چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
به پيشگيري از سرطان تخمدان نزديک شده ايم؟
اين نوع سرطان دومين بدخيمي شايع دستگاه تناسلي در زنان است که بيشترين نرخ مرگ و مير را دارد.
اين سرطان در مراحل اوليه با علايم مبهم و غيراختصاصي همراه است، بنابراين اغلب بيماران در مراحل انتهايي و پيشرفته تشخيص داده ميشوند که درمان ديگر کمتر فايده دارد. خطر ابتلاي زن به سرطان تخمدان معمولا با عوامل خطر شناخته شدهاي همراه است.
فاکتورهاي خاص توليدمثل و ديگر عوامل (منارک زودهنگام، منوپوز ديرهنگام، نوليپار بودن، استفاده از قرصهاي ضدبارداري، سابقه خانوادگي، حاملي موتاسيونهاي ژنتيکي و غيره)، مواردي هستند که خطر فردي را تغيير ميدهند. تستهاي غربالگري متعددي (اولتراسوند و تومور مارکرها) ارزيابي شدهاند، اما اثربخشي کافي هيچيک از آنها ثابت نشده است.
تئوريهاي مختلفي درباره اتيولوژي سرطان تخمدان مطرح شده و هر نوعي از هيستولوژي آن احتمالا اتيولوژي مشخصي دارد. اغلب سرطانهاي تخمدان منشأ اپيتليالي دارند که در اين گروه خاص، نوع سروزي از همه بيشتر ديده ميشود.
يکي از گستردهترين تئوريهاي پذيرفته شده، اين است که در هر دوره تخمکگذاري سطح اپيتليالي آسيب ميبيند. اين تئوري معتقد است سرطان سروزي تخمدان از لوله فالوپ آغاز شده و از آنجا است که به سطح تخمدان گسترش مييابد. محل تخمکگذاري بوسيله مکانيسمهاي ترميم فشرده که پروسههاي التهابي را در بر ميگيرند، تحت تاثير قرار ميگيرد. ترشح دورهاي غلظتهاي بالا از هورمونهاي استروئيدي (استروژن، پروژسترون و آندروژنها) هم ممکن است اثرات کارسينوژنيک داشته باشند و به عنوان کارسينوژنها در طول دستگاه تناسلي بالا ميروند. علاوه براين، زماني که تومور به تخمدان گسترش پيدا ميکند، در پريتونئوم که اثرات خود را برجاي ميگذارد. بنابراين، زماني که سرطان تخمدان تشخيص داده ميشود، تقريبا در مرحله پيشرفته خود قرار دارد. اگر اين صحت اين تئوري اثبات شود، شايد اين شانس را داشته باشيم تا تواتر سرطان اپيتليال تخمدان را کاهش دهيم و راهي براي پيشگيري از بروز آن، حداقل در زناني که در معرض خطر بيشتر هستند، بيابيم.
معيار تازه براي پاتوژنز سرطان تخمدان
گروهي از دانشمندان سرطان تخمدان را براساس پايه اتيولوژي آن به دو گروه تقسيم کردهاند. سرطانهاي نوع I از پاتولوژيهاي مختلف تخمداني منشأ ميگيرند، مانند تومورهاي حدمرزي تخمدان و اندومتريوما.
اين دسته از سرطانها اغلب پروگنوز بهتري دارند، زيرا در مراحل ابتدايي تشخيص داده شده و بسيار آهستهتر متاستاز ميدهند. تومورهاي نوع II که شايعتر هستند، از حاشيه انتهايي لوله فالوپ برخاسته و پروگنوز ضعيفي دارند، زيرا اغلب در مراحل انتهايي تشخيص داده ميشوند.
سرطانهايي که مرتبط با اندومتريوز هستند، با علايم معمول اندومترويز، مانند درد، ديسمنوره و ديسپاروني، همراه هستند، در حالي که سرطانهاي نوع II اغلب علايمي مبهم و غيراختصاصي از دستگاه گوارش نشان ميدهند.
در حال حاضر روشهاي پيشگيرانه موثر کمي قابل پيشنهاد دادن هستند. داروهاي ضدبارداري خطر سرطان تخمدان را کاهش ميدهند که اين کار را با کم کردن دورههاي تخمکگذاري و سطح گنادوتروپينها، همچنين کاهش مقدار خونريزي در دوران قاعدگي انجام ميدهد. اين اثر مثبت در هر دو نوع سرطان اپيتليال و غيراپيتليال ديده ميشود.
نشان داده شده بستن لولههاي رحمي (به احتمال زياد با حذف قاعدگي رتروگراد) خطر اوليه سلولهاي روشن و سرطانهاي اندومتريوئيد را کاهش ميدهند. اخيرا در مورد مزاياي سالپنژکتومي زياد صحبت ميشود.
انجام سالپنژواوفورکتومي دوطرفه در زماني که دوران فرزندآوري يک خانم تمام شده، براي زناني توصيه ميشود که حامل موتاسيونهاي افزاينده خطر (BRCA1 و BRCA2) هستند.
سالپنژکتومي دوطرفه، زماني که فرد ديگر نميخواهد باردار شود، بايد در زمان جراحي براي بيماريهاي خوشخيم، حتي براي زناني که در معرض خطر بالاي ابتلا به اين نوع سرطان هم نيستند، در نظر گرفته شود. از سوي ديگر، خطرات فوري سرطان، همچنين تاثير بالقوه سالپنژکتومي دوطرفه بر عملکرد تخمدان هم بايد مد نظر باشد. در شماره آينده در مورد ديگر جنبه هاي اين موضوع بحث خواهد شد.
نینیبان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «کودکیاری» و «سلامت جنسی» در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
اين سرطان در مراحل اوليه با علايم مبهم و غيراختصاصي همراه است، بنابراين اغلب بيماران در مراحل انتهايي و پيشرفته تشخيص داده ميشوند که درمان ديگر کمتر فايده دارد. خطر ابتلاي زن به سرطان تخمدان معمولا با عوامل خطر شناخته شدهاي همراه است.
فاکتورهاي خاص توليدمثل و ديگر عوامل (منارک زودهنگام، منوپوز ديرهنگام، نوليپار بودن، استفاده از قرصهاي ضدبارداري، سابقه خانوادگي، حاملي موتاسيونهاي ژنتيکي و غيره)، مواردي هستند که خطر فردي را تغيير ميدهند. تستهاي غربالگري متعددي (اولتراسوند و تومور مارکرها) ارزيابي شدهاند، اما اثربخشي کافي هيچيک از آنها ثابت نشده است.
تئوريهاي مختلفي درباره اتيولوژي سرطان تخمدان مطرح شده و هر نوعي از هيستولوژي آن احتمالا اتيولوژي مشخصي دارد. اغلب سرطانهاي تخمدان منشأ اپيتليالي دارند که در اين گروه خاص، نوع سروزي از همه بيشتر ديده ميشود.
يکي از گستردهترين تئوريهاي پذيرفته شده، اين است که در هر دوره تخمکگذاري سطح اپيتليالي آسيب ميبيند. اين تئوري معتقد است سرطان سروزي تخمدان از لوله فالوپ آغاز شده و از آنجا است که به سطح تخمدان گسترش مييابد. محل تخمکگذاري بوسيله مکانيسمهاي ترميم فشرده که پروسههاي التهابي را در بر ميگيرند، تحت تاثير قرار ميگيرد. ترشح دورهاي غلظتهاي بالا از هورمونهاي استروئيدي (استروژن، پروژسترون و آندروژنها) هم ممکن است اثرات کارسينوژنيک داشته باشند و به عنوان کارسينوژنها در طول دستگاه تناسلي بالا ميروند. علاوه براين، زماني که تومور به تخمدان گسترش پيدا ميکند، در پريتونئوم که اثرات خود را برجاي ميگذارد. بنابراين، زماني که سرطان تخمدان تشخيص داده ميشود، تقريبا در مرحله پيشرفته خود قرار دارد. اگر اين صحت اين تئوري اثبات شود، شايد اين شانس را داشته باشيم تا تواتر سرطان اپيتليال تخمدان را کاهش دهيم و راهي براي پيشگيري از بروز آن، حداقل در زناني که در معرض خطر بيشتر هستند، بيابيم.
معيار تازه براي پاتوژنز سرطان تخمدان
گروهي از دانشمندان سرطان تخمدان را براساس پايه اتيولوژي آن به دو گروه تقسيم کردهاند. سرطانهاي نوع I از پاتولوژيهاي مختلف تخمداني منشأ ميگيرند، مانند تومورهاي حدمرزي تخمدان و اندومتريوما.
اين دسته از سرطانها اغلب پروگنوز بهتري دارند، زيرا در مراحل ابتدايي تشخيص داده شده و بسيار آهستهتر متاستاز ميدهند. تومورهاي نوع II که شايعتر هستند، از حاشيه انتهايي لوله فالوپ برخاسته و پروگنوز ضعيفي دارند، زيرا اغلب در مراحل انتهايي تشخيص داده ميشوند.
سرطانهايي که مرتبط با اندومتريوز هستند، با علايم معمول اندومترويز، مانند درد، ديسمنوره و ديسپاروني، همراه هستند، در حالي که سرطانهاي نوع II اغلب علايمي مبهم و غيراختصاصي از دستگاه گوارش نشان ميدهند.
در حال حاضر روشهاي پيشگيرانه موثر کمي قابل پيشنهاد دادن هستند. داروهاي ضدبارداري خطر سرطان تخمدان را کاهش ميدهند که اين کار را با کم کردن دورههاي تخمکگذاري و سطح گنادوتروپينها، همچنين کاهش مقدار خونريزي در دوران قاعدگي انجام ميدهد. اين اثر مثبت در هر دو نوع سرطان اپيتليال و غيراپيتليال ديده ميشود.
نشان داده شده بستن لولههاي رحمي (به احتمال زياد با حذف قاعدگي رتروگراد) خطر اوليه سلولهاي روشن و سرطانهاي اندومتريوئيد را کاهش ميدهند. اخيرا در مورد مزاياي سالپنژکتومي زياد صحبت ميشود.
انجام سالپنژواوفورکتومي دوطرفه در زماني که دوران فرزندآوري يک خانم تمام شده، براي زناني توصيه ميشود که حامل موتاسيونهاي افزاينده خطر (BRCA1 و BRCA2) هستند.
سالپنژکتومي دوطرفه، زماني که فرد ديگر نميخواهد باردار شود، بايد در زمان جراحي براي بيماريهاي خوشخيم، حتي براي زناني که در معرض خطر بالاي ابتلا به اين نوع سرطان هم نيستند، در نظر گرفته شود. از سوي ديگر، خطرات فوري سرطان، همچنين تاثير بالقوه سالپنژکتومي دوطرفه بر عملکرد تخمدان هم بايد مد نظر باشد. در شماره آينده در مورد ديگر جنبه هاي اين موضوع بحث خواهد شد.
نینیبان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «کودکیاری» و «سلامت جنسی» در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست