دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

هرگز نگو هرگز - روح مک در کالبد اینتل


هرگز نگو هرگز - روح مک در کالبد اینتل
نخستین نشانه‌های نواندیشی تجاری در اپل (كه شاید از آن به دگردیسی بنیان‌ها نیز تعبیر ‌شود) در سال۱۹۹۷ و با رضایت اپل و مایكروسافت در مورد اختلا‌فات گذشته نمایان شد. اكنون اما زمان سازگاری با بخش دیگر دنیای وینتل فرا رسیده‌است. تصمیم سرنوشت‌ساز اپل در روی آوردن به پردازنده‌های اینتل، نه‌تنها برآینده این شركت، بلكه بر كل صنعت رایانه و حتی سرگرمی تأثیرگذار خواهد بود. بررسی‌های بیشتر در این مورد به پس از اقدامات اپل و معرفی رسمی محصولات جدید این شركت، موكول خواهد شد.
از ۶۸K تا x۸۶
ایده اجرای سیستم‌عامل مك برروی پردازنده‌های اینتل، برای اولین بار در سال ۱۹۸۵ و از سوی یكی از مدیران وقت اپل مطرح شد. با این حال این ایده تا شش سال بعد و پس از عدم موفقیت سیستم‌عامل آن زمان اپل، یعنی system۷ در بازار به واسطه گسترش windows۳.۰ ، در دستور كار قرار نگرفت. در همین زمان ناول نیز در تلاش بود تا با خلق یك رابط بصری مشابه مك برای سیستم‌عامل DR-DoS خود و نصب آن برروی پی‌سی‌های مبتنی بر اینتل، جایگزینی را برای ویندوز دست و پا كند. اما ترس از شكایت اپل مانع انجام این كار می‌شد. یك سال بعد، یكی از روِسای ناول با جمعی از مدیران نرم‌افزاری اپل دیداركرد و آن‌ها را از تصمیم این شركت مطلع ساخت. در نهایت دو شركت تصمیم گرفتند با انجام پروژه‌های مشترك، این تصمیم را عملی سازند. این پروژه Star Trek نامیده شد. جالب آن‌كه اینتل نیز در آن زمان برای رهایی از وابستگی به مایكروسافت، وعده همكاری با این پروژه را داده بود. پس از ماه‌ها تلاش و در مراحل پایانی تكمیل پروژه موانعی برسر راه دو شركت قرار گرفت؛ یكی از مدیران پروژه به استخدام مایكروسافت درآمد و تغییرات مدیریتی و بروز مشكلات مالی در اپل و ... نهایتاً باعث توقف پروژه در سال ۱۹۹۳ شد. تقریباً همزمان با شروع Star Trek ، اپل همكاری دیگری را با IBM و موتورولا آغاز كرده بود. IBM قصد داشت پردازنده‌های خانواده Power خود را به حوزه‌های دیگری غیر از سرورها و مین‌فریم‌ها گسترش دهد. موتورولا نیز به دنبال پردازنده‌های رده بالایی از خانواده RISC بود تا بتواند در بازار ایستگاه‌های كاری مبتنی بر RISC رقابت كند. اپل نیز برای رایانه‌های شخصی خود نیازمند جایگزینی قدرتمند برای پردازنده‌های سری ۶۸K موتورولا بود كه علاوه بر كارایی بالاتر، با آن‌ها سازگاری نیز داشته باشد. به این ترتیب اتحاد تاریخی AIM متشكل از این سه شركت متولد شد و به دنبال آن خانواده جدیدی از معماری Power تحت عنوان Power PC به‌وجود آمد. اپل در سال ۱۹۹۴ از ۶۸K به این پردازنده‌ها مهاجرت كرد. پس از توقف Star Trek و مهاجرت اپل به پردازنده‌های Power PC تلاش‌های دیگری در خارج از اپل برای اجرای Mac OS برروی پردازنده‌های اینتل صورت گرفت، اما این تلاش‌ها به‌واسطه عدم اعطای مجوز سیستم‌عامل از سوی اپل پس از مدتی متوقف شدند. اپل در آن شرایط و به‌واسطه برتری‌هایی كه از طریق معماری برتر PowerPC به‌دست آورده بود، بیش از آن‌كه مایل به پشتیبانی از پردازنده‌های اینتل باشد، مصمم بود با كمك IBM و موتورولا، كنترل انحصاری بازار توسط مایكروسافت و اینتل را از دست آن‌ها خارج كند. در سال ۱۹۹۶ پس از آن‌كه اپل به‌واسطه برخوردن به مشكل در زمینه توسعه سیستم‌عامل، شركت Next را خریداری كرد، بار دیگر احتمال عرضه سیستم‌عاملی مبتنی بر پردازنده‌های اینتل شنیده می‌شد. (Next شركتی بود كه استیوجابز پس از ترك اپل آن را تأسیس كرده بود.) چرا كه سیستم‌عامل این شركت Next Step (نیای Mac OS X) برروی چندین معماری مختلف از جمله x۸۶ اجرا می‌شد. یك سال بعد بسیاری از مهندسانی كه برروی Star Trek كار كرده بودند، مجدداً به شركت دعوت شدند و به این ترتیب شایعه احیای پروژه بیش از پیش قوت گرفت.
طی سال‌های بعد و با قدرت گرفتن پردازنده‌های اینتل و پیشی‌گرفتن از‌ PowerPC ، موضوع حركت اپل به سوی اینتل به تناوب شنیده می‌شد؛ به‌خصوص پس از مهاجرت اپل از Mac OS۹ به Mac OS X سازگار كردن سیستم‌عامل جدید با x۸۶ یك تیر و دو نشان بود. اما این امر اتفاق نیفتاد. در آگوست سال ۲۰۰۲ پایگاه وب eweek در مورد پروژه‌ای محرمانه در آزمایشگاه‌های اپل به نام Marklar اطلاعاتی منتشر كرد. هدف این پروژه توسعه موازی نسخه‌ای از Mac OSX برای پردازنده‌های اینتل بود. اما یك‌سال بعد و پس از تصمیم اپل مبنی بر استفاده از پردازنده ۹۷۰ G۵) PowerPC) این پروژه ملغی یا اقدامی برای روز مبادا تلقی شد. جالب آن‌كه در همین زمان،IBM در یادداشتی داخلی دشواری مهاجرت به اینتل را دلیل اصلی انتخاب ۹۷۰ PowerPC از سوی اپل اعلام كرده بود. در اكتبر همان سال، جان اسكالی كه پس از ترك جابز در اپل به قدرت رسیده بود، اعلام كرد كه بزرگ‌ترین اشتباه وی، عدم استفاده از پردازنده‌های اینتل در اواخر دهه هشتاد میلادی بوده است. در سال ۲۰۰۴ اپل به‌ خاطر نارضایتی از پیشرفت پردازنده‌های ۹۷۰ Power PC ، به‌طور آشكار ازIBM انتقاد كرد، اما در عین حال این پردازنده‌ها را كاملاً قوی و رقابتی توصیف كرد. در ماه مه سال ۲۰۰۵، وال استریت ژورنال بار دیگر ارتباط پنهانی اپل و اینتل را به موضوع داغ رسانه‌ها تبدیل كرد. خبری كه یك ماه بعد و با تأیید پایگاه وب CNet رنگ و بوی واقعی‌تری به خود گرفت. و سرانجام اپل در ماه ژوئن و در كنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان WWDC، رسماً خبر مهاجرت به اینتل در سال ۲۰۰۶ را اعلام كرد.
ناگهان اینتل!
با وجود ۲۰ سال اخبار و شایعات گوناگون، خبر همكاری اپل و اینتل همچنان خبری تكان‌دهنده بود. با اعلام این تصمیم، موجی از نظرات منفی و مثبت، اتاق‌های گفتگو و محافل اپلی را در برگرفت. اما جو كلی حاكم بر كاربران اپل در روزهای نخست انتقال، بیشتر حاكی از نارضایتی بود تا خوشحالی. دلایل متعددی درمورد مشكلات این انتقال بارها در پایگاه‌های مختلف وب برشمرده می‌شد و چه تمجیدها و مدایحی كه از Power PC و مزایای آن عنوان نشد. علیرغم منطقی‌بودن بسیاری از این دیدگاه‌ها، به نظر می‌رسد كه این پشتیبانی بیشتر دلایلی احساسی دارد: احساسی كه به‌واسطه رقابتی بودن پردازنده‌های Power PC با پردازنده‌های امروزی اینتل، در بر شمردن برتری‌های معماری و مزایای آن متبلور می‌شود. البته چنین موضوعی می‌تواند كاملاً طبیعی باشد. اپل بیش از یك دهه از مزایای PowerPC نسبت به پردازنده‌های اینتل و برتری‌های معماری RISC نسبت به CISC سخن گفته بود و كاربران و شیفتگان مك، سال‌ها برای اثبات كارایی سخت‌افزارهای خود و در جنگی روانی با همتایان وینتلی، از برجستگی‌های PowerPC و شكوه Altivec سخن گفته بودند و اكنون در شرایطی كه اوضاع بسیار بهتر از چند سال قبل به نظر می‌رسید، ناگهان دنیا برعكس شده و باید پذیرفت كه IBM خوب است و اینتل خوب‌تر؛ آن‌ هم درست در روزها و ماه‌هایی كه اینتل در مقابل AMD نیز وضعیت چندان خوبی ندارد. اپل اما به زبان دیگری سخن می‌گوید و معتقد است وضعیت اینتل در آینده‌ای نزدیك تغییر خواهد كرد. پس در این وانفسا فقط می‌توان امیدوار بود كه اینتل با عرضه محصولاتی كاراتر از رقبا، هوشمندی اپل را در انتخاب این غول تراشه‌سازی به اثبات برساند.
وضعیت فعلی
پردازنده‌های مورد استفاده اپل در حال حاضر و در مقایسه با پردازنده‌های اینتل و AMD در چه وضعیتی قرار دارند؟ واقعیت آن است كه هیچ روش قطعی و استانداردی برای مقایسه كامل و دقیق PowerPC و x۸۶ وجود ندارد. گروهی عقیده دارند كه پردازنده‌های PowerPC از همتایان اینتلی خود كاراترند. گروهی نیز تصوری برخلاف این دارند. در عمل، مقایسه نتایج عملكرد دو سكو در دنیای واقعی نیز بسیار مشكل است. نتایج برخی آزمایشگاه‌ها برتری مك را ثابت می‌كنند و برخی نشان‌دهنده عكس این موضوع هستند. اما چیزی كه اپل در مورد پردازنده‌ها به آن اشاره می‌كند، بررسی آن‌ها با معیار كارایی برمبنای مصرف برق یا به‌طور دقیق‌تر كارایی در وات می‌باشد. اپل در همایش خود اعلام كرد كه با این معیار، پردازنده‌های اینتل در آینده پردازنده‌های PowerPC را پشت سر خواهند گذاشت. بد نیست در اینجا به مشخصات پردازنده PowerPC۹۷۰FX و دو پردازنده تك هسته‌ای دیگر از اینتل و AMD نگاهی انداخته‌شود. هر یك از پردازنده‌های معرفی شده در زیر در گروهی از آزمایش‌ها عملكردی بهتر از دو نمونه دیگر داشته‌اند، اما در مجموع كارایی این پردازنده هم به هم نزدیك است. از نظر كارایی برمبنای وات اگر چه اطلاعات موجود در مورد مصرف برق این پردازنده‌ها كامل نیست، همین اعداد و ارقام موجود نشان‌دهنده مطلوب بودن وضعیت ۹۷۰FX نسبت به دو پردازنده دیگر می‌باشد (به‌نظر می‌رسد علت استفاده اپل از سیستم خنك‌كننده مایع درPowerMac های مجهز به پردازنده‌های ۵/۲ و ۷/۲ گیگاهرتزی ۹۷۰FX حرارت بالای آن نسبت به مساحت كم Die این پردازنده است.)
پردازنده -> AMD Opteron Intel Xeon p۴ IBM PowerPC۹۷۰FX
مشخصات
فناوری ساخت ۹۰ نانومتر(سیلیكون روی عایق) ۹۰ نانومتر ۹۰ نانومتر(سیلیكون روی عایق)
تعداد ترانزیستور ۵۸ میلیون ۱۶۹ میلیون ۱۰۶میلیون
سرعت كلاك ۲۷۰۰ مگاهرتز ۳۸۰۰مگاهرتز ۲۶۰۰ مگاهرتز
اندازه Dle ۶۶mm۲ ۱۳۰mm۲ ۱۱۵mm۲
L۲cash ۵۱۲kB ۲۰۴۸kB ۱۰۲۴kB
باس جلویی(FSB) ۱۳۵۰ مگاهرتز ۸۰۰ مگاهرتز ----
مصرف برق به طور معمول: ۵۹ واتحداكثر: حدود ۸۰ وات به طور معمول: ۱۱۰ وات حداكثر: ۹۲.۶ وات
اینتل در مورد كارایی برمبنای وات وضعیت متغیری دارد. پردازنده‌های ۴ Pentium كه از معماری Netburst استفاده می‌كنند، مصرف برق بالایی دارند. راه‌حل اینتل برای رهایی از این وضعیت، استفاده از معماری به كار رفته در پردازنده‌های خانواده Pentium M است. معماری Banias به كار رفته در این پردازنده‌ها در عین ارائه كارایی بالا، مصرف برق بسیار پایین‌تری نسبت به ۴ Pentium دارد. این مزیت PentiumM باعث شده است اینتل دست‌كم در مورد پردازنده‌های ویژه نت‌بوك‌ها نسبت به IBM و AMD وضعیت نسبتاً بهتری داشته باشد. اگرچه PentiumMهای امروزی هنوز هم نسبت به پردازنده‌های ۴ G حرارت بیشتری تولید می‌كنند، در بسیاری از آزمایش‌ها سریع‌تر از آن‌ها عمل می‌كنند. همین موضوع تغییراتی را در راهبردهای اینتل به‌وجود آورده است. اینتل قصد‌دارد از معماری PentiumM در خط تولید پردازنده‌های دسكتاپ و همچنین ایستگاه‌های كاری خود نیز استفاده كند. این تغییرات تا سال ۲۰۰۶ و پس از استفاده اینتل از فناوری ۶۵ نانومتری تولید تراشه ادامه خواهد داشت.
مهاجرت
اپل از دو مهاجرت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خود طی سال‌های گذشته درس‌های زیادی گرفته است و به این ترتیب برای برطرف كردن یا به حداقل رساندن مشكلات این كار، تمهیدات گسترده‌ای تدارك دیده است. اولین مشكل توسعه Mac OSX برای اجرا روی پردازنده‌های اینتل بود. اپل اعلام كرده است كه از آغاز توسعه Mac OSX در سال ۲۰۰۱، نسخه اینتلی آن را نیز به‌طور مخفیانه توسعه داده است و بنابراین این مشكل از مدت‌ها قبل حل شده است. مطمئناً اپل به‌زودی دیگر نرم‌افزارهای خود را نیز برای سیستم‌های جدید آماده خواهد كرد. اما موضوع بعدی، فراهم كردن امكاناتی برای توسعه‌دهندگان به‌منظور انتقال نرم‌افزارهای خود به معماری جدید است. اپل برای حل این موضوع نیز، Xcode را برای توسعه نرم‌افزار برروی اینتل مهیا كرده است. با استفاده از ‌۲.۱ Xcode و با كمك باینری‌های Universal می‌توان نرم‌افزارهایی تولید كرد كه برروی هر دو معماری پردازنده‌های اینتل و PowerPC قابل اجرا باشند (در زمان Open Step نیز توسعه‌دهندگان می‌توانستند نرم‌افزارهایی تولید كنند كه برروی پردازنده‌های ۶۸۰۰۰ وهمچنین ۶۸ x اجرا شود). اپل كیت توسعه نرم‌افزار شامل یك سیستم مجهز به پردازنده ۳/۶ گیگاهرتزی ۴ Pentium همراه با Tiger و Xcode را در اختیار توسعه‌دهندگان خود قرار داده است. اپل علیرغم آگاهی از لطمات احتمالی ناشی از كاهش فروش محصولات، خبر مهاجرت به اینتل را ماه‌ها قبل از عرضه مك‌های جدید خود اعلام كرده و كیت توسعه را از هم اكنون در اختیار آن‌ها قرار داده است تا توسعه دهندگان برای انتقال نرم‌افزارهای خود فرصت كافی در اختیار داشته باشند. بد نیست بدانید كه هنگام مهاجرت اپل از۸۶k به PowerPC ، توسعه‌دهندگان تا زمان عرضه محصولات برای مشتریان به آن‌ها دسترسی نداشتند.طبق ادعای اپل، نرم‌افزارهای مبتنی برCocoa برای اجرا برروی سیستم‌های جدید به تغییراتی جزئی نیاز خواهند داشت. نرم‌افزارهای مبتنی برCarbon به تغییرات بیشتری نیازمند خواهند بود. به‌خصوص سازندگان نرم‌افزاری كه هنوز از محیط توسعه Metroworks برای توسعه نرم‌افزار استفاده می‌كنند باید به محیط Xcode مهاجرت كنند. لازم به ذكر است كه اینتل نیز قصد دارد ابزارهای توسعه خود، شامل كامپایلرهای ++C/C، فورترن و ... را اواخر سال جاری میلادی برای اپل عرضه كند. مشكل بزرگ دیگر سازگاری با نرم‌افزارهای قدیمی است. به هر حال برخی از توسعه‌دهندگان، نرم‌افزارهای خود را به معماری جدید انتقال نخواهند داد و حتی برخی از این كار صرف‌نظر خواهند كرد. اپل برای پشتیبانی از نرم‌افزارهای PowerPC در مك‌های جدید، فناوری Rosetta را معرفی كرده است. این فناوری امكان اجرای نرم‌افزارهای PowerPC برروی مك‌‌های مبتنی بر اینتل را فراهم می‌كند. مطابق گفته‌های اپل، اجرای این نرم‌افزارها بدون كاهش محسوسی در كارایی آن‌ها صورت می‌پذیرد. با این حال، مستندات Rosetta به محدودیت‌های آن نیز اشاره می‌كنند. به عنوان مثال Rosetta از نرم‌افزارهای تولید شده برای ۸ Mac OS و Mac OS و همچنین كدهایی كه اختصاصاً برای موتور Altivec نوشته شده‌اند، پشتیبانی نخواهد كرد. اپل در Rosetta از فناوری شركتی به نام Transitive استفاده كرده است، اما بیش از این مایل نیست در این مورد توضیحاتی ارائه دهد. شركت Transitive در سال ۲۰۰۱ فناوری‌ای به نام <دینامیت> را معرفی كرد كه امكان اجرای كدهای نوشته شده برای یك پردازنده خاص را برروی پردازنده‌ای از خانواده دیگر فراهم می‌كند. محصول بزرگ بعدی این شركت در سال ۲۰۰۴ معرفی شد. این محصول QuickTransit نام دارد و اجازه می‌دهد نرم‌افزارهای كامپایل شده برای یك پردازنده و سیستم‌عامل خاص برروی یك پردازنده و سیستم‌عامل دیگر اجرا شوند.عصرشبیه‌سازی، عصر تفاهم
یكی از مهم‌ترین موضوعاتی كه پس از خبر رسمی اتحاد اپل و اینتل در این مورد مطرح می‌شود، پرسش در مورد امكان نصب Mac OS X برروی سیستم‌های مبتنی بر اینتلی است كه توسط شركت‌های دیگر تولید می‌شود. اپل بلافاصله پس از اعلام استفاده از پردازنده‌های اینتل اعلام كرد كه Mac OS X همچنان فقط برروی رایانه‌های تولید شده از سوی این شركت نصب خواهد شد: <اجازه نخواهیم داد MacOS X برروی سیستمی به جز سیستم‌های اپل اجرا شود.> با این اوصاف، اپل تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرای OS X برروی رایانه‌های دیگر خواهد كرد و البته مسلماً هكرها هم تمام تلاش خود را برای اجرای OS X برروی سیستم‌های غیراپلی انجام خواهند داد. هنوز مشخص نیست كه اپل برای جلوگیری از این امر از چه روشی استفاده خواهد كرد، اما شاید فناوری حفاظتی سخت‌افزاری اینتل به نام LaGrand یكی از گزینه‌های موردنظر اپل برای این كار باشد. موضوع دیگر این‌كه آیا كاربر قادر خواهد بود برروی یك مك مبتنی بر اینتل سیستم‌عامل ویندوز را نیز در كنارOS X نصب كند؟ پاسخ اپل به این موضوع تا حدی دو پهلو است: <ما قصد جلوگیری از این كار را نداریم>. برروی سیستم‌هایی كه هم‌اكنون در اختیار توسعه‌دهندگان قرار گرفته است، امكان نصب ویندوز وجود دارد، اما مسلماً سیستم‌های نهایی تفاوت‌های زیادی با این نمونه‌ها خواهند داشت. به عنوان مثال، در صورت استفاده اپل از چیپ‌های اختصاصی، ممكن است امكان نصب ویندوز به سادگی میسر نباشد.به هر حال، بسیاری از كاربران به دلایلی چون نیاز به استفاده از نرم‌افزارهایی كه اختصاصاً برای ویندوز توسعه یافته، از امكان نصب ویندوز در كنار OS X برروی یك سیستم استقبال می‌كنند. و با وجود این‌كه به‌خصوص در حوزه سرورها ارزش و اهمیتی دوچندان داشت. علیرغم این موضوع و چنین امكانی كه می‌تواند به تقویت فروش سخت‌افزارهای اپل كمك كند، در عین حال می‌تواند برای این شركت حكم شمشیری دو لبه را داشته‌باشد. چرا كه از سوی دیگر می‌تواند به معنای پایان توسعه نرم‌افزار برای سكوی مك باشد. شاید بسیاری از توسعه‌دهندگان نرم‌افزار چنین واكنشی نشان دهند: <می‌خواهید از نرم‌افزار ما استفاده كنید؟ كافی است سیستم خود را reboot كرده و ویندوز را بالا بیاورید>! این موضوع چندان غیرواقعی و خیالی نیست. IBM یك دهه قبل سیستم‌عاملی به نام ۲/SO را توسعه داده بود كه در زمان خود از بسیاری جهات پیشرفته‌تر از ویندوز بود. IBM برای تسهیل مهاجرت از ویندوز به ۲/SO، امكان اجرای نرم‌افزارهای مبتنی بر ویندوز را روی ۲/SO به صورت طبیعی فراهم كرده بود. قابلیتی كه در نهایت به ضرر IBM تمام شد و به یكی از دلایل اصلی شكست ۲/SO مبدل گشت. با وجود این ویژگی هیچ‌كس مایل به تولید نرم‌افزار برای ۲/SO نبود. چرا باید به توسعه دو نسخه از نرم‌افزاری پرداخت وقتی می‌توان یك نسخه از آن را تولید و برروی دو سیستم‌عامل مختلف اجرا كرد؟ نكته دیگری كه در مورد نصب همزمان چندین سیستم‌عامل وجود دارد، تلاش‌های سخت‌افزاری صورت گرفته در این زمینه است. اینتل در حال كار برروی یك فناوری مجازی‌سازی (Virtualazation) به نام Vanderpool می‌باشد كه امكان اجرای چندین سیستم‌عامل را به صورت همزمان و به‌طور یكپارچه برروی یك سخت‌افزار فراهم می‌كند.(AMD و IBM نیز به‌طور جداگانه سرگرم كار برروی چنین فناوری‌ای هستند). در سال ۲۰۰۴ میلادی یكی از روِسای وقت اینتل در مورد این فناوری اظهارنظر جالبی كرده بود: <اگر بتوانید دو سیستم‌عامل را به‌طور همزمان در اختیار داشته باشید، مجبور نخواهید بود برای همه‌چیز به یك سیستم‌عامل تكیه كنید. بنابراین شما می‌توانید Mac OS وLonghorn را برروی یك سیستم داشته باشید. Longhorn برای امور تجاری وMac OS برای امور شخصی. اما اول باید استیوجابز را متقاعد كنید كه این كار، ایده فوق‌العاده‌ای است.>
مایكروسافت در حال حاضر سرگرم تولید نرم‌افزاری به نام Hypervisor است تا بتواند از قابلیت‌های مجازی‌سازی اینتل وAMD استفاده كند. رقیب اصلی Hypervisor نرم‌افزاری منبع‌باز به نام Xen می‌باشد كه مورد پشتیبانی شركت‌هایی چون سان،HP ، ناول، ردهت، اینتل، IBM و AMD قرار گرفته است.اینتل، خود برای توسعه لایه نرم‌افزاری Vanderpool سرگرم همكاری با VMware است. شاید اپل نیز برای استفاده از این فناوری، برنامه‌هایی در سر داشته باشد.
رویای آینده
علیرغم همه گفته‌ها و شینده‌ها، آیا به راستی كیفیت فنی پردازنده‌ها تنها دلیل مهاجرت اپل از PowerPC به پردازنده‌های اینتل بوده است؟ آیا واقعا IBM توان ارائه محصولات كاراتر و مطابق نیاز اپل را نداشته اشت؟ و اگر این‌گونه است، آیا AMD گزینه بهتری برای اپل به‌شمار نمی‌رفت؟ پاسخ به این پرسش‌ها و مواردی از این دست نیازمند بحثی جداگانه است كه شاید در فرصتی دیگر به آن‌ها پرداخته شود، اما به هر حال موارد متعددی، بعضاً غیرمرتبط با مسائل فنی و مربوط به مراودات تجاری میان اپل وIBM و همچنین اپل و اینتل، در مورد این انتقال مطرح شده است كه به مرور زمان روشن‌تر خواهند شد. واكنش IBM در این میان دفاع از استراتژی خود در مورد پردازند‌های PowerPC و مرتبط دانستن این انتقال با موضوعات دیگری بود. IBM مدت كوتاهی پس از اعلام مهاجرت اپل، نسخه دو هسته‌ای پردازنده ۹۷۰ ۹۷۰MP) PowerP) را معرفی كرده است. سرعت كلاك این پردازنده ۴/۱ تا ۵/۲ گیگاهرتز می‌باشد. این شركت همچنین نمونه‌های كم مصرف پردازنده ۹۷۰FX را با سرعت‌های كلاك ۲/۱ تا ۶/۱ گیگاهرتز معرفی كرده است و باید دید كه آیا اپل پیش از عرضه مك‌های اینتلی از این پردازنده‌ها استفاده خواهد كرد یا خیر.گذشته از این موارد و صرف‌نظر از موضوع پردازنده‌های به‌كار رفته در رایانه‌ها، جنبه‌های احتمالی دیگر همكاری اپل و اینتل كمتر موردتوجه قرار گرفته است، اما شاید این موارد نیز در انتخاب اینتل تأثیرگذار بوده‌اند. به‌طور روشن‌تر باید به احتمال گذشتن امواج اتحاد اپل و اینتل از مرزهای دره سیلیكون و رسیدن به هالیوود اشاره كرد. سازندگان رایانه‌های شخصی و تولیدكنندگان نرم‌افزار، سال‌هاست كه سرگرم مذاكره با استودیوهای بزرگ فیلم‌سازی هستند تا امكان دریافت مبادله و اشتراك فیلم‌ها را برای كاربران در خانه فراهم كنند. نتیجه این چانه‌زنی‌ها سازگاری نسبی شركت‌های فیلم‌سازی با شبكه‌های خانگی طی سال‌های اخیر بوده است. هر چند كه ترس از سرقت دیجیتالی و نگرانی در مورد كنترل محتوا، همچنان برروی این قضیه سایه افكنده است. در این میان فراهم كردن امكان دریافت و پخش موسیقی به صورت قانونی از سوی اپل را اگر نتوان یك الگوی بی‌عیب و نقص در این مورد نامید، لااقل می‌توان آن را منبع الهامی برای همكاری‌های بیشتر صنعت سرگرمی و رایانه دانست.نكته جالب در اینجا تلاش‌های گسترده اینتل به عنوان یكی از غول‌های رایانه برای جلب رضایت هالیوود است. تلاش‌هایی كه تاكنون به صورت حمایت‌های تبلیغاتی اینتل از استودیوهای فیلم‌سازی و مجامع نزدیك به هالیوود و همچنین نمایش‌های جذاب از فرصت‌های تجاری حاصل از فناوری‌هایی چون wimax برای پخش جریانی (Stream) فیلم‌ها صورت گرفته، اما به تازگی و با سرمایه‌گذاری‌های اخیر این شركت برای فراهم كردن سرویس‌های اینترنتی دریافت فیلم وارد مرحله جدیدی شده است. از سوی دیگر، اپل به شدت تمایل دارد تجربه موسیقی دیجیتالی را در عرصه‌های دیگر چون فیلم و تلویزیون تكرار كند و روِیای خانه دیجیتالی را به واقعیت تبدیل كند. از این منظر، وجوه اشتراك دو شركت و خطی مشی اینتل برای تولید محصولات شبكه‌ای برای اپل بسیار جذاب به نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال اینتل قصد دارد در سال ۲۰۰۷ فناوری انقلابی wimax را در قالب فناوری Centrino در داخل نوت‌بوك‌ها و رایانه‌های كوچك تعبیه كند و شاید اپل بهتر از هركسی بداند كه چگونه باید از این فناوری به بهترین شكل ممكن استفاده كند. به بهترین شكل و البته زودتر از رقیب دیرینه یعنی مایكروسافت.در همین راستا تولید محصولاتی چون پردازنده‌های XScale از سوی اینتل كه در ابزارهایی چون PDA و امثال آن كاربرد دارد، خود احتمال عرضه محصولاتی جدید را از سوی اپل به‌میان می‌آورد كه شاید تكمیل‌كننده خانه دیجیتالی اپلی باشند.
یك اكتشاف علمی
در اوایل دهه هشتاد میلادی شخصی به نام آدام آسبورن (۱) (Osborne) شركتی رایانه‌ای به نام Osborne را تأسیس كرد. آسبورن تولیدكننده نخستین نمونه از رایانه‌های مجتمع قابل حمل موسوم به رایانه‌های Luggable بود. این شركت با معرفی این محصول، در سال ۱۹۸۱ به موفقیت چشمگیری دست یافته بود.به‌طوری كه بسیاری از شركت‌های رایانه‌ای دیگر از آن تقلید كردند. دو سال بعد، یعنی در سال ۱۹۸۳ آدام آسبورن با كمال غرور و افتخار اعلام كرد كه شركت در آینده نمونه‌های جدیدی از رایانه‌های خود را تولید خواهد كرد كه نمونه‌های فعلی را از رده خارج می‌كنند. با این معرفی زود هنگام اغلب كسانی كه قصد خرید رایانه‌های این شركت را داشتند خرید خود را به پس از عرضه مدل‌های جدید موكول كردند. ناگهان فروش محصولات Osborne متوقف شد. سرمایه شركت به سرعت كاهش یافت و در نهایت پس از چند ماه Osborne ورشكست شد. این پدیده در عالم اقتصاد و به افتخار آدام آسبورن به <اثر آسبورن> مشهور شد!
البته در جزییات این داستان اغراق شده است و موضوع فوق تنها دلیل ورشكستگی این شركت نبود، اما به هر حال با اعلام تصمیم اپل مبنی بر پیوند با اینتل، این داستان تداعی شد. اما این بار هیچ‌كس تصور نمی‌كندكه انتهای داستان اپل شباهتی به ماجرای آسبورن داشته باشد .در حال حاضر اپل در حوزه‌های متعددی فعالیت می‌كند. iPod فروش بسیار بالایی دارد و فعالیت اپل در حوزه موسیقی باعث شده است بخش بزرگی از درآمد شركت از این طریق حاصل شود. گسترش خدمات اینترنتی اپل و فعالیت در عرصه‌های جدید دیگر نیز افق روشن‌تری را پیش روی این شركت نمایان خواهد ساخت. علیرغم همه موضوعاتی كه در این نوشتار به آن پرداخته شد، هنوز هم موضوعات بی‌شمار و ابهامات متعددی در زمینه مهاجرت اپل وجود خواهد داشت، اما آنچه بیش از همیشه در این مورد به ذهن می‌رسد، سیاست‌های آتی اپل در مورد سیستم‌عامل می‌باشد. با تغییر نگرش‌های اپل و تغییر و تحولات پی در پی صنعت رایانه شاید اكنون بیش از هر زمان دیگری بتوان در مورد این موضوع اندیشید كه آیا گام بعدی اپل پس از این مهاجرت، عرضه Mac OS X برای سخت‌افزارهای غیراپلی خواهد بود؟ شاید هنوز هم پاسخ این سؤال همان عبارت همیشگی باشد: <هرگز>!
منابع:
www.Apple.com
www.intel.com
www.Anandtech.com
www.Wikipedia.org
www.News.com
پی‌نوشت‌:
۱- آدام آسبورن در سال ۲۰۰۳ درگذشت.
منبع : ماهنامه شبکه