دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

برخورد با بچه های خجالتی، سكوت كودكان زير سايه خجالت


جام جم آنلاین: دقت كنید كه خجالت كشیدن یكی از جلوه‌های رفتاری است كه در حد طبیعی خود در رفتار، مطلوب است و نباید از كودك انتظار داشت كه هیچ‌وقت خجالتی نشود، اما گاهی كودكان بیش از حدطبیعی خجالتی می‌شوند.

 


برخورد با بچه های خجالتی، سكوت كودكان زير سايه خجالت

 

كودكان خجالتی سه دسته‌اند

 

دسته اول:

 

كودكانی هستند كه در مواقع لزوم درخواست‌های خود را اعلام می‌كنند در جمع آشنایان و دوستان خود حرف می‌زنند و در مهد كودك و مدرسه مشكل ندارند. اما در برابر بزرگتر‌های غریبه كم حرف‌اند مثلا جواب سلام نمی‌دهند و به جواب‌های كوتاه ترجیحا با علامت‌های سر و دست اكتفا می‌كنند. والدین این كودكان معمولا به جای آنها حرف می‌زنند مثلا وقتی به كودك سلام می‌كنید مادر به جای او می‌گوید سلام و یا به دروغ می‌گوید سلام كرد ولی شما متوجه نشدید، این خود می‌تواند یكی از بزرگترین دلایل خجالتی شدن كودكان باشد.

 

دلیل بعدی وابستگی كودك به والدین و بخصوص مادر است. بعد از3 یا  2 سالگی (در كودكان مختلف با توجه به توانایی‌هایشان متفاوت است) وقتی كودك مهارت‌های حركتی را تا حدود مطلوبی آموخته، موقع آن می‌رسد كه كم كم مسؤولیت‌هایی به كودك محول شود. مادران معمولا به مسؤولیت‌های حركتی و عملی بسنده می‌كنند (مثل پوشیدن لباس و كفش، جمع‌آوری وسایل و... ) اما  به مسؤولیت‌های كلامی‌ و پرورش اعتماد به‌نفس توجهی ندارند. همانقدر كه مهارت‌های حركتی مهم است و در اعتماد به‌نفس فردی كودك تاثیر دارد مهارت‌های كلامی‌ هم مهم و در اعتماد به‌نفس اجتماعی او مؤثر است. می‌شود گاهی درخواست‌های اجتماعی و مناسبات اجتماعی را به آنها سپرد مثل درخواست از مغازه‌دار، دادن بلیط در مكان‌های مختلف، تقدیم كردن هدیه یا دسته گل از طرف كل خانواده به كسی و كارهایی از این قبیل.

 

یادتان باشد هرگز به جای كودك خود حرف نزنید، اگر كلمه‌ای را اشتباه تلفظ می‌كند وسط حرف او نپرید، اگر حرف بدی زد جلوی جمع او را تنبیه نكنید (بهترین عكس‌العمل در برابر كودكانی كه حرف زشت می‌زنند مثلا فحش می‌دهند بی‌تفاوتی و تظاهر به نشنیدن است زیرا كودكان بدون این‌كه معنی این لغات را بدانند از آنها استفاده می‌كنند و اگر كودك بفهمد با گفتن یك كلمه می‌تواند شما را عصبانی كند قطعا از آن كلمه به عنوان حربه‌ای در واكنش‌های بعدی خود استفاده می‌كند، اما اگر با بی‌تفاوتی روبه‌رو شود خود به خود آن كلمه از جملاتش حذف خواهد شد)، به حرف‌های او خوب گوش دهید و او را به حرف زدن تشویق كنید.


دسته دوم: 

 

آنهایی هستند كه تنها با خانواده خود حرف می‌زنند و در تعاملات اجتماعی با همسن و سالان خود نیز كم حرف‌اند و از همه مهم‌تر در بیان درخواست‌های خود به دیگران ناتوانند آنها در مهد كودك و مدرسه نیز با مشكل مواجه‌اند. این كودكان شدیدا به خانواده خود وابسته‌اند و اغلب نمی‌توانند بدون آنها بمانند و همیشه باید كسی از افراد خانواده و ترجیحا مادر كنار آنها باشد. اگر اتفاق بیفتد كه این كودكان با غریبه‌ای تنها بمانند اصلا با او حرف نمی‌زنند و حتی اگر به دستشویی احتیاج پیدا كنند بیان نمی‌كنند. برای برخورد با این كودكان مخصوصا برای ایجاد آمادگی جهت رفتن به مهد كودك و مدرسه بهترین راه مسیری تدریجی برای دادن اعتماد به‌نفس به كودك و تشویق او جهت اعلام درخواست‌های خود است.

 

این كودكان معمولا برای رد كردن درخواست‌های دیگران نیز مشكل دارند و یاد دادن نه گفتن هم از مراحل مهم آموزش به این كودكان است. در ابتدا باید با دقت به رفتار‌های كل اعضای خانواده با كودك، رفتار‌ها و واكنش‌هایی كه باعث می‌شود كودك احساس ناتوانی، شكست و عدم اعتماد به‌نفس كند را پیدا و حذف كرد. در قدم دوم باید نقاط قوت كودك در مهارت‌های حركتی و كلامی‌ را بزرگتر جلوه داد و تشویق كرد و به او فهماند كه نقاط قوت او هم دیده می‌شود و از اهمیت برخوردار است. بعد از افزایش اعتماد به‌نفس این كودكان باید دایره روابط او را گسترش داد و او را تشویق به یافتن دوستانی كه همسن و سال خود او هستند كرد. اگر در فامیل كودكی همسن و سال او هست دقت كنید چرا كه گاهی بچه‌هایی كه نسبت فامیلی باهم دارند در سنین پایین به علت ایجاد حس رقابت و توجه و حساسیت بیش از حد والدینشان نمی‌توانند روابط مسالمت‌آمیز برقرار كنند به همین جهت در طی آموزش اعتماد به‌نفس كودك بهتر است او را با فردی جدید آشنا كنید كه پیشینه‌ای از آن رابطه نداشته باشد (بهترین كمك به روابط كودكان با همسن و سالانشان دخالت نكردن در روابط آنهاست. به یاد داشته باشید آنها در حال تجربه كردن یك ارتباط تمام عیارند و دخالت بیجای شما باعث می‌شود آنها نتوانند مشكلات ارتباطی خود را به تنهایی حل كنند.

 

 حتی اگر 2 كودك دارند با هم دعوا می‌كنند شما دخالت نكنید و وقتی دارند همدیگر را می‌زنند تنها آنها را از هم جدا كنید، نه كلامی‌ بگویید و نه پیشنهادی به آنها بدهید، آنها را مجبور به آشتی نكنید، تنها از هم جدا و رهایشان كنید و ذهن آنها را به چالش وادارید تا بتوانند برای مشكل خود به راه‌حل بیندیشند) بعد از این مرحله سعی كنید دایره روابط كودك را بزرگتر كنید و خجالت او را با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف از بین ببرید. او را به مكان‌های اجتماعی برده و تعاملات اجتماعی را به او آموزش دهید و بخواهید كه آنها را به كار برد و خودتان كمترین دخالت را در روابط و تعاملات او داشته باشد. در ابتدا قصد تصحیح گفتار او را نداشته باشید. فراموش نكنید كه در گام نخست می‌خواهید خجالت او را از بین ببرید و در گام‌های بعدی به آموزش گفتار اجتماعی بپردازید.


دسته سوم:

 

كودكان خجالتی‌ای هستند كه در خانه و ارتباط با خانواده خود نیز دچارمشكل‌اند.  با پدر و مادر خود بسیار كم حرف می‌زنند. در برابر درخواست‌ها واكنشی ندارند و یا نمی‌توانند آنها را رد كنند. با برادر و خواهر‌های خود روابطی ندارند. در اجتماع همسن و سال خود دوستی ندارند و با مشكلات شدید ارتباطی مواجه‌اند. این كودكان برای رفتن به مهد كودك و مدرسه ناتوانند و تا مشكلات ارتباطی‌شان حل نشود قادر به پیشرفت در اجتماع نخواهند بود. ابتدا باید دقت كنید كه كودك شما از لحاظ ذهنی، تكلم و تمركز مشكلی نداشته باشد كه این بررسی‌ها اگر تحت نظر متخصص اطفال و روان‌شناس صورت گیرد از اعتبار بیشتری برخوردار است.

 

اگر كودك شما غیر از اختلال در ایجاد ارتباط از نشانه‌های دیگری مثل رفتار‌های عجیب و غریب و یا خطرناك، اختلال در خوردن، خوابیدن، دفع و... برخوردار است ابتدا باید به آنها پرداخته شود چون در این صورت ممكن است كودك شما از اختلال دیگری رنج می‌برد كه عدم ایجاد ارتباط از عوارض یا نشانه‌های آن است. نوعی اختلال با نام لالی گزینشی وجود دارد كه در آن كودكان در موقعیت‌های خاصی (كه در كودكان مختلف متفاوت است) صحبت می‌كنند و در مواقعی دیگر به طور خود انگیخته هیچ نمی‌گویند مثلا ممكن است كودكی در خانه صحبت كند ولی در مهد كودك مثل كودكان لال باشد و ارتباط برقرار نكنند.
كودكانی كه در دسته سوم قرار دارند چون از لحاظ تشخیص علت اختلال در ایجاد ارتباط كمی‌ پیچیده هستند، بهتر است تحت نظر روان‌شناس قرار گیرند چرا كه برای این تشخیص به اطلاعات تخصصی نیاز است. تنها توصیه‌ای كه برای والدین كودكان دسته سوم می‌توان داشت این است كه حتما با روان‌شناس كودك خود همكاری كنید و درمان كودك خود را جدی بگیرید چرا كه اختلال در ایجاد رابطه مشكلی است مثل تمام مشكلات روحی و روانی و حتی بیشتر از بقیه در زندگی كودك تاثیرگذار است و اگر به موقع و به طور جدی به آن رسیدگی نشود كودك را در تمام طول زندگی آزار می‌دهد و او را از داشتن یك زندگی سالم و طبیعی محروم می‌سازد.