چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سرزمین سایه - SHADOWLANDS


سرزمین سایه - SHADOWLANDS
سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : ریچارد آتن‌بارو و برایان ایستمن
کارگردان : آتن بارو
فیلمنامه‌نویس : ویلیام نیکلسن، بر مبنای نمایش‌نامه‌ای نوشتهٔ خودش
فیلمبردار : راجر پرات
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فنتن
هنرپیشگان : آنتونی هاپکینز، دبرا وینگر، جان وود، ادوارد هاردویک، رابرت فلمینگ، جوزف مازلو، جرالد سیم، پیتر فرت، جولیان فرت
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۰ دقیقه


ـ شهر آکسفورد، سال ۱۹۵۲. ̎جک لوئیس̎ (هاپکینز)، نویسندهٔ بسیار مشهور و موفق کتاب‌های کودکان و استاد ادبیات و زبان انگلیسی در دانشگاه، مردی میانسال است که با برادرش، ̎وارنی̎ (هاردویک) در همان خانهٔ محل تولدش زندگی می‌کند و با خصوصیات خاص خودش، زندگی بسیار عادی، منظم و بی‌حادثه‌ای دارد. او در گروه کر کلیسا آواز می‌خواند، سخنرانی می‌کند، به نامه‌های دوستدارانش جواب می‌دهد و روزها، ناهار را با همکاران همیشگی‌اش می‌خورد. روزی میان نامه‌ها، نامه‌ای از یک شاعرهٔ امریکائی به نام ̎جوی گرشام̎ (وینگر) به دستش می‌رسد که قصد دیدار او را دارد. در قرار ملاقات‌شان از روحیهٔ شاد و زبان رک و بی‌تکلف ̎جوی̎ جا می‌خورد. کمی بعدتر ̎جوی̎ با پسرش، ̎داگلاس̎ (مازلو) به آکسفورد می‌آید که او هم از طرفداران کتاب‌های ̎لوئیس̎ است. دیدارها ادامه می‌یابد و آنان کریسمس را در خانهٔ ̎لوئیس̎ می‌گذرانند. اما خانهٔ خشک و بی‌روح ̎لوئیس̎، حتی گشتن در اثاثیهٔ اتاق زیر شیروانی و یافتن همهٔ عناصر کتاب‌های او، ̎داگلاس̎ را خسته می‌کند. آنان به امریکا می‌روند و ̎لوئیس̎ به زندگی عادی‌اش بر می‌گردد. روزی به هنگام یکی از سخنرانی‌هایش ناگهان ̎جوی̎ را می‌بیند. او تعریف می‌کند که ساکن لندن شده است و در حال طلاق از شوهرش است و ̎جک̎ را به منزلش دعوت می‌کند. ̎جک̎ در بازگشت به آکسفورد برای برادرش تعریف می‌کند که قصد دارد به طور مصلحتی با ̎جوی̎ ازدواج کند تا او بتواند تابعیت انگلستان را بگیرد. ازدواج را به شکل رازی مخفی نگاه می‌دارند. اما ̎جوی̎ از زندگی خشک و آکادمیک ̎جک̎ حوصله‌اش سر می‌رود و به لندن بر می‌گردد. روزی ̎جوی̎ در آپارتمانش در لندن زمین می‌خورد. در بیمارستان تشخیص سرطان استخوان داده می‌شود. ̎جک̎ هر روز به او سر می‌زند در حالیکه ̎وارنی̎ از ̎داگلاس̎ مراقبت می‌کند. با بهبودی مختصر ̎جوی̎، ̎جک̎ که از ازدواج اداری اول راضی نبوده و مسیحی معتقدی است، ازدواج کاملاً رسمی در حضور کشیش انجام می‌دهند و چند ماهی را در نهایت لذت و آرامش زندگی می‌کنند. ̎جک̎ به ̎جوی̎ در بستر مرگ قول می‌دهد از ̎داگلاس̎ مراقبت کند. ̎جوی̎ می‌میرد. ̎جک̎ سوگوار، خیلی زود زندگی‌ عادی‌اش را در آکسفورد از سر می‌گیرد و با ̎داگلاس̎ به زندگی ادامه می‌دهد.
ـ کلایو استیپل لوئیس، استاد و آکادمیسین انگلیسی، نویسندهٔ کتاب‌های تخیلی و افسانه ـ علمی برای بچه‌ها از جذاب‌ترین، عجیب‌ترین و غیرعادی‌ترین شخصیت‌های ادبی انگلستان، یک مسیحی دو آتشه و اندکی متعصب، استاد عالی مقام زبان انگلیسی، جدی و مصمم و بسیار خشک و فراری از ازدواج و همسر، در میانسالی تن به ازدواجی مصلحتی می‌دهد اما در می‌یابد که دلباختهٔ همسرش شده است و زن از سرطان در می‌گذرد و لوئیس جهان عاشقی را کشف می‌کند. آتن بارو، وجه عینی و رویهٔ این قصه، یعنی دلباختگی استاد به زن و نامرادی و تلخی و نافرجامی را به درامی سوزناک بدل می‌کند. بی‌ آنکه بتواند شخصیت‌ و پیچیدگی جذاب شخصیت این نویسندهٔ معمائی را، و حتی عشق او را در بیاورد. آنچه در رویهٔ فیلم می‌ماند، سوز یک عشق، یک ̎قصهٔ عشق̎ است که بدون در آوردن شخصیت عجیب و استثنائی مرد اصلاً چیز جالبی نیست. آتن بارو حتی در در آوردن رابطهٔ استاد و شاعره در بخش اول هم در می‌ماند. اهمیت این ̎قصهٔ عشق̎ نه در بیماری زن، نه در مسن بودن زوج بلکه در شخصیت‌ نویسنده ـ قهرمان اصلی ـ فیلم نهفته است. بنابراین آنچه در انتها برای فیلم آتن بارو باقی می‌ماند، فصل آخر، توانائی گریستن نویسندهٔ خشک و آداب‌دان و بی‌عاطفه است و ایجاد رابطهٔ عاطفی با پسر بچه. اما آتن‌بارو بسیاری چیزها را از دست می‌دهد تا همین را فرا چنگ آورد.


همچنین مشاهده کنید