پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
دیجیتالی شدن فرهنگ ایرانی
جامعه و فرهنگ ایرانی و به تبع آن انسان ایرانی مانند دیگر جوامع، فرهنگها وانسانها تحتتأثیر ظهور تكنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید، در حال دیجیتالی یا الكترونیكی شدن است. هر چند در این مسیر ممكن است كمی لنگان لنگان راه را پیموده باشیم اما جهت و جادهٔ انسان ایرانی در راه آینده همان بزرگراه ارتباطی الكترونیكی شدن است.
ایرانیان بخش وسیعی از فضای مجازی اینترنت را شكل داده اند و حجم وسیعی از وب سایتها و شبكههای اینترنتی به ایران، ایرانیان و مسائل مرتبط با جامعه و فرهنگ ایرانی اختصاص دارد. در حال حاضر «اجتماعات مجازی ایرانی» گستردهای در زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شكل گرفته است و بسیاری از «اجتماعات واقعی» نیز از طریق رسانه اینترنت ارتباطات خود را سامان میدهند.
تنها یك گذر فوری به «اتاقهای گفتوگو» در یاهو یا «پال تاك» یا در شبكه «اوركات» نشان میدهد كه خیل انبوهی از كاربران و فعالان این اجتماعات ایرانیان هستند. در این شبكههای ارتباطی شاهد نوعی الگوی زیستن هستیم كه در آن تمام اشكال زندگی را میتوان یافت. مشاورههای پزشكی، مبادله تجربههای زندگی، درددلها و همدلیها، یادگیری زبان خارجی، انتخاب دوست، انتخاب همسر، بازی و سرگرمی، گوش دادن به موسیقی، فعالیت تجاری، خرید و فروش كالا و هزاران صورت دیگر فعالیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی كه ما در گذشته تنها از طریق روابط چهره به چهره انجام می دادیم، اكنون از طریق اینترنت صورت میگیرد.
به هرحال، اكنون بسیاری از ما ایرانیان نیز مانند مردمان شمال در آنسوی آبها به دنیای دیجیتال خو كرده و معتاد شدهایم.
این اعتیاد از بازیهای رایانهای در دنیای كودكی شروع می شود و با اعتیاد به وبلاگنویسی و خواندن مطالب آن لاین به كمال میرسد. برای همین است كه حتی در دنیای جدید نه تنها توانایی خواندن و نوشتن بلكه آشنایی با رایانه و كار با آن جزئی از مهارتهای ضروری زندگی شناخته شده است و ناآشنایان با «سواد رایانه ای» جزء گروه «بیسوادان» طبقهبندی میشوند.
به دلیل فراگیری و گستردگی فرایند دیجیتالیشدن در تمام عرصههای زندگی، من این فرایند را در كنار فرایندهایی مانند جهانیشدن، رسانهایشدن، مجازیشدن، تجاری شدن، زنانهشدن و فرهنگیشدن یكی از فرایندهای اصلی تحول فرهنگ معاصر میدانم و معتقدم برای شناخت جامعه معاصر، لاجرم نیازمند درك و چگونگی این فرایند در درون هر جامعه هستیم. من در اینجا به برخی از ویژگیهای چگونگی تجربه دیجیتالیشدن جامعه و فرهنگ ایران اشاره می كنم؛ اگرچه شرح و تحلیل دقیق هریك از این نكات نیازمند شرح و بسط بیشتری است.
نخستین و قابل توجهترین نكته در زمینهٔ دیجیتالیشدن جامعه ایران، مقاومت اندك مردم و فرهنگ ایران در برابر ورود رایانهها و اینترنت ـ بهدرون جامعه و حتی خانههای ایران ـ است. تاریخ تحولات یكی دو قرن اخیر نشان میدهد مردم ایران مانند دیگر ملتها اغلب در برابر ورود تكنولوژیهای روزآمد و جدید مقاومتهای جدی نشان دادهاند و سالیان سال از پذیرش آن سرباز زدهاند. جعفر شهری در كتاب تاریخ اجتماعی تهران مثالهای متعددی از مقاومت ایرانیان در برابر تكنولوژیهای روز مانند عكاسی، چرخ خیاطی، قطار، رادیو، تلویزیون، دوچرخه، چراق برق و امثال اینها ارائه و ثبت كرده است.
ایرانیان اغلب مصنوعات صنعتی جدید را با عناوین چون فرنگی، ارمنی، اجنبی و نجس طبقه بندی كرده و از پذیرش آن تا مدت ها سرباز زده است. اما ورود رایانه در خانه های ایرانی با مقاومت جدی روبهرو نشد و اگرچه تردیدهایی درباره برخی جنبه های اینترنت وجود داشت و هنوز نیز وجود دارد اما كلیت رایانه به مثابه ابزاری مشروع، پذیرفته شده است. درحالی مردم ایران از نظر فرهنگی مشروعیت فرهنگی رایانه را پذیرفتهاند كه این ابزار به مراتب بیش از چرخ خیاطی و دوچرخه دارای كاركردها و پیامدهای فرهنگی برای آنهاست.
اینكه چرا و چگونه مردم بدون مقاومت، حضور رایانه در منازل و محل كارشان را پذیرفتند، نیازمند بررسیهای تجربی است. اما بهگمان من سرعت تغییرات فرهنگی و اجتماعی به اندازه ای است كه مجال اندیشیدن به مردم را نمی دهد و مردم در برابر تكنولوژیهای جدید مانند ماهواره، تلفن همراه، اینترنت و رایانه مجال چند و چون كردن را از دست دادهاند. بهعلاوه بنیادهای مدرنیتهٔ ایرانی قوام بیشتری یافته است و مردم آمادگی بیشتری برای سازگاری و قبول محصولات مدرن دارند.
ویژگی دیگر دیجیتالیشدن جامعه و انسان ایرانی، فراگیری این فرایند در سراسر كشور و در بین تمام گروههای اجتماعی است. ورود اغلب مصنوعات و محصولات مدرن در ایران مانند اتومبیل، موتورسیكلت، دوربین عكاسی، رادیو، تلویزیون و لوازم خانگی برقی اینگونه بوده است كه ابتدا تا مدتها تنها گروهها و طبقات اجتماعی بالا و اعیان و اشراف امكان برخورداری از آن را می یافتند. روستاییان، عشایر، زنان و كودكان اغلب آخرین گروههایی بودند كه امتیاز برخورداری و بهرهبرداری از آنها را بهدست میآوردند.
اما رایانهها و تكنولوژیهای جدید دیگر بسیار سریع فراگیر شدند و در مدت اندكی خصلت طبقاتی خود را از دست دادند. موبایل برای مدت كوتاهی خصلت طبقاتی داشت. اما این نیز دیری نپایید و امروزه كارگر و كارفرما و زن و مرد و حتی كودكان و نوجوانان دارای تلفن همراه هستند. عمومیت رایانه شاید بیش از تلفن همراه است زیرا مدارس، دانشگاهها و مراكز عمومی و دولتی، خدمات رایانهای را در اختیار همه قرار میدهند و آنها كه در منزل دسترسی به رایانه ندارند، در محل كار می توانند از رایانه استفاده كنند. در این زمینه علاقه كودكان، نوجوانان و زنان به رایانه بسیار قابل توجه است.
مدرنیتهٔ ایرانی كه اغلب مذكر و بزرگسال سالار بوده است، به نظر میرسد در زمینه تكنولوژیهای جدید دیجیتالی خصلت دموكراتیك تری دارد و به نحو عادلانه تری بین همهٔ گروهها نفوذ كرده است. با وجود این، نباید از نظر دور داشت كه هنوز رایانه نتوانسته است به روستاها راه یابد و دنیای دیجیتال ایرانی همچنان خصلت «شهری» دارد. البته در این زمینه روستاهایی هستند كه به دنیای اینترنت وصل شده اند و هستند خانههایی كه رایانه به آنها راه یافته است. اما این موارد همچنان استثنا هستند و بخش كوچكی از جمعیت روستایی ایران را در برمیگیرد.
نكته سوم نحوه استفاده و كاربردهای ایرانی ابزارهای دیجیتال و رایانه ای است. بهره برداری كامل و قابل قبول از امكانات و خدمات رایانهای، مستلزم مجموعهای از تحولات زیرساختی است كه دسترسی به رایانه یكی از آنهاست. هنوز مردم ایران، آشنایی كامل با امكانات و خدمات رایانه ندارند، و دسترسی به رایانه نیز كم هزینه نیست و از سویی هنوز دلبستگیها و عادتهای بسیاری به روشهای سنتی انجام امور دارند.
در نتیجه این عوامل و عوامل بسیار دیگر، هنوز رایانهها نتوانسته اند تمام زندگی روزمرهٔ مردم را تصاحب كنند. برای بسیاری، رایانه صرفاً ابزاری برای شنیدن موسیقی، تماشای فیلم، بازی یا ارسال ایمیل است. بسیاری نیز هنوز از نزدیك شدن به رایانه وحشت دارند و چگونگی استفاده و كار با آن را اصلاً نمیدانند. برخی دیگر نیز رایانه را جزء وسایل فرزندان میدانند و آن را از دنیای بزرگسالان بیرون گذاشتهاند. عده ای نیز آن را در «اتاق پذیرایی» گذاشته و رایانه را جزء كالاهای لوكس طبقهبندی كرده اند.
در حالیكه برخی رایانه را ابزاری مدرن و سكولار میدانند، برخی دیگر به سی دیها و وبسایتهای مذهبی عادت كرده و دنیای مذهبی مجازی بزرگی بهوجود آورده اند. كاربردهای سنتی، مدرن، شبه مدرن و شبه سنتی رایانه در جامعه ایران امكان طبقه بندی فرهنگی این ابزار را از بین برده است. همچنین همانطور كه گفتیم امكان طبقهبندی جنسیتی، قومیتی، اقتصادی و اجتماعی نیز برای این ابزار كمتر وجود دارد. البته همچنان ممكن است بتوان به طور كمرنگ تمایزهایی در این زمینه مشاهده كرد. ولی هنوز دادهها و بررسیهای تجربی لازم در این زمینه در اختیار نداریم تا بتوانیم تصویر روشنی از ابعاد قومیت، جنسیتی، فرهنگی و اقتصادی دیجیتالی شدن در ایران ارائه كنیم.
نكته مهم دیگر دیجیتالی شدن به سبك ایرانی ، پیامدهای دیجیتالی شدن است. گسترش رسانهها بهخصوص رسانههای تصویری، و گسترش اینترنت و بازیهای رایانهای مجموعهٔ گسترده ای از پیامدهای فرهنگی گوناگون در جامعه معاصر بهوجود آورده است. یكی از این پیامدها «بصری شدن» فرهنگ معاصر است. دنیای امروز ما مملو از ایماژها شده است. نه تنها رسانهها، بلكه تبلیغات شهری، موزهها، گالریها و هرچیزی كه محیط ما را اشغال یا بخشی از محیط ماست، حاوی انبوهای از نشانهها و ایماژهاست.
انسان امروزی در فضای انباشته از تصاویر، بهتدریج به تصاویر خو كرده و شیوه اندیشیدن او بیش از هر زمانی در تاریخ، وابسته به تصاویر شده است. ما دیگر بهكمك تصاویر میاندیشیم. این همان فرایند بصریشدن فرهنگ معاصر است كه عمدتاً رسانهها، رایانهها و اینترنت نقش اساسی در آن داشتهاند. نسل جوانتر ایران كه سر و كار و آشنایی بیشتری با رایانه دارد، بهتدریج تحتتاثیر رایانهها، بصری میاندیشد و به زندگی آن لاین و نگریستن به صفحه مونیتورها بیش از چیزهای دیگر خو كرده است.
تلاش برای آن لاین كردن همه چیز تا حدودی به دلیل تقاضای اجتماعی است كه نسل دیجیتال بهوجود آورده است. برای مثال، امروزه مدارس، دانشگاهها و مراكز آموزشی در سراسر جهان تلاش می كنند تا منابع علمی و آموزشی خود را بهصورت دیجیتال و الكترونیكی ارائه كنند. این امر هم باعث سهولت تكثر و عرضهٔ آن میشود، هم میتواند به نحو گستردهتری مخاطبان و مشتریان خود را پیدا كند، و هم دانشآموزان و دانشجویان اقبال بیشتری به مطالب الكترونیكی نشان میدهند.
از اینرو صاحبنظران آموزش عالی، دانشگاه جدید را «دانشگاه دیجیتال» مینامند.
همچنین انتشار روزنامهها بهصورت آن لاین نیز پاسخی به این تقاضاست. اگرچه مجموعه وسیع امتیازهای فنی و اجتماعی انتشار آن لاین روزنامه مانند سهولت و گستردگی جهانی دسترسی به مطالب، كم هزینه بودن انتشار، سرعت انتشار، سهولت آرشیو مطالب، سهولت خواندن مطالب، قابلیت دسترسی دائمی، سهولت بهكارگیری رنگها و طراحیهای رایانهای در صفحهآرایی، انعطاف پذیری و قابلیت بسیار در طراحی، صفحهآرایی و تنوع بیشتر فونتها و رنگها، و قابلیت بیشتر ارتباط دو سویه با مخاطبان جملگی باعث شده است كه روزنامه ها هر روز بیش از گذشته بهسوی آنلاین شدن حركت كنند؛ اما همچنان تعداد روزنامه های آن لاین ایران كم شمار است و روزنامه های موجود اغلب همان نسخه چاپی خود را بهصورت آن لاین نیز ارائه می كنند.
تغییر فرهنگ شفاهی به فرهنگ مكتوب و نوشتاری را شاید بتوان یكی دیگر از بارز ترین تولیدات فرایند دیجیتالی شدن بدانیم.
ایرانیان اگرچه از نظر تاریخی از ملتهایی هستند كه پیشینهای غنی از نظر میراث و فرهنگ مكتوب دارند اما توانایی خواندن و نوشتن همواره محدود به عدهٔ اندك شمار میرزاها، ملاها، كاتبان و نخبگان و نجبا بوده است و عامه مردم به چنین توانایی تجهیز نمیشدند.در نتیجهٔ پایین بودن میزان سوادآموزی، عدم دسترسی به امكانات لازم برای خواندن و نوشتن، عدم نیاز به ارتباطات مكتوب و عوامل دیگر، به نحو تاریخی همه جوامع بشری از جمله ایران نوعی فرهنگ شفاهی مبتنی بر نظام ارتباط شفاهی شكل داده اند. انقلاب صنعتی، پیدایش دولت ـ ملتهای مدرن و بهطوركلی مدرنیته و فرایندهای مختلف آن از آغاز قرن نوزدهم زمینهٔ گسترش و عمومی شدن سوادآموزی در كشورهای غربی را فراهم كرد. با مدرن شدن جوامع دیگر، این فرایند سوادآموزی در تمام جهان گسترش یافت.
در ایران از نیمه قرن نوزدهم تاكنون، در نتیجه گسترش نهادهای مدرن از جمله نظام بوروكراسی نوین و نظام مدرسهای جدید و اخیراً توسعه ارتباطات رایانهای، فرهنگ شفاهی همواره در حال تحول یافتن بهسوی فرهنگ مكتوب بوده است. در نتیجهٔ نظام مدرسه ای جدید بهتدریج میزان باسوادی در كشور افزایش یافته است، بهنحوی كه در حال حاضر نزدیك به نود درصد جمعیت كشور توانایی خواندن و نوشتن دارند. در مقایسه با یك قرن پیش كه كمتر از ده درصد باسواد و نود درصد بیسواد در كشور وجود داشت یك انقلاب سوادآموزی تمام عیار در ایران رخ داده است. این انقلاب زیرساخت لازم برای بسیاری از تحولات دیگر از جمله تحول فرهنگ شفاهی به فرهنگ مكتوب را فراهم ساخت.
همچنین نظام اداری جدید و الزامات نهادی آن، كه از یك قرن پیش تا امروز در حال توسعه یافتن بوده است، دومین تحول بنیادین برای توسعه فرهنگ و ارتباطات مكتوب در ایران بود. بوروكراسی مستلزم ارتباطات مستند و مكتوب است. از اینرو اكثریت نیروهایی كه در نظام بوركراسی جدید فعالیت می كنند، حتماً باید سواد خواندن و نوشتن را در درجات مختلف داشته باشند. در واقع، بخشی از گسترش سوادآموزی در ایران به دلیل نیاز و ضرورتهای نظام بوروكراسی بوده است زیرا اگر نظام بوروكراسی نبود افراد قادر به استفاده عملی از مهارتهای سوادآموزی خود نبودند. بههرحال، مدرك تحصیلی ـ در مقاطع مختلف ـ برای نظام دیوانسالاری حكم سندی برای اعطای شغل و حقوق و مزایای مختلف است. این امر، شرایط عینی مناسب را برای ترغیب افراد به تحصیل فراهم ساخت.
اكنون با ظهور اینترنت و مجموعه امكانات و الزاماتی كه ایجاد كرده است، زمینه مناسب دیگری برای تقویت فرهنگ مكتوب بهوجود آمده است. استفاده از رایانه و اینترنت مستلزم سواد خواندن و نوشتن و سواد رایانهای است. در عین حال استفادهٔ بیشتر از رایانه، به تقویت مهارتهای مختلف سواد خواندن و نوشتن و سواد رایانهای میانجامد. شاید یكی از سادهترین كاربردهای رایانه و اینترنت، ایمیل باشد.
لازمه استفاده از ایمیل علاوه بر توانایی كار با رایانه، نوشتن پیام است. از آنجا كه استفاده از پست الكترونیك یا ایمیل نیز عمومیت یافته و بسیاری از جمعیت قشر متوسط شهرنشین از طریق پست الكترونیك مراودات خود را انجام میدهند، میتوان به تأثیر اینترنت بر تحول الگوی شفاهی به الگوی مكتوب ارتباطات ایرانی بیشتر توجه كرد. مكتوب شدن نظام ارتباطات ایرانی را تلفن همراه نیز تقویت میكند. بهخصوص اینكه تلفن همراه و سیستم ارسال پیام آن، كه خود نوعی ارتباط الكترونیكی است، باعث تولید حجم كمی و كیفی بسیار گستردهای از پیامهای مكتوب و تصویری شده است.
علاوه براین، سیستم پست الكترونیك تأثیرات دیگری نیز دارد و سرعت و حجم مراودات و ارتباطات اجتماعی بین افراد را افزایش میدهد. این امر خود باعث تولید مجموعه وسیعی از روابط اجتماعی میشود كه در گذشته هرگز سابقه نداشته است. پست الكترونیك توانسته است در روابط اجتماعی و سازمانهای اجتماعی مانند دانشگاهها و سازمانهای اداری، تجاری و ...تأثیر آشكاری بگذارد و رابطه تازهای بین استاد و دانشجو، كارمند و رئیس، و .. بهوجود آورد. در نتیجهٔ این تحول الگوهای سنتی رابطه اجتماعی در حال تغییر تدریجی است و در برخی زمینهها ارزشهای سنتی نیز دستخوش چالش شدهاند.
برای مثال، رابطه خشك استاد و دانشجو یا كارمند و رئیس بهواسطه ارتباطات الكترونیك میتواند منعطف شود. تبریك روز تولد، اعیاد مذهبی و ملی، ارسال پیامهای تسلیت یا مطالب جذاب خواندنی مثل طنز یا خبرهای جالب از طریق ایمیل یا تلفن همراه روز به روز در حال گسترش است و میتواند بین افراد و گروههایی كه به شدت براساس نظم سلسله مراتبی سامان گرفته نیز نفوذ كند و این نظم را بشكند.
من خود به عنوان استاد دانشگاه كه در عینحال مسئولیت و پست اداری و دانشگاهی داشتهام، با كارمندان و دانشجویانم ارتباطات ایمیلی گسترده دارم. در این ارتباطات از مشاورههای علمی تا مسائل اجتماعی، سیاسی و شخصی پیام مبادله میكنیم. در عینحال، این احساس را دارم كه بخشی از ارتباطات تنها به كمك و بهواسطهٔ رسانه ایمیل و سیستم پیام تلفن همراه امكان پذیر شده است.
علاوه براین، اینترنت و بهخصوص سیستم ایمیل در حال شكلدادن یك تجربه بین فرهنگی در بین مردم جهان و از جمله ایرانیان است. امروز در دفترچهٔ آدرسهای پستی ایمیل افراد فهرست طولانی از افراد از ملیتها، كشورها، گروهها و قومیتهای مختلف وجود دارد كه در گذشته نزدیك تصور این امر ناممكن مینمود. دسترسی به وب سایتها و وبلاگهای مختلف از سراسر جهان در كنار امكان مراوده و مكاتبه الكترونیكی باعث میشود شهروند ایرانی در یك بستر چندفرهنگی مجازی زندگی كند.
این تجربه مجازی از طریق شبكه متعدد تلویزیونی ماهوارهای و برنامههای تلویزیونی داخلی درباره سایر فرهنگها كاملتر میشود. علاقه ایرانیان برای آشنایی با فرهنگهای دیگر را می توان از انبوه وبلاگهایی كه ایرانیان خارج از كشور برای معرفی فرهنگهای دیگر ایجاد كردهاند مشاهده كرد.
تنوع روابط اجتماعی از طریق ایمیل، آشنایی با فرهنگ دیگر از طریق وب سایتها و وبلاگها تأثیر بسزایی در بسط روحیه چندفرهنگی، شكلگیری تفكر و بینش چندفرهنگی و گسترش روحیه تساهل و تسامح دارد.
امروز رسانههای دیجیتال، تجربه میان فرهنگی گستردهای برای افراد بهوجود میآورند بدوناینكه لازم باشد فرد به سرزمینهای دیگر سفر كند. این تجربه میان فرهنگی، شهروند ایرانی را برای همزیستی بهتر و بیشتر با افراد، فرهنگها، گروهها و ملیتها و قومیتهای مختلف آمادهتر میسازد. در گذشته نهچندان دور تفاوتهای فرهنگی در نتیجه محدودیتهای شناختی، ضعف مراودات بین فرهنگی و فقدان تجربه بین فرهنگی كمتر تحمل میشد. میل و اشتیاق امروز ایرانیان برای مهاجرت و سفر در كشورهای دیگر تا حدودی نیز ناشی از تجربههای بین فرهنگی مجازی است كه رسانههای دیجیتال برای آنها فراهم كردهاند.
گسترش دیجیتالی شدن تنها به بسط تجربه میان فرهنگی ایرانیان و توسعه روحیه تسامح و تساهل آنها نمی انجامد، بلكه متقابلاً امكان مشاركت و حضور ایرانیان و فرهنگ ایرانی در سرزمینها و فرهنگهای دیگر را نیز افزایش میدهد و این امر میتواند به تقویت هویت جهانی ایرانی بودن كمك كند. امروز حجم انبوهی از دانستنیها و تصاویر درباره تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، جمعیت، اقتصاد، مكانهای توریستی و دیگر جنبههای ایران و مردم آن در شبكه جهانی اینترنت وجود دارد.
اگرچه به دلیل تعارضات سیاسی ایران و غرب، طی چند دههٔ اخیر، ایران نوعی انزوای بین المللی را در دورههای مختلف تجربه كرد و به دلیل محدودیت سفرهای توریستی، كمتر مورد بازدید مستقیم مردم جهان بود، اما بدون تردید در هیچ لحظه ای از تاریخ به اندازه امروز دانش فرهنگی درباره ایران در دسترس ملتهای مختلف نبوده است. انبوه مهاجران ایرانی خارج از كشور با توجه بهسرمایه فرهنگی و اقتصادی قابل توجهی كه دارند، و با توجه بهانگیزه و نیازی كه برای تبلیغ و ترویج فرهنگ ایرانی به مثابه مبانی هویت خود دارند، در سالهای اخیر انبوهی از وب سایتهای مختلف را به زبانهای گوناگون بهویژه انگلیسی درباره آداب رسوم ایرانی، زبان و ادبیات فارسی، ایران شناسی و .. ایجاد كرده اند. این فعالیتها در كنار مجموعهٔ گسترده فعالیتهای اینترنتی است كه دولت و مردم ایران در داخل كشور انجام دادهاند.
دیجیتالی شدن نقش برجسته ای در روابط اجتماعی بین دو جنس زن و مرد در ایران بهجای گذاشته است و در حال شكلدادن به نگرش جنسیتی تازهای است. این تأثیر را در زمینه تغییر آگاهی جنسیتی زن و مرد، گسترش روابط بین دو جنس، فراهم شدن زمینهها و امكانات بیشتر برای مشاركت زنان در عرصه عمومی، تاثیر اینترنت بر گسترش چشم گیر روابط بین زنان و شبكههای دوستی و حمایتی زنانه، جهانیتر شدن زن ایرانی و امثال اینها میتوان دید. در اینجا امكان بررسی و بیان دقیق تمام این تأثیرات وجود ندارد اما به برخی از آنها اشاره میكنیم.
اولین تأثیر را باید با توجه به سهمی كه رسانههای دیجیتال در زمینهٔ گسترش فرایند «زنانه شدن» دارند بررسی كرد. زنانه شدن به فرایند گسترش كمی و كیفی حضور، نقش و تأثیر زنان و خواستها، علایق و ویژگیهای آنها در ابعاد و زمینههای مختلف حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه معاصرگفته میشود.
اینترنت به اشكال مختلف به گسترش حضور زنان ایرانی در جامعه كمك كرده است. شاید مروری بر فهرست و تعداد وب سایتها و وبلاگهای زنان ایرانی، وبسایتهایی كه مختص مسائل زنان است، وب سایتهایی كه زنان ایرانی از طریق آنها فعالیتهای تجاری، اجتماعی و سیاسی میكنند و وبسایتهایی كه به معرفی محصولات فكری و اجتماعی زنان ایرانی اختصاص دارد، بتواند بخشی از گستردگی نقش اینترنت در فرایند زنانه شدن را نشان دهد. فعلاً چنین آماری در دسترس نیست ولی بهسهولت می توان انبوه و بزرگی حجم این وبسایتها و وبلاگها را با مختصر جستوجو مشاهده كرد.
علاوه بر این، اینترنت توانسته است به یكی از بزرگترین محدودیتهای اجتماعی زنان ایرانی یعنی محدودیت ارتباط با محیط بیرون از خانه و بهخصوص محدودیت ارتباط با مردان تا حدودی پایان دهد.سیستم ایمیل، سیستم پیامگذاری وبلاگها، سیستم پیام فرستی تلفن همراه، اتاقهای گفتوگوی یاهو و پالتاك و امثال آن و اجتماعات مجازی مانند اوركات این امكان را برای زنان ایرانی فراهم كرده است تا بتوانند بدون آنكه از خانه بیرون بیایند و بدون در نظرگرفتن محدودیت های فرهنگی و اجتماعی سنتی با دیگران و بهخصوص مردان به مراوده و داد وستد بپردازند و نه تنها از چهار دیوار خانه كه حتی از مرزهای كشور نیز خارج شوند.
امروز بسیاری از زنان و دختران ایرانی دوستان و آشنایانی از آمریكا، اروپا، آفریقا و سراسر آسیا دارند. در نتیجه، زیست جهان زن ایرانی ـ یا لااقل گروههایی از زنان ـ در حال تغییر كردن است و تجربههای روزمره زن ایرانی دیگر به آب و جارو كردن خانه و آشپزی، شوهرداری و تربیت فرزند محدود نمیشود. زن ایرانی همگام با توسعه و عمومی شدن امكانات دیجیتالی جامعه، كم كم زیست جهان خود را نه در مكان بلكه در فضای مجازی جستو جو میكند زیرا در فضای مجازی از آزادی، استقلال و امنیت بیشتری برخوردار است.
علاوه بر تغییر و بسط زیست جهان، زنان ایرانی به كمك اینترنت اكنون به مجموعه وسیعی از آگاهیهای جنسیتی در زمینهٔ حقوق اجتماعی، خانوادگی و سیاسی، آگاهی های پزشكی در زمینه سلامتی، بدن، مسائل جنسی و زیبایی دسترسی پیدا كردهاند كه این آگاهی هرگز در اختیار آنها نبوده است و حتی امروز نیز نمیتوانند آنها را از طریق نهادهای رسمی مانند مدارس، دانشگاهها یا حتی كتابهای موجود در بازار بهدست آورند.
این آگاهیها تمام ابعاد عاطفی، اجتماعی و خانوادگی و فردی زنان ایرانی را تحتتأثیر قرار میدهد و بهتدریج میتواند به بازتعریف هویت زنانه در بستر دنیای مدرن و مدرنیته منجر شود.
امروز مردان و زنان ایرانی به مراتب بیش از گذشته از دنیاهای یكدیگر آگاهی و شناخت دارند. دنیای زنانه و دنیای مردانه همواره توسط حصارهای بلندی به روی جنس مخالف بسته بوده است. اما به كمك اینترنت ورود به این دنیاها برای هر دو جنس آزادتر شده است. ازاینرو بسیاری از دختران امروز روحیات، خواستها، ویژگیها و مشكلات مردان را میتوانند بهتر بشناسند هر چندگاهی این شناخت ممكن است به دلیل مجازی بودن نتواند با تمام واقعیت دنیای مردانه منطبق باشد.
یكی دیگر از عرصههای اجتماعی ایران كه تحتتأثیردیجیتالی شدن قرار دارد، خانواده و شبكهٔ خویشاوندی است. رایانهها، اینترنت و تلفن همراه در تمام سطوح روابط والدین و فرزندان، فرزندان با یكدیگر، خانواده و بستگان تأثیر میگذارد. امروز والدین و فرزندان بخش زیادی از وقت خود را به بازیهای رایانهای، گوش دادن یا تماشای سیدیها، اینترنت (جستوجو در سایتها و وبلاگها)، SMS فرستادن، یا گفتوگو درباره این موضوعات و پیگیری نتایج و پیامدهای روابط اینترنتی اختصاص میدهند. در این شرایط مجال گفتوگو و تعامل گسترده بین والدین و فرزندان یا حتی فرزندان با یكدیگر بهشدت كاهش می یابد.
علاوه براین، پیوندها و تعاملات خویشاوندی مانند سر زدن به عمهها، عموها، داییها و بستگان دور و نزدیك به شدت محدود میشود زیرا اعضای خانواده ترجیح میدهند اوقات فراغت را از طریق اینترنت و ابزارهای دیجیتال پر كنند. از آنجا كه اینترنت فضای اجتماعی بسیار گستردهای برای افراد فراهم میكند تا بتوانند مطابق خواست و فردیتشان گزینه دلخواهشان را انتخاب كنند، دیگر تمایل چندانی به مراوده با خویشاوندانی كه تنها پیوند خونی و نسبی عامل اصلی ارتباطشان است ندارند.
اینترنت و رسانههای دیجیتال بر ترجیحات ارزشی افراد تأثیر میگذارد و باعث می شود تا حدودی ارزشهای فردگرایانه بر ارزشهای اجتماعگرایانه غلبه پیدا كنند. در نتیجه فرزندان كه آشنایی بیشتری با دنیای دیجیتال دارند، بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با دوستان، چت كردن، SMS بازی، بازیهای رایانهای و امثال اینها بگذرانند تا به دیدار اقوام و خویشان بروند و به رسم سنت، صلهٔ ارحام بهجای بیاورند. فرزندان همچنین ترجیح میدهند وقت خودشان را صرف فراگیری مهارتهای دیجیتالی كنند و كلاسهای رایانه بروند تا مهارتهای سنتی مانند خیاطی، گلدوزی، بافتنی و آشپزی یاد بگیرند. مجموعهٔ این ترجیحات، شكاف ارزشی نسلها یعنی فرزندان و والدین را عمیقتر میكند و تنشهای میان آنان را افزایش میدهد.
یكی دیگر از عرصههای مهم ایران كه دیجیتالیشدن آن را متأثر ساخته است، عرصه سیاست است. دیجیتالی شدن امر سیاست لایههای مختلفی دارد و نمیتوان آن را به نحو مختصر شرح داد. اما محورهای این امر را می توان در سه عرصه مشاهده كرد. عرصهٔ نخست دیجیتالیشدن مدیریت و سازماندهی است كه آن را «دولت الكترونیك» نیز مینامند.
دوم، استفاده از شبكههای اینترنت و امكانات دیجیتال برای فعالیتهای سیاسی توسط فعالان و گروههای سیاسی اعم از گروههای سیاسی حاكم و گروههای سیاسی مخالف است. سوم كاربردهای تكنولوژیهای دیجیتال در مناسبات اجتماعی قدرت در سطح خرد مانند فعالیتهای اقوام، اقلیتها، گروههای اجتماعی مثل زنان، جوانان، و گروههای حرفهای مانند «سازمان های غیر دولتی» است. امروزه «اجتماعات مجازی ایرانیان» در شبكه جهانی اینترنت بسیار متنوع و گسترده است.
این اجتماعات هدفهای سیاسی خرد و كلان را دنبال میكنند و تلاش میكنند با بهرهگیری از اینترنت ارتباطات تودهگیر، سریع و ارزان و مؤثر با مخاطبان خودداشته باشند. ایرانیان خارج از كشور كه هم از نظر جمعیتی و هم از نظر دانش و ثروت مجموعه نسبتاً گسترده ای هستند، عمدتاً به كمك اینترنت در تلاش برای توسعه و حفظ هویت خود در بستر جوامع و فرهنگهای بیگانه یا سرزمینهای میزبان خود هستند. در عین حال، گروههای سیاسی دگراندیش نیز امروز بیش از هر چیز به كمك رسانههای دیجیتال فعالیتهای خود را سامان میدهند. انبوه وبلاگهای فارسی، وب سایتهای نشریات و مراكز فرهنگی و سیاسی و انبوه اطلاعات و دانشی كه این گروهها در شبكه جهانی تولید و توزیع كرده اند، نشاندهنده شكل تازه ای از فعالیت سیاسی در بستر جامعهٔ پسامدرن امروزی است.
«اتاقهای گفتوگو» در یاهو و «پل تاك» انباشته از گفتوگوهای گروههای سیاسی ایرانی است. نفوذ دیجیتالی شدن باعث گسترش گروههای سیاسی دگر اندیش شده است. زیرا به كمك این رسانه هم كنترل و نظارت بر فعالیت آنها دشوار است و هم هزینه ناچیزی برای این گروهها دارد. برخی از گروههای سیاسی صرفاً هویت مجازی دارند و در صورت حذف آنها از شبكهٔ جهانی اینترنت عملاً وجود خارجی دیگری نخواهند داشت.
نه تنها گروههای سیاسی دگراندیش، بلكه دولت نیز به نحو گستردهای در تلاش بوده است تا روشها و فعالیتهای خود را الكترونیكی كند. ظهور «دولت الكترونیك» بیش از هر چیز دیگر، دیجیتالی شدنِ عرصهٔ حكومت و مدیریت در لایههای مختلف آن را نشان می دهد. امروز بخش مهمی از فعالیت وزارتخانهها و سازمانهای دولتی به كمك «شبكه»های الكترونیكی انجام میشود و یكی از هدفهای مهم دولت در برنامه سوم و چهارم توسعه بسط، دولت الكترونیك بوده است. همچنین در زمینه فعالیتهای سیاسی كه در درون چارچوب دولت صورت میگیرد مانند انتخابات و فعالیت گروهها و احزاب سیاسی رسمی، نیز می توان نفوذ دیجیتالی شدن را مشاهده كرد. برای مثال، مدیریت و رقابتهای انتخاباتی امروز بهشدت دیجیتالی شده است.
در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تمام كاندیدها دارای وب سایتهای فعال بودند و از طریق وب سایتها تبلیغ و اطلاع رسانی میكردند. اكنون نیز كه انتخابات شوراهای شهر در شرف برگزاری است شاهد تولید انبوه دادهها و اطلاعات دربارهٔ كاندیدها از طریق وب سایتهای آنها یا خبرگزاریها در شبكه جهانی اینترنت هستیم.
میتوان مجموعه تحولات و تأثیرات مذكور را به صورت تأثیر دیجیتالیشدن بر توسعه و تثبیت مدرنیته ایرانی نیز بررسی كرد. رایانه و اینترنت از جمله محصولات تكنولوژی جدید و عقل مدرن هستند كه در بستر فرهنگی و اجتماعی دنیای مدرن پدید آمدهاند. به تعبیر دیگر منبع فرهنگی كه ابزارهای دیجیتال معانی خود را از آنها اخذ میكنند، تا حدود زیادی دنیای مدرن است. دنیای مدرن نیز با ارزشها و فرایندهای فردگرایانه، عقلانیت، عرفی یا سكولار شدن، دموكراتیك شدن و صنعتیشدن همراه بوده است.
رایانه و اینترنت خود نشانهای ازكمال تكنولوژی روز و مدرن است و سر و كار داشتن با آن نیز نوعی مدرن بودن شناخته می شود. از اینرو در بین اجتماعات، گروهها، خانوادهها و افرادی كه سازگاری و همسویی بیشتری با مدرنیته دارند، رایانه و اینترنت نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری دارد. و بالعكس، اجتماعات، خانوادهها، گروهها و كسانی كه جهتگیری ارزشی و خاستگاه اجتماعی سنتیتری دارند، رایانه و اینترنت و بهطوركلی ابزارهای دیجیتال از نفوذ كمتری برخوردار است. اگرچه این سخن به معنای تعارض یا ناسازگاری منطقی دیجیتال و سنت نیست. شاید نتوان اصولاً ربط منطقی بین این مقوله یافت.
اما در اینجا من از واقعیت تجربی صحبت میكنم نه از ربط منطقی و نظری. نفوذ و حضور كمتر رایانهها در روستاها، عشایر و اجتماعات كوچك سنتی تنها به دلیل عدم دسترسی این گروهها و اجتماعات نیست، بلكه مهمتر از آن به دلیل عدم تناسب فرهنگی صنعت دیجیتال با ساختار فرهنگی و اجتماعی این اجتماعات است. حتی اگر روزگاری تمام روستاهای كشور به خطوط اینترنت دسترسی پیدا كنند، باز عده كم شماری از این ابزار بهره گیری خواهند كرد؛ مگر آنكه تحولات فرهنگی دیگری در ساختار اجتماعات روستایی بهوجود آید.
میتوان گسترش و نفوذ فرایند دیجیتالی شدن در فعالیتهای فرهنگی، دینی، هنری و آموزشی در ایران را نیز مشاهده كرد. امروز نه تنها دانشگاهها، مراكز عالی آموزشی و پژوهشی بلكه مدارس و ادارات آموزش و پرورش، آموزشگاههای كوچك و بزرگ خصوصی، فرهنگسراها، موزهها، گالریها، نمایشگاهها، كتابخانهها، كتابفروشی، ناشران، سینماها و مراكزهنرهای نمایشی، سالنهای سخنرانی و جشنوارهها و تالارهای موسیقی ، هتلها، مراكز تبلیغ و ترویج دینی مانند مسجدها، زیارتگاهها، مراكز دینی اقلیتها، و همچنین هنرمندان و فعالان فرهنگی، همه دارای وب سایت، وبلاگ و برخوردار از امكانات دیجیتال هستند.
تاكنون بررسیهای تجربی لازم دربارهٔ میزان ضریب نفوذ فرایند دیجیتالی شدن در عرصههای مذكور انجام نشده است اما میتوان براساس تجربه زیست و معرفت عقل سلیم پذیرفت كه اولاً روند دیجیتالی شدن در این عرصهها رو به گسترش است، ثانیاً دیجیتالیشدن نمیتواند در این عرصهها بیتأثیر باشد.
برای مثال، امروز اغلب مراجع تقلید دین دارای وب سایت هستند و بهصورت آن لاین به پرسشهای دینی مردم و مراجعان اینترنتی خود پاسخ میدهند. این امر نه تنها باعث گسترش عرصه نفوذ مراجع تقلید دینی میشود، بلكه میتواند باعث باز شدن قلمرو پرسشهای دینی شود كه مردم در گذشته نمیتوانستند آنها را از طریق رابطهٔ رو در رو به دلیل تابوهای اجتماعی یا سیاسی مطرح كنند.
همچنین دیجیتالی شدن بر چگونگی آموزش دانشگاهی نیز تأثیر میگذارد. دانشگاهیان ایران امروز به مجموعه گسترده ای از دانش جهانی دسترسی دارند و می توانند درصورت تمایل با همكاران خود در سراسر جهان مراوده داشته باشند. روشهای تدریس نیز به كمك وسایل و تكنولوژی سمعی و بصری دیجیتال در دانشگاههای كشور در حال دگرگونی است.
منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست