چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سفر بخیر - BON VOYAGE


سفر بخیر - BON VOYAGE
هنرپیشگان : ایزابل آجانی، ژرار دوپاردیو، ویرژینی لودوین، ایوان آتال، گره‌گوری درانژر، پیتر کایوت، ژان مارک استله، اوروره کلمان، نیکلا پینیون و ادیت اسکوب
آهنگساز(موسیقی متن) : گابریل یارد
محصول : میشل پتن و لوران پتن
کارگردان : ژان پل راپنو
فیلمنامه‌نویس : پاتریک موریانو و راپنو
فیلمبردار : تیری آربوگاست
سال تولید : ۲۰۰۳
کشور تولیدکننده : فرانسه
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه


فرانسه، ۱۹۴۰. ̎ویویان̎ (آجانی) بازیگر سینما، زن جذابی است که توجه خیلی‌ها را به‌سوی خود جلب می‌کند ـ از جمله توجه کسانی را که ̎ویویان̎ هیچ‌ علاقه‌ای به آشنائی به آنان ندارد. شبی در جریان یک مهمانی که به مناسبت نمایش آخرین فیلمش برپا شده، ̎ویویان̎ متوجه می‌شود که ̎بوفور̎ (دوپاردیو)، مقامی دولتی، او را تعقیب می‌کند. ̎ویویان̎ برای آن‌که ̎بوفور̎ را از تعقیب خود منصرف کند، اجازه می‌دهد ̎آندره آرپل̎ (پینیون)، مردی مسن‌تر و بی‌ریخت‌تر، او را تا خانه‌اش هم‌راهی کند. طی همان شب برخوردی بین ̎ویویان̎ و ̎آندره̎ به وجود می‌آید و پس از آن‌که ̎ویویان̎ که وحشت کرده با نامزد سابقش، ̎فردریک اوژه̎ (درانژر) تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد کمکش کند تا از شرّ جسد خلاص شود: ̎فردریک̎ به امید احیا شدن رابطه‌شان، می‌پذیرد ولی موقع جابه‌جائی جسد،تصادف می‌کند و هم‌راه با جسد دستگیر می‌شود و در انتظار محاکمه به زندان می‌افتد. وقتی خبر می‌رسد که آلمانی‌ها خیلی زود وارد پاریس می‌شود، به ̎فردریک̎ و دیگر زندانی‌ها گفته می‌شود که به خارج شهر انتقال خواهند یافت. ̎فردریک̎ را به خرده‌بزهکاری به نام ̎رائول̎ (آتال) دستبند می‌زنند و این‌دو در جریان انتقال موفق به فرار می‌شوند. وقتی ̎فردریک̎ باخبر می‌شود که ̎ویویان̎ هم‌راه با دیگر پولدارهای پاریسی به بوردو فرار کرده، او نیز به آن‌جا می‌رود ولی در بوردو متوجه می‌شود حالا یک رقیب عشقی سفت و سخت دارد. ̎بوفور̎ که احتمال این‌که بتواند دل ̎ویویان̎ را به‌دست آورد، حالا چندان هم بعید به‌نظر نمی‌رسد.
● راپنو بار دیگر در عرصهٔ آشنای فیلم‌های تاریخی، حیطه‌ای که اغلب آثار مهمش در آن‌ جای می‌گیرند، این‌بار با بهره‌جوئی از فرمول کازابلانکا (مایکل کورتیز، ۱۹۴۲)، جمعی شخصیت‌های ناجور را در شرایط بحرانی، در بوردو، در آستانهٔ هجوم آلمان به فرانسه طی سال‌های جنگ دوم جهانی، گرد هم می‌آورد. با این همه فیلم اگرچه در نحوهٔ طرح مضامینی مثل تقابل دل‌مشغولی‌های شخصی و وظایف اجتماعی و ملی شخصیت‌ها در دورهٔ بحران، وامدار کازابلانکا به‌نظر می‌آید، ولی شباهتش به آن شاهکار کلاسیک از حد کلیات در نمی‌گذرد، و راپنوی فیلم‌نامه‌نویس/ کاگردان در پرداخت جزئیات فیلمش مسیری جداگانه (و شخصی) را برمی‌گزیند. استفادهٔ خلاقانه از شخصیت مؤلف درون متن، این‌جا فیلم‌نامه‌نویسی که در خلال نگارش اثرش خود بدل به قهرمان ماجرا می‌شود، پیچ‌های غافل‌گیرکنندهٔ طرح داستانی و مجموعه گفت‌وگوهای ظریف و دوپهلوی فیلم از جمله امتیازات کار راپنوی فیلم‌نامه‌نویس است. از سوی دیگر، کار راپنوی کارگردان و طراح صحنه‌اش در فضاسازی و بازآفرینی جزئیات تاریخی آن دوره به منظور انتقال حال و هوای آن دوران پرتنش به مخاطب امروزی، مؤثر و بهره‌مند از دقت لازم این‌گونه آثار می‌نماید. نگاه او به شرایط تاریخی خاص نیز آمیزه‌ای از نقد، هجو و در عین حال افسوسی نوستالژیک را به نمایش می‌گذارد. وقایع مهم آن دوران، از چگونگی فعالیت‌های جاسوسان آلمانی در فرانسهٔ در آستانهٔ اشغال گرفته تا واپسین روزهای حیات کابینهٔ مستقل پل رنو، تا تصویر پُر کنایهٔ فیلم از سیاستمداران تازه به دوران رسیدهٔ جاه‌طلب و پشت هم‌اندازی که می‌کوشند دولت ویشی را تشکیل دهند، و تلاش بورژواهای متظاهر و ترسو برای حفظ موقعیت حیاتی‌شان در این معرکه، هم‌چنین وضعیت سینمای محافظه‌کار فرانسه در دورهٔ اشغال، مبارزات اعضاء نهضت مقاومت و ... هیچ‌یک از نگاه تیزبین و نکته‌یاب فیلم‌ساز پنهان نمی‌مانند. راپنو توانائی مثال‌زدنی‌اش در کار با بازیگران را بار دیگر با هدایت مجموعه بازیگران این فیلم پُرستاره به نمایش می‌گذارد. در این میان، آجانی در نقش ستاره‌ای خودخواه ولی دوست‌داشتنی، که برای رها ساختن خویش از دردسر، به راحتی و به‌طور مرتب دروغ‌هائی به‌هم می‌بافد که تاوانش را دل‌باختگانش باید بپردازند، دوپاردیو در نقش وزیری جاه‌طلب و تندخو، کایوت در نقش جاسوسی مزور و فرومایه و لودوین (از چهره‌های درخشان نسل جدید ستارگان سینمای فرانسه) در نقش میهن‌پرست ثابت‌قدم، جلوه‌ای بیش از سایرین دارند.


همچنین مشاهده کنید