جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دختر میلیون دلاری - MILLION DOLLAR BABY


دختر میلیون دلاری - MILLION DOLLAR BABY
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : کلینت ایست‌وود، آلبرت رادی، تام رُزنبرگ و پل هیگیس
کارگردان : ایست‌وود
فیلمنامه‌نویس : هیگیس، برمبنای داستان‌هائی نوشتهٔ اف. ایکس. تول
فیلمبردار : تام استرن
آهنگساز(موسیقی متن) : ایست‌وود
هنرپیشگان : ایست‌وود، هیلاری سوانک، مورگان فریمن، جی بئرچل، لوسیا رایکر، مایک کولتر، آنتونی مکی و مارگو ماتیندیل
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۲ دقیقه


̎فرانکی دَن ̎ (ایست‌وود)، صاحب یک باشگاه بوکس در لس‌آنجلس است. ̎اسکراپ̎ (فریمن)، بوکسور سابق، در گرداندن باشگاه به او کمک می‌کند. ̎فرانکی̎ مرتب به کلیسا می‌رود و به خاطر حرف یا عملی که بیست و سه سال پیش، باعث شده دخترش او را رها کند، بخشش می‌طلبد. یک روز ̎مگیِ̎ ۳۱ ساله (سوانک) به باشگاه ̎فرانکی̎ می‌آید و از او می‌خواهد مربی‌اش باشد. ̎فرانکی̎ به او می‌گوید که دخترها را آموزش نمی‌دهد. اما ̎اسکراپ̎ در ̎مگی̎ قابلیت‌هائی می‌یابد و پافشاری ̎مگی̎ سرانجام باعث می‌شود ̎فرانکی̎ از موضع سفت و سختش دست بکشد و مربی‌گری ا و را بپذیرد. ̎مگی̎ تمام بازی‌های اولیه‌اش را در همان راوند اول می‌برد؛ ولی ̎فرانکی̎ کماکان حاضر نیست ترتیب مسابقه‌ای رسمی را برای او بدهد. ̎اسکراپ̎ توضیح می‌دهد که علت مقاومت ̎فرانکی̎ این است که به شدت هوای بوکسورهایش را دارد و مسئله‌ای هم که به احتیاطش دامن زده این است که یک ‌بار موقع مسابقهٔ ̎اسکراپ̎، نتوانسته بازی را متوقف کند و همین باعث شده ̎اسکراپ̎، بینائی‌ یکی از چشم‌هایش را بر اثر ضربات رقیب از دست بدهد. ̎مگی̎ پس از چند مسابقهٔ موفق، ̎فرانکی̎ را به دیدن خانواده‌اش می‌برد که در یک اتوموبیل کاروان زندگی می‌کنند. ̎مگی̎ برای مادرش خانه‌ای خریده ولی مادرِ نمک‌نشناسش فقط به فکر این است که مبادا اسباب‌کشی‌اش به آن خانه باعث شود کمک خرجی دولتی‌اش را قطع کنند. ̎فرانکی̎ می‌پذیرد که ترتیب مسابقه‌ای رسمی را در لاس‌وگاس بدهد. در این مسابقه، ̎مگی̎ در مقابل ̎خرس ابی̎ (رایکر) خوب کار می‌کند ولی مورد اصابت یک ضربهٔ مشت خطا قرار می‌گیرد، روی چهارپایه‌اش می‌افتد، گردنش می‌شکند و فلج می‌شود. ̎فرانکی̎، ̎مگی̎ را به لس‌آنجلس می‌آورد و هر روز در بیمارستان از او دیدار می‌کند. سرانجام مادر ̎مگی̎ به ملاقاتش می‌آید ولی تنها علت این ̎محبت‌̎اش این است که ̎مگی̎ را راضی کند تا ورقهٔ حساب‌ بانکی‌اش را به او، امضا کند. حال ̎مگی̎ به وخامت می‌گراید و پس از آن که قانقاریا به وجودش حمله می‌برد، مجبور می‌شوند یک پایش را قطع کنند. ̎مگی̎ که به وضعیت اسف‌بارش پی برده، سعی می‌کند خود را بکشد ولی نمی‌تواند و از این‌رو از ̎فرانکی̎ می‌خواهد تا در این زمینه کمکش کند. ̎فرانکی̎ که در تنگنای اخلاقی غریبی گیر افتاده، در نهایت، دستگاه اکسیژنش را خاموش می‌کند و سپس بیمارستان را ترک می‌کند و ناپدید می‌شود.
● دومین فیلم اسکار گرفتهٔ ایست‌وود در مقام کارگردان سزاواتر از اولی یعنی نابخشوده (۱۹۹۲) است و پس از سال‌ها، مطمئن‌ترین و بهترین کارش و نیز بهترین بازی خودش. رود مرموز (۲۰۰۳) یک سر و گردن بالاتر از فیلم‌های دههٔ ۱۹۹۰ او می‌ایستد ولی دختر میلیون دلاری ساده‌تر و در عین حال پخته‌ و بالغ‌تر است و مشکل رود مرموز در برخورد با نقش زنان در دنیای به شدت مردانه را نیز ندارد، در حالی‌که دنیایش انحصارگرایانه‌تر است و جای زنان نیست. قصهٔ عشقی است میان دو بیگانهٔ ناهم‌ساز که آن را اندوهبارتر می‌کند. این‌جا ایست‌وود دختری را که به او پاسخ نمی‌دهد و موفقیتی را که به‌دست نیاورده می‌جوید و سوانک نیز گرمای خانواده‌ای را که نداشته و لذت تنها کاری را که باعث می‌شود او بتواند خود را بیان کند، یعنی مشت‌زنی. این رابطه میان پوست‌کلفت‌هائی است که ایست‌وود در این سن و سال خوب می‌شناسد، میان شخصیت‌های بی‌توهمی که رک و پوست‌کنده حرفشان را می‌زنند ـ و پُرگوئی هم نمی‌کنند و در نتیجه انگ این کارگردان هستند. با این حال در این دنیای بسته و کوچک، لحظه‌ای دیدنی فرامی‌رسد که کلینت حتی گریه می‌کند و نشان می‌دهد که تجربه، نمی‌تواند احساس را خفه کند (مسئلهٔ مطرح در نیمهٔ پایانی فیلم). دختر میلیون دلاری قصهٔ خوب و قصه‌گوئی بهتری دارد، هرچند فریمن که این‌جا در مقام بازیگر، خردمندی معمولش را با کاهلی تمام عرضه می‌کند، در مقام راوی بیشتر خمیازه برمی‌انگیزد. فیلم با وجود جایزه بردنش، بیشتر یادآور سنت فیلم‌های ردهٔ ̎ب̎ هالیوود است، با حرفی برای گفتن ولی بدون ادعائی برای اثبات. ایست‌وود شاید صادقانه‌ترین فیلمش را ساخته است. فیلمی که برای احترام به کلیشه‌ها، آنها را از نو و با احساس مسئولیت و قدری غم غربت بازمی‌‌آفریند.