چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


گنگستر پلیس روان‌پریش


گنگستر پلیس روان‌پریش
”آلن دلون“ هم مثل تمام هنرپیشگان دیگر در کارنامه‌اش فیلم‌های خوب و بد را فراوان دارد. این مطلب می‌کوشد نگاهی گذرا باشد به فیلم‌های خوب این ستاره سینما که حتی در فیلم‌های بد هم بهتر از بسیاری دیگر از هنرپیشگان ظاهر می‌شود. گفتنی است در خصوصیات فیلم‌ها، از راهنمای فیلم ”بهزاد رحیمیان“ نقل قول‌هائی آمده است.
آفتاب سوزان (۱۹۵۹)
کارگردان: رنه کلمان
سایر بازیگران: ماری لافوره، موریس رونه و...
خلاصه داستان: پدر فیلیپ، تام را به ایتالیا می‌فرستد تا پسرش را به آمریکا بازگرداند. اما تام جذب زندگی فیلیپ می‌شود و پس از کشتن او با هویت فیلیپ زندگی می‌کند.نگاه گذرا: فیلمی براساس رمان ”پاتریشیاهای اسمیت“، که یک رمان روان‌شناختی نوار است و به لطف لوکیشن‌های فیلم، گرمای مدیترانه‌ای هم به‌خود گرفته. ”آلن دلون“ بیست‌و‌چهارساله در این فیلم درخشان و به‌عبارتی ”انگ“ نقش است. پس از این ”رنه کلمان“ که یک فیلمساز بزرگ است راه سقوط را طی کرد. در سال ۱۹۹۹، براساس این رمان فیلمی به نام ”آقای ریپلی با استعداد“ ساخته شد که ”مت دیمون“، ”جودلاو“ و ”گوئینت پالترو“ در آن ایفاء نقش کرده‌اند.
روکو و برادران (۱۹۶۰)
کارگردان: لوکینو ویسکونتی
سایر بازیگران: رناتو سالواتوری، آنی ژیراردو، کاتینا پاکسینو و...
خلاصه داستان: خانواده‌ای با چهار فرزند برای جست‌وجوی زندگی بهتر به میلان می‌آیند. اما رویایشان دست نیافتنی است. در این میان ”روکو“ و برادرش ”سیمونه“ به یک دختر علاقه‌مند می‌شوند. ”روکو“ در یک خشکشوئی کار می‌کند اما به خاطر دزی برادرش اخراج می‌شود و...نگاه گذرا: احیاء سینمای نئورئالیستی ایتالیا. فیلم تناقض شیرین حاکی از دلبستگی به گذشته و میل به آینده دارد که در اغلب فیلم‌های ویسکونتی قابل ردیائی است. فیلم را منتقدان چپ‌گرای سینما پسندیدند و ”آلن دلون“ از این طریق تبدیل به یک ستاره بین‌المللی شد. فیلم شیر نقره‌ای جشنواره ونیز را به‌دست آورد.
کسوف (۱۹۶۲)
کارگردان: میکل آنجلو آنتونیونی
سایر بازیگران: مونیکا ویتی، فرانسیسکو رابال و...
خلاصه داستان: دختری‌که از محبوبش جدا شده با کارگزار سهام مادرش آشنا می‌شود و رابطه‌ای میانشان برقرار می‌شود اما در نهایت دختر تصمیم می‌گیرد که تنها زندگی کند و...نگاه گذرا: آخرین فیلم از سه‌گانه ”آنتونیونی“ (اولی: ماجرا، دومی: شب) مثل همیشه به تنهائی انسان می‌پردازد. همه روابط در این فیلم نشان از بی‌معنائی دارند و هیچ منطقی در فیلم وجود ندارد.اوج این بی‌معنائی و تنهائی در فصل پایانی فیلم است که هیچ‌کدام از دختر و پسر قرار نمی‌آیند و کارگردان به‌جای آنها نماهای بی‌معنا و بی‌دلیل را نشان می‌دهد.
یوزپلنگ (۱۹۶۳)
کارگردان: لوکینو ویسکونتی
سایر بازیگران: برت لنکستر، کلودیو کاردیناله و...
خلاصه داستان: گاریبالدی به سیسیل حمله می‌کند و برادرزاده شاهزاده (دلون) سرباز ارتش او می‌شود. در جریان سفر سالانه با خانواده، ”دلون“ به دختر یکی دیگر از رقبا دل می‌بندد و شاهزاده که می‌بیند اوضاع در حال عوض شدن است با این ازدواج می‌کند.نگاه گذرا: فیلم نگاه گذشته‌گرا و نوستالژیک ”استاد“ را نشان می‌دهد، اما از آنجا که دلبسته آریستوکراسی آشکار فیلم است، از توجه به جنبه‌های تاریخی و سیاسی زمان وقوع داستان غافل می‌ماند. شخصیت‌های فرعی فیلم هم پرداخت کمرنگی دارند و اغلب توان کارگردان صرف ساخت شخصیت شاهزاده (لنکستر) و سرباز (دلون) شده است.
زمانی‌که دزد بودم (۱۹۶۵)
کارگردان: رالف نلسن
سایر بازیگران: آن مارگرت، وان هفلین، جک بالانس و...
خلاصه داستان: ادی (دلون) دزدی را کنار گذاشته با زن و فرزندش زندگی می‌کند، اما بازرس در پی اوست و او را متهم به قتل و سرقت می‌کند. ادی به این دلیل بیکار می‌شود و پیشنهاد برادرش برای یک سرقت را قبول می‌کند. سرقت موفق می‌شود، اما... بازرس دلایل کافی برای دستگیری ادی را به‌دست می‌آورد.نگاه گذرا: فیلم تلفیقی از فیلم‌های پرتعلیق آمریکائی با فیلم‌های فرانسوی است. فیلمنامه ساده فیلم را ساخت شبه مستند آن نجات می‌دهد، اما لهجه عجیب و غریب انگلیسی ”آلن دلون“ را هیچ چیز نمی‌تواند نجات دهد.
سامورائی (۱۹۶۷)
کارگردان: ژان پیر ملویل
سایر بازیگران: ناتالی دلون، فرانسوا پریه و...
خلاصه داستان: ”جف کاستلو“ (دلون) آدمکش حرفه‌ای تنهائی است که روزی در حین کشتن کسی یک زن پیانیست او را می‌بیند. طبق قانون آدمکش‌ها شاهد باید کشته شود، اما ”کاستلو“ با اسلحه خالی سراغ او می‌رود تا به‌دست پلیس کشته شود.نگاه گذرا: نمونه‌ای‌ترین فیلم گنگستری تاریخ سینما که پرداخت کارگردان آن‌را بدل به بهترین فیلم ژانر کرده است. شخصیت تلخ و بدبین کاستلو با بازی به یادماندنی ”دلون“ شمایل گانگستر تنها و تلخ‌اندیش را ترسیم می‌کند. بازی دلون و خلق شخصیتی که معصومانه به‌کارش عشق می‌ورزد به یادماندنی است.
دسته سیسیلی‌ها (۱۹۶۹)
کارگردان: هانری ورنوی
سایر بازیگران: ژان گابن، لنیو ونتورا، سیدنی چاپلین...
خلاصه داستان: خلافکاری محکوم به مرگ (دلون) که از زندان گریخته، با نقشه سرقت چندین میلیون دلار جواهر نزدیک خلافکار پا به سن گذشته می‌رود. نقشه خطرناک تشخیص داده می‌شود و تصمیم می‌گیرند جواهرات را از هواپیمائی که قرار است آنها را به آمریکا ببرد بدزدند.خلافکار پا به سن گذاشته پس از سرقت موفق، مطلع می‌شود که ”دلون“ با عروسش رابطه دارد و او را می‌کشد و با افتخار تسلیم پلیس می‌شود.نگاه گذرا: یک فیلم جنائی که شهرت فراوانی دارد. رودرروئی ”دلون“ و ”گابن“ به‌عنوان نمایندگان دو نسل بازیگران سینمای فرانسه دیدنی است. فیلم، آشکارا یادآور فیلم‌های ”ملویل“ است، اما برخلاف فیلم‌های ”ملویل“ فیلم در سطح باقی می‌ماند...
دایره سرخ (۱۹۷۲)
کارگردان: ژان پیرملویل
سایر بازیگران: ایومونتان، جان ماریا و لونته
خلاصه داستان: ”کوری“ (دلون) پس از پنج‌سال از زندان آزاد می‌شود. او پیش از ترک شهر طلبش را از سردسته تبهکاران می‌گیرد و یکی از افراد او را می‌کشد. در راه با یک خلافکار دیگر آشنا می‌شود و به همراه یک پلیس سابق چهارمیلیون دلار جواهرات را می‌دزدند، اما متوجه می‌شوند که مال‌خر معامله را به هم زده است...نگاه گذرا: فیلم، بازگشت استاد است به سبک و سیاق فیلم ”سامورائی“. فضای تاریک، سیاه و خفقان‌آور فیلم و شبکه فریب فیلم نگاه ملویل را به‌دنیای امروز باز می‌تاباند. نام فیلم به یک اعتقاد بودائی اشاره دارد مبنی براینکه آدم‌ها چه بخواهند و چه نه در دایره سرخی به‌سر می‌برند که سرنوشت برایشان تعیین کرده است.
یک پلیس (۱۹۷۲)
کارگردان: ژان پیر ملویل
سایر بازیگران: کاترین دونوو، میشل کنراد...
خلاصه داستان: یک سرقت بانک انجام می‌شود و بازرس پلیس (دلون) به این سرقت علاقه‌مند می‌شود و آن را پی می‌گیرد. در طی عملیاتی او موفق می‌شود سارقان را تک‌تک به دام اندازد...نگاه گذرا: آخرین فیلم ”استاد“ ملویل تأملی است بر موضوعات همیشگی سینمای پلیسی ـ جنائی همچون خیانت و دوروئی. نکته در نگاه ملویل این است که پلیس فیلم او با بازی ”آلن دلون“ همان نقش گنگستر فیلم‌های قبلی را دارد. او یک حرفه‌ای تلخ اندیش و درون‌گرا و پاکباخته است.
آقای کلاین (۱۹۷۷)
کارگردان: جوزف لوزی
سایر بازیگران: ژان مورو، سوزان فلون، لوئی سینیه...
خلاصه داستان: یک دلال عتیقه به نام ”کلاین“ (دلون) پس از خرید یک تابلو از یک یهودی فراری متوجه می‌شود ”کلاین“ دیگری وجود دارد که ناپدید شده است. او با تمام آشنایان ”کلاین“ دوم دیدار می‌کند و متوجه می‌شود که تمام سرنخ‌ها به سمت خودش باز می‌گردد. او می‌فهمد که در یک توطئه اسیر شده، اما ادامه تحقیقات او را به این نتیجه می‌رساند که ”کلاین“ در یک عملیات خرابکاری کشته شده است، اما پس از اینکه فهمید کلاین زنده است، با او قرار ملاقات می‌گذارد، اما ”کلاین“ سر قرار نمی‌آید و می‌فهمیم که او دستگیر شده است. خود او را نیز دستگیر می‌کنند و به اردوگاه کار اجباری می‌فرستند...
نگاه‌گذرا: فضای کابوس‌گونه فیلم نوعی منش کافکائی به آن بخشیده. ”کلاین“ در دنیائی از تردید، سیاهی و سوءظن زندگی می‌کند. بازی ”دلون“ عالی است و جنبه دیگری از توانائی‌های او را به تماشاگر نشان می‌دهد...
منبع : روزنامه اعتماد