شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

زميني كردن مفاهيم آسماني برای کودک، از هاله استفاده کنیم


فارس: محمدعلي بني‌اسدي گفت: با چهره‌نگاري ائمه اطهار (ع) موافق نيستم و معتقدم زميني كردن مفاهيم آسماني كمكي به معماري شخصيت ديني و معنوي كودك نمي‌كند و بهتر است در اين زمينه از تكنيك «هاله» سود جست.

 عصر شنبه 19 ارديبهشت، نشست تصويرگري چهره معصومين (ع) براي كودكان و نوجوانان با حضور سيدعلي محمد رفيعي و محمدعلي بني اسدي در محل سراي اهل قلم كودك و نوجوان بيست و دومين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران برگزار شد.
بني اسدي در اين نشست با طرح اين پرسش كه چه ضرورتي وجود دارد كه تمام مسائل و مفاهيم كلان و متعالي را چندان كوچك كنيم كه براي كودكان نيز قابل فهم باشد، عنوان كرد: بايد اعتراف كنم كه من هرگز اين ضرورت را درك نكرده‌ام و گمان مي‌كنم ما در پاره‌اي از اوقات دچار كجروي يا بدسليقگي شده‌ايم.
وي با تأكيد بر اينكه حوزه نوشتار با تصوير تفاوت‌هاي ماهوي دارد، يادآور شد: گاهي ما كتابي را مي‌خوانيم و برداشتي از آن داريم كه اگر فيلم همان كتاب را ببينيم با آن در تعارض قرار مي‌گيرد و تصورات ما را درهم مي‌ريزد.
بني‌اسدي ادامه داد: بايد توجه داشته باشيم كه ما در كشوري زندگي مي‌كنيم كه بزرگان و ائمه دين آن انسان‌هايي فراواقعي هستند و دريافت و تصوري كه از آنها وجود دارد، چندان متعالي و قدسي است كه نبايد اجازه داد با كجروي يا تندروي عده‌اي آن درك و تصوير مخدوش شود.
وي با بيان اينكه براي القا و آموزش مباني ديني به كودكان ضرورتي ندارد كه از شيوه بيان مستقيم بهره بجوييم، اضافه كرد: خاطرم هست، زماني كه كودك بودم، تمثالي از حضرت رسول (ص) خريده بودم و داشتم به طرف خانه مي‌رفتم كه كسي از من پرسيد، چه خريده‌اي و من در جواب او گفتم: عكس خدا را خريده‌ام!
اين تصويرگر كتاب‌هاي كودكان و نوجوانان افزود: حقيقت اين است كه كودك همه‌جا تصور رشد يافته و ادراك صحيحي از شخصيت بزرگان دين ندارد و گاهي تصويرگري سيماي معصومين (ع) به جاي باروركردن شخصيت مذهبي او نتيجه عكس مي‌دهد.
وي با اشاره به كتاب «خورشيدي بر خاك» نوشته مژگان كلهر تصريح كرد: من به دليل آنكه اين كتاب به طور مستقيم به داستان معصومين (ع) نپرداخته است، قصه‌هايش را دوست دارم و گمان مي‌كنم شيوه طرح غيرمستقيم اثربخش‌تر و مفيدتر است.
وي ادامه داد:
بني اسدي با اشاره به ثبت چهره حضرت رسول (ص) در يكي از مينياتورهاي قديمي ايراني خاطرنشان كرد: مدت‌ها بود كه براي چهره‌پردازي پيامبر اسلام (ص) دچار مشكل بودم و نمي‌دانستم كه آيا مجاز به اين كار هستم يا نه تا اينكه به آن مينياتور برخوردم، اما وقتي به يكي از دوستان اين مسئله را ابراز كردم خيلي محترمانه به من گفت كه اين به تو ربطي ندارد.
وي افزود: در واقع آن دوست مي‌خواست به من بگويد كه اگر آن هنرمند مينياتوريست چهره حضرت رسول (ص) را ترسيم كرده، اجازه‌اش را از خود آن بزرگوار گرفته است؛ در صورتي كه تو هنوز چنين اجازه‌اي نداري.
بني‌اسدي با بيان اينكه من براي چهره پردازي شخصيت‌هاي قدسي قايل به تزكيه نفس تصويرگر هستم، عنوان كرد: هر تصويرگري به صرف آنكه در اين عرصه كار كرده و تبحر دارد، نمي‌تواند دست به تصويرگري سيماي ائمه (ع) بزند چون اين كار بيش از هر چيز خلوص نيت و رياضت نفس مي‌خواهد.
وي با اشاره به تابلوي حضرت مريم ميكل آنژ يادآور شد: چهره حضرت مريم (س) در اين تابلو، زميني تصوير شده است و اگر تصويرگران مسلمان ايراني بخواهند متأثر از آن تابلو، سيماي بزرگان دين ما را تصوير كنند، نمي‌توانند وارد اتمسفر ديني شوند و مفهومي معنوي را القا كنند.
اين تصويرگر ادامه داد: اساسا چهره‌هايي كه هنرمندان دوران پيش از رنسانس از حضرت مريم (س) ترسيم كرده‌اند در قياس با تابلوهاي هنرمنداني كه بعد از دوره رنسانس به تصويرگري سيماي آن شخصيت بزرگ پرداخته‌اند، بسيار ديني‌تر هستند.
بني‌اسدي در پاسخ به اين انتقاد كه چهره‌پردازي ائمه مي‌تواند در انتقال مفاهيم ديني موثر واقع شود، گفت: من در كتابي چهره حافظ را كار كرده‌ام، اما بعدها هر وقت به آن چهره‌پردازي فكر مي‌كنم به فكر فرو مي‌روم كه آيا آن مي‌تواند همان حافظ لسان الغيب ما ايراني‌ها باشد؟
وي ادامه داد: وقتي تصويرگري سيماي كسي همچون حافظ كه چهره بسيار زميني‌تري از ائمه (ع) دارد و مختصات زندگي و شخصيتش تا حدود زيادي در اشعارش پيداست با چنين اشكالاتي مواجه است، نمي‌توان به همين راحتي و بي‌هيچ دغدغه و دلواپسي سراغ چهره‌نگاري معصومين رفت.
وي در پايان با انتقاد از شمايل‌هاي موجود از حضرت ابوالفضل (ع) و ديگر بزرگان ديني تصريح كرد: به اعتقاد من، هيچ يك از اين تمثال‌ها و شمايل‌ها ما را به خلوص نمي‌رساند و تمثالي كه از حضرت ابوالفضل (ع) وجود دارد هم همان چهره دگرگون شده ناپلئون بناپارت روي اسب است.