرفت. در ۱۹۱۹ و در کنگره بولونیا گرامشی خواهان آن شد که حزب سوسیالیست ایتالیا به انترناسیونال سوم که لنین بنیان گذاشته بود بپیوندد. در مارس ۱۹۲۰ کارگران فیات در تورین دست به اعتصاب بزرگی زدند. گرامشی ضمن پشتیبانی از اعتصاب، از موضع حزب سوسیالیست در این مورد بهشدت انتقاد کرد. در ماههای اوت و سپتامبر همان سال اعتصاب گسترش یافت و کارخانههای تورین به اشغال کارگران درآمد که با تجربه شوراهای کارگری همراه بود. انتقادهای گرامشی به حزب سوسیالیست همچنان شدت گرفت تا سرانجام به انشعاب حزب در کنگره «لیوورنو»و تشکیل حزب کمونیست ایتالیا در ۱۹۲۱ انجامید. در ۱۹۲۳ بهعنوان نماینده حزب کمونیست ایتالیا به مسکو رفت و در همانجا با یک دختر روس بنام جولیا شوخت ازدواج کرد. این دوران ضمنا دوران رشد فاشیستها در ایتالیا و حملات آنان به کارگران بود. گرامشی در ۱۹۲۴ به نمایندگی پارلمان برگزیده شد و به ایتالیا بازگشت و در همان سال دبیر حزب کمونیست ایتالیا شد. در ۱۹۲۶ و طی اختلافاتی که درون حزب کمونیست ایتالیا پیش آمده بود، گرامشی از خط مشی تشکیل یک بلوک ضد فاشیست پشتیبانی میکرد و در همان سال در نامهای به رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی خواهان آرام کردن اختلافهای درونی آن حزب شد.
او در سال ۱۹۲۶، بدلیل فعالیتهای انقلابی زندانی شد و دادگاه حکومت فاشیست او را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد. روز ۸ نوامبر ۱۹۲۶ گرامشی بازداشت و به زندانی در میلان منتقل شد. در دادگاه به ۲۰ سال و دو ماه زندان محکوم شد و در شرایطی که به شدت بیمار بود به زندان توری منتقل شد. از ۱۹۲۹ وسایل لازم برای کار و نگارش را در زندان به دست آورد و از همانجا نوشتن آثاری را شروع کرد که بعدها به «دفترها»و «نامههای زندان»گرامشی معروف شد.
گرامشی از زندان نسبت به خط مشی چپروانه انترناسیونال کمونیست که سوسیال دموکراتها را «سوسیال فاشیسم»معرفی میکرد و سیاست «جبهه واحد»را کنار گذاشته بود، انتقاد کرد. اگر گرامشی در حزب کمونیست باقی ماند صرفا از آن رو بود که در زندان بود و از خطر اخراج و محکوم شدن از سوی کمینترن، مصون به نظر میآمد. استالین در سالهای ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹ سیاستهای کمینترن را به سمتی برد که درست نقطه مقابل دیدگاههای گرامشی بود.گرامشی در ملاقاتی با برادرش در زندان به او گفت که با سیاستهای جدید کمینترن مخالف است و اخراج شدگان از حزب را میستاید. برادر اما روایتی متفاوت از سخنان آنتونیو را به رفقای حزبی منتقل کرد و اینچنین بود که او همچنان از خطر طرد شدن از سوی حزب و کمینترن مصون ماند.
در ۱۹۳۲ بیماری گرامشی تشدید شد ولی مقامات اجازه انتقال او به بیمارستان را نمیدادند. در اکتبر ۱۹۳۳ و بر اثر یک مبارزه جهانی سرانجام گرامشی به یک درمانگاه منتقل گردید. سال بعد به بیمارستانی در رم منتقل شد. در ۲۱ آوریل ۱۹۳۷ گرامشی رسما آزاد اعلام شد. یک هفته بعد در ۲۷ آوریل آنتونیو گرامشی در همان روزی که برای بازگشت او به ساردینیا در نظر گرفته شده بود در سن ۴۶ سالگی درگذشت. بنیتو موسولینی، سیاستمدار بزرگ حزب فاشیست ایتالیا وی را مغز متفکر حزب کمونیست ایتالیا میشمرد و همین دلیل کافی بود تا گرامشی سالهای بسیاری را در زندانهای رژیم فاشیستی به اسارت بگذراند.
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست