چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا


ایران، قلب تپنده دنیا


ایران، قلب تپنده دنیا
(هرکس از دریا گذشت موفق شد، هرکس در آن ماند در جا زد، ما باید از دریا عبور کنیم)، مقام معظم رهبری
ساختار اقتدار و عظمت هر کشور بر این مهم قرار گرفته است تا هر سرزمین با استفاده از مواهب طبیعی و خدادادی و در کنار آن بهره‌گیری از فناوری روز، ضمن گشودن راه بر یک اقتصاد پویا، اقتدار و عظمت خویش را در دهکده جهانی نمایان سازد و در این میان برای آن گروه از کشورهائی که به آبراه‌ها و دریاهای آزاد راه دارند محدودیت‌ها و عواملی که بازدارنده رسیدن به ساختار اقتداری قدرتمند است هیچ جائی از اعراب ندارد.
نقش دریا در بعد اقتصادی و سیاسی و نظامی و یا به شکلی ژئوپلیتیکی برای بیشتر کشورهای جهان که از این پدیده الهی سهمی دارند نشان از این واقعیت دارد که دولت‌ها برای توسعه همه‌جانبه و از طرفی دفاع از دستاوردهای این توسعه و تأمین امنیت ملی خویش چشم به آب‌ها دوخته‌اند که بسیاری از آنان سیادت دریائی را به‌عنوان اصلی بنیادین در کسب نتایج مطلوب از تبادلات کلان و روابط راهبردی جدید بین‌المللی در مناطق بحرانی به شمار می‌آورند.
بررسی‌ موقعیت جغرافیائی سیاسی و یا درک واژه (ژئوپلیتیکی) سرزمینی چون کشور ما که در جنوب به آبراه حساس و استراتژیکی چون خلیج‌فارس و از شمال به گستره آبی حساس خزر راه دارد کشور بزرگ ما را به‌عنوان یک منطقه ژئوپلیتیکی حساس خاورمیانه نمایان می‌سازد.
اقتدار و عظمت دریائی بر چهار اصل استوار است:
۱) تجارت دریائی
۲) استفاده از آبراه‌ها در امر حمل و نقل
۳) کاربرد دفاعی دریا
۴) بهره‌برداری اقتصادی و نظامی منبعث از دریا
این پارامترها ابزاری است که استفاده و کاربرد بهینه آنها متضمن قدرت ملی و اقتدار کشور است.
دریا به‌عنوان یک پارامتر مهم در کشمکش‌های منطقه‌ای (چه سیاسی و چه نظامی) برای نیل به اهداف مهم دیپلماتیک و ملی جایگاهی ویژه و حساس دارد.
خیلی‌ها اقتدار ملی را در گرو داشتن نیروی نظامی و ارتشی منسجم می‌دانند اما استراتژیست‌ها و کسانی‌که به اقتصاد جهانی آگاهی دارند معتقدند که اقتدار و قدرت دریائی برای یک کشور که به آبراه‌های آزاد جهان راه دارد تنها به توان نظامی وابسته نیست بلکه تسلط بر پارامترهای حساس اقتصاد دریا و بهره‌گیری تجاری و ارتباطی دریا ابزار سوق به قله اقتدار ملی است.
دریا عرصه‌ای آزاد است که هر کشور باید به فراخور منابع، کارائی، تبحر و تکنولوژی خویش از مزایای آن بهره‌مند شود.
اقتدار و قدرت ملی برای هر ملت زمانی شکل واقعی خود را نمایان خواهد ساخت که بهره‌گیری اقتصادی و نظامی در کنار یکدیگر راه را برای استفاده بهینه از مواهب طبیعی (که دریا یکی از عناصر اصلی آن است) باز کرده و به اوج خود برساند.
هرچند توان نظامی می‌تواند به‌عنوان یک رکن در اقتدار یک ملت محسوب شود ولی در کنار آن کشتیرانی تجاری، عملکرد در بهره‌دهی مجموعه بنادر، بهره‌گیری از منابع و ذخایر موجود در بستر دریاها نیز می‌تواند ابزاری باشد که در کنار قدرت و توان نظامی جهت نیل به اهداف دیپلماتیک و سیاسی باید برای رسیدن به اقتدار ملی از آنها بهره گرفت.
شاید این پارامترهاست که مشوق اصلی بشر برای رویکرد به جهانی شدن شده است، از همین‌رو در دهکده جهانی کشوری مقتدر است که سیادت دریائی خود را نسبت به اطراف خود در تمامی جهات چه بهره‌گیری اقتصادی چه صنایع دریائی و چه بهره‌برداری از انرژی و ذخایر نهفته در دل آب‌ها به کار بندد و مهم‌تر از همه قدرت دریائی خود را در به اهتراز درآوردن پرچم بر عرشه ناوگان عظیم تجاری و نظامی خود بنمایاند البته با استناد به این دو اصل مهم که: دریا فرصت است و دریا تهدید است، به کنکاشی کوتاه و جامع در این مهم بسنده کنیم.
اگر کندوکاوی ماهرانه را در این میان به یاری بطلبیم می‌توان گفت؛ از دست دادن فرصت‌ها یعنی روبه‌رو شدن با تهدید و روبه‌رو شدن با تهدید یعنی به مخاطره افتادن امنیت ملی و متعاقب آن اقتصاد کشور. پس گستره دریا علاوه‌بر فرصت یک خطر جدی نیز هست و این یعنی دریا یک عامل حساس در اقتدار و حفظ امنیت کشور است.
از قدرت دریا می‌توان برای یکه‌تازی در عرصه اقتصادی استفاده کرد. لازمه حاکمیت ملی هر کشور امنیت در اقتصاد آن کشور است و با توجه به انجام ۹۰ درصد از دادوستد تجاری جهان آزاد از طریق دریاها و آبراه‌ها نقش حساس و عمده این عنصر طبیعی و خدادادی بیش از پیش جلوه می‌کند.
اقتدار ملی و ا قتصاد دو جزء جدائی‌ناپذیر از یکدیگرند به‌حدی که باید گفت لازم و ملزوم یکدیگرند. پاتولوژی انجام شده در شاخص‌های اقتصادی نشان داده کشورهائی که از اقتصاد دریا بهره گرفته‌اند آنهائی هستند که نیم عظیمی از تجارت و اقتصاد جهان آزاد را به‌دست گرفته‌اند. آن‌چه که در مناطق بحرانی چون منطقه خلیج‌فارس برای ما به‌عنوان یک اصل مطرح بوده و خواهد بود حفظ قدرت دریائی ماست که به‌عنوان ابرقدرت دریائی مطرح شده‌ایم.
بررسی تاریخ ایران‌زمین نشان می‌دهد که ایرانی در همیشهٔ تاریخ با حاکمیت از طریق همین آب‌ها استیلای خود را بر گستره عظیمی از کره خاکی حفظ کرده است.
وقوف بر این امر حیاتی الزامی است که بدانیم طبیعت دریا یعنی بهره‌مندی از نعمت الهی و خدادادی و این نعمت تهدیداتی را نیز دارد که برای مقابله با این تهدیدات باید تمهیداتی به‌جا اندیشه شود. برای ما که در قلب انرژی جهان قرار داریم و چون پلی ارتباطی دو آبراه حیاتی و استراتژیک را دربر گرفته‌ایم تقویت قدرت دریائی ضرورتی است اجتناب‌ناپذیر، اما بدین‌معنا نیست که هست و نیست خود را برای قدرت نظامی دریائی فدا کنیم بلکه جدا از یک قدرت نظامی شدن از طریق دریا باید با تقویت صنایع دریائی، شکوفائی سواحل و دادوستد با دنیای آزاد و اطراف خود حضوری مقتدرانه در صحنه بین‌المللی داشته باشیم.
باید نگاهمان به این نقطه معطوف شود که یک قدرت نظامی دریائی زمانی می‌تواند عرض اندام کند که در کنار آن اقتصادی شکوفا جلوه کند که همانا نکته ذکر شده یک اصل مهم جهت ارتقاء اقتدار ملی است.
● اما در سرزمین کهن ما ایران
این مرز و بوم در بحث اقتدار و قدرت دریائی یکی از کهن‌ترین کشورهائی است که راه بر دریاها گشوده. آب‌های دریای پارس، دریای عمان و اقیانوس هند از دیرباز صحنه تردد دریادلان ایرانی بوده و در بسیاری از فنون مربوط به بخش دریا پیشتاز و پیشکسوت بوده‌ایم و امروز اگرچه با چنگ و دندان ولی در عرصه آب‌ها خود را پر توان و پر قدرت حفظ نموده‌ایم.
برای ما ایرانیان که در منطقه‌ای واقع شده‌ایم که به قول جغرافیدان بریتانیائی، سر مکیندر، heart land قلب تپنده زمین نام گرفته و بخش عظیمی از انرژی نهفته و ذخایر و معادن عظیمی را در قلب خود جای داده، حفظ قدرت دریائی در دو منطقه بحرانی چون خلیج همیشه فارس و دریای خزر کلام اول است و گریزی از این واقعیت نیست. گرگ‌های تا دندان مسلح که چشم طمع به این ذخایر دارند و دنیای صنعتی را تشنه این منابع خدادادی می‌دانند راهی جز حفظ قدرت دریائی و صیانت آبراه‌هایمان فراروی ما قرار نداده‌اند.
نگاهی گذرا به تاریخ ایران زمین نشان می‌دهد که ایرانی در همیشه تاریخ حاکمیت خود را بر گستره عظیمی از کره خاکی راز طریق همین آبراه‌ها اعمال نموده است.
برای اثبات این مدعا همین بس که در سازمانی چون (اوپک) ازمان کشورهای صاحب نفت سینه سپر می‌کنیم و مقتدرانه حرف برای گفتن داریم. این اقتدار و قدرت را مدیون انرژی در دل این آبراه‌ها هستیم.
● باز هم بعد نظامی اقتدار دریا
با نگاهی به تاریخچه جنگ تحمیلی می‌بینیم که نیروی مقتدر دریائی ایران، نیروی دریائی دشمن متخاصم را در دهانه ورودی آب‌های کشور مهاجم به خلیج‌فارس زمین‌گیر کرد و بخش عظیمی از قدرت ماشین جنگی صدامیان را به گوشه عزلت کشاند و برگ‌هائی زرین از هشت سال دفاع مقدس را به خود اختصاص داد و امروز نیز پس از گذشت سالیان متمادی از دفاع حق به جانب ملت ایران اقتدار و قدرت دریائی ما در منطقه حرف اول را می‌زند که این خود نقشی عظیم و حیاتی در امنیت ملی ما ایفا کرده است.
امروز کمربند نامرئی محاصره را در اطراف خویش باید احساس کنیم. حضور و نفوذ امپریالیسم در گوشه و کنار مرزهای ما چه در افغانستان و چه در عراق و چه در پاره‌ای از کشورهای خلیج فارس این باور را هرچه بیشتر تقویت می‌کند که باید قدرتمندتر از همیشه در صحنه آب‌ها باقی بمانیم.
از زبان آمار سخن بگوئیم از ۸۰۰۰ کیلومتر مرزهای آبی، خاکی بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر آن دریائی است. سالانه بیش از ۱۴ هزار کشتی از تنگه هرمز عبور می‌کند و بیش از ۱۶ هزار شناور در خلیج‌فارس تردد دارند، این تصور که اگر وقفه‌ای در این تردد ایجاد شود نبض دنیای صنعتی از طپش می‌ایستد و اگر صادرات و واردات کالا به گونه‌ای متوقف شود ما را مجاب خواهد کرد که ارتباط مسالمت‌آمیز با آن‌سوی آبراه‌ها برای ما امری حیاتی و ضروری است، اما باید این برگ برنده را برای خویش به‌عنوان یک اصل و یک پایه اساسی حفظ کنیم و این جز با داشتن اقتدار و قدرت در آب‌ها امکان‌پذیر نیست. از طرفی امنیت اجتماعی و معیشتی جمعیت کثیری از ساحل‌نشینان این مرز و بوم در بیش از ۳۲۰۰ کیلومتر مرز آبی از سفره امن اقتصادی شریان حیاتی آبراه‌ها تأمین می‌شود تأمین معیشتی این جمعیت انبوه با امنیت آبراه‌ها به وجود می‌آید و این فقط در سایه اقتدار و قدرت ما جامه عمل می‌پوشد. باید در سواخل خود آهنگ شکوفائی اقتصادی را سر دهیم. دارا بودن بزرگ‌ترین مرز آبی در منطقه خلیج‌فارس ما را به مسئولیتی سنگین واداشته تا ضمن ایجاد امنیت اجتماعی و شغلی برای ساحل‌نشینان اقتدار و عظمت دیرینه ایران زمین را نیز احیا کنیم.
دریا و اقتدار دو جزء جدائی‌ناپذیر و مکمل امنیت ملی کشورند اقتصاد و قدرت دفاعی دریا ساختمان اقتدار ما را پی‌ریزی می‌کند این واقعیت راباید بپذیریم که این سرزمین از طریق همین آبراه‌ها آسیب‌پذیر است. لحظه‌ای تصور کنیم اگر در تردد کشتی‌ها از تنگه استراتژیک هرمز وقفه‌ای ایجاد و از این رهگذر تغذیه‌ انرژی به دنیای صنعتی متوقف شود، در کنار آن صادرات و واردات نیز به‌عنوان شریان‌های حیاتی این گلوگاه متوقف شوند چه رکود عظیمی بر هست و نیست ما حکمفرما خواهد شد، پس بحث اقتدار و عظمت دریا برای ما ایرانیان بحثی عمیق و ریشه‌ای است که همه چیز ما را در گرو قوی‌تر شدنمان قرار داده. ارتباط با آن سوی آبراه‌ها برای ما حیاتی است و این ارتباط براساس همزیستی مسالمت‌آمیز با بیش از ۱۵ کشور هم مرز ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، اما این احساس نیز باید در همسایگانمان به وجود آید که ما از دریچه قدرت می‌توانیم حرف بزنیم، تا در مجادلات بین‌المللی برگ برنده‌ای داشته داشته باشیم. اقتدار ما در گروه قدرت ما در آب‌های ماست. اقتدار ما در گرو قدرت ما در آب‌های ماست. امنیت ملی ما با امنیت آبراه‌هایمان در هم آمیخته است. اقتصاد ما از تردد در آبراه‌ها جان می‌گیرد. صنایع ساحلی و فراساحل امروز در بحث صنایع کلان کشور بحثی همه‌گیر شده تا جائی که دست‌اندرکاران و ارکان دولتی رابه تفکر در مورد اهمیت آب‌ها معطوف داشته است. در بحث اقتصاد دریا باید با گرایش به تقویت صنایع دریائی و فراساحل با دیدی عمیق بنگریم...
● باز هم پیرامون خویش را بنگریم
جهان‌خواران در گوشه و کنار مرزهای ما پرسه می‌زنند، راستی کسی هست که نداند چه گنجی در دل این آب‌ها نهفته است که این همه اژدهای سرکش را به این منطقه فراخوانده است؟ آیا در این کره خاکی جای دیگری برای تاخت و تاز این سرکشان قدرت‌طلب یافت نمی‌شود که از آن سوی کره خاکی سر به این نقطه نهاده‌اند؟ با اندکی کنکاش دز این مهم در می‌یابیم که بوی سرمست‌کننده نفت و گاز و انرژی مشام آنان را نوازش کرده که چون کوسه‌هائی که بوی خون را احساس می‌کنند در این نقطه گرد آمده‌اند.
در افکار نابکارانه استکبار جهانی این‌طور متباین شده است که آنها در هر کجا اراده کنند صاحبان زمینند و تا هر کجا که ماشین جنگی آنها راه باز کند صاحبان قدرتمند، اما امروز بسیاری از این معادلات نامتعارف در این منطقه حساس برای تئوریسین‌ها و طراحان سیطره جهانی به شکل دیگری رقم خورده است و این واقعیت اگرچه تلخ برای آنها که باید در برابر قدرت‌های نوظهور منطقه راه را به سر منزل اصلی خود کج کنند و از این دیار رخت بر بندد برای آنها قطعی شده است.
● کلام پایانی
برای رفتن به سمت استقلال اقتصادی باید قدرتمند شویم. برای این مهم باید از شکوفائی سواحل و آبراه‌های خویش آهنگ این حرکت را آغاز کنیم. باید بدانیم نسل‌های آینده این مرز و بوم در انرژی نهفته در دل این آب‌ها سهیم هستند از طرفی تأمین اقتصادی اکثریت قریب به اتفاق ما ایرانیان به این آبراه‌ها و ابسته است. برای حفظ و صیانت این مهم دستیابی به یک اقتدار دریائی که همانا تضمین‌کننده اقتدار ملی است امری اجتناب‌ناپذیر است.
باید به این واقعیت که (نیرومندی مطمئن‌ترین نشانه سلامت یک ملت است) با دیدی عمیق بنگریم. هیچ ملتی نمی‌تواند مدعی شود که شئون زندگانی سالم و مناسبی دارد مگر آن‌که از نیرومندی و اقتدار ملی برخوردار باشد.
نگاهی عمیق و دقیق به موقعیت استراتژیک مناطق دریائی کشور به‌خصوص آب‌های جنوبی و ویژگی‌های خاص این منطقه در ابعاد اقتصادی ـ سیاسی ـ نظامی و تأثیر عمیق و همه جانبه آن بر اقتصاد و سیاست کلی جهان مؤید آن است که اصلی‌ترین صحنه رویاروئی آتی ایران اسلامی با دشمنان این ملت صحنه دریا و بزرگ‌ترین مزیت این کشور در همین ابعاد بهره‌گیری صحیح و همه جانبه از این موهبت الهی و طبیعی است.
گواه این مدعا نگاهی گذرا به تاریخ این سرزمین است، آن‌گاه که توان دریائی رو به ضعف گذاشت نخستین روزنه نفوذ استعمارگران پرتغالی، انگلیسی از طریق دریا توسط ناوگان دریائی‌شان گشوده شد.
در حماسه دفاع مقدس شاهد بودیم که با نابودی دریائی دشمن بعثی در روزهای آغازین جنگ سیادت دریائی سپاه اسلام بر آب‌های جنوبی کشور تثبیت و صحنه دریا و آبراه‌های آن به بزرگ‌ترین نقطه قوت سپاه اسلام و مهم‌ترین نقطه ضعف و مایه نگرانی سپاه شیطان تبدیل شد. از این‌رو بدون هیچ شک و تردیدی و خالی از هرگونه اغراق و براساس مطالعات کارشناسی و استدلالات راهبردی می‌توان اذعان نمود که باید به صنعت دریائی (کشتی‌سازی ـ صنایع فرا ساحل و زنجیره صنایع بالادستی و پائین‌دستی مربوطه) در کنار صنعت نفت و زیرشاخه‌های آن برای کشوری با ویژگی‌های ایران به‌عنوان محور توسعه همه جانبه نگریست و با ارتقاء این صنعت شکوفائی سواحل خود را که خود ضامن امنیت اجتماعی این مناطق است به اقتدار و قدرت خویش گره بزنیم.
برای این مهم باید قدرتمند شویم و باید به اقتدار خود در آبراه‌ها وسعت دهیم تا ضمن ایجاد امنیت اجتماعی و شغلی برای ساحل‌نشینان، اقتدار و عظمت دیرینه ایران زمین را نیز حفظ کنیم. تردد سالانه بیش از ۱۶ هزار شناور در سال در منطقه خلیج فارس ما را به‌عنوان کشوری که بزرگ‌ترین سهم مرزی را از این آبراه دارد معرفی کرده و مسئولیتی سنگین به دوش مسئولان گذاشته است تا برای ایجاد امنیت قدرت و اقتدار خویش را به نحو احسن و اکمل تقویت کنیم.
در نهایت دریا شاهراه رسیدن به اقتدار ملی است. چراکه هم اقتصاد و هم امنیت ما را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. اقتصاد و امنیت دوش به دوش هم مکمل یک اقتدار پایدار است و باید این محور را با تمام وجود حفظ کنیم. باید بدانیم چه عناصری لازم است تا حول این محور سربلند بچرخیم تا در همیشه تاریخ مقتدر جلوه کنیم و باید بدانیم عناصری چون یک قطب عظیم اقتصادی شدن، یک قطب عظیم صنعتی شدن و یک قطب مقتدر نظامی شدن پارامترهای اصلی قدرت چرخش در حول این محورند که کنکاش در مورد هر یک از این عناصر به گونه‌ای و به شکلی به اقتدار دریا مرتبط است.
وقتی که اقتدار ما با باورهای دینی عجین شود، چون دژ مستحکمی خواهد شد که هیچ ابر قدرت سلطه‌جوئی توان عبور از آن را ندارد. باید بپذیریم که این باورها خود به خود هموار کننده راه پیروزی ملت‌ها بوده‌اند. باشد تا با استعانت از اقتدار دریائی و حرکت به این جهت متضمن استقلال و حاکمیت ملی خویش در این منطقه حساس از کره خاکی باشیم.
مهندس حسن سوری
منبع : ماهنامه پیام دریا