یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جان ژاکوب آستور


جان ژاکوب آستور
جان ژاكوب آستور كه در سال ۱۷۶۳ در آلمان متولد شد، پسر سوم یك قصاب بود. برادر او به نام جرج كه بزرگ‌ترین پسر خانواده بود، به انگلستان رفت و شركتی تأسیس كرد كه فروشنده و تولیدكننده آلات موسیقی بود. برادر دیگر او به نام هنری به نیویورك رفت. در سال ۱۷۸۰ جان نیز مزرعه خانوادگی را ترك كرد و با رفتن به انگلستان به شركت برادرش پیوست.
ژاکوب آستور در لندن زبان انگلیسی آموخت، به برادرش كمك كرد و آن‌قدر پول پس‌انداز كرد كه توانست یك كشتی برای سفر در اقیانوس آرام بخرد. در ماه نوامبر ۱۷۸۳ و در پایان دوران انقلاب آمریكا او به ایالات متحده رفت. او به همراه خود ۲۴ دلار و ۷ فلوت برد. این سفر ۸ هفته به طول كشید. جان در ماه ژانویه وارد آمریكا شد. او به همراه یك چهارم از خدمه كشتی در آمریكا ماند و با یك آلمانی دیگر كه او هم مهاجر بود، دوست شد. دوست آلمانی جان، مطالب زیادی در مورد تجارت و فرصت‌های شغلی در آمریكا به او آموخت.
زمانی كه آستور در ماه مارس سال ۱۷۸۴ وارد نیویورك شد، ۲۱ سال داشت. او خیلی زود ازدواج كرد و یك فروشگاه فروش پیانو و خرید پوست خز افتتاح كرد. وقتی آستور به استان‌های شمالی می‌رفت تا با تاجران آنجا قرارداد ببندد، همسرش فروشگاه را اداره می‌كرد.
تجارت سودآور پوست خز، نه تنها به لحاظ بازرگانی بلكه به لحاظ سیاسی بسیار مهم بود. استقلال كانادا از فرانسه، به افزایش درآمد او كمك كرد. شركت‌های آمریكایی، انگلیسی، فرانسوی و كانادایی همانند شركت هادسون و نوث‌وست تجارت پوست خز را در دست داشتند. در سال ۱۷۹۶، معاهده‌ای بین ایالات متحده و انگلستان منعقد شد كه مرزهای تجاری دو كشور را از میان برد و باعث جدایی كانادا از ایالات متحده گردید. پس از این تحول بزرگ، كانادایی‌ها به سراغ آستور رفتند.
تا سال ۱۸۰۰، آستور به مهم‌ترین تاجر پوست خز در آمریكا تبدیل شد. این یك دستاورد بزرگ بود. او ضمن رقابت با دیگر تجار خصوصی، با دولت آمریكا نیز رقابت می‌كرد. جرج واشنگتن رئیس جمهور وقت امریكا برای نشان دادن قدرت آمریكاییان بومی و جدا نگه‌داشتن آنها از فرانسویان و انگلیسی‌ها، با تأسیس اداره امور سرخ‌پوستان و مجموعه‌ای از كارخانجات تولید پوست خز تحت حمایت مالی دولت موافقت كرد. مسئله آن بود كه وقتی این تجارت عینی شد، تجار خصوصی به پیروزی رسیدند.
همانند همه كارآفرینان موفق، آستور آنچه را كه سرخ‌پوستان می‌خواستند در اختیارشان قرار می‌داد و در عوض آنچه كه خود می‌خواست یعنی پوست خز را به دست می‌آورد. او از فروختن مشروب به سرخ‌پوستان امتناع ورزید زیرا معتقد بود سرخ‌پوستان مست نمی‌توانند مشتریان خوبی باشند. البته آستور به تدریج موقعیت خود را از دست داد زیرا دولت مراكز تجاری را بسیار دور از سرخ‌پوستان تأسیس كرده بود كه این امر باعث می‌شد كاركنان آستور نتوانند مستقیماً با آنها معامله كنند. در بهترین حالت آنها مجبور بودند به عنوان بخش خدمات مشتریان فعالیت كنند.
در سوی دیگر زنجیره عرضه، آستور نسبت به دولت قیمت‌های بهتری برای محصولاتش ارائه می‌كرد. دولت همچنین محصولات خود را به سرعت در بازار داخلی به فروش می‌رساند. در حالی كه آستور محصولات خود را با كشتی به سراسر جهان می‌فرستاد و با بهترین قیمت می‌فروخت، تلاش‌های دولت برای كنترل تجارت پوست خز زمانی مشخص‌تر شد كه قانونی تعطیلی كارخانه‌های تولید پوست خز و فروش اموال آنها را تصویب كرد.
آستور كه حالا مردی ثروتمند بود، افق‌های بازرگانی خود را گسترش داد. او مجوز صادرات از طریق بنادر تحت مالكیت شركت هند شرقی را دریافت كرد و در جریان یك سرمایه‌گذاری مشترك، ۵۰ هزار دلار سود به دست آورد. به كمك این سود آستور املاک و کارخانجات خود را در نیویورك گسترش داد.
در سال ۱۸۰۸ آستور تمام دارایی‌هایش را یكپارچه كرد و شركت پوست خز آمریكا را تأسیس نمود. این امر پیش‌نیاز تلاش او برای كنترل تجارت پوست خز در غرب بود. اكثر شركت‌ها قصد داشتند تا فعالیت‌های خود را به غرب گسترش دهند. كلید این كار یافتن و كنترل مسیری از طریق اقیانوس آرام بود. گفته می‌شد كانادا مسیر خوبی است.
آستور معتقد بود كه باید كشتی‌هایش از دماغه امید نیك و دهانه رودخانه كلمبیا بگذرند. او برای تأمین بودجه تأسیس شركتش با برخی اعضای شركت نورث‌وست شریك شد و در سال ۱۸۱۰ شركت پوست خز اقیانوس آرام را بنا نهاد. حوزه كار آستور در سال ۱۸۱۱ به رودخانه كلمبیا رسید و شش هفته بعد آستور با پرچم آمریكا وارد این رودخانه شد. این اقدام یكی از طرح‌های مهم بین‌المللی آستور بود. هدف او ارسال كالا از نیویورك به آنجا، فروش پوست خز به سرخ‌پوستان و فروش كالا به اروپاییان بود.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید