جمعه, ۱۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 31 May, 2024
مجله ویستا

راه های زندگی زناشویی موفق، امتحان کنید


گر چه ، برخی تداوم نسل بشر و رفع نیاز جنسی را اهداف ازدواج می دانند اما این ها  هدف های فرعی ازدواج است . هدف اصلی ازدواج ، آرامش در کنار یکدیگر است .اما مسئله اصلی این است که چگونه می توان به آرامش دست یافت ؟در واقع کیفیت رابطه‏ی زناشویی هر کسی، نتیجه‏ی باورها، اندیشه‏ها، رفتار و کردار فرد می‏باشد. رابطه‏ی زناشویی مطلوب یا نامطلوب هر کسی، چه از زندگی مشترک راضی باشد و چه ناراضی، بازتاب باورها، اندیشه‏ها و کنش و واکنش‏ رفتار از بدو ازدواج خویش است و همان چیزی ا‏ست که یا خواستار آن بوده یا زیر بار آن رفته است.مهارت‏های ضروری برای داشتن زندگی زناشویی موفق، یاد گرفتنی ا‏ست؛ به‏طوری که زوج‏ها با کسب آگاهی و مهارت‏های لازم می‏توانند زندگی مشترک مثبت و دلنشینی به وجود آورند.یک رابطهء واقعی رابطهء دو فرد ، با احترام به ابعاد وجودی انسان ، با همهء لذت ها و محدودیت هایش می باشد . اینکه زوج ها چطور با این اختلافات و برخوردها کنار می آیند کیفیت رابطه شان را تعیین خواهد کرد.برای رسیدن به یک توافق دو جانبه باید از درک طرف مقابل نسبت به موضوع آگاه شوید و این هم میسر نخواهد شد مگر این که درباره آن صحبت کنید. ادامه یک رابطه مهم و حساس مانند رابطه زناشویی نیاز به مراقبت و توجه زیاد دارد و صرفاً با انتخاب درست همسر خوشبختی تا آخر عمر در قلب ما احساس نخواهد شد.شما در هر سنی که باشید بی نیاز از آموختن نخواهید بود. بنابراین آموختن مهارت های ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و نهایتا آرامش نقش قابل توجهی ایفا می کند.
منطقي، باشيد و از خطا های یکدیگر چشم پوشی کنید :
شما دو انسانى هستید كه همانند همه انسان هاى ديگر، روحيات و طرز تفكرهاى دوگانه ای دارید ، حتی اگر زن و شوهرى با روحيه مشترك پيدا شوند ، باز هم هيچ كدام از اشتباه و خطا و عصبانيت مصونيت ندارد. وجود عفو و گذشت به يقين كانون خانواده را گرم نگاه مى دارد ، عشق و محبت را سرزنده مى كند و اختلاف و مشاجرات را به پايان مى برد.
در صورت بروز مشکلات ، برخورد منطقى داشته باشید :
از ويژگى هاى روابط سالم و سازنده همسران اين است كه در عين انتقاد و اعتراض هايى كه به عملكرد يكديگر دارند ، با همسرشان برخوردى انسانى و منطقى دارند.در زندگى مشترك، به لحاظ پيدايش روابط و مناسبات جديد ، سليقه هاى شخصى زن و شوهر در تقابل با يكديگر قرار مى گيرند ، چرا که هرکدام از دريچه منفعت شخصى خود به زندگى مى نگرد ، در چنين شرايطى، می بایست زوجين ، به جاى اعمال سليقه شخصى و حاكميت زور و قدرت در عرصه زندگى، پايه هاى استوار و مطلوبى براى حل اختلاف سليقه هاى خود بيابند و منطق در صحنه زندگى شان حاكم باشد .
برای منطقی بودن در تفکرات و احساسات خود تجدید‌نظر کنید :
خطاهای شناختی زیادی وجود دارند که می‌تواند روابط شما را با همسرتان مکدر نمایند ، آنها را بشناسید ، بررسی کنید و زمانی که می خواهید اسیر این افکار شوید ، افکار منطقی را جایگزین آن کنید . در این جا برخی از خطاهای شناختی مورد بررسی قرار می دهیم :
- گسسته بینی را کنار بگذارید :
بدین معنا که شما فقط روی نیمه خالی و نقاط منفی تمرکز کنید و تمامی جنبه‌های مثبت را حذف نمائید. مثلا می‌گویید زندگی ما سرد است، ولی همه محبت‌ها و رفتارهای مهرآمیز را فراموش می‌کنید. در آن لحظه از خود بپرسید : آیا در زندگی من لحظات شاد تا به حال وجود نداشته است ؟
 - فرضیه سازی نکنید و نتیجه گیری نکنید :
بر اساس ذهنیات خودتان ،  مسائلی را به همسرتان نسبت می‌دهید. درباره احساسات و انگیزه‌های وی تصوراتی می‌نمائید، بدون آنکه دلایل موثقی در دست داشته باشید. باورهای تایید نشده برای شما و همسرتان احساسات منفی به همراه خواهد داشت . از خود بپرسید : چه دلایلی برای این فکر دارم ؟
- مبالغه کردن به شما آسیب می رساند :
شما مشکل را بیش از اندازه واقعی‌اش نشان می‌دهید. درشت‌نمایی می‌کنید، این کار اغلب با استفاده از کلماتی نظیر وحشتناک، نفرت‌انگیز، باور نکردنی ، باید و نباید صورت می‌گیرد. مثلا تعطیلات وحشتناکی داشتیم. از خود بپرسید : چه مدت در تعطیلات بودیم ، در طول این زمان چه مدت از آن خوش گذشت و چه مدت ناخوشایند بود ؟
- سفید یا سیاه دیدن وقایع را متعادل تر کنید :
درست یا نادرست، خوب یا بد همه چیز را بطور مطلق می‌بیند، انگار که در حد فاصل دو نهایت مثلا خوب یا بد چیز دیگری وجود ندارد. حالا که به من این را گفت دیگر نمی توانم او را تحمل کنم . از خود بپرسید : آیا واقعا دیگر نمی توانید او را تحمل کنید ؟ آیا اگر شما این رفتار را داشتید به او حق می دادید که چنین چیزی بگوید یا از او انتظار بخشش داشتید . نگویید من هرگز چنین حرفی نمی زدم .نسان نباید ذهنش را اسیر بایدها و نبایدها کرده و برای خودش نظام ارزشی فولادین بسازد. مثلا فرد برای اینکه به خودش انگیزه بدهد می‌گوید : «باید اینکار انجام شود» یا من باید موفق شوم در صورتیکه اگر بایدها و نبایدها را کنار بگذارد و به جای آنها کلمات «بهتر است» را جایگزین کند از لحاظ عاطفی احساس منطقی‌تری دارد. «بهتر است، موفق شوم» اگر «چنین نمی‌شد، بهتر بود»نگرش انعطاف‌پذیر به زندگی ، موجب این می شود که بارعاطفی ذهنی کمتری بر شما تحمیل شود ، بر رفتارهای همسرتان کمتر متمرکز شوید ، کمتر رنج بکشید و بتوانید بیشتر ببخشید و زندگی شادتری داشته باشید.