یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
جنس لطیف را زبری زمانه سائید
کارشناسان معتقدند اشتغال زنان در مشاغلی چون سرپرستی کارگران افغانی، نشستن پشت فرمان تراکتور ، کامیون و ماشین های خدمات شهری، دستفروشی و کار در رستوران های شهری و بین راهی باعث می شود تا سلامت روحی و جسمی آنها به خطر بیفتد و فرد به مرور از موجودیت خود دلزده شود.
بساطش را کنار در خروجی مترو پهن کرده، روسری و شال میفروشد، هر چند دقیقه یک بار به پلهها و مسافرانی که از آن بالا میآیند و یا پایین میروند چشم میدوزد. هر کدام برای او حکم یک مشتری احتمالی را دارند که باید نظرشان را جلب کند تا شاید...
گاهی هم با چشمانی نگران به امتداد قدمهای رهگذران زل میزند تا مبادا مأموران مترو و یا شهرداری خرده داراییاش را با خود ببرند. آنوقت جواب چشمان منتظر اهل خانه را چه بدهد؟ عابران و مسافران دستانش را به هم میزند تا شاید نگاه های بیشتری را به خود جلب کند. با صدای بلند میگوید: شال، روسریهای جدید دارم، فقط سه تومن...
یکی از شالها را بر میدارم. صدای زن جوانی را که کنارم ایستاده است، میشنوم: دو تومن. بدم؟
زن فروشنده که بعد میفهمم نامش زهرا است، چشم غرهای به زن میرود: همان سه تومن، مگه من چقدر روش میخورم؟ ته تهاش ۲۰۰ تومن، تازه اگه سرو کله ماموران شهرداری یا مترو پیدا نشه.
یکی دو سال میشود که بساط میکند. کمکم مشتریان ثابت پیدا کرده، اگر چه معتقد است این کارها رنگی از مردانگی دارد، ولی اجبار زمانه، ترس از بی پولی و صاحبخانه را محرکی قویتری از مأموران شهرداری و سختگیریهایشان برای ادامه کارش میداند.
شال قهوه ای را درون کیفم میگذارم. تشکر میکنم. نگاه کنجکاوم را که می بیند، می گوید: صبحها تا ساعت یازده همینجا هستم، بعدازظهرها میرم زیر پل. اگه بعدازظهرها مسیرت این طرفها افتاد و خواستی خرید کنی بیا آنجا هر هفته مدل های جدید می آرم.
از مترو میزنم بیرون. موج هوای تازه می دود توی صورتم، کمی جلوتر از خط عابر پیاده رد میشوم. سر نبش اولین خیابان در ضلع غربی میدان، نرسیده به ایستگاه اتوبوسها، زن مسنی نظرم را به خودش جلب میکند. چادرش را محکم گرفته تا چهرش معلوم نشود. پشت سه ردیف لیف، کیسه و مجسمههای کوچک چینی که روی پارچه ای رنگ پریده مشکی چیده شده اند، نشسته است. مجسمه ها کار دخترش است. دانشجو ست و برای تامین هزینه کتاب و دفترش شبها با مادرش دستی هم به خمیر می کشد.
این یکی... لاغر است، اما نه خیلی. بلند است، اما نه آنقدر. روسری مشکیاش را محکم زیر چانهاش گره زده و مانتو و شلوار تیره رنگی پوشیده است، ۳۴- ۳۵ ساله است. دوست ندارد اسمش را بنویسم. چند سال است که در یکی از رستورانهای واقع در منطقه غرب تهران کار میکند. میزها را تمیز میکند، سفارش غذا میگیرد. با سالاد، ماست و نوشابه، گاهی وقتها هم سوپ از مشتریان پذیرایی میکند. کارش را خوب بلد است و خیلی از مشتریهای رستوران را میشناسد. خودش میگوید، من هم میدانم.
همانطور که با دستمال روی میز را تمیز میکند، به یکی از مشتریان رستوران سلام میکند. لبخندی میزند، در جوابم میگوید:چرا بعضیها فکر میکنند این کارها مردانه است؟ چرا هیچکس از دیدن مردهایی که...
راست میگوید، توی این رستوران مردهای زیادی کار میکنند؛ پیشخدمت، صندوقدار، آشپز و ...، اما هیچکس از دیدنشان شگفتزده نمیشود و یا سرش را به علامت تأسف تکان نمیدهد. به قول او کار، کار است. سختی دارد ولی سختتر از آن، نگاه از روی ترحّم مشتریان است که اجبار را از چهره ات می خوانند و برایت دلسوزی می کنند.
با نگاه دنبالش می کنم، به طرف یکی از صندلی های ردیف جلو، نزدیک به آشپزخانه می رود و مادرانه بر سر دختر۱۵-۱۶ ساله ای که با دقت هویچ ها را رنده می کند، دست می کشد.
اگر چه امروز دیگر با دیدن زنان در پشت فرمان اتوبوس، کامیون، تراکتور و... تعجب نمی کنیم زیرا با رواج چنین مشاغلی در سطح شهر دیگر کسی از دیدن این افراد متعجب نمی شود اما هنوز هم کسانی هستند که این کارها را مردانه میدانند و دوست ندارند زنان، دختران و خواهرانشان به چنین کارهایی تن دهند که در فرهنگ ما مردانه اند.
به یاد حرفهای یکی از استادان جامعهشناسی میافتم. پشت میزها و صندلیهای کلاس نظریههای جامعهشناسی می روم و کنار نظریهپردازانی مینشینم که سالها قبل گفتهاند: زنان نیروی کار ارزان و بی دردسری برای کارفرمایان خود هستند.یادم می آید جایی خوانده ام که پس از جنگ جهانی دوم وانقلاب صنعتی زنان به عنوان نیروی کار وارد بازار شدند.براساس نظریه مارکس در آن زمان افراد به دو دسته صاحبان ابزار کار و کسانی که فاقد این وسایل بودند تقسیم می شدند.بنابراین مالکان ابزار کار تبدیل به سرمایه دارانی شدند که در ازای کار به کارگران دستمزد می پرداختند.جالب اینکه پس از پایان جنگ جهانی دوم و بازگشتن مردان زنانی که از روی اجبار به کار خارج از خانه روی آورده بودند همچنان در بازار کار باقی ماندند.از طرفی دیگر در جریان انقلاب صنعتی انگلیس سرمایه داران از نیروی کار زنان به عنوان عامل بازدارنده ای درهنگام اعتصاب های کارگری استفاده می کردند.نظریه پردازانی چون مارکس و انگلس می گویند:زنان نه تنها نیروی کار خود را درازای بهای کمتری در اختیار کارفرمایان می گذارند بلکه در عرصه خصوصی نیز به همسران و پسران خود (کارگران) خدمت می کنند تا این کارگران با توان بیشتری به کار بپردازند.
با این که به نظر میرسد سالها از طرح این نظریهها گذشته است اما امروزه در بسیاری از مشاغل که به صورت سنتی در حیطه توانایی مردان شناخته میشد، زنان مشغول به کار هستند. زنانی که بیشتر از سر اجبار و کمتر از روی علاقه در بسیاری اوقات با دستمزدی ناچیز تن به کار هایی از این دست می دهند. شاید تا چند سال پیش نشستن یک خانم پشت فرمان تاکسی، اتوبوس، ماشینهای سنگین خدمات شهری، دستفروشی کنار خیابان، رانندگی در جادهها و غیره باعث تعجب بسیاری از مردان و حتی زنان میشد. اما در حال حاظر بندرت با کسانی روبرو میشویم که از دیدن یک زن در حین انجام کارهایی که پیش از این مردانه تلقی میشد تعجب کنند. مشاغلی که مهمترین دلیل گرایش زنان به آنها مشکلات اقتصادی خانواده، نبود پشتوانه مالی مطمئن و مسائل دیگری است که در این حیطه می گنجد.
خیلی دوست دارم از زنانی که برای اولین بار در کامیون و اتوبوس پشت فرمان نشستهاند، بپرسم که وقتی قدم به کابین راننده گذاشتند و پشت فرمان نشستند چه احساسی داشتند. میدانم که نگاههای متعجب زیادی را دیدند و خیلیها سعی کردند از این کار منصرفشان کنند.
به گفته مصطفی سلیمی مدیرعامل سازمان خدمات موتوری شهرداری تهران در حال حاضر ۲۵ زن بعنوان راننده ماشین های مکانیزه و رفت و روب در این سازمان مشغول به کار هستند و تا به امروز فعالیت آنها راضی کننده بوده است، این سازمان همچنان با تقاضای اشتغال به کار درخدمات موتوری شهرداری از سوی زنان مواجه است.
یکی از زنانی که مدت ها است راننده ماشینآلات سنگین طرح مکانیزه خدمات شهری تهران است، در مورد شغل خود می گوید: از بچگی به ماشین سنگین علاقه داشتم. وقتی آگهی استخدام زنان راننده را در روزنامه دیدم به سرعت مراجعه کردم و الان بسیار خوشحالم که این شغل را دارم. وی به همراه همسرش در شیفت شب کار میکند. و مانند بسیاری از زنان دیگر بارها با تعجب یا تشویق رهگذرانی که وی را در هنگام کار دیدهاند روبرو شده است.
جالبتر آنکه برخی از مسوولان معتقدند شرکت دادن زنان در کارهای اجرایی، سطح مسئولیتپذیری را بالا میبرد و دقت و انضباط از مزایای بکارگیری زنان در مسائلی است که تاکنون مردانه تصور میشده است.
البته کار در مشاغل سخت که بیشتر مردانه تلقی میشوند، به طبقه اجتماعی و اقتصادی خاصی از زنان و دختران مربوط نیست؛ بلکه بسیاری از زنان و دختران جوان وقتی از یافتن شغل مناسب با تخصص و توانایی خود ناامید میشوند، به شغلهایی که در ابتدا شاید چندان دلنشین هم نباشد روی میآورند.
براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در تابستان ۸۶، میزان بیکاری در کل کشور ۹/۹ درصد(!)، میزان بیکاری در بین مردان۵/۸ درصد، در بین زنان ۳/۱۵ درصد، نقاط شهری۳/۱۲ درصد و در نقاط روستایی ۲/۵ درصد است. به احتمال زیاد در هنگام محاسبه، مشاغل فصلی، نیمه وقت و کاذب نیز در زیرگروه اشتغال جای گرفتهاند.
گوشی تلفن را برمیدارم. تصمیم دارم تا با تاکسی بیسیم بانوان به دانشگاه بروم. میدانم که این رانندگان تنها به جابجایی زنان و دختران مجاز هستند و حتی اجازه ندارند همسران، پدران، براداران و پسران خود را به مقصد برسانند. تمام شرایطی که مردان برای این کار باید داشته باشند، در مورد آنها هم صدق میکند: حداقل ۲۳ سال و حداکثر ۵۰ سال دارند. تحصیلاتشان دیپلم به بالا است و مانند سایر رانندگان، آزمایشهای پزشکی، انگشتنگاری، امتحان شهرشناسی و ... را پشت سر گذاشتهاند. اینها را علیرضا جعفری مدیر روابطعمومی سازمان تاکسیرانی برایم می گوید.
دوباره شماره را میگیرم، صدایی از آن طرف خط جواب می دهد: اپراتور شماره ۲۳. نام، نام خانوادگی، آدرس منزل، شماره تلفن ثابت و همراهم را میپرسد و پس از چک کردن، ماشین رزرو میشود برای فردا صبح.
راننده زنی حدوداً ۵۰ ساله و بازنشسته است. در طول مسیر برایم تعریف می کند که نیاز مالی ندارد و تنها به خاطر امنیت خانمها این شغل را انتخاب کرده و آن را دوست دارد.
ندا فارغ التحصیل مهندسی کشاورزی است وقتی از پیدا کردن کار مناسب از توی آگهی روزنامه ها و روانداختن به دوست و آشنا ناامید می شود به اولین پیشنهاد کاری که شنیده پاسخ مثبت می دهد و در حال حاضر نیز سرپرست کارگران افغانی یکی از پارک های غرب تهران است.
سئوالم را که می شنود برخلاف انتظارم می خندد و می گوید: حقوقش زیاد نیست، کمتر از ۲۵۰ هزارتومان. ساعت کارمان هم از ۶ صبح تا دو بعد از ظهر است.سخته اما از بیکاری، بی پولی و دست دراز کردن پیش اهل خانه بهتراست.
خم می شود و بسته خالی چیپس را از لای برگ های گل رز برمی دارد. می پرسم سرو کله زدن با کارگران آن هم افغانی سخت نیست؟ نگاهم می کند و در جوابم را می دهد: بگو چی آسونه؟ وقتی باید تمام طول ماه، بدون تعطیلی کار کنی، حتی جمعه ها فقط با دو روز مرخصی، آنوقت چانه زدن با چند تا کارگرو یک وقت هایی هم جارو کردن پارک برایت چندان هم فاجعه نیست. باید کنار آمد وگرنه بازهم باید مشتری دکه های روزنامه فروشی شد.
به ساعت نگاه می کنم، چهار بعدازظهر و او همچنان مشغول کار است. خم می شود و نایلونی را از لابلای شاخه های بوته گل کنار دستش بیرون می کشد و همانطور که از من دور می شود می گوید:امروز میخواد بازرس بیاد، کارگرها هم رفته اند، باید بروم به سرو شکل پارک سروسامانی بدهم روی زمین پر از برگ و آشغاله...
می رود و کمی آنطرف تر مشغول کار می شود اما نگاه من همچنان به جارویی است که در دست دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده از یک تحقیق که چندی پیش از سوی سازمان ملی جوانان منتشر شد بیش از ۳۰ درصد از شاغلان میزان انطباق کار خود را با رشته تحصیلی شان خیلی کم ذکر کرده اند. همچنین نتایج یک بررسی که برروی جمعیت شاغل به تفکیک جنس و نقاط شهری و روستایی از سوی سازمان ملی جوانان صورت گرفت، نشان می دهد که ۸/۸۰ درصد جمعیت جمعیت شاغل را مردان و ۲/۱۹ درصد آن را زنان تشکیل می دهند. همچنین ۵/۶۳ درصد جمعیت شاغل در نقاط شهری و ۵/۳۶ درصد آنها در نقاط روستایی مشغول به کار و ۴/۷ درصد جمعیت شاغل داردای اشتغال ناقص هستند.
بررسی نرخ بیکاری نیز نشان می دهد که ۵/۱۱ درصد از جمعیت فعال بیکار هستند. علاوه بر این در بین جمعیت فعال ۲۴-۱۵ سال ۲/۲۳ درصد و در میان افراد ۱۵-۲۹ ساله ۵/۲۰ درصد بیکار بوده اند که ۷/۶۹ درصد جمعیت بیکار را مردان و ۳/۳۰ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند و ۲/۷۸ درصد جمعیت بیکار در نقاط شهری و ۸/۲۱ درصد در نقاط روستایی شاغل هستند.
آمار و ارقام حکایت از این دارد نرخ متوسط بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی ۶/۱۵ درصد است که بیش از نرخ متوسط کشوری است و ۸۵ درصد از جویندگان کار در کشور مهارت تخصصی ندارند و نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت فعال کشور فاقد مهارت های تخصصی کسب و کار هستند و نرخ بیکاری استان تهران براساس آمارهای گرفته شده به ۴/۱۰ درصد رسیده است که نسبت به فصل تابستان گذشته ۲/۳ درصد کاهش داشته است.
محمدباقر تاجالدین، عضو هیئت علمی دانشگاه، معتقد است دلیل عمده بسیاری از زنان برای انتخاب کارهایی که در فرهنگ و ذهنیت جامعه ما مردانه است، ناکام ماندن در یافتن مشاغل دولتی و دفتری مناسب با وضعیت جسمی و روانی آنها است.
این جامعهشناس به برنا میگوید: احتمال دارد که این افراد، در حین کار با مشکلات زیادی مواجه شوند زیرا هنوز در جامعه ما قابلیت پذیرش زنان در این قبیل مشاغل وجود ندارد. بنابراین چنین زنانی تحت فشارهای روحی، روانی قرار میگیرند. از سوی دیگر این امکان نیز وجود دارد که به دلیل اشتغال در برخی از این دسته مشاغل، در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار گیرند، یا با توجه به مردانه بودن محیط چنین کارهایی، توانایی رقابت با مردان را نداشته باشند. در نتیجه موقعیتهای چندانی کسب نمیکنند.
وی ادامه می دهد: در حال حاضر فرهنگ ما به برخی از مشاغل از جمله دستفروشی حتی در مورد مردان نگاه مثبتی ندارد، چه برسد به زنانی که به دلیل مشکلات اقتصادی به این قبیل کارها تن میدهند.
این استاد جامعهشناسی معتقد است: برای پیشگیری از پیامدهای ناخوشایند ناشی از این نحوه گذران زندگی زنان، با توجه به اینکه بسیاری از آنان سرپرست خانواده نیز هستند، نهادها و ارگانهای موجود اعم از بخش دولتی و خصوصی مانند NGOها موظفند تا با برنامهریزی اصولی در این زمینه فرصتهای شغلی جدید متناسب با وضعیت روحی و جسمی این قشر از جامعه ایجاد کنند تا هرکس متناسب با میزان تحصیلات خود، نوع علاقه و توانایی که دارد، حرفهای را برگزیند. علاوه بر این به منظور حفظ امنیت و انضباط شغلی آنها، باید قوانین و آئیننامههایی تنظیم شود که به وضعیت اشتغال این زنان سر و سامان بدهد.
از نظراین عضو هیئت علمی دانشگاه همچنین بسیاری از افرادی که به کارهایی چون دستفروشی روی میآورند، مهاجرانی هستند که در بیغولههای حاشیه شهرها زندگی میکنند و این افراد به افزایش بزهکاری در جامعه دامن میزنند.
اگر از بحث مشاغلی که موجب بزهکاری در هر دو جنس زن و مرد میشود، بگذریم و نگاه خود را تنها متوجه کارهایی کنیم که در عرف، سنت و فرهنگ ایرانی مردانه تلقی میشوند، آنگاه باید ببینیم اشتغال به چنین حرفههایی چه آثار مثبت و یا منفی بر فرد، خانواده و یا جامعه دارد.
پرویز مظاهری، روانپزشک و دبیر انجمن روانپزشکان ایران، نیز معتقد است: زنانی که به مشاغل سخت یا مردانه روی میآورند کارهایی چون رانندگی اتوبوس، کامیون و غیره- ویژگیهای رفتاری آن حرفه را به خود میگیرند. این امر باعث میشود فاصله آنها با جامعه و افراد و خانوادهشان بیشتر شود.
به گفته دبیر انجمن روانپزشکان ایران، بر اساس روانشناسی جنسیت، هر فردی برای کار خاصی ساخته شده است. همانگونه که اگر مردی درخانه بماند و خانهداری کند، به مرور ویژگیهای زنانه بر او غالب میشود، اگر زنی هم به کارهای مردانه بپردازد، به تدریج ظرافتهای رفتاری خود را از دست میدهد و خوی مردانه پیدا میکند و این امر از نظر فرهنگی برای ما ناملموس است.
مظاهری در ادامه می گوید: امکان دارد که فرزندان چنین خانوادههایی شعار بدهند و از بابت تأمین هزینههای خانواده از سوی مادران خود، نزد دوستانشان به خود ببالند؛ اما واقعیت این است که این کودکان و نوجوانان در معرض صدمات روحی و روانی قرار دارند و این دسته از زنان زودتر فرسوده میشوند.
دبیر انجمن روانپزشکان معتقد است: در اثر کارهای سخت و مردانه، ظرافت این گروه از زنان به خطر میافتد و فرد به مرور از موجودیت خود دلزده میشود.
وی توصیه میکند تا حد امکان زنان در حرفههایی مشغول به کار شوند که خاص جنس مونث است تا ظرافتهای رفتاری خود را حفظ کنند.
مظاهری دلیل روی آوردن زنان به چنین کارهایی را به دو دسته تقسیم میکند: گروهی به خاطر شخصیت و منش رفتاری مردانهای که دارند این گونه مشاغل را برمیگزینند و عدهای به علت اجبار اقتصادی و نبود شغل مناسب در حرفههای مردانه مشغول به کار میشوند.
بهرحال امروزه زنان به اجبار و از سر نیاز در مشاغلی مشغول به کارهستند که تا کمتر از یک دهه قبل اشتغال در انها کاملا مردانه بود. در این جا باید از خود پرسید آیا کارهایی که حتی برای مردان دشوار است و موجبات فرسودگی روحی و جسمی آنان را فراهم میآورد مناسب زنان جامعه است؟ زنانی که به اجبار زمانه به برخی از کارها تن میدهند، تا چه وقت قادر به انجام چنین کارهایی هستند؟ مسئولیت فردای آنان با کیست؟ و اشتغال به چنین کارهایی چه پیامدهای اجتماعی و روانی برای افراد و جامعه در پی دارد؟...
منبع : برنا نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست