سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
چگونه با همسر شکاک رفتار کنیم؟
شک و بیاعتمادی، قاتل ازدواج هستند. زن یا شوهر بدگمان، به زمین و زمان و علیالخصوص همسر خود، با عینک بدبینی نگاه میکند و شدیدا مستعد سوءبرداشت از رفتارهای دیگران است. چنین فردی حتی به عادیترین اتفاقات زندگی روزمره، مثلا خرید رفتن همسرش، شک میکند و دائما در تلاش است که با توهمات بیمارگونهی خود، به همسرش اتهام ناپاکی و خیانت بزند. طرف مقابل معمولا با مشاهدهی این قبیل بیاعتمادیها، احساس آزردگی و توهین میکند و در موارد حاد، تصمیم به طلاق و جدایی میگیرد. در این مطلب، روی سخنمان بهویژه با کسانی است که زندگی مشترک خود را به علت بدگمانیهای بیمورد همسرشان در آستانهی فروپاشی میبینند. در ادامه، با ما همراه باشید تا با ۷ دانستنی لازم درمورد طرز برخورد با همسر شکاک آشنا شوید.
۱. شما عامل بدگمانیهای همسرتان نیستید
قبل از هر چیزی، سعی کنید بپذیرید که شما علت شکاک بودن همسرتان نیستید یا اگر هم ربطی به این قضیه داشته باشید، نقشتان خیلی زیاد نیست. مثلا شاید همسرتان عادت دارد که تماسهای تلفنی یا پیامهای تلگرامیتان را مدام چک کند، اما باید بدانید که شما عامل چنین رفتارهایی نیستید، بلکه بدگمانی همسرتان به علت طرز برداشت متفاوت اوست، به این معنی که نوع نگاهش به وقایع زندگی با نوع نگاه دیگران فرق دارد.
شوهری که آلوده به بدگمانی نیست، در صحبت کردن همسرش با همکاران مرد هیچ مشکل خاصی نمیبیند، اما شوهر بدگمان ممکن است از یک مکالمهی کاری معمولی، به داستانپردازیهای عاشقانه و توهمات بیاساس برسد. بعید است که بتوانید به این قبیل افراد ثابت کنید برداشتشان غلط است و باید نوع نگاهشان را تغییر بدهند، پس چه بهتر که بدگمانیهای همسرتان را شخصی نکنید. در واقع، تمایل افراطی شکاکها به شک کردن، نشاندهندهی احساس ناامنی یا فقدان خویشتنداری است که باعث میشود دیگران را به چشم خطاکار و مقصر ببینند تا بتوانند شک و بیاعتمادی خود را توجیه کنند. درست است که بدگمانی همسرتان، حتی با اینکه شما عاملش نیستید، نهایتا متوجه خودِ شما خواهد بود، اما تا حد امکان بکوشید تا سؤال و جوابهای دائمی همسرتان را به خود نگیرید و آزردهخاطر نشوید.
۲. حرفهای همسرتان را بشنوید
بهجای اینکه گوشتان را بر گلایههای همسرتان ببندید یا بیهوده بگومگو کنید، صبور باشید و وقتی همسرتان از چیزی گِله میکند و حسادتش شعلهور میشود، حرفش را بشنوید. بگذارید طرف مقابل بداند که میتواند احساساتش را نزد شما بازگو کند. ترسها و نگرانیهایش را بشنوید و سعی کنید بفهمید که این احساسات منفی از کجا آب میخورند. وقتی همسرتان ببیند که درکش میکنید و میتواند مشکلاتش را دوستانه با شما مطرح کند، ترغیب خواهد شد که احساسات منفی و دلهرههای بیموردش را کنار بگذارد.
۳. حالت تدافعی به خود نگیرید
وقتی همسرتان برای چندمینبار از شما میپرسد که مثلا پای تلفن با چه کسی حرف میزدید و چه میگفتید، هر لحظه ممکن است کاسهی صبرتان لبریز شود، اما سعی کنید بهجای اینکه حالت تدافعی به خود بگیرید، با آرامش و خونسردی برخورد کنید. اگر با عصبانیت وسط حرف همسرتان بپرید یا بداخلاقی کنید و واکنشهای تندی از خودتان نشان بدهید، فقط اوضاع را وخیمتر میکنید و بدگمانیهای همسرتان را تشدید میکنید. در عوض، به احساس حسادت همسرتان اهمیت بدهید. جملاتی مانند «واااااای! خواهشا دوباره شروع نکن …» یا «واقعا حالت خرابه که اینجوری فکر میکنی …» فقط به سوءبرداشت طرف مقابل دامن میزنند و هیچ گِرهای از مشکلتان باز نمیکنند. بهجای این جملات تحریککننده، بگذارید همسرتان حرفش را بزند و فرصتِ شنیدهشدن داشته باشد. وقتی همهی حرفهای همسرتان را شنیدید، آنوقت میتوانید موضع خودتان را بیان کنید.
۴. مراقب رفتار و کردارتان باشید
شاید گاهی بدون اینکه حواستان باشد، طوری رفتار میکنید که بهانه دست همسرتان میدهید. مثلا کسی که شبها دیروقت با تلفن صحبت میکند یا بیخبر از شهر خارج میشود، شاید علت بدگمانیهای همسرش فقط همین رفتارهای نامتعارف خودش باشد. ممکن است پیش خودتان فکر کنید که چنین رفتارهایی بهانهی موجهی برای بدگمانی نیستند، اما این احتمال را نیز در نظر بگیرید که شاید طرف مقابل به چنین رفتارهایی بهعنوان نشانههای پنهانکاری نگاه میکند. برای اینکه چنین شک و شُبهههایی بهوجود نیایند، باید سعی کنید با صحبت کردن دربارهی دلیل رفتارهایتان، شکافهای ارتباطیتان را پُر و اعتماد همسرتان را جلب کنید.
۵. روحیهی خود را نبازید
پذیرش اینکه هر روز مجبورید با بدگمانیهای همسرتان روبهرو شوید، کار آسانی نیست، اما اجازه ندهید که این بدگمانیهای بیمورد، روزتان را خراب کنند یا حالوحوصلهتان را بههم بریزند. یادتان باشد که شما فقط میتوانید احساسات خودتان را کنترل کنید و افسار احساسات دیگران در اختیار شما نیست. پس قدرتی را که میتوانید روی احساسات خودتان اِعمال کنید، نادیده نگیرید. فراموش نکنید که شما مسئول احساسات خودتان هستید و همسرتان نمیتواند بدون اینکه خودتان بخواهید، ناراحتتان کند یا باعث شود که حسوحال ناخوشایندی پیدا کنید.
۶. در دسترستر باشید
در صورتی که بدگمانیهای همسرتان ناشی از بیماریهای روانی حاد نباشد، میتوانید با در دسترستر بودن از شدت نگرانیهایش کم کنید. مثلا وقتی با شما تماس میگیرد، تلفن را جواب بدهید و تماسش را تا حد امکان بیپاسخ نگذارید. یا مثلا اگر قرار است اضافهکاری داشته باشید و بیشتر از زمان معمول در محل کار بمانید، بهتر است به همسرتان اطلاع بدهید تا بداند دیرتر به منزل برمیگردید. به عبارتی، سعی کنید درمورد برنامهی روزانهی خود شفاف باشید.
شاید پیش خودتان فکر کنید که با چنین رفتاری مجبورید مدام همه چیز را توضیح بدهید، اما اینطور نیست. وقتی همسرتان بداند کِی و کجا میتواند به شما دسترسی داشته باشد، اطمینان خاطر بیشتری در عشق احساس خواهد کرد و کمتر شکاک میشود. به همسرتان یادآوری کنید که عاشقانه دوستش دارید، همیشه کنارش خواهید بود و از هیچ تلاشی برای حل مشکلات زندگی مشترک تان فروگذار نمیکنید.
۷. درددل کنید
اگر تمامی این راهکارها را امتحان کردید و در میزان بدگمانی همسرتان هیچ تغییری حاصل نشد، شاید لازم باشد که از راهکارهای مستقیمتری کمک بگیرید. در یک وقت مناسب، همسرتان را به گفتوگو دعوت کنید و برایش توضیح بدهید که چقدر از سؤالوجوابهای دائمیِ او احساس ناراحتی و اندوه میکنید. اجازه بدهید همسرتان بداند که بدگمانیهایش دیگر باعث نمیشوند که برای جلب رضایت او و رفع سوءظنها تلاش کنید، بلکه با این کار از ادامهی تلاش دلسردتان میکند و بهانه دستتان میدهد که نسبت به حریم خصوصی خود، حالت تدافعی پیدا کنید. همچنین به همسرتان یادآور شوید که اگر اوضاع به همین ترتیب ادامه پیدا کند، ممکن است به علت ناامیدیِ زیاد قادر به ادامهی این رابطه نباشید.
در پایان، مجددا به همسرتان اطمینان بدهید که عاشقش هستید و حاضرید روی بهبود جنبههایی از رفتارتان که باعث تحریک آشفتگی او میشوند، کار کنید. چنانچه صحبتِ رودررو برایتان سخت است، میتوانید برای همسرتان نامه بنویسید. در نامه نیز ضمن اشاره به وضعیت روحی خود، به همسرتان اطمینان بدهید که عاشقانه دوستش دارید و حمایتش میکنید.
چنانچه باز هم نتیجهای نگرفتید، تنها راهکاری که برای حفظ زندگی مشترکتان باقی میماند، مراجعه به یک مشاور یا درمانگر است. چنین فردی میتواند علت بدگمانی افراطی همسرتان را تشخیص بدهد و راهکارهایی را در اختیارتان بگذارد که بدانید چگونه باید با این بدگمانیها برخورد کنید. گاهی علت حسادت بیش از حد فقط احساس ناامنی نیست، بلکه شاید مربوط به اختلالات شخصیتی باشد که در این مورد باید حتما از یک متخصص کمک بگیرید، چرا که خودتان و همسرتان به تنهایی قادر به حل این مشکل نخواهید بود.
برگرفته از: futurescopes.com
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس محمدجواد ظریف انتخابات رئیس جمهور
تهران هواشناسی سازمان هواشناسی قتل قوه قضاییه شهرداری تهران سیاست اربعین تب دنگی پلیس پشه آئدس وزارت بهداشت
واردات خودرو خودرو حقوق بازنشستگان قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو سایپا قیمت طلا برق مالیات بازنشستگان
سعید راد سینما بازیگر سینمای ایران فضای مجازی دفاع مقدس تلویزیون عاشورا مهاجرت کربلا محرم تئاتر
دانشگاه فناوری شرکت دانش بنیان حوزه علمیه دانشگاه تهران سازمان امور دانشجویان
رژیم صهیونیستی جو بایدن غزه کامالا هریس دونالد ترامپ اسرائیل یمن آمریکا فلسطین روسیه ترامپ چین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر المپیک 2024 پاریس سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه استقلال المپیک
همستر کامبت فیلترینگ بیماری سامسونگ گوگل ایلان ماسک سرعت اینترنت آیفون مایکروسافت تلفن همراه تلگرام
رژیم غذایی فشار خون دیابت سرطان ویتامین بارداری افسردگی استرس سازمان نظام پزشکی