شنبه, ۲۴ آذر, ۱۴۰۳ / 14 December, 2024
مجله ویستا

WOW طرف تحریمیه، چه کلاسی!


WOW طرف تحریمیه، چه کلاسی!
باز هم موقع انتخابات رسید و برخی دوستان صحبت از تحریم می‌کنند. نمی‌دانم از تحریم آب چه کسی داغ می‌شود؟ این دوستان که می‌گویند تحریم یعنی اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات و برخی دیگر می‌گویند برو بالاتر تحریم یعنی اعتراض به .... اطرافمان از این دوستان تحریمی زیاد می‌بینیم اما من به دلایل بسیاری از آنها برای تحریم انتخابات شک دارم، هم شک منطقی و هم شک اخلاقی.
صورت مساله تحریمی درباره انتخابات چیست؟ به اصلاح‌طلبان رای دادیم اما چه خیری دیدیم. انتخابات آزاد و دموکراتیک نیست، پس ما در آن شرکت نمی‌کنیم یا ما دارای عقیده خاصی هستیم که اجازه نداده‌اند حزب تشکیل دهیم، سرکوب شده‌ایم بنابراین کاری به انتخابات نداریم. عده‌ای هم فکر می‌کنند با رای دادن به چیزی مشروعیت می‌دهند که با آن مشکل بنیادی دارند. حرف از انتخابات هم که می‌شود سریع تو را به فلان سال و فلان واقعه حواله می‌دهند و هزار ماشاءالله گنجه تاریخشان پر از حوادثی است که به آنها می‌گوید نه! شرکت نکنید خون ما پایمال می‌شود.
من نکات جالبی درباره تحریمی‌ها دیده‌ام و نتایج جالبی هم برای خودم جمع کرده‌ام. می‌گویم برای خودم زیرا بحث شرکت نکردن در انتخابات برای برخی از دوستان به حدی یک ارزش بنیادی ایدئولوژیک شده است که اصولا تعمیم تجربیات من برای آنها ممکن نیست و احتمالا من را به نافهمی و بی‌کلاسی متهم می‌کنند. اولین تجربه من این است که تحریمی بودن یک جور منزلت محسوب می‌شود که من به آن می‌گویم «پرستیز روشنفکری». دوستان تحریمی نمی‌دانم از کجا اما از یک جا به این نتیجه رسیده‌اند که همه چیز را می‌دانند. کسی که دم از شرکت در انتخابات می‌زند مزدور است یا فریب‌خورده. با بسیاری از این تحریمی‌ها بحث و دعوا داشته‌ام تا قانع شوم که حضورم در انتخابات اشتباه است اما نشدم زیرا فرق میان «کلاس گذاشتن» و «استدلال» را می‌فهمم. برخی از این دوستان با چنان هیمنه‌ای از دانایی با تو برخورد می‌کنند که گویی «جان لاک» سیاست ایران هستند و توی ناچیز نمی‌فهمی که دموکراسی و الفبای سیاست چیست! البته برخی از آقا پسرها و دختر خانوم‌های دانشجو از طریق تحریم با هم آشنا شده‌اند و احتمالا در اولین برخوردشان با یکدیگر درباره هم این طوری فکر کرده‌اند «WOW طرف تحریمیه، چه کلاسی!!!»
تجربه بعدی من این است که با کمال تعجب اکثر این دوستان تحریمی از وضع مرفه اقتصادی برخوردارند و از سویی درد اجتماعی ندارند. یکی از این دوستان که فعال حقوق زنان است کمترین اطلاع و آگاهی از وضعیت زنان همین شهرهای حاشیه تهران ندارد اما مدام نظرات فلان فمینیست آمریکایی را می‌خواند و سپس برای زنان جامعه نسخه می‌نویسد. این برادر آوانگارد ما در دفاع از حقوق زنان هم تحریمی است یا یکی دیگر از تحریمی‌ها را می‌شناسم که در فلان شرکت معظم نفتی کار می‌کند و انصافا با مدرک نداشته‌اش ظرف یک ماه اندازه یک سال حقوق من پول درمی‌آورد اما می‌گوید در انتخابات شرکت نمی‌کنم.
اما سومین نکته، تحریمی‌ها می‌گویند رای دادن یعنی مشروعیت‌بخشی به چیزی که مشروع نیست. همین دوست نفتیمان با صدایی بلند می‌خواست این را توی کله من فرو کند اما نرفت زیرا من فکر کردم چگونه دخالت در چرخه اقتصادی و پول درآوردن آن هم با این شکل و محتوا باعث مشروعیت نمی‌شود اما رای دادن می‌شود. چه‌طور می‌شود در پول درآوردن اینقدر منطقی بود و هزینه - فایده‌های عقلانی کرد اما در سیاست دارای اصول خدشه‌ناپذیر و ایدئولوژیک بود؟
یکی از دوستان چپ لیسانسه دانشگاه دولتی حرف‌های این دوست نفتیمان را تکرار کرد اما به او گفتم برادرجان چگونه وقتی در چرخه آموزشی سوبسیدی و دولتی کسب علم می‌کردی و هنوز هم قصد ادامه‌اش را داری بحث مشروع و نامشروع نمی‌کنی؟ در ثانی اگر بحث برخورد ایدئولوژیک مطرح است چرا در دانشگاهی درس می‌خوانی که اسلاف جنابعالی را به واسطه انقلاب فرهنگی از آن پاک‌سازی کرده‌اند؟ گفت بالاخره اجبار زندگی است. گفتم که اولاً زندگی کردن یک اجبار نیست، در ثانی چه‌طور مسایل مربوط به دانشگاه و امور مالی، مربوط به زندگی و هزینه – فایده باشد اما سیاست نه. باید در همه جا هزینه – فایده کرد.
تجربه چهارم، خیلی کم دیده‌ام که یک تحریمی خودش را مسئول نابسمانی‌های مانده از دولت نهم و مجلس هفتم در مقایسه با دولت و مجلس اصلاحات بداند.
نتیجه تحریم در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس هفتم جلوی چشمان ماست. خاتمی مدینه فاضله‌ای نیافرید که هیچ، اشتباهات متعددی هم مرتکب شد اما انصافا آیا میزان آزادی فعالیت‌های دانشجویی، وضعیت اقتصادی، رونق فعالیت‌های فرهنگی و مدنی در آن دوران با این دوران قابل مقایسه است؟ درد مسئولیت‌ناپذیری تنها گریبانگیر سیاستمداران نیست چه هیچ‌کدام از دوستان تحریمی نیز نمی‌پذیرند که حداقل ظهور دولت نهم تا اندازه‌ای محصول تحریم انتخابات بود.
آرش محبی
منبع : دسترنج