شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
ترجمه متون مسلمین در اروپا(قرنهای ۱۲ و ۱۳ میلادی)

●مقدمه
اسلام به عنوان دینی تمدنساز، مانند بسیاری از تمدنهای دیگر، افت و خیزهای متعددی را پشت سر گذارده است. بنابراین اگر بخواهیم از فرایندی كه فرهنگ و تمدن اسلامی از قرن اول تا هفتم قمری طی نموده بحث نماییم، میتوانیم سه مقطع مهم را شناسایی كنیم:
در مقطع اول، پس از دورهی گذر، و فتوحات گسترده، شاهد اخذ علوم از ملل مختلف (هندی، ایرانی، مصری و...) هستیم. شیوهی اصلی در این راه، ترجمهی كتب مختلف به زبان عربی میباشد و اوج این مقطع، قرن سوم قمری میباشد. بنا به گفتهی كرومبی:
در این زمان تقریباً ترجمهی همهی متون یونانی كه بعدها در دسترس جهان باختر قرار گرفت، به عربی موجود بود.۲
در مقطع دوم - عصر زرّین تمدن اسلامی - ما شاهد تكامل و توسعهی علوم و معارف قدیم، توسط اندیشمندان اسلامی هستیم. در این مرحله اندیشمندان مسلمان، نبوغ و اندیشههای خلّاق خود را در جهت تصحیح و توسعهی علوم گذشته و هم چنین ایجاد علوم جدید، به كار بردند و ما شاهد تولد علوم اسلامی به معنای خاص كلمه میباشیم.۳ اوج این مقطع قرن چهارم و پنجم قمری میباشد. در واقع آن چه مسلمانان را شایستهی تحسین و تكریم میكند، ورود آنان به مرحلهی نوآوری و سعی در ابتكار، خلاقیت، تركیب و بازسازی و در نهایت تعمیق و گسترش علومی اس ت كه در مرحلهی ترجمه و اقتباس به دست آورده بودند.
مقطع سوم - دورهی ركود علمی و عقلیِ فرهنگ و تمدن اسلامی - حدوداً از اواخر قرن پنجم قمری آغاز میگردد. در این دوره هر چند علوم عقلی در جهان اسلام به دلایل مختلف رو به انحطاط میگذارد،۴ اما تمدن اسلامی به واسطهی دستاوردهای قرون پیشین هم چنان نسبت به تمدن های دیگر، قوت و غنای بیشتری دارد و به همین دلیل مورد توجه اروپاییان قرار میگیرد و آنان به انتقال فرهنگ و علوم اسلامی از راههای گوناگون اقدام مینمایند. اوج این مقطع را در قرن پنجم و ششم قمری (دوازدهم و سیزدهم میلادی) شاهد هستیم. یكی از راههای اصلی ا ین انتقال، ترجمهی كتب مسلمانان به زبانهای اروپایی میباشد.
در این دوره اروپا با پشت سر گذاشتن نیمهی اول قرون وسطی و استقرار نظم و قانون، تا حدودی امنیت و آرامش لازم را جهت اشتغال و كار علمی پیدا نمود. كلیسا در استقرار این نظم، نقش بزرگی داشت.۵ از سوی دیگر نیز به واسطهی افزایش حجم داد و ستد بین شرق و غرب، و به تَبَع آن رشد شهرهای بازرگانی مستقل، زمینه جهت رشد اندیشه و عقلِ غربی، كه از قرنها پیش متروك مانده بود، فراهم شد. عوامل فوق در كنار تماس اروپا با جهان اسلام موجب بیداری و هوشیاری اروپاییان گردید.
تلاش جدی اروپاییان از ابتدای قرن دوازدهم میلادی به بعد برای كسب علوم مختلف مسلمانان، موجب گردید تا «رنسانس قرن دوازدهم»۶ ایجاد و در پی آن، قرن بعدی (قرن سیزدهم) به «قرن دانشگاهها» معروف گردد.۷
در این زمان برای اندیشمندان اروپایی كه آرزو داشتند تا پیكرهی دانش را در جهان مسیحیتِ لاتینی وسعت بخشند، روشن شد كه برایشان هیچ راهی بهتر از برقرار كردن ارتباط با فرهنگهایی كه از لحاظ فكری متعالیتر هستند، نیست. این فرهنگ متعالی كه در درون آن سنتهای چ شمگیرِ فلسفی، دینی و تفكر علمی پرورده شده بود و از خاورمیانه تا شمال آفریقا و تا اسپانیا اقتدار داشت، همان فرهنگ و تمدن اسلامی بود.
●نگاه محققین غربی به فرهنگ و تمدن اسلامی
به دنبال نهضت ترجمهی متون مسلمانان در اروپا «عصر انتقال و مصالحه»۸ چنان تحول و تغییراتی در حیات فكری و نگرشی متفكران اروپا به وجود آمد كه اسقف اكستر در سال ۱۲۸۷ میلادی قرن خویش را «مدرنی تمپورس» (اعصار جدید) نام نهاد.۹
متأسفانه، به دلیل برداشتهای نادرست در طی صدها سال نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در تحولات فكری و علمی اروپا از سوی نویسندگان غربی نادیده گرفته شده است. به طوری كه اكثر مؤلفین تاریخ علوم، بیدرنگ پس از تشریح تمدنهای عتیق به ویژه علوم یونانی به عصر رنسانس و ب یداری اروپا میپردازند و در این میان نقش اسلام را در توسعه و تكامل علوم، مورد توجه قرار نمیدهند.۱۰
پارهای از محققان نیز كه به نقش اسلام توجه نمودهاند، به آن به عنوان حلقهی اتصال و واسطهی اروپای متمدن با دانش كهن یونانی، نگاه كرده و مدعی هستند كه كار عمدهی مسلمانان ترجمه و حفظ علوم یونانی و انتقال آن به اروپا بوده است. چنان كه فیزیكدان، فیلسوف و مورخ مشهور پیردوئم مینویسد:
علمی به اسم علم عربی وجود ندارد. مردان دانشمند و فرزانهی كیش محمدی، همیشه كم و بیش شاگردان باوفای یونانیان بودهاند، اما خودشان عاری از هرگونه اصالت و خلاقیت هستند.۱۱
پس از او پییر روسو نیز در این مورد مینویسد:
پس اگر نقش دانشمندان عرب به طور كلی ایجاد علم نبوده است، این افتخار برای آنها باقی میماند كه بهترین اكتشافات كشورهای دست نشانده را جمعآوری كردند و به ما انتقال دادند.۱۲
حتی نویسندگان متأخر نیز با وجود برشمردن برخی از دستاوردهای علمیِ مسلمانان، در نهایت با جملاتی چون «آنها در عرصهی اندیشه، سهمی انقلابی ندارند»۱۳ و «اعراب در این زمینه (نجوم) چیز تازهای بر نوشتههای یونانی اضافه نكردند»۱۴ و...، سعی در ناچیز جلوه دادن دس تاوردهای علمی مسلمانان مینمایند.
این در حالی است كه اندیشه و فرهنگ اسلامی، افق وسیعتری را فرا میگیرد و «پروردن میراث یونانی» تنها یكی از مراحل تكامل و تطور فكر و اندیشهی اسلامی میباشد؛۱۵ و سهم مسلمانان در تكوین فرهنگ و تمدن بشری نه تنها كمتر از یونانیان نیست بلكه در بسیاری موارد بی شتر نیز میباشد. در این میان نویسندگانی نیز بودهاند كه با تعمق در علوم اسلامی، بر نقش و تأثیرات مهم آن در تحولات فكری و علمی اروپا تأكید كردهاند. به عنوان نمونه، ماكس میرهوف مینویسد:
علوم عرب (مسلمانان) مانند ماه تابانی تاریكترین شبهای اروپایی قرون وسطی را منور ساخت و چون علوم جدید ظاهر گشت ماه بیرنگ شد، ولی همان ماه بود كه ما را در شبهای تار، هدایت كرد و تا به اینجا رسانید و میتوانیم بگوییم كه هنوز هم تابش آن با ماست.۱۶
در ادامه این مقاله با روشن ساختن گستردگی نهضت ترجمهی متون مسلمانان در اروپا، كه همزمان با نبردهای باز پسگیری )reconquest( اندلس در سدهی یازدهم میلادی آغاز، و در طی یك قرن به اوج خود رسید و تأثیرات گستردهی این متون در بیداری و حركتِ فرهنگی و علمی ار وپا، میزان وامداری اروپا به فرهنگ و تمدن اسلامی بیشتر آشكار گشته و به درستی سخن «گوستاولوبون» كه مسلمانان را در طی مدت ششصد سال، استاد اروپا معرفی میكند پی خواهیم برد.۱۷
●ترجمهی كتب علمی مسلمانان در اروپا
اصولاً ترجمه در موقعیتی صورت میگیرد كه جامعه از حالت ابتدایی و ركود خود خارج شده و حركت خود را به سوی ترقی و تكامل آغاز كرده باشد. این مرحلهای بود كه اروپا از اواخر قرن یازدهم میلادی بنا به علل گوناگونی چون: ایجاد امنیت نسبی، توسعهی تجارت، رشد ش هرها و از همه مهمتر آشنایی با جهان اسلام وارد آن گردید. در چنین وضعیتی، اندیشمندان اروپایی برای غنی كردن فرهنگ و تمدن خود، چارهای جز توسل به تمدنهای پیشرفتهتر و غنیتر ندیدند. بدین منظور آنها ابتدا عقاید، اندیشهها و علوم مختلف را از زبانهای گوناگون كه مهمترین آنها زبان عربی بود به زبان لاتین - زبان علمی اروپا در این زمان - باز گرداندند.
چنان كه قدیمیترین ترجمههایی كه از زبان عربی به لاتین صورت گرفته، مربوط به قرن دهم میلادی میباشد. این ترجمهها در زمینهی ریاضیات و اسطرلاب بوده و در اسپانیا صورت گرفته است.۱۸ هر چند قبل از قرن دوازدهم میلادی ترجمهی كتب مسلمانان از زبان عربی به زبان لاتین به صورت پراكنده و موردی، وجود داشته است؛ اما آن چه تحت عنوان نهضت ترجمهی متون مسلمانان در اروپا شهرت یافته محدودهی زمانی قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی را در بر میگیرد. چرا كه در این دوره كتب مسلمانان در سطحی وسیع و به طور برنامهریزی شده از زبان عربی به زبان لاتین برگردانده شد.
در ابتدا هدف از ترجمهی كتب مسلمانان، علاوه بر آشنایی با میراث گذشتگان و انتقال علوم، این بود كه با ترجمهی افكار و اندیشههای مسلمانان و آشنایی با آن، بتوانند پاسخهای مناسبی در رد آنها ارائه كنند. چنان كه ترجمهی قرآن به زبان لاتین در اواسط قرن دوازده م میلادی به همین منظور صورت گرفت؛ اما به تدریج با آشنایی بیشترِ اندیشمندان اروپایی با پیشرفتهای شگرف مسلمانان در علوم گوناگون، و عطش بیش از پیش اندیشمندان اروپایی برای كسب علوم مسلمانان، بیشتر شاهد انگیزههای صرفاً علمی هستیم.
زمنیههای فعالیت مترجمان بنابر نیاز جوامع اروپایی، بیشتر علوم طبیعی و تجربی (پزشكی، فیزیك، نجوم، كیمیا و...) و علوم نظری (حساب و هندسه) بود؛ لذا اولین آثاری كه از عربی ترجمه شد، در همین زمینهها بود. ترجمهی آثار فلسفی با تأخیر زمانی زیادی آغاز شد و او لین ترجمه آثار فلسفی در قرن سیزدهم انجام گرفت. علت این تأخیر را میتوان رویگردانی اندیشمندان این عصر از مباحث نظریِ فلسفه و حكمت الهی كه مدتها در كلیساها بدان پرداخته شده بود، دانست.۱۹
●حوزههای اصلی ترجمهی متون مسلمانان در اروپا
كانونهایی كه این وظیفهی مهم را به عهده گرفتند دو حوزهی سیسیل و اندلس بودند. از این رو در این بخش، به معرفی مترجمان معروف و نقش این دو حوزه در ترجمهی كتب مسلمانان به زبان لاتین میپردازیم.
هدف اصلی ما در این مبحث، ترجمههایی میباشد كه از زبان عربی به زبان لاتین صورت گرفته است. اما باید توجه داشت كه در این دوره ترجمههای فراوانی از عربی به زبانهای دیگر، مثل: كاستیلی و عبری نیز صورت گرفته است كه در محدودهی بررسی ما قرار نمیگیرند، و خود نیاز به تحقیقی جداگانه دارد.
●اندلس و هشتصد سال حاكمیت مسلمانان
انتقال علوم اسلامی به جهان مسیحیت، در شبه جزیرهی ایبری، عمیقتر و شدیدتر و نسبت به نقاط دیگر طولانیتر بود. هشتصد سال (۹۲ق - ۸۹۷ق/۷۱۱م - ۱۴۹۲م) حضور حاكمان مسلمان در اندلس كه تمام این منطقه و در اواخر، تنها منطقهی جغرافیایی كوچكی را تحت سلطهی خو د داشتند موجب پیدایش فرهنگ و تمدنی غنی و درخشان در این منطقه گردید. مسلمانان در طول تاریخ هشتصد سالهی حاكمیتِ خود بر این سرزمین، یكی از بارزترین و غنیترین مظاهر فرهنگ و تمدن اسلامی را به نمایش گذاشتند؛ چنان كه نهرو در مورد آن مینویسد:
مورها [عربهای اسپانیا] آن حكومت حیرتانگیز «كورودووا» [قرطبه] را به وجود آوردند كه از شگفتیهای قرون وسطی بود، و در موقعی كه سراسر اروپا در جهل، بربریت و جدال و زد و خورد غوطه میخورد به تنهایی مشعل دانش و تمدن را روشن نگاه داشتند كه پرتو آن بر دنیای غرب میتابید.۲۰
تنها در قرطبه كتابخانهی حكم دوم (۳۵۰ تا ۳۶۶ق) ۶۰۰۰۰۰ جلد كتاب وجود داشت؛ در صورتی كه شارل عاقل، ۴۰۰ سال بعد كتابخانهی دولتی پاریس را تأسیس كرد و فقط توانست ۹۰۰ جلد كتاب جمعآوری كند كه یك سوم آن كتابهای مذهبی بود.۲۱ در این زمان در اندلس، سالیانه حدود هفتاد تا هشتاد هزار جلد كتاب تهیه میشد، و تنها در شهر قرطبه ۷۰ كتابخانهی عمومی وجود داشت.۲۲
در اندلس مدارس بسیاری وجود داشت، برای نمونه، حكم دوم كه از پادشاهان علم دوست آن دیار محسوب میشد، به تنهایی بیست و هفت مدرسه در آن جا بنا كرد كه تعلیم در آنها رایگان بود. بسیاری از شهرهای اندلس دارای مؤسسات عالی، مانند دانشگاه بودند كه از آن جمله میتو ان قرطبه، اشبیلیه، مالقه (مالاگا)، غرناطه و طلیطله را نام برد، این شهرها چنان كه پییر روسو آورده است؛
مراكز فرهنگی بزرگی شده بودند كه جوانان فرانسوی و آلمانی و انگلیسی به آنها هجوم میبردند، و این دانشگاهها ثروتهای بیكرانی را كه برای این جوانان تصور ناكردنی بود، در مقابل چشمان خیرهی آنان نمودار میساخت. آثار بقراط، ارسطو، بطلمیوس، جالینوس و غیره در این مدارس مطالعه میشد. بر نیمكت این دانشگاهها عرب و اسپانیولی، مسلمان و مسیحی در كنار یكدیگر مینشستند و هنگام بازگشت به كشور خود، مطالب مفیدی را كه آموخته بودند منتشر میكردند....۲۳روحیهی تساهل حكام مسلمان با پیروان سایر ادیان، به ویژه با دانشمندان مسیحی و یهودی و فراهم نمودن زمینهی تحصیل علم در اندلس، موجب روی آوردن طالبان علم از نقاط مختلف اروپا به این سرزمین میگردید. از جملهی مشهورترین افرادی كه نزد مسلمانان در اندلس درس خو انده و به تحصیل ریاضیات پرداخته است گربرت(gerbert) میباشد كه بعدها نام سیلوستر دوم گرفت و نخستین پاپ فرانسوی و بزرگترین پاپ قرن دهم گردید.۲۴ بنابراین در انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا، دروازهی درخشان اندلس را نمیتوان نادیده گرفت.
پس از ضعف قدرتِ مسلمانان در اندلس و تصرف سرزمینهای مسلماننشین توسط مسیحیان، دستیابی به ذخایر علمیِ مسلمانان این مناطق تسریع گردید؛ نمونهی بارز این مسأله پس از تصرف شهر طلیطله توسط آلفونس ششم میباشد. این شهر از سال ۱۱۳۰ میلادی، تحت سرپرستی اسقف اعظم آن ریموند،(reymond) مركزی برای ترجمهی كتب اسلامی گردید و شمار زیادی از مترجمان متبحّرِ مسیحی و یهودی در دارالترجمهی آن، به كار ترجمهی كتب مسلمانان، از عربی به لاتین مشغول بودند. به طوری كه برخی معتقدند در این دارالترجمه تنها در علم طب، متجاوز از سیصد كتاب ترجمه شده است.۲۵
●مترجمان حوزهی اندلس
در این بخش به معرفی چند تن از برجستهترین مترجمان حوزهی اندلس، كه در دورهی نهضت ترجمهی متون مسلمانان در اروپا، به ترجمهی متون عربی به لاتین پرداختهاند میپردازیم:
●دومنیگو گوندیسالوو (domenigo gondysallvo)
دومنیگو فیلسوف و مترجم اسپانیایی، در ترجمهی كتب اسلامی، از همكاران یوحنا اشبیلی بود. ظاهراً یوحنا از عربی به كاستیلی ترجمه میكرد و دومنیگو از كاستیلی به لاتین ترجمه مینمود. از ترجمههای او میتوان به ترجمهی كتاب مراتب العلوم فارابی اشاره كرد ك ه نسخهی عربی آن، در دست نیست؛ ولی ترجمهی لاتینی آن با عنوان )deortus scientiarum( موجود میباشد. هم چنین او كتاب دیگری از فارابی به نام احصاء العلوم را با كمك یوحنا ترجمه كرده است. از ترجمههای دیگر او كه با كمك یوحنا صورت گرفته است، میتوان به ترجمه ی ینبوع الحكم، اثر ابن جبرول اشاره نمود.۲۶
●یوحنا اشبیلی (joan de sevilla)
سرآمد مترجمان یهودی اسپانیایی، یوحنا اشبیلی بود كه در میان مسلمانان به ابن داوود شهرت داشت. یوحنا بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۴۸ قمری/۱۱۳۵ تا ۱۱۵۳ میلادی، در شهر طلیطله و زیر نظر اسقف اعظم ریموند كار میكرد.
در نیمهی اول قرن دوازدهم میلادی، مغرب زمین در موجی از آثار نجومیِ ترجمه شده از زبان عربی غرق شد. عامل اصلی انتقال این آثار، یوحنا بود. او به آیین مسیحیت درآمده بود و ترجمههایش را با كمك دومنیگو گوندیسالوو انجام میداد. یوحنا به قدری آثار علمای اسلامی را ترجمه كرد، كه به نظر ویل دورانت، ترجمههای او یك كتابخانهی واقعی را تشكیل میداد.۲۷
●پلاتو تیولی(plato of tiole)
ریاضیدان و منجم ایتالیایی، طی سالهای ۱۱۳۴ تا ۱۱۴۵ میلادی در بارسلون میزیست. او از جملهی معدود مترجمینی بود كه به سه زبان عربی، عبری و لاتینی تسلط كامل داشت. بیشتر ترجمههای وی با همكاری ابراهیم برحیا انجام گرفته است، در نتیجه محققین هنوز نتوا نستهاند كارهای این دو را به طور كامل از هم تفكیك كنند.۲۸
●رابرت چستری (robert of chester)
ریاضیدان، منجم، كیمیاگر و مترجم انگلیسی (ولز)، بین سالهای ۱۱۴۱ تا ۱۱۴۷ میلادی در اسپانیا ساكن بود. شهرت وی بیشتر به علت نخستین ترجمهی قرآنیاش بود، وی آن را با همكاری هرمان دالماتیایی، در سال ۱۱۴۱ آغاز و در سال ۱۱۴۳ م به اتمام رساند.۲۹
●ژرارد كریمونایی(jerard of kerimona)
ژرارد (۱۱۱۴ تا ۱۱۸۷ م) از مردم ایتالیا بود. وی سالهای زیادی از عمرش را در طلیطله گذراند. او در اواخر دههی ۱۱۳۰ میلادی یا اوائل دههی ۱۱۴۰ میلادی به دنبال كتاب المجسطی بطلیموس عازم طلیطله شد. وی در طلیطله به آموختن زبان عربی پرداخت و سپس به ترجمه ی كتب گوناگون اسلامی روی آورد. تعداد زیاد كتبی كه او از عربی به لاتین برگردانده است، بیشك او را شایستهی لقب بزرگترین مترجمان همهی اعصار۳۰ مینماید. محققان بر این عقیدهاند كه وی بیش از ۷۰ كتاب را شخصاً ترجمه كرده و بر ترجمهی تعدادی دیگر نیز، نظارت ك امل داشته است؛ حاصل كار او به راستی شگفتانگیز است. جورج سارتون، ۸۷ اثر ترجمهای او را در كتاب خود نام برده برده است.۳۱ ویل دورانت او را با حنین بن اسحاق (مترجم معروف كتب یونانی به عربی در بیتالحكمه) مقایسه كرده و همردیف او دانسته است.۳۲
از دیگر مترجمان حوزهی اندلس میتوان به مارك طلیطلی(marc of toledo) پزشك و مترجم اسپانیایی، آلفرد سارشلی(alfred of sarshel) فیلسوف و دانشمند انگلیسیِ ساكن در اسپانیا، اصطفن سرقسطی،(stephen of saragossa) پدرو گالگو(peter galo) راهب اسپانیایی، رودولف بروگ سی،(rudolf of bruges) هرمان دالماتیایی(herman of dalmatia) و هوگو سانتالایی (hugh of santalla) اشاره نمود.۳۳
●حوزهی سیسیل (صقلیه)
سیسیل كه در منابع اسلامی از آن به نام صقلیه یاد شده، جزیرهای در جنوب ایتالیا و در دریای مدیترانه است. این جزیره از جنبهی سیاسی و نظامی، به جهت تحت فشار قرار دادن امپراطوری بیزانس و از جنبهی اقتصادی به دلیل قرار داشتن در مسیر تجارتی و بازرگانی شر ق به غرب، برای مسلمانان اهمیّت فوقالعادهای داشت؛ به همین جهت از آغاز فتوحات مسلمانان، مورد توجه آنها قرار گرفت. تا این كه در سال ۲۹۰ قمری/۹۰۲ میلادی این جزیره به طور كامل، به تصرف ابراهیم دوم اغلبی، فرمانروای افریقیه در آمد. پس از اغالبه فاطمیان بر سیس یل حكم راندند هم چنین در سال ۳۴۰ قمری حكومت نیمه مستقل كلبیان در این جزیره تشكیل گردید و سرانجام با ضعف حكومت كلبیان و حملات مكرر نورماندیها، حاكمیت مسلمانان بر جزیرهی سیسیل، در سال ۴۸۳ قمری/۱۰۹۱ میلادی به پایان رسید.
سیسیل در طول حاكمیت حدوداً دویست سالهی مسلمانان، تبدیل به یكی از مراكز مهم فرهنگی و تمدنی جهان اسلام گردید. تصرف این جزیره به وسیلهی نور ماندیها نه تنها باعث از میان رفتن فرهنگ و تمدن اسلامی در این جزیره نشد، بلكه به دلیل حمایت و پشتیبانی فرمانروایان نورماند از مسلمانان و فرهنگ و علوم اسلامی، به گسترش و شكوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در این جزیره انجامید.
طی سالیان متمادی كه فرهنگ اسلامی در جزیرهی سیسیل رواج داشت، این جزیره نقش برجستهای در انتقال علوم و فرهنگ اسلامی به اروپا ایفاء كرد. در این میان فرمانروایان نورماندی به واسطهی حمایت از دانشمندان و عالمان و دوستداری علم، نقش بارزی در حفظ و انتقال فره نگ و علوم اسلامی به اروپا داشتند؛ از جملهی این فرمانروایان میتوان به راجر دوم (۱۱۳۰ م تا ۱۱۵۴ م) كه ادریسی، جغرافی دانِ مسلمان، كتاب نزههٔ المشتاق خود را برای او تهیه كرد و فردریك دوم (۱۱۹۴ م تا ۱۲۵۰ م) اشاره نمود.۳۴
در خصوص ترجمهی متون اسلامی به لاتین، باید توجه داشت كه، نخستین فعالیت منظم و گسترده در این حوزه صورت گرفته است. البته حوزهی سیسیل، در این نوشتار قلمرو جغرافیایی جنوب ایتالیا را نیز در بر میگیرد؛ چرا كه فرهنگ و تمدن اسلامی به واسطهی حضور مسلمانان و ح اكمیت نورماندیها در این منطقه، به اندازهی جزیرهی سیسیل تأثیرگذار بود. در این حوزه از مراكز ترجمهی فعال میتوان سالرنو، پالرمو، ناپل و پادوا را نام برد.
●مترجمان حوزهی سیسیل
در این بخش، به معرفی چند تن از مترجمان حوزهی سیسیل كه در دورهی نهضتِ ترجمهی متونِ مسلمان، در اروپا به ترجمهی متونِ عربی به زبان لاتین پرداختند، میپردازیم:
●كنستانتین آفریقایی (conctantin of africa)
كنستانتین در تونس به دنیا آمد و تحصیلاتش را در شمال آفریقا آغاز نمود. او پس از مسافرتهای طولانی به ممالك شرقی، همچون عراق و سوریه، برای كسب علوم اسلامی در آن مناطق، به ایتالیا رفت و در سالرنو سكنی گزید. كنستانتین كه به خاطر اصالتِ شمال آفریقاییاش ، به زبان عربی مسلط بود در این زمان به ترجمهی كتب مسلمانان پرداخت.
ترجمههای كنستانتین بیشتر در زمینهی طب میباشد و این به دلیل ارتباط او با مدرسهی طبِ سالرنو بود. او در ترجمهی آثار عربی به لاتین، از كمك دو تن از شاگردانش به نامهای یحیی بن افلح (یوحنای عرب) و اوتو(oto) بهره میگرفت. سرانجام او در سال ۱۰۸۷ میلادی د رگذشت.۳۵
كنستانتین در بسیاری از آثارش كه ترجمهی كتب عربی بود، با حذف نام نویسندگان و قرار دادن نام خود به جای آن سعی میكرد تا این آثار را نوشتهی خویش معرفی كند؛ چنان كه این كار را در مورد كتاب شفاءالعیونِ حنین بن اسحاق و زادالمسافرِ ابن جزار و برخی از كتب كیم یایی محمد بن زكریای رازی انجام داد، اما با پیدایش اصلِ عربیِ كتابهای مذكور، این اقدامِ نادرستِ وی آشكار گردید.۳۶ سارتون او را نخستین مترجم بزرگ كتب عربی به لاتین میداند.۳۷●آدلارد باثی (adelard of bath)
آدلارد، انگلیسی بود، او در حدود سال ۱۰۷۰ میلادی به دنبا آمد. وی در اوایل قرن دوازدهم میلادی، مدتی اقدام به سیر و سفر در ممالك اسلامی همچون سوریه، فلسطین، سیسیل و انطاكیه نمود. او در طی این سفرها با علوم اسلامی و آثار دانشمندان مسلمان آشنایی یافت و برخی از این آثار را جمعآوری نمود و در بازگشت به اروپا، به ترجمهی آنها پرداخت از جملهی نخستین ترجمههای لاتینیِ آدلارد، اصولِ اقلیدس، زیجِ خوارزمی، تصحیح مسلمهٔ بن احمد مجریطی و مقدمات حساب خوارزمی میباشند.۳۸
●مایكل اسكات (michel scot)
مایكل اسكات، دانشمند، منجم و مترجم اسكاتلندی (متوفی ۱۲۳۶ م) بود. او در آغاز در طلیطله فعالیت مینمود، ولی از حدود سال ۱۲۲۷ میلادی در سیسیل به عنوان مترجم و منجم، در خدمت فردریكِ دوم درآمد و مورد توجه او قرار گرفت. اغلب آثار ترجمهایِ معروفترین متر جم سیسیل در قرن سیزدهم میلادی و به قول ویل دورانت عالم همه فن حریف آن عصر، در زمینه فلسفه بود.۳۹ و شاید به دلیل ترجمههای اوست كه هونكه، سیسیل را دروازهی فلسفهی اسلام به اروپا میداند.۴۰ از دیگر مترجمان حوزهی سیسیل، میتوان به افراد ذیل اشاره نمود:
- سالیوی پادوایی؛ او رییس كلیسای پادوا و مترجم بود وی در نیمهی نخست قرن سیزدهم میلادی میزیسته است.
- استفان انطاكی؛ وی در شهر پیزای ایتالیا به دنیا آمد و مشهورترین اثرش، ترجمهی كتاب الطب الملكی یا كامل الصناعهٔ، نوشتهی علی بن عباس اهوازی میباشد؛ او در پایان این كتاب یك واژه نامهی یونانی - عربی - لاتینی تدوین كرده است. (۱۱۲۷م)
- فرج بن سلیم، وی پزشك و مترجم یهودیِ قرن سیزدهم، و از اهالی سیسیل بود. او به فرمان شارل اول پادشاه ناپل، به ترجمهی كتاب الحاوی نوشتهی زكریای رازی پرداخت و سرانجام ترجمهی آن را در سال ۱۲۷۹ میلادی به پایان رساند.
- بوناكوزا، او مترجمِ یهودیِ ایتالیایی بود، و در سال ۱۲۵۵ میلادی كتاب كلیات فیالطبِ ابن رشد را در پادوا ترجمه كرد.
ناگفته نگذاریم كه در این نوشتار، ما تنها به معرفی برخی از چهرههای برجستهی مترجمان دو حوزهی اندلس و سیسیل، در محدودهی زمانیِ اواخر قرن یازدهم تا اواخر قرن سیزدهم میلادی پرداختهایم، حال آن كه اولاً تعدد افرادی كه به ترجمهی كتب مسلمانان در اروپا پردا ختهاند بسیار بیشتر از افرادی است كه نام آنها ذكر گردید؛ ثانیاً ترجمهی كتابهای مسلمانان، كمابیش تا قرن شانزدهم میلادی ادامه یافته است؛ ثالثاً ترجمهی متون اسلامی، تنها محدود به ترجمه از عربی به لاتین نبود، بلكه این متون به زبانهای دیگرِ اروپایی نیز ت رجمه میشدند.
●كیفیت ترجمهها
ترجمهی كتب اسلامی توسط اروپاییان به زبانهای گوناگونی انجام میشد. مهمترین این زبانها از نظر تعداد ترجمه به ترتیب: لاتین، اسپانیایی، عبری و ایتالیایی بود.
علاوه بر ترجمههایی كه به صورت انفرادی انجام میشد در این دوره شاهد فعالیت گروهیِ مترجمان نیز هستیم. نمونهی جالب كار گروهی مترجمان را در گروهی كه پییر ونرابل(venerable) برای تهیهی نخستین ترجمه از قرآن به وجود آورد میبینیم.۴۱
از آن جا كه برخی از مترجمان تسلطی به زبان عربی نداشتند، ترجمهها در دو مرحله انجام میگرفت؛ یعنی ابتدا مترجمین، آثار علمی دانشمندان اسلامی را اكثراً به صورت شفاهی از عربی به یكی از زبانهای عبری یا كاستیلی ترجمه میكردند و سپس مترجمین مسیحی آنها را به ز بان لاتین برمیگرداندند. نمونهی مشهور این نوع ترجمه را در ترجمههای دومنیگو گوندیسالوو و یوحنای اشبیلی میبینیم كه یوحنا از عربی به كاستیلی و دومنیگو از كاستیلی به لاتین ترجمه مینمود. اما ایراد اساسی این شیوه، این بود كه ممكن بود مطالب و مفاهیم در طی م راحل ترجمه، معانی خود را از دست داده و یا تغییر یابند.
یكی از مشكلاتی كه در این دوره همهی مترجمان با آن روبهرو بودند، عدم وجود معادلهای مناسب در زبان لاتین برای برخی از اصطلاحات عربی بود؛ در نتیجه نواقص فراوانی در ترجمههای این دوره دیده میشود. چرا كه مترجمان ناگزیر میشدند یا اصطلاحی كه كاملاً معادل اص طلاح عربی نیست را به كار ببرند و به اصطلاح تحت اللفظی ترجمه نمایند و یا عین كلمهی عربی را با حروف لاتینی یادداشت نمایند، كه در هر دو مورد در فهم درست مطالب خلل ایجاد میشد. یك نمونهی جالب در این مورد ترجمهی گوندیسالوو از كتاب مابعدالطبیعه یا الهیاتِ ا بن سینا میباشد. در این ترجمه او از كلمهی لاتینی (being/ هستی) برای ترجمهی سی و چهار تعبیر متفاوتِ عربی، استفاده كرده است كه در میان آنها طیف وسیعی از معانی باریك و متفاوتِ هستی وجود داشت.۴۲
در كل میتوان گفت، ترجمههای عربی به لاتین در این دوره، با وجود تأثیر شدید و مثبت در اروپا، به استثنای برخی موارد، به صورت معیوب انجام شده و از كیفیت مناسبی برخوردار نبوده است. شاید به همین دلیل است كه ما در این دوره شاهد ترجمههای مكرر از یك اثر، توسط افراد مختلف میباشیم.
●تأثیرات ترجمهی كتب مسلمانان در اروپا
با توجه به حجم گستردهی كتابهایی كه در سدههای پایانی قرون میانه، از عربی به لاتین ترجمه شده است نباید تأثیرات این كتب را در فرهنگ و تمدن مغرب زمین نادیده گرفت. این تأثیرات به قدری عمیق و شدید میباشد كه كارل بكر(beker) مینویسد:
آن چه را قرون وسطی میخوانیم از بسیاری جهات اگر نه از همه حیث... چیز دیگری نیست جز شرقی مآب شدن غرب.۴۳
تأثیرات ترجمهی كتب علمیِ مسلمانان در اروپا، بنا به قول ویل دورانت اثری انقلابی۴۴ داشت و میتوان از دیدگاههای گوناگون آن را مورد توجه قرار داد؛ اما آن چه در این مبحث مورد نظر میباشد تأثیرات علمی این ترجمهها است.
جلوههای تأثیر ترجمهی كتب مسلمانان در اروپا متعدد و گوناگون میباشد، از جمله:
۱ - دستیابی به علوم و معارف یونان باستان به واسطهی ترجمههای مسلمانان از این آثار.
۲ - آشنایی و دستیابی به منابع و معارف تمدنهای كهن مشرق زمین، مثل: تمدنهای هندی، ایرانی، عبری و... از طریق آثار مسلمانان.
۳ - آشنایی و دستیابی به دستاوردهای علمی و تحقیقاتی مسلمانان در رشتههای گوناگون علمی هم چون: ریاضیات، نجوم، مكانیك، فیزیك و نورشناسی، كیمیا، طب و فلسفه.
۴ - ایجاد تحرك در تفكر و اندیشهی اروپاییان و متوجه ساختن آنان به علم و فلسفه.
۵ - انتقال اعداد هندی به اروپا.
نظام اعداد هندی به واسطهی ترجمهی آثار ریاضیِ مسلمانان، به اروپا انتقال یافت و به همین دلیل به ارقام عربی شهرت یافت. پذیرش این نظام در جهان مسیحیت، یكی از پیشرفتهای بزرگ در علم اروپایی محسوب میشود. جایگزینی این اعداد با اعداد رومی، به جهت تسهیل نمود ن عمل محاسبات، زمینهساز بسیاری از پیشرفتهای اروپاییان گردید.۴۵
۶ - رشد مراكز دانشگاهی در اروپا.
در كنار عواملی چون: آشنایی اروپاییان با مراكز علمی مسلمانان، رشد اقتصادی، رونق شهرنشینی و زمینهسازی مدارسِ موجود در كلیساها و دیرها، آن چنان كه ویل دورانت اشاره میكند، ترجمهی كتابهای عربی به زبان لاتین نیز از عوامل مهم رشد شگفتانگیز دانشگاههای ارو پایی، در قرن سیزدهم میلادی بود. در واقع نخستین دانشگاههای اروپایی (هم چون پاریس، آكسفورد، مونت پلیه، ناپل و...) زمانی شكل میگیرند كه بر اثر نهضت ترجمهی كتب مسلمانان، منابع لازم علمی برای ارائه در این دانشگاهها تأمین گردیده بود.۴۶
۷ - رواج روشهای علمی جدید هم چون: تجربه، آزمایش و مشاهده در مغرب زمین.
راجرز بیكن، داوینچی و گالیله هیچ كدام پایهگذار روش تجربی نبودهاند، بلكه پیش از آنها روش علمیِ تجربه و آزمایش، توسط دانشمندان اسلامی پایهگذاری شده و به كار رفته است. چنان كه گوستاولوبون مینویسد:
اعراب در كارها از روی آزمایش و تجربه پیش میرفتند، و نخستین ملتی بودند كه پی به اهمیّت آن بردند.۴۷
شاید آوردن سخنان بعضی از دانشمندان مسلمان، در خصوص اهمیّت مشاهده، تجربه و آزمایش، جهت اثبات پیشتازی مسلمانان در روشهای علمی جدید، به ما كمك نماید:
عبداللطیف بغدادی (۱۲۳۱ - ۱۱۶۲ م) چنین میگوید:
بنابراین آن چه ما ملاحظه و درك میكنیم دلایل ما هستند و قانع كنندهتراند تا آن چه فقط بر اساس نوشتهی نامداران است.۴۸
ابن الخطیب وزیر، پزشك و شاعر معروف غرناطه میگوید:
این باید برای ما، اصل باشد اگر از گذشتگان نقل قولی به عنوان دلیل اقامه میكنیم، هرگاه آن دلیل با عینیات ما در تضاد باشد، باید عینیات خود را اصل گرفته، نقل قول یا دلیل را تغییر دهیم.۴۹
هم چنین ابن البیطار (۱۱۹۷ - ۱۲۴۸م) در مورد خصوصیاتِ كتابی كه، در باب گیاهان دارویی تألیف كرده، مینویسد:
هر آن چه من در این جا از نویسندگان قدیم و جدید ارائه دادم، خودم شخصاً مورد آزمایش و مشاهده قرار دادم كه یا صحت آن را تصدیق كرده و مجاز دانستم و یا این كه در آزمایش مشاهدات، معلوم كردم كه غیر واقعی و مردود است.۵۰
۸ - زمینهسازی، جهت نهضت علمی و رنسانس اروپا.
با توجه به حجم بسیار زیاد آثاری كه پیش از رنسانس از عربی به لاتین ترجمه شد، به طور طبیعی تأثیر آنها را در ایجاد نهضت علمی اروپا نمیتوان نادیده گرفت. دكتر زرین كوب رنسانس قرن پانزدهم اروپا را، عكسالعمل اروپاییها
در برابر غلبهی فلسفهی اسلامی در طی قرون دوازده و سیزده میلادی، بر فرهنگ غربی میداند؛ كه آنان را واداشت تا برای فرار از فرهنگ اسلامی، به یونانی مآبی روی آورند.۵۱
البته ما ورود آثار ترجمه شدهی مسلمانان به اروپا را تنها به عنوان یكی از عوامل زمینهساز رنسانس میدانیم و در كنار عواملی چون: اختراع چاپ، تصرف قسطنطنیه به دست تركان عثمانی و مهاجرت دانشمندان بیزانس به ایتالیا، اكتشافات جغرافیایی، كشف آمریكا و ظهور فرقه ی پروتستان و در هم شكستن حاكمیت كلیسا كه همواره در شمار علل وقوع رنسانس در اروپا ذكر میشود، با توجه به نفوذ و تأثیرات گسترده و متنوعی كه فرهنگ و علوم اسلامی بر جنبههای گوناگون زندگی و فكر اروپایی تا پیش از رنسانس داشته است، از عامل دیگری كه در پیدایش رنسانس مؤثر بوده است باید نام برد، و آن عامل، نهضت ترجمهی متون مسلمانان در اروپا میباشد.
نویسنده:محمد رضا ناظری
پینوشتها:
۱. كارشناس ارشد تاریخ.
۲. كرومبی، از آگوستین تا گالیله، ص ۴۲.
۳. در این مورد میبایست علومی را كه منابع آن كاملاً اسلامی است، هم چون فقه، حدیث و تفسیر استثنا نماییم چرا كه این علوم از همان قرن اول قمری با یك رشد سریع و ناگهانی مواجه شد.
۴. برای آگاهی از برخی دلایل ن. ك: ذبیحاللَّه صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، صفحات ۱۳۴ الی ۱۵۱.
۵. در این مورد ن. ك به: لویس ویلیام هلزی هال، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، ص ۱۴۸ و ذكراللَّه محمدی، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، ص ۷۱.
۶. كرومبی، پیشین، ص ۱۳.
۷. ژاك اوگوف، روشنفكران در قرون وسطی، ص ۸۳ .
۸. با توجه به روابط و تعاملات گسترده در دوره زمانی سده دوازدهم تا اواسط سده سیزدهم، جورج سارتون این دوره را به این نام میخواند این در حالی است كه معمولاً در نگاه محققانی كه تنها به روابط سیاسی و ستیز دولتها توجه دارند، از آن جا كه این مقطع زمانی همزما ن با جنگهای صلیبی میباشد، این دوره عصر ستیز و كشمكش معرفی میشود. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۲۵۳۵.
۹. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۱۴۵۴.
۱۰. برای نمونه ن. ك به: برنال، علم در تاریخ، در یك كتاب چهار جلدی با بیش از هزار صفحه تنها ده صفحه (۲۰۹ الی ۲۱۸) به شرح علوم مسلمین اختصاص داده است. همچنین ن. ك به: پییر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری، كه در كتابی با بیش از ۷۵۰ صفحه، تنها پنج صفحه ( ۱۱۷ الی ۱۲۲) به معرفی علوم اسلامی و دانشمندان آن اختصاص یافته است.
۱۱. به نقل از: دیویدسی لیندبرگ، سرآغازهای علم در غرب، ص ۲۳۹.
۱۲. پییر روسو، پیشین، ص ۱۲۱.
۱۳. ویلیام هلزی هال، پیشین، ص ۱۴۰.
۱۴. كرومبی، پیشین، ص ۵۲.
۱۵. سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص ۹.
۱۶. به نقل از: سید مجتبی موسوی، سیمای تمدن غرب، ص ۱۹۸.
۱۷. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص ۷۲۲.
۱۸. ن. ك به: لیندبرگ، پیشین، ص ۲۷۶.
۱۹. ن. ك به: حسن حسینزاده شانهچی، ترجمه متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۸ زمستان ۱۳۸۰.
۲۰. جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ص ۳۷۸.
۲۱. زینالعابدین قربانی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۶۷.
۲۲. همان، ص ۶۸.
۲۳. پییر روسو، پیشین، ص ۱۲۷.
۲۴. آلدو میهلی، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ص ۵۰۸. ن. ك: زیگرید هونكه، فرهنگ اسلام در اروپا، صفحات ۱۱۱ الی ۱۱۹.
۲۵. محمد رشاد، جنگهای صلیبی، ص ۲۴.
۲۶. ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۹ الی ۱۲۵۱ و همچنین ذبیحاللَّه صفا، پیشین، صفحات ۱۹۳ و ۱۹۴.
۲۷. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳. همچنین برای دیدن برخی آثار ترجمهای وی ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۶ الی ۱۲۴۹.
۲۸. برای آشنایی بیشتر ن. ك: آلدومیه لی، پیشین، ص ۵۱۲.
۲۹. در خصوص ترجمه قرآن كریم به زبانهای گوناگون ن. ك: جواد سلماسیزاده، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، برای آشنایی بیشتر با رابرت چستری ن.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۵۳ و ۱۲۵۴.
۳۰. جورج سارتون، پیشین، ص ۹۹۶.
۳۱. همان، صفحات ۱۴۵۹ الی ۱۴۶۵.
۳۲. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۱.
۳۳. برای آشنایی با این مترجمین و آثار ترجمهای آنان ن. ك: جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۱۷۳۲.
۳۴. عبدالحسین زرین كوب، كارنامه اسلام، ص ۸۲ در مورد فردریك دوم و توجه او به دانشمندان ن. ك: ابن العبری، مختصر تاریخ الدول، صفحات ۳۷۵ و ۳۷۶.
۳۵. در مورد شرح زندگی كنستانتین ن. ك: زیگرید هونكه، پیشین، صفحات ۲۹۷ الی ۳۰۲.
۳۶. در خصوص آثار كنستانتین ن. ك: لیندبرگ، پیشین، ص ۴۳۵ و جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، صفحات ۸۸۱ و ۸۸۲.
۳۷. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۱، پیشین، ص ۸۸۱.
۳۸. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۲ بخش اول، صفحات ۱۰۰۳، ۱۰۱۱ و ۱۰۲۵.
۳۹. ویل دورانت، پیشین، ص ۹۶۶.
۴۰. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۴۸۶.
۴۱. ن. ك به: ژاك لوگوف، پیشین، صفحات ۲۷ و ۲۸.
۴۲. دیوید لاسكم، پیشین، ص ۸۸.
۴۳. به نقل از: زرینكوب، پیشین، ص ۱۶۷.
۴۴. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.
۴۵. كرومبی، پیشین، ص ۵۴. در خصوص تاریخچه ارقام هندی و نحوه ورود آن به جهان اسلام و سپس انتشار آن در اروپا ن. ك: همان، ص ۹۷ الی ۱۲۱.
۴۶. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.
۴۷. گوستاولوبون، پیشین، ص ۵۴۵.
۴۸. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۲۷۲.
۴۹. همان، ص ۳۴۸.
۵۰. همان، ص ۳۳۲.
۵۱. زرینكوب، پیشین، ص ۱۶۹.
منابع:
- ابن العبری، مختصر تاریخالدول، ترجمه عبدالمحمد آیتی، چ اول، (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).
- برنال، جان، علم در تاریخ، ترجمه پیرانفر وفانی، چاپ اول، (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۴).
- حسینزاده شانهچی، حسن، ترجمهی متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامهی تاریخ اسلام، شماره ۸، زمستان ۱۳۸۰.
- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ دوم، ج ۴ (تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۷).
- رشاد، محمد، جنگهای صلیبی، چ سوم، (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۷۳).
- روسو، پییر، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری (تهران، امیركبیر، ۱۳۴۶).
- زرین كوب، عبدالحسین، كارنامه اسلام چ هشتم، (تهران، امیركبیر، ۱۳۸۰).
- سارتون، جورج، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد اول (تهران، دفتر ترویج علوم وزارت علوم، ۱۳۵۳).
- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش اول (تهران، وزارت علوم، ۲۵۳۵ شاهنشاهی).
- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش دوم (تهران، شورای پژوهشهای علمی كشور، ۲۵۳۷ شاهنشاهی).
- سلماسیزاده، جواد، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، چ اول (تهران، امیركبیر، ۱۳۶۹).
- صفا، ذبیحاللَّه، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، مجلد اول، چ پنجم (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴).
- قربانی، زین العابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، چ دوم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۰).
- كرومبی، آ. سی، از آگوستین تا گالیله، ترجمه احمد آرام، چ اول (تهران، سمت، ۱۳۷۱).
- لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، سید هاشم حسینی، چ سوم (تهران، كتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۸).
- لوگوف، ژاك، روشنفكران در قرون وسطی، ترجمه حسن افشار، چ اول (تهران، نشر مركز، ۱۳۷۶).
- لیندبرگ، دیویدسی، سرآغازهای علم در غرب، ترجمه فریدون بدرهای، چ اول (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).
- محمدی، ذكراللَّه، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، چ اول (قزوین، دانشگاه بینالملی امام خمینی، ۱۳۷۳).
- موسوی، سید مجتبی، سیمای تمدن غرب، چ چهارم (قم، كتابخانهی صدر، ۱۳۵۴).
- میهلی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمه محمدرضا شجاع رضوی و اسداللَّه علوی (مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱).
- نصر، سید حسین، علم و تمدن در اسلام، احمد آرام، چ اول (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۵۰).
- نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ج اول، چ پنجم، ترجمه محمود تفضلی (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۳).
- هلزی هال، ویلیام لویس، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چ سوم (تهران، سروش، ۱۳۷۶).
- هونكه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، چ چهارم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلام، ۱۳۷۳).
منبع:فصلنامه تاریخ اسلام ، شماره ۱۹
پینوشتها:
۱. كارشناس ارشد تاریخ.
۲. كرومبی، از آگوستین تا گالیله، ص ۴۲.
۳. در این مورد میبایست علومی را كه منابع آن كاملاً اسلامی است، هم چون فقه، حدیث و تفسیر استثنا نماییم چرا كه این علوم از همان قرن اول قمری با یك رشد سریع و ناگهانی مواجه شد.
۴. برای آگاهی از برخی دلایل ن. ك: ذبیحاللَّه صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، صفحات ۱۳۴ الی ۱۵۱.
۵. در این مورد ن. ك به: لویس ویلیام هلزی هال، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، ص ۱۴۸ و ذكراللَّه محمدی، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، ص ۷۱.
۶. كرومبی، پیشین، ص ۱۳.
۷. ژاك اوگوف، روشنفكران در قرون وسطی، ص ۸۳ .
۸. با توجه به روابط و تعاملات گسترده در دوره زمانی سده دوازدهم تا اواسط سده سیزدهم، جورج سارتون این دوره را به این نام میخواند این در حالی است كه معمولاً در نگاه محققانی كه تنها به روابط سیاسی و ستیز دولتها توجه دارند، از آن جا كه این مقطع زمانی همزما ن با جنگهای صلیبی میباشد، این دوره عصر ستیز و كشمكش معرفی میشود. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۲۵۳۵.
۹. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۱۴۵۴.
۱۰. برای نمونه ن. ك به: برنال، علم در تاریخ، در یك كتاب چهار جلدی با بیش از هزار صفحه تنها ده صفحه (۲۰۹ الی ۲۱۸) به شرح علوم مسلمین اختصاص داده است. همچنین ن. ك به: پییر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری، كه در كتابی با بیش از ۷۵۰ صفحه، تنها پنج صفحه ( ۱۱۷ الی ۱۲۲) به معرفی علوم اسلامی و دانشمندان آن اختصاص یافته است.
۱۱. به نقل از: دیویدسی لیندبرگ، سرآغازهای علم در غرب، ص ۲۳۹.
۱۲. پییر روسو، پیشین، ص ۱۲۱.
۱۳. ویلیام هلزی هال، پیشین، ص ۱۴۰.
۱۴. كرومبی، پیشین، ص ۵۲.
۱۵. سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص ۹.
۱۶. به نقل از: سید مجتبی موسوی، سیمای تمدن غرب، ص ۱۹۸.
۱۷. گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص ۷۲۲.
۱۸. ن. ك به: لیندبرگ، پیشین، ص ۲۷۶.
۱۹. ن. ك به: حسن حسینزاده شانهچی، ترجمه متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۸ زمستان ۱۳۸۰.
۲۰. جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ص ۳۷۸.
۲۱. زینالعابدین قربانی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۶۷.
۲۲. همان، ص ۶۸.
۲۳. پییر روسو، پیشین، ص ۱۲۷.
۲۴. آلدو میهلی، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ص ۵۰۸. ن. ك: زیگرید هونكه، فرهنگ اسلام در اروپا، صفحات ۱۱۱ الی ۱۱۹.
۲۵. محمد رشاد، جنگهای صلیبی، ص ۲۴.
۲۶. ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۹ الی ۱۲۵۱ و همچنین ذبیحاللَّه صفا، پیشین، صفحات ۱۹۳ و ۱۹۴.
۲۷. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳. همچنین برای دیدن برخی آثار ترجمهای وی ر.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۴۶ الی ۱۲۴۹.
۲۸. برای آشنایی بیشتر ن. ك: آلدومیه لی، پیشین، ص ۵۱۲.
۲۹. در خصوص ترجمه قرآن كریم به زبانهای گوناگون ن. ك: جواد سلماسیزاده، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، برای آشنایی بیشتر با رابرت چستری ن.ك: جورج سارتون، پیشین، صفحات ۱۲۵۳ و ۱۲۵۴.
۳۰. جورج سارتون، پیشین، ص ۹۹۶.
۳۱. همان، صفحات ۱۴۵۹ الی ۱۴۶۵.
۳۲. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۱.
۳۳. برای آشنایی با این مترجمین و آثار ترجمهای آنان ن. ك: جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ص ۱۷۳۲.
۳۴. عبدالحسین زرین كوب، كارنامه اسلام، ص ۸۲ در مورد فردریك دوم و توجه او به دانشمندان ن. ك: ابن العبری، مختصر تاریخ الدول، صفحات ۳۷۵ و ۳۷۶.
۳۵. در مورد شرح زندگی كنستانتین ن. ك: زیگرید هونكه، پیشین، صفحات ۲۹۷ الی ۳۰۲.
۳۶. در خصوص آثار كنستانتین ن. ك: لیندبرگ، پیشین، ص ۴۳۵ و جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، صفحات ۸۸۱ و ۸۸۲.
۳۷. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۱، پیشین، ص ۸۸۱.
۳۸. جورج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ج ۲ بخش اول، صفحات ۱۰۰۳، ۱۰۱۱ و ۱۰۲۵.
۳۹. ویل دورانت، پیشین، ص ۹۶۶.
۴۰. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۴۸۶.
۴۱. ن. ك به: ژاك لوگوف، پیشین، صفحات ۲۷ و ۲۸.
۴۲. دیوید لاسكم، پیشین، ص ۸۸.
۴۳. به نقل از: زرینكوب، پیشین، ص ۱۶۷.
۴۴. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.
۴۵. كرومبی، پیشین، ص ۵۴. در خصوص تاریخچه ارقام هندی و نحوه ورود آن به جهان اسلام و سپس انتشار آن در اروپا ن. ك: همان، ص ۹۷ الی ۱۲۱.
۴۶. ویل دورانت، پیشین، ص ۱۲۳۳.
۴۷. گوستاولوبون، پیشین، ص ۵۴۵.
۴۸. زیگرید هونكه، پیشین، ص ۲۷۲.
۴۹. همان، ص ۳۴۸.
۵۰. همان، ص ۳۳۲.
۵۱. زرینكوب، پیشین، ص ۱۶۹.
منابع:
- ابن العبری، مختصر تاریخالدول، ترجمه عبدالمحمد آیتی، چ اول، (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).
- برنال، جان، علم در تاریخ، ترجمه پیرانفر وفانی، چاپ اول، (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۴).
- حسینزاده شانهچی، حسن، ترجمهی متون علمی مسلمانان در اروپا، فصلنامهی تاریخ اسلام، شماره ۸، زمستان ۱۳۸۰.
- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ دوم، ج ۴ (تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۷).
- رشاد، محمد، جنگهای صلیبی، چ سوم، (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۷۳).
- روسو، پییر، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفاری (تهران، امیركبیر، ۱۳۴۶).
- زرین كوب، عبدالحسین، كارنامه اسلام چ هشتم، (تهران، امیركبیر، ۱۳۸۰).
- سارتون، جورج، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد اول (تهران، دفتر ترویج علوم وزارت علوم، ۱۳۵۳).
- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش اول (تهران، وزارت علوم، ۲۵۳۵ شاهنشاهی).
- - ، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشار، جلد دوم بخش دوم (تهران، شورای پژوهشهای علمی كشور، ۲۵۳۷ شاهنشاهی).
- سلماسیزاده، جواد، تاریخ ترجمه قرآن در جهان، چ اول (تهران، امیركبیر، ۱۳۶۹).
- صفا، ذبیحاللَّه، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، مجلد اول، چ پنجم (تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴).
- قربانی، زین العابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، چ دوم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۰).
- كرومبی، آ. سی، از آگوستین تا گالیله، ترجمه احمد آرام، چ اول (تهران، سمت، ۱۳۷۱).
- لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، سید هاشم حسینی، چ سوم (تهران، كتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۸).
- لوگوف، ژاك، روشنفكران در قرون وسطی، ترجمه حسن افشار، چ اول (تهران، نشر مركز، ۱۳۷۶).
- لیندبرگ، دیویدسی، سرآغازهای علم در غرب، ترجمه فریدون بدرهای، چ اول (تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷).
- محمدی، ذكراللَّه، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری مغرب زمین، چ اول (قزوین، دانشگاه بینالملی امام خمینی، ۱۳۷۳).
- موسوی، سید مجتبی، سیمای تمدن غرب، چ چهارم (قم، كتابخانهی صدر، ۱۳۵۴).
- میهلی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمه محمدرضا شجاع رضوی و اسداللَّه علوی (مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱).
- نصر، سید حسین، علم و تمدن در اسلام، احمد آرام، چ اول (تهران، نشر اندیشه، ۱۳۵۰).
- نهرو، جواهر لعل، نگاهی به تاریخ جهان، ج اول، چ پنجم، ترجمه محمود تفضلی (تهران، امیركبیر، ۱۳۵۳).
- هلزی هال، ویلیام لویس، تاریخ و فلسفه علم، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، چ سوم (تهران، سروش، ۱۳۷۶).
- هونكه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، چ چهارم (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلام، ۱۳۷۳).
منبع:فصلنامه تاریخ اسلام ، شماره ۱۹
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست