شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا
چلسی، چلسی و باز هم چلسی
چلسی، چلسی و باز هم چلسی. همه چیز فوتبال انگلیس در سال گذشته در «چلسی» خلاصه میشود و این طعنهآمیز است، چرا که این «لیورپول» بود که جام قهرمانان اروپا را کسب کرد و سهم چلسی، فقط قهرمانی «لیگ برتر» بود. اما با این همه، فقط و فقط از «چلسی» صحبت میشود. گویی که همه در ته قلبشان باور دارند که این سهم مردان «مورینیو» بود که خورده شد و برده شد و در نهایت به لیورپول رسید...
«چلسی» شایستهترین تیم برای کسب عنوان بهترین تیم انگلیسی سال ۲۰۰۵ است. قهرمانی این تیم در لیگ برتر، در حالی که هنوز ده هفته به پایان فصل باقی بود، سزاواری شاگردان «مورینیو»ی مغرور را بهتر از هر چیزی نشان میدهد. این تیم، در سرتاسر سال گذشته فقط و فقط یک بار لغزید و از بدحادثه آن لغزش در حساسترین بازی در مقابل «لیورپول» بود که آن تیم را به فینال فرستاد و قهرمان اروپا کرد. پس از آن، چلسی اصلا نلغزید و کل دیدارهایش را با موفقیت پشت سر گذاشت. در دو سال گذشته، از زمانی که «خوزه مورینیو» پای به این تیم گذاشته، «چلسی» فقط دو بازی را شکست خورده از زمین بیرون رفته است که این، یک آمار رویایی برای این تیم میتواند باشد.
امسال هم، در حال حاضر که بازیها با جدیت و شدت تمام پی گرفته میشود «چلسی» یکییکی رقیبانش را پشت سر میگذارد و امسال هم مدعی اصلی گرفتن جام قهرمانی است. اگرچه نمیتوان پیشرفت تیمی چون «لیورپول» را انکار کرد در لیگ قهرمانان، در مرحله گروهی، امسال هم لیورپول بالای سر چلسی ایستاد و منچستر هم همواره آماده کورس بستن برای قهرمانی است، اما احتمال اینکه جام قهرمانی لیگ برتر به تیمی غیر از چلسی برسد و سر از شهری جز لندن در آورد، یک رویای اندکی کودکانه به نظر میرسد.
موفقیتهای چلسی، سال گذشته، حسادت خیلیها را تحریک کرد. شاید دلیل مزخرفاتی که در مورد این تیم میگویند در همین نکته باشد. اینکه چلسی تیمی دفاعی است و فوتبال را تماشایی بازی نمیکند و مسائلی از این قبیل، فقط در حیطه روانشناسی حسادت است که میتواند مورد تحلیل قرار بگیرد. بله؛ اگر فوتبال تماشایی خوردن گلهایی فراوان و باختن و بردن یک در میان است، منتقدان حق دارند. چلسی گل نمیخورد و این یک حقیقت غیرقابل انکار است که دوست و دشمن به آن معترفند. آمار ۹ گل خورده در بیست بازی، یک آمار شگفتانگیز است که این تیم آبیپوش لندنی به آن دست یافته. اما برای آنها که مدعیاند چلسی دفاعی بازی میکند، همین نکته کافی به نظر میرسد که این تیم با چهل و سه گل زده در حال حاضر بهترین خط حمله لیگ برتر را دارد و سه گل بیشتر از منچستر یونایتد و شانزده گل بیشتر از آرسنال به ثمر رسانده است. اختلاف یازده امتیازی این تیم با تیم دوم جدول یا همان «منچستر یونایتد»، سختی کار رقبای این تیم را برای به زیر کشیدنش نشان میدهد. شاید فقط از این منظر باشد که رقبای چلسی و منتقدان این تیم راست میگویند و حق دارند. از وقتی چلسی قدرت گرفته، هیجان از رقابت
های لیگ برتر رخت بربسته و این رقابتها به نظر مثل رقابتهایی با یک شرکت کننده به نظر میرسد که قهرمانش از پیش معلوم است. اینکه چلسی، هجده بازی از بیست بازیاش را در لیگ برتر فصل ۲۰۰۶۲۰۰۵ با پیروزی پشت سر گذاشته، بهترین مدعای این مساله است که رسیدن به این تیم غیرممکن خواهد بود و تیمهای دیگر فقط باید برای مقام های دوم به بعد با هم بجنگند...
«منچستر یونایتد» تیم دوم جدول لیگ برتر است، و اگر چه دوم شدن در لیگ برتر برای بیش از نود و پنج درصد تیمها یک آرزوی دست نیافتنی به نظر میرسد، اما همین هم برای منچستر یونایتد که عادت کرده حاکم بلامنازع فوتبال انگلیس باشد و تنها رقیبی به نام آرسنال را در کنارش حس کند و گاهی این رقابت را ببرد و گاهی هم ببازد سنگین و غیرقابل تحمل به نظر میرسد. الکس فرگوسن پس از حدود بیست سال ماندن و مربیگری در «منچستر یونایتد»، اکنون به چیز دیگری جز قهرمانی راضی نیست و هر نتیجهیی برای او شکست محسوب میشود؛ چندان که سال گذشته هم بدین صورت شد و این تیم به رغم مقام خوبی که در لیگ برتر به دست آورد، یک شکست خورده لقب گرفت. «فرگوسن» که اکنون به دلیل مالک شدن «گلیزرها» در تیم منچستر، حال و اوضاع خوشی ندارد او در این بیست ساله هیچ گاه تا این حد در خطر اخراج نبوده است تنها راه گذر از فشار روزافزون به شانههای کمتوانش را، پیشروی با این تیم می داند و معتقد است اگر آنها بلد باشند تمام امتیازات را کسب کنند، رسیدن به چلسی و پیشی گرفتن از این تیم چندان هم غیرقابل انتظار نخواهد بود. اما این اتفاق بیش از اینکه ریشه در واقعیت فوتبالی داشته
باشد، بیش از هر عامل دیگری تحریک بازیکنان برای بازیهای بهتر یا خودبزرگبینی فرگوسن را به یاد می آورد. او نباید فراموش کند عقبماندگی یازده امتیازی از تیم اول جدول چیزی نیست که در هفتههای آتی بتوان به سهولت آن را جبران کرد؛ مخصوصا اینکه تیم بالاسری «چلسی» نام دارد که روی تک تک امتیازاتش از لیگ برتر حساب باز کرده و به عبارتی تیم بالاسر «فرگوسن» متعلق به «خوزه مورینیو»یی است که در دادن امتیاز خسیسترین مربی حال حاضر اروپا به شمار میرود...
«لیورپول» تیم سوم انگلیس است که با «رافا بنیتس» پس از قهرمانی در اروپا گویا دوران افول و خواب را پشت سر گذاشته و چشم به دوران طلاییاش دارد. اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که «لیورپول» در حال حاضر دو بازی کمتر از منچستر یونایتد انجام داده و فقط چهار امتیاز از این تیم کمتر دارد، سختی کار «الکس فرگوسن» در روزهای پیش رو آشکارتر خواهد شد، چنان که او که قهرمانی را در عالم واقعیت اندکی دور از ذهن میبیند، برای نگه داشتن مقام دومیاش هم ممکن است به مشکل بر بخورد...
اما نزول بزرگسال مربوط به تیم «آرسنال» است که اکنون با بیست و دو امتیاز کمتر از «چلسی» در جایگاه ششم جدول نشسته. این تیم که سالهای سال جزو مدعیان قهرمانی انگلیس محسوب میشد، به نظر میرسد امسال فاتحه قهرمانی و حتی مقامهای بالا را خوانده و به حضور آبرومند در میانه جدول فکر میکند. این مساله شاید دلخواه تماشاگران پرشور این تیم نباشد و چه بسا که این سقف کوتاه، «آرسن ونگر» اغلب موفق در «آرسنال» را وادار به ترک این تیم کند. این مربی، البته جوانی را عامل نتیجه نگرفتن تیمش میداند و در گفتوگویی میگوید: «از نظر جسمی یک تیم قوی داریم اما وقتی پای درگیریهای ذهنی وسط میآید، یک بازیکن هجده ساله با یک بازیکن بیست و دو ساله قطعا تفاوتهای فراوانی با هم دارند. شاید از دست دادن اعتماد به نفسمان در این مساله ریشه داشته باشد.»
به هر حال، اغلب فوتبال شناسان فصل پیش رو را نیز متعلق به «چلسی» میدانند و این اصلا اتفاق خوبی برای فوتبال انگلیس نمیتواند باشد. شناختهشدن قهرمان در هنگام نیمفصل، کل جذابیتهای نیمفصل دوم را میکشد و این اتفاقی است که اکنون دو سال است در فوتبال انگلیس رخ میدهد.
شگفتی بزرگ؛ فرانک لمپارد
او پدیده بیبدیل فوتبال انگلیس در سال ۲۰۰۵ است. اینکه در کنار «رونالدینیو» و «اتوئو» به عنوان یکی از سه بازیکن برتر دنیا انتخاب شد، نشان دهنده تواناییهایش میتواند باشد. به این مساله اضافه کنید رکوردی را که او از خود به جا گذاشته و تا حدی غیرقابل دسترسی نشان میدهد. «لمپارد» در حال حاضر صد و شصت و پنج بازی پیدرپی است که در ترکیب چلسی قرار میگیرد و این آماری نیست که هر بازیکن معمولی را یارای دست یافتن به آن باشد. در توصیف خوبی و قدرت او همین بس که «مورینیو»ی مغرور در ستایش او گفته: «لمپارد کاملترین بازیکن و هافبک اروپاست و این اصلا بیراه نیست.»
تنفر؛ چلسی
حالا دیگر همه از «چلسی» متنفرند. البته این همه فقط رقیبان «چلسی» را شامل میشود که عقده دست نیافتن به حریف را با انگهای گوناگون فرو مینشانند.
سریال؛ دعوای مورینیو و ونگر
در مورد بحثهای این دو مربی که گاه از مرز ادب هم خارج میشود، بسیار سخن گفته و توضیح دادن آن اطاله کلام بیخودی به شمار میرود. در مورد این دو مربی، باید حرف یک فوتبالنویس انگلیسی را قبول کرد که گفته بود این دو را در یک رینگ یا یک اتاق در بسته بیندازید و اجازه بیرون آمدن به آنها ندهید، تا شاید یکی آن دیگری را بکشد و فوتبال انگلیس را از جروبحثهای آنها نجات دهد.
«چلسی» شایستهترین تیم برای کسب عنوان بهترین تیم انگلیسی سال ۲۰۰۵ است. قهرمانی این تیم در لیگ برتر، در حالی که هنوز ده هفته به پایان فصل باقی بود، سزاواری شاگردان «مورینیو»ی مغرور را بهتر از هر چیزی نشان میدهد. این تیم، در سرتاسر سال گذشته فقط و فقط یک بار لغزید و از بدحادثه آن لغزش در حساسترین بازی در مقابل «لیورپول» بود که آن تیم را به فینال فرستاد و قهرمان اروپا کرد. پس از آن، چلسی اصلا نلغزید و کل دیدارهایش را با موفقیت پشت سر گذاشت. در دو سال گذشته، از زمانی که «خوزه مورینیو» پای به این تیم گذاشته، «چلسی» فقط دو بازی را شکست خورده از زمین بیرون رفته است که این، یک آمار رویایی برای این تیم میتواند باشد.
امسال هم، در حال حاضر که بازیها با جدیت و شدت تمام پی گرفته میشود «چلسی» یکییکی رقیبانش را پشت سر میگذارد و امسال هم مدعی اصلی گرفتن جام قهرمانی است. اگرچه نمیتوان پیشرفت تیمی چون «لیورپول» را انکار کرد در لیگ قهرمانان، در مرحله گروهی، امسال هم لیورپول بالای سر چلسی ایستاد و منچستر هم همواره آماده کورس بستن برای قهرمانی است، اما احتمال اینکه جام قهرمانی لیگ برتر به تیمی غیر از چلسی برسد و سر از شهری جز لندن در آورد، یک رویای اندکی کودکانه به نظر میرسد.
موفقیتهای چلسی، سال گذشته، حسادت خیلیها را تحریک کرد. شاید دلیل مزخرفاتی که در مورد این تیم میگویند در همین نکته باشد. اینکه چلسی تیمی دفاعی است و فوتبال را تماشایی بازی نمیکند و مسائلی از این قبیل، فقط در حیطه روانشناسی حسادت است که میتواند مورد تحلیل قرار بگیرد. بله؛ اگر فوتبال تماشایی خوردن گلهایی فراوان و باختن و بردن یک در میان است، منتقدان حق دارند. چلسی گل نمیخورد و این یک حقیقت غیرقابل انکار است که دوست و دشمن به آن معترفند. آمار ۹ گل خورده در بیست بازی، یک آمار شگفتانگیز است که این تیم آبیپوش لندنی به آن دست یافته. اما برای آنها که مدعیاند چلسی دفاعی بازی میکند، همین نکته کافی به نظر میرسد که این تیم با چهل و سه گل زده در حال حاضر بهترین خط حمله لیگ برتر را دارد و سه گل بیشتر از منچستر یونایتد و شانزده گل بیشتر از آرسنال به ثمر رسانده است. اختلاف یازده امتیازی این تیم با تیم دوم جدول یا همان «منچستر یونایتد»، سختی کار رقبای این تیم را برای به زیر کشیدنش نشان میدهد. شاید فقط از این منظر باشد که رقبای چلسی و منتقدان این تیم راست میگویند و حق دارند. از وقتی چلسی قدرت گرفته، هیجان از رقابت
های لیگ برتر رخت بربسته و این رقابتها به نظر مثل رقابتهایی با یک شرکت کننده به نظر میرسد که قهرمانش از پیش معلوم است. اینکه چلسی، هجده بازی از بیست بازیاش را در لیگ برتر فصل ۲۰۰۶۲۰۰۵ با پیروزی پشت سر گذاشته، بهترین مدعای این مساله است که رسیدن به این تیم غیرممکن خواهد بود و تیمهای دیگر فقط باید برای مقام های دوم به بعد با هم بجنگند...
«منچستر یونایتد» تیم دوم جدول لیگ برتر است، و اگر چه دوم شدن در لیگ برتر برای بیش از نود و پنج درصد تیمها یک آرزوی دست نیافتنی به نظر میرسد، اما همین هم برای منچستر یونایتد که عادت کرده حاکم بلامنازع فوتبال انگلیس باشد و تنها رقیبی به نام آرسنال را در کنارش حس کند و گاهی این رقابت را ببرد و گاهی هم ببازد سنگین و غیرقابل تحمل به نظر میرسد. الکس فرگوسن پس از حدود بیست سال ماندن و مربیگری در «منچستر یونایتد»، اکنون به چیز دیگری جز قهرمانی راضی نیست و هر نتیجهیی برای او شکست محسوب میشود؛ چندان که سال گذشته هم بدین صورت شد و این تیم به رغم مقام خوبی که در لیگ برتر به دست آورد، یک شکست خورده لقب گرفت. «فرگوسن» که اکنون به دلیل مالک شدن «گلیزرها» در تیم منچستر، حال و اوضاع خوشی ندارد او در این بیست ساله هیچ گاه تا این حد در خطر اخراج نبوده است تنها راه گذر از فشار روزافزون به شانههای کمتوانش را، پیشروی با این تیم می داند و معتقد است اگر آنها بلد باشند تمام امتیازات را کسب کنند، رسیدن به چلسی و پیشی گرفتن از این تیم چندان هم غیرقابل انتظار نخواهد بود. اما این اتفاق بیش از اینکه ریشه در واقعیت فوتبالی داشته
باشد، بیش از هر عامل دیگری تحریک بازیکنان برای بازیهای بهتر یا خودبزرگبینی فرگوسن را به یاد می آورد. او نباید فراموش کند عقبماندگی یازده امتیازی از تیم اول جدول چیزی نیست که در هفتههای آتی بتوان به سهولت آن را جبران کرد؛ مخصوصا اینکه تیم بالاسری «چلسی» نام دارد که روی تک تک امتیازاتش از لیگ برتر حساب باز کرده و به عبارتی تیم بالاسر «فرگوسن» متعلق به «خوزه مورینیو»یی است که در دادن امتیاز خسیسترین مربی حال حاضر اروپا به شمار میرود...
«لیورپول» تیم سوم انگلیس است که با «رافا بنیتس» پس از قهرمانی در اروپا گویا دوران افول و خواب را پشت سر گذاشته و چشم به دوران طلاییاش دارد. اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که «لیورپول» در حال حاضر دو بازی کمتر از منچستر یونایتد انجام داده و فقط چهار امتیاز از این تیم کمتر دارد، سختی کار «الکس فرگوسن» در روزهای پیش رو آشکارتر خواهد شد، چنان که او که قهرمانی را در عالم واقعیت اندکی دور از ذهن میبیند، برای نگه داشتن مقام دومیاش هم ممکن است به مشکل بر بخورد...
اما نزول بزرگسال مربوط به تیم «آرسنال» است که اکنون با بیست و دو امتیاز کمتر از «چلسی» در جایگاه ششم جدول نشسته. این تیم که سالهای سال جزو مدعیان قهرمانی انگلیس محسوب میشد، به نظر میرسد امسال فاتحه قهرمانی و حتی مقامهای بالا را خوانده و به حضور آبرومند در میانه جدول فکر میکند. این مساله شاید دلخواه تماشاگران پرشور این تیم نباشد و چه بسا که این سقف کوتاه، «آرسن ونگر» اغلب موفق در «آرسنال» را وادار به ترک این تیم کند. این مربی، البته جوانی را عامل نتیجه نگرفتن تیمش میداند و در گفتوگویی میگوید: «از نظر جسمی یک تیم قوی داریم اما وقتی پای درگیریهای ذهنی وسط میآید، یک بازیکن هجده ساله با یک بازیکن بیست و دو ساله قطعا تفاوتهای فراوانی با هم دارند. شاید از دست دادن اعتماد به نفسمان در این مساله ریشه داشته باشد.»
به هر حال، اغلب فوتبال شناسان فصل پیش رو را نیز متعلق به «چلسی» میدانند و این اصلا اتفاق خوبی برای فوتبال انگلیس نمیتواند باشد. شناختهشدن قهرمان در هنگام نیمفصل، کل جذابیتهای نیمفصل دوم را میکشد و این اتفاقی است که اکنون دو سال است در فوتبال انگلیس رخ میدهد.
شگفتی بزرگ؛ فرانک لمپارد
او پدیده بیبدیل فوتبال انگلیس در سال ۲۰۰۵ است. اینکه در کنار «رونالدینیو» و «اتوئو» به عنوان یکی از سه بازیکن برتر دنیا انتخاب شد، نشان دهنده تواناییهایش میتواند باشد. به این مساله اضافه کنید رکوردی را که او از خود به جا گذاشته و تا حدی غیرقابل دسترسی نشان میدهد. «لمپارد» در حال حاضر صد و شصت و پنج بازی پیدرپی است که در ترکیب چلسی قرار میگیرد و این آماری نیست که هر بازیکن معمولی را یارای دست یافتن به آن باشد. در توصیف خوبی و قدرت او همین بس که «مورینیو»ی مغرور در ستایش او گفته: «لمپارد کاملترین بازیکن و هافبک اروپاست و این اصلا بیراه نیست.»
تنفر؛ چلسی
حالا دیگر همه از «چلسی» متنفرند. البته این همه فقط رقیبان «چلسی» را شامل میشود که عقده دست نیافتن به حریف را با انگهای گوناگون فرو مینشانند.
سریال؛ دعوای مورینیو و ونگر
در مورد بحثهای این دو مربی که گاه از مرز ادب هم خارج میشود، بسیار سخن گفته و توضیح دادن آن اطاله کلام بیخودی به شمار میرود. در مورد این دو مربی، باید حرف یک فوتبالنویس انگلیسی را قبول کرد که گفته بود این دو را در یک رینگ یا یک اتاق در بسته بیندازید و اجازه بیرون آمدن به آنها ندهید، تا شاید یکی آن دیگری را بکشد و فوتبال انگلیس را از جروبحثهای آنها نجات دهد.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست