پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

به احترام دست‌های خالی


به احترام دست‌های خالی

برای آنهایی که باید به احترامشان برخاست

مردها و زن‌هایی که قراردادهای کار آنها را با اسم کارگر می‌شناسند؛ برای آنهایی که حقوقشان همیشه حداقل درآمد ممکن است و همیشه هم یک چیزی را از سر و ته آن می‌زنند؛ برای آن‌ها که همه ازشان طلبکار هستند؛ از همسر و بچه و خانواده گرفته تا کارفرما و بیمه و مغازه دار...امروز بهانه است بهانه‌ای که بشود با آن از ته دل به همه کارگرها گفت: روزتان مبارک؛ خسته نباشید.

باید برای آنها نوشت؛ برای این کارگرهای دوست داشتنی همیشه خسته که نمی دانم اصلا این نوشته را خواهند خواند یا نه؛ برای همان‌هایی که دوست دارم بدانند من هم در خانه‌ای مثل خانه آنها بزرگ شده‌ام، پای همان سفره‌هایی که روی زمین پهن می‌شوند؛ همان سفره‌هایی که این روزها روزبروز خالی‌تر می‌شود.

امروز روز آن‌هایی است که به اعتراف اقتصاددان‌ها و سیاست‌مدارها بار توسعه و شکوفایی یک کشور روی دوش نحیف آنها جابجا می‌شود؛ آنهایی که هر چند ضعیف‌ترین قشر جامعه هستند؛ اما بیشترین سختی‌ها را متحمل می‌شوند تا کشور به آبادانی برسد و محتاج نباشد؛ امروز را باید به آنها تبریک گفت و به‌جای برخی آقایان از آن‌ها معذرت خواست؛ باید از آنها معذرت خواست که هر روز قیمت‌ چیزهایی که برای زندگی روزمره لازم داشتند اضافه شد، اما حقوقشان رشد نکرد؛ باید از آنها معذرت خواست که از صبح زود تا دیر وقت شب کار کردند و هر قدر بیشتر کار کردند، قدرت خریدشان کمتر شد.

باید این روز را به آنها تبریک گفت؛ به کارگرهایی که زیاد کار می‌کنند اما چیز زیادی نمی‌خواهند؛ آنها نهایت خواسته‌شان، داشتن توان اداره یک زندگی آبرومند است؛ آنها فقط دلشان جامعه‌ای عادلانه و اقتصادی با ثبات می‌خواهد که در آن آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشارهایی که تحمل می‌کنند.

امروز باید به احترام دست‌های خالی اما با شرف آنها تمام قد بلند شد و ادای احترام کرد؛ برای دست‌هایی که سختی می‌کشند اما به سفره‌ حرام دراز نمی‌شوند؛ دست‌هایی که زیر بار دستگاه‌های سرد فولادی پینه می‌بندند اما جلوی هیچ‌کس دراز نمی‌شوند؛ دست‌هایی که سخت و خشک می‌شوند ولی مهربانی و دستگیری از ضعیفان را فراموش نمی‌کنند؛ دست‌هایی که باید آنها را ستایش کرد و گفت: دست مریزاد به این همه غیرت و شرافتتان

کارگرهایی که نباید دست‌های خالیشان را فراموش کرد؛ کارگرهایی که باید قداست دست‌های خالی آنان را یک بار دیگر به برخی آقایان یادآوری کرد؛ آقایانی که باید یادشان آورد پیامبر رحمت و مهربانی بر همین دست‌ها بوسه زد و گفت این دست‌ها در آتش جهنم نمی‌سوزند...

مهدی جلیلی