چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
معیار سنجش مدعیان راه امام ره
واقعه غدیرخم یکی از مهمترین و مستندترین صحنه های تاریخ اسلام است که دو ماه بعد از آن به فراموشی سپرده شد و حتی کسانی که خود را سینه چاک رسول الله می دانستند و در متن واقعه بودند، راهی دیگر برگزیدند. «در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پا خیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد. پس از ارزیابی درست صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند.» (۱) مردمان امروز وقتی به آن حادثه نگاه می کنند و آن انحراف را می بینند، هیچ پاسخ اقناع کننده ای برای خود نمی یابند که بعد از سفارش پیامبر رحمت در غدیرخم، امیرالمؤمنین آنقدر تنها باشد که "در محیط خفقان زا و تاریکی" صبر پیشه سازد. در جای جای نهج البلاغه، نفرین امیرالمؤمنین به پیروانش گواه این است که چرب و شیرین دنیا و گرایش به رفاه، بعد از سالها مبارزه باعث شده بود که پرداخت هزینه برای استمرار عدالت و ولایت خوشایند سیف السلام های دیروز نباشد.
اما در انقلاب اسلامی وضع اینگونه نبود، علیرغم اینکه بنیان گذار انقلاب اسلامی از جهت حقوقی وظیفه ای برای تعیین جانشین خود نداشت و مکانیزم انتخاب رهبری در مرجع و نهادی دیگر رقم می خورد، اما اشاره های او در مجلس خبرگان دنبال گردید و کسی که «در بین دوستان چون خورشید می درخشید» به مسند ولایت رسید و بیعت عمومی نیز همراه آن شد. از آنچه اتفاق افتاد می توان به خوبی دریافت که چرا امام راحل فرمودند: «ملت ما بهتر از ملت رسول الله و امیرالمؤمنین است». اما در حوزه خواص و نخبگان چه اتفاقی افتاد؟ از فردای ارتحال آن یگانه دوران، معلوم گردید که یاران امام در سه دسته جای گرفتند که البته از نظر کمی و کیفی هم وزن نبودند؛
▪ دسته اول: کسانی بودند که به فردای بعد از امام اندیشه نکرده بودند و جهت استمرار انقلاب اسلامی، بدون حضور امام آمادگی لازم را نداشتند و "شخص" امام برای آنان موضوعیت داشت، نه اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی. این دسته نتوانستند در فردای امام، قرائت ولی فقیه از راه و اندیشه امام را بپذیرند و با زخم زبان و دوگانگی در دل و زبان طی مسیر نمودند.
▪ دسته دوم: کسانی بودند که از اساس، مبانی امام در حکومت اسلامی مانند اصل ولایت فقیه را قبول نداشتند و به حرمت و عظمت امام، نگاه خود را کتمان کرده بودند. اما بعد از عروج امام بی اعتقادی خود را علناً اعلام کردند و در نقطه رهایی نظام اسلامی باقی ماندند.
▪ دسته سوم: کسانی بودند که برای آنان مصداق ولایت فقیه، فرع بر اصل ولایت فقیه بود و به حکومت جهانی اسلام و مصلحت پابرهنگان و امت اسلامی و استکبارستیزی همچنان پایبند بودند و هر کس در سنگر ولایت فقیه قرار می گرفت، با او بیعت می کردند و همچنان در این عرصه فعال و پرتنش به پیش می روند.
▪ دسته چهامی نیز هست؛ رویش های بعد از امام که در استمرار نسلهای انقلاب، جای "ریزش ها" را پر نمودند و علیرغم اینکه امام را از نزدیک درک نکرده بودند، اما نفس و اندیشه او را در جانشینش یافتند و همچون صحابی امیرالمؤمنین (ع) که پیامبر را ندیده بودند (مالک، ابن عباس، حجرابن عدی، محمدابن ابوبکر) همچون سربازی فداکار و دیده بانی آماده اند تا به فرمان جانشین امام، خطوط استکبار را بهم بریزند.
اما جوانان نسل سومی که با دو جریان سیاسی عمده کشور، شخصیت ها و افراد مختلف مدعی خط امام ارتباط دارند، چگونه می توانند دسته های ذکر شده در بالا را از هم تشخیص و خط اصیل امام را از لابه لای خط مدعیان دروغین تشخیص دهند؟ بدون شک معیار و شاقول اندازه گیری میزان پایبندی به انقلاب و آرمانهای آن، راه ترسیم شده توسط امام خواهد بود. لذا برای مطالعه و قضاوت درباره مدعیان راه امام، ناچار باید به تطبیق معیارهای ذیل با جریانات بپردازیم.
۱) نگاه به حکومت دینی:
آیا مدعیان خط امام به مردم سالاری دینی معتقدند یا به دموکراسی و در قبال "دینی" آن سکوت کرده اند. باید دید کسانی که از همه ابعاد فکری و سیاسی امام به جمله «میزان رأی ملت است» اکتفا کرده اند، نسبت به این جمله امام که «اصولاً آن چه باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم. اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنها حرفی می زنند که برخلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید ولو اینکه تمام بر شما بشورند.» (۲) آیا کسانی که مدعی مدل حکومتی "دموکراسی خواهی، مشروطه خواهی، جمهوری خواهی" هستند و حاکمیت دوگانه را ترویج و تبلیغ می کنند، می توانند همزمان مدعی راه امام نیز باشند؟
۲) ولایت فقیه:
تلقی از ولایت فقیه یکی از مسایل اختلافی در حوزه نظری است. اما نگاه امام به ولایت فقیه، فصل خطاب قضاوت کنندگان نسبت به جریانات داخل نظام است؛ «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است»، «ولایت فقیه چیزی نیست که آن را خبرگان درست کرده باشند (الهی نه انتخابی)» و «اگر ولی فقیه حکم رییس جمهور را تفویض نکند، این حکومتش حکومت طاغوت است». باید نگاه جریانات را با جملات تطبیق داد و در رد و تأیید آن اقدام نمود.
۳) قانون اساسی:
اگر چه قانون اساسی ما می تواند دارای ایراداتی باشد، اما خدشه به کلیت آن و اصلی که امام "مترقی ترین اصل قانون اساسی" می داند، توسط مدعیان خط امام صورت نگرفت و نمی گیرد؟ کسانی که به دنبال کم رنگ کردن اصول مربوط به اسلامیت نظام به نفع جمهوریت (به زعم خود) هستند، می توانند مدعی یکپارچه بودن دین و سیاست در اسلام و نظام جمهوری اسلامی باشند؟
۴) استقلال طلبی (نه شرقی و نه غربی):
کسانی که در مقابل هیمنه غرب واداده اند، می تواند مدعی خط امام باشند که می فرمود «اگر خمینی یکه و تنها هم بماند در کنار بسیجیان جهان اسلام این پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها به راه خود ادامه خواهد داد»؟ (۳) آیا آنان که کنفرانس های "سیرا"، "قبرس" و "برلین" را برگزار کردند، می توانند مدعی استکبارستیزی امام باشند که می فرمود «ما در صدد خشکانیدن ریشه های فاسد سرمایه داری صهیونیزم و کمونیزم در جهان هستیم.»؟ (۴)
۵) اعتقاد به اقتصاد ملی
مدعیان خط امام باید تمامی همت خود را برای قطع کردن رگه های وابستگی به کار گیرند و در اداره جامعه اسلامی، اسلام را در همه ابعاد پاسخگوی مسایل بدانند. چنین افرادی نمی توانند برای حل مسایل اقتصادی کشور، مدلهای وارداتی - لیبرالیستی را به اجرا درآورند و به نگرانی امام دامن بزنند که می فرمود: «من خوف از آن دارم که این جمهوری اسلامی فقط اسمش اسلامی باشد و محتوایش چیز دیگری شود.»
۶) پایبندی به هویت ملی و دینی
"انحلال فرهنگی"، "غارت فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "مظلومیت فرهنگ در کشور ما" واژه هایی هستند که جانشین امام برای توصیف وضع موجود فرهنگی کشور به کار گرفته اند. آیا مدعیان حفظ خط امام، معتقد به غیرت دینی و حفظ هویت فرهنگی دینی و ملی هستند یا به "پلورالیسم فرهنگی" معتقد و در سایه شعار "تساهل و تسامح" در صدد آلوده کردن جامعه اسلامی به فرهنگ برهنه و مبتذل غرب هستند. دولت مردان سالهای گذشته چقدر برای مقابله با فرهنگ اجنبی تلاش نموده اند و برای مظلومیت زدایی از چهره فرهنگ چه درصدی از بودجه سالانه کشور را تخصیص داده اند؟ و صدها چرای دیگر. راه امام با قرائت ولی حّی ادامه می یابد، بروز بی مهری ها در قالب و سایه آویزان شدن به "شخص" امام و به انحصار درآوردن تفسیر اندیشه های امام توسط کسانی که اثبات نمودند بین محتوا و شکل جمهوری اسلامی تفاوت قائل هستند، امری نخ نماست؛ که فهم ملت ما در چهار انتخابات اخیر نسبت به آن به اثبات رسیده است. آنان که می توانند با قافله انقلاب حرکت کنند، در راه امام هستند و آنانی که از تحولات جا مانده اند، باید بپذیرند که این راه امام نیست، راه امام توفنده است و آنها در سکون و تحجر خودساخته گرفتار آمده اند.
عبدا... گنجی / عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی
پی نوشت:
۱- نهجالبلاغه خطبه ۳ ترجمه مرحوم دشتی
۲- صحیفه نور، جلد ۱۳، ص۵۳
۳- صحیفه نور، جلد ۲۱
۴- همان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست