جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا

پدر شنای ایران/استاد پرویز هدایت


قبل از گرفتن دیپلم مشغول کار معلمی شدند. در طی دوران دانشگاه نیز به تدریس مشغول بود. رشتهٔ اصلی ایشان فوتبال بود. دو سال پیش در شهر ری یک مسابقهٔ دوستانه بین باشگاه پرسپولیس و تیم منتخب شهر ری به پاس زحمات ایشان به‌عنوان پدر فوتبال در شهر ری برگزار شد. از شاگردان وی می‌توان به ناصر محمدخانی اشاره کرد.
شنا را از دوران نوجوانی شروع کردند و به تعلیم و تعلّم پرداختند. چون در آن زمان استخر سرپوشیده نبود فقط تابستان‌ها تدریس می‌کرد صبح‌ها بچه‌ها و بعدازظهرها بزرگسالان را آموزش می‌داد. و این اولین‌بار بود که تفکیک آموزش صورت می‌گرفت. در سال ۱۳۵۰ به مدت یک‌ماه شاگرد بریدر آلمانی شدند و مربیگری را آموخت و در آزمون آن، شاگرد اول گردیدند و با این پیروزی در سال ۵۶ عضو هیئت علمی دانشکدهٔ تربیت بدنی شدند.
در اوایل انقلاب در عین ناباوری به‌عنوان ریاست فدراسیون شنا انتخاب شد و جالب اینکه تمام آراء به ایشان داده شد. در دوران خدمت پُربار ایشان کلاً در دورهٔ ریاست فدراسیون شنا چهار سال عضو و هیئت‌رئیسه کنفدراسیون شنای آسیا (Solidarity = مشترک)، چهار سال عضو کمیتهٔ (آموزش) شنا آسیا دو دوره سرمربی و یک دوره سرپرست تیم ملی گردید. ایشان ۵ سال از زمان ریاست آقای هاشمی‌طباء با تشکیلات ورزشی کشور هیچ‌گونه همکاری نداشتند. استاد هدایت عاشق سمت معلمی هستند و آن را به همهٔ سمت‌ها ترجیح می‌دهند. مبنای کار ایشان در زمان مسئولیت‌هایشان تعمیم و گسترش شنا در سراسر کشور بود و برای شروع در دانشکدهٔ تربیت بدنی سرمایه‌گذاری کردند و پرورش مربی را آغاز نمودند. استاد در رابطه با عدم همکاری ایشان با سازمان تربیت بدنی می‌گویند: سن من توان نابه‌سامانی‌های ورزش را ندارد. استاد هدایت به خاطر معلمی در زمانی که ریاست فدراسیون را به‌عهده داشتند، حتی یک ریال هم به‌عنوان حقوق دریافت نکردند. از شاگردان استاد می‌توان به آقایان: تندنویس، حمید خداداد، دهخدا، محمد اقبالی، صالح‌نیا، رهنوی، ارشدی، نائینی، مداحی، بهرام، حاتمی، مهرزاد حمیدی، سجادی، امیرحسینی، دکتر گائینی، دکتر رمضانی، و آقای شیخ رضائی اشاره نمود. چون استاد هدایت بنیانگذار کلاس‌های مربیگری آموزشی (Coching) توسط معلمین در ایران بودند و در هیچ جای دنیا این کار انجام نمی‌شد، به ایشان لقب پدر شنای ایران را دادند. در حالی که در همه‌جا صحبت از کوچینگ بود ایدهٔ ایشان مربیگری آموزشی یعنی توسعه و گسترش بود استاد معتقد است دانشکدهٔ تربیت بدنی تغذیه‌کنندهٔ تشکیلات سازمان تربیت بدنی است و خیلی از مسئولین از فارغ‌التحصیلان این دانشکده هستند. سازمان باید مانند قبل از انقلاب به این دانشکده بودجه بدهد و همواره از این دانشکده حمایت کند. استاد در رابطه با همکاران دانشکده می‌گویند: در دانشکدهٔ ما آدم ضعیف وجود ندارد همگی در رشتهٔ خود واقعاً تبحّر دارند و بهترین و آگاه‌ترین انسان‌های ورزش هستند رابطهٔ من با استادان به گونه‌ای است که اگر یک روز آنها را نبینم احساس دلتنگی می‌کنم. حاصل ۴۲ سال سابقهٔ استاد در امر معلمی، تجربه است که به اعتقاد ایشان نتیجهٔ آن فقط سپید کردن مو است. استاد می‌گویند: عاقبت به خیری را لمس می‌کنم و در هر مکانی که می‌روم خیلی از شاگردانم را می‌بینم که به من احترام می‌گذارند و این برای من دارای ارزش می‌باشد. نظر استاد راجع‌به رابطهٔ استاد و شاگردی این است که در صمیمیت کامل باید رابطهٔ استاد و شاگردی حفظ شود. معلم هیچ توقعی از شاگرد ندارد. جز احترام! و در پایان اینکه به‌نظر استاد در آموزش نباید خشونت به خرج داد و با آرامش و فضایل انسانی خوب دانش را منتقل کرد.