پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اگر من این فیلم را ساخته بودم


اگر من این فیلم را ساخته بودم

نگاهی به فیلم «سلام بر فرشتگان» ساخته فرزاد اژدری

۱- سینمای کودک و نوجوان، همواره با دو مشکل بزرگ مواجه بوده است: یکی پیش پا افتادگی موضوعات و دیگری که مهم تر و فراگیرتر از آن است گفتن حرفهایی برای بزرگ ترها اما به بهانه بچه ها! بگذاریم از مشکل سومی که در این سالها کلا رویکرد به ساخت فیلم برای کودکان و نوجوانان حتی با وجود همین دو مشکل هم به تدریج کاهش داشته است. به یاد بیاوریم سینماهایی مثل کانون و بولوار را که تا چند سال پیش صرفا فیلمهایی برای این گروه سنی را به نمایش می گذاشتند، اما الان یا تعطیل شده اند و یا فیلمهایی برای بزرگ ترها را اکران می کنند.

۲- از اتفاقات خوب جشنواره امسال، این بود که اولین فیلمی که در آن به نمایش درآمد، سرشار از امید بود! و تصادفا با شعار امسال جشنواره یعنی اخلاق و امید همخوانی زیادی داشت؛ اتفاقی که سال به سال در جشنواره فیلم فجر کمرنگ و کمرنگ تر می شود در حالی که هم ایامی که جشنواره در آن برگزار می شود و هم نامی که بر تارک آن می درخشد، ضرورت آن را ایجاب می کند.

۳- به جز دمیدن روح امید، «سلام بر فرشتگان» یک کار دیگر هم کرده است و آن همراه شدن با ذهن و روح معصومانه کودکان و پاسخ همزبانانه به پرسشها و دغدغه های آنان است.

حال اگر این دغدغه، به بزرگی مرگ آن هم مرگ یکی از عزیزان باشد نشان می دهد که تلاش سازنده آن چقدر مهم یا موفق بوده است.

۴- «سلام بر فرشتگان» همچنین کوشیده است برای نزدیک شدن به دنیای کودکان از زبان شعر و موسیقی استفاده کند. اگر چه در بیان شعر خیلی قوی عمل نکرده، اما موسیقی فیلم خوب از آب درآمده است. بخصوص آنجاها که کلا فیلم «اشکها و لبخندها» الگو قرار گرفته و خانم خلیلی کوشیده است درست مانند «جولی اندورز» بازی کند!

۵- «محبت» نیز از عناصر پررنگی است که در فیلم خیلی بر روی آن تاکید شده است. درس محبت معلم به بچه ها، مهربانی مغازه داران و مشاغل فرشته صفت و از همه مهم تر عشق بیوک آقا (پدربزرگ) به جیران خانوم (مادربزرگ)، گذشته از اینکه به گسترش این عنصر زندگی بخش کمک خوبی کرده است، به نوعی به نقش «خانواده» و اهمیت آن پرداخته است که باز هم این موضوع از کیمیاهای سینمای این سالها کشورمان است.

۶- «سلام بر فرشتگان» علاوه بر نشان دادن اینکه مرگ هم زیبا و دوست داشتنی است و پاسخ دادن به اینکه اگر این آرزوی کودکانه یعنی برچیده شدن بساط مرگ تحقق می یافت چه عوارض و مصیبتهایی به بار می آمد، به عرضه و ترسیم برخی دیگر از مفاهیم از جمله دعا کردن و دعای خالصانه و حتی چگونگی و آداب دعا کردن نیز می پردازد که از این جهت نیز در خور تمجید است.

۷- فیلمی که آقای «فرزاد اژدری» ساخته است، علاوه بر اینکه روی موسیقی (چه موسیقی سنتی از نوع عاشیق ها و چه موسیقی پاپ و مدرن) تلاش زیادی داشته است، در برخی بخشهای دیگر هم خوب عمل کرده است. از جمله در طراحی صحنه و جلوه های ویژه. این موفقیت نشان می دهد که دست اندرکاران این دو بخش نیز با روحیات و دنیای کودکان آشنایی زیادی داشته اند.

۸- فیلم، صحنه های فانتزی زیادی را نیز در خود جای داده است تا تماشاگر کم سن و سال با آن انس بیشتری پیدا کند. از لواشک هلو خواستن مادربزرگ تا پیامک فرستادن روی انگشتر فرشتگان و اصغر نقی زاده که این بار به جای موتور هوندا با موتور گازی رکس از آسمان به زمین می آید!

۹- «سلام بر فرشتگان» فیلم سالم، تا حدود زیادی آموزنده و مفرح است و می تواند کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ ترها را (برای پیدا کردن راههایی برای پاسخگویی به فرزندانشان) با خود همراه کند اما از نیمه های فیلم به بعد ریتم آن کند و کمی خسته کننده می شود که به نظر می رسد کارگردان برای اکران عمومی، باید با کمی تامل، دقایقی از آن را کوتاه کند تا بتواند روی استقبال بیشتر بچه ها از آن حساب کند.

۱۰ - حرف آخر، شاید خیلی ربطی به فیلم نداشته باشد اما بازی «کیمیا حسینی» دختر کوچکی که نقش «شادی» را بازی می کرد با آن موهای بلندش، یادآور «آرمیتا» دختر شهید رضایی نژاد است، اما بیشتر مرا به یاد «علیرضا احمدی روشن» پسر چهار ساله شهید احمدی روشن انداخت که تا روزها خبر از پرواز پدر نداشت و من فکر می کنم اگر کارگردان این فیلم بودم، در تقدیمیه آغاز فیلم می نوشتم:

تقدیم به علیرضا احمدی روشن پسر چهار ساله ای که امیدوارم حالا دیگر جای بهتری که پدر شهیدش به آنجا سفر کرده است را باور کرده باشد...

تقی دژاکام