چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
بازیگرانی که پیش فعال بودهاند، از ارسلان قاسمی تا نفیسه روشن
شهرزاد: شیطنت در کودکی گاهی به مرحلهای میرسد که دیگر میشود نام "بیشفعالی" را برای آن انتخاب کرد. پای حرف و صحبت هر کسی که بنشینید، از شیطنتهای دوران کودکی و کارهای عجیب و غریبی که میکرده، خاطرات زیادی دارد. این روزها خیلیها شیطنتهای دوران کودکی را به "بیشفعال بودن" ربط میدهند. در حالی که تفاوت چشمگیری بین شیطنت کردن و پرانرژی بودن با بیش فعالی وجود دارد.
سراغ چند چهرهای رفتیم که هنوز در بزرگسالی هم گویا آرام و قرار ندارند و یک جا بند نمیشوند.
از آنها درباره دوران کودکیشان و میزان انرژی و شیطنتهایشان پرسیدهایم. جالب اینکه تقریباً این چهرهها که همگی در بزرگسالی هنوز هم پرانرژی و به قول معروف "اکتیو" هستند در کودکیهایشان هم همینقدر انرژی داشتهاند. حالا اینکه میشود کودکی این چهرهها را به بیشفعالی ارتباط داد یا نه خودش حکایتی است. انرژیها، شیطنتها و شلوغکاریهای دوران کودکی این چهرهها را از زبان خودشان بخوانید:
ماهچهره خلیلی: درس خوبم، سلاحی برای شیطنت کردن بود
در بچگی من خیلی بازیگوش بودم، خیلی. البته از شما چه پنهان که هنوز هم همانقدر بازیگوش هستم. من تقریباً هنوز که هنوز است یک جا آرام و قرار ندارم و نمی توانم یک جا بند بشوم. با اینکه در کودکی خیلی شیطنت میکردم، اما همیشه درسخوان بودم. شاگرد اول بودن در تمام دوران تحصیلی خودش باعث میشد که شیطنتهایم کمتر به چشم بیاید. حتی زمان دانشجوییام هم بالاترین نمرهها را میگرفتم.
یادم میآید در دوران مدرسه مدام در حال بازی و شیطنت بودم و همه را سر کار میگذاشتم، اما در تمام این مدت پدر و مادرم را فقط برای تذکر همین شیطنتها و قرار نداشتنها به مدرسه فرامیخواندند. نکته در این بود که نمرههای خوب و معدل بالای من، همیشه سپر دفاعی مادر و پدرم در برابر این بحث انضباطی و شیطنت بود.
درس و مشق، سلاحی برای من بود تا بتوانم راحتتر و با گیر کمتری شیطنت کنم. به من بیشفعال نمیگفتند چون در هر حال هم شیطنتهایم آنقدر خارج از محدوده نبود و هم در جایگاه سن و سالی خودم رفتار میکردم. من هیچ وقت بزرگتر از سنم نبودم. این روزها هم که میبینم کودکانی هستند که حرفهای مربوط به سنین بالاتر از خودشان را میزنند، خوشم نمیآید. خودم در کودکی اینگونه نبودم و دوست ندارم کودکان خودم هم بیش از سنشان باشند. به نظرم بهتر است هرکسی متناسب با سن و سالش مسیر زندگی را طی کند.
ارسلان قاسمی: آقای جوزانی به من میگفت ویژ ویژ!
من در بچگی شیطان نبودم، "شر" بودم! الان نسبت به دوران کودکیام خیلی آرام شدهام ولی در کودکی واقعاً از دیوار راست بالا میرفتم. هیچکس نمیتوانست من و شیطنتهایم را کنترل کند، جز خواب!
یادم میآید که وقتی در کودکی برای اولین بار سر کار رفتم، خیلی شیطنت میکردم. همه را کلافه کرده بودم، اما خوشبختانه در عین شیطنتی که داشتم، مودب بودم. آقای "جوزانی" سر صحنه من را "ویژ ویژ" صدا میکرد چون مثل کش شلوار بودم و مدام درمیرفتم. آنقدر شیطنت میکردم و قابل کنترل نبودم که به من لقب "اسپیدی گنزالس" داده بودند همان موش کارتونی سریعالسیر که عاشق غذاهای تند بود.
من در شیطنتهایم ، مرغ و خروس و اردک و... را هم دخیل میکردم. یادم است که همان موقع هم خیلیها میگفتند که ارسلان بیشفعال است. به هر حال هرچه بزرگتر شدم، آرامتر هم شدم، اما هنوز هم از یادآوری شیطنتهای کودکیام خندهام میگیرد و باورم نمیشود که این همه انرژی را از کجا میآوردم!
نفیسه روشن: عین پسرها بودم
همه نزدیکان ، آشنایان و دوستان من میدانند که من خیلی بازیگوشم. جالب است که این میزان شیطنت من یکهزارم شیطنتهایم در کودکی است. من واقعاً از دیوار راست بالا میرفتم و خیلیها میگفتند اصلا به اندازه من بازیگوش ندیدهاند. میزان شیطنت و پرانرژی بودن من بهقدری بود که همه به من میگفتند "تو عین پسرها هستی." راست هم میگفتند. تمام شیطنتهایم هم عین شیطنتهای پسرانه بود. شاید باورتان نشود، اما حتی اسباببازیهای من هم پسرانه بود!
من در کودکی یک ویژگی دیگر هم داشتم و آن هم حیوانآزاری بود! زیاد سر به سر حیوانها میگذاشتم؛ مثلاً با تيروكمان، گنجشك شكار میكردم. هميشه مادرم برای من جوجه میخريد و من هم دور گردنشان نخ میبستم و آنها را به گردش میبردم! عاشق قيچی كردن سبيل گربه بودم چون یک بار یکی از جوجههايم را یک گربه خورده بود.
من بیش از حد بازیگوش بودم. شاید واقعاً بشود در مورد من و دوران کودکیام واژه "بیشفعالی" را به کار برد چون من آنقدر انرژی داشتم که هیچجوری تمام نمیشد و مدام در حال حرکت و بازی، دویدن و شیطنت بودم. من پا به پای برادرها و بچههای همسايهمان شيطنت میكردم. بهجرات میتوانم بگويم که دوران بچگي عجيب و غریبی داشتم.
عاشق دوچرخهسواری بودم و با ماشين يا هواپيما بازي میكردم. از آن دسته دخترهایی نبودم كه با عروسک و اسباببازیهای دخترانه بازی كنم حتی الان هم هيچ اسباببازی از دوران كودكیام ندارم، اما از دوران دانشگاه خريدن شخصيتهای عروسكی والتديسنی مثل ميكیموس را شروع كردم. كارتونهای مورد علاقه من "سرندیپيتی" و "رابينسون كروزوئه" بود و به علت علاقه زياد به كارتون رابينسون اگر فرصت پيدا كنم، به كيش سفر میكنم تا دريا و جزيره من را ياد دوران كودكی و تماشای آن كارتون بیندازد.
به تماشای كارتون و انيميشن خيلی علاقه دارم. شايد بيشتر از فيلم انيميشن ببينم. يكي از بزرگترين آرزوهای كودكانه من "خلبان شدن" بود و هميشه از تماشای هواپيمای مسافربری لذت میبردم چون پدرم مهندس پرواز بود، من و برادرهايم از كودکی با هواپيما و ماكتهای آن آشنا بوديم، اما متأسفانه من نتوانستم خلبان شوم.
حالا هنوز هم این انرژیها را دارم. يكی از تفريحات مورد علاقه من رانندگی است چون رانندگی را خيلی دوست دارم و به نظرم راننده خوبی هستم. وقتهای خالیام را به كارتينگ (پيست اتومبيلرانی) میروم و سوار ماشينهای CRG میشوم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست