یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شمه ای از اخلاق,صفات و كرامات امام پنجم


شمه ای از اخلاق,صفات و كرامات امام پنجم

ابن طلحه می گوید وی امام باقر علیه السلام شكافنده و جامع علوم و برافرازنده بیرق علم و پرچمدار دانش است از پستان علم و دانش شیر خورده و مروارید علم را زینت بخشیده و در كنار هم چیده است او قلبی پاك و رفتاری پاكیزه و روحی توانا و اخلاقی والا داشت, تمام اوقات زندگی خود را در طاعت خدا گذراند و در مقام تقوا استوار و ثابت قدم بود و مقامات بلند قرب الهی ۱ و پاكیزگی روح در او آشكار بود

ابن طلحه می گوید: وی - امام باقر علیه السلام - شكافنده و جامع علوم و برافرازنده بیرق علم و پرچمدار دانش است؛ از پستان علم و دانش شیر خورده و مروارید علم را زینت بخشیده و در كنار هم چیده است؛ او قلبی پاك و رفتاری پاكیزه و روحی توانا و اخلاقی والا داشت، تمام اوقات زندگی خود را در طاعت خدا گذراند و در مقام تقوا استوار و ثابت قدم بود و مقامات بلند قرب الهی (۱) و پاكیزگی روح در او آشكار بود. بنابراین فضایل به استقبال او می آمدند و خوبی‌ها به او مفتخر بودند.

ابن طلحه میگوید: او سه لقب داشت: باقرالعلم، شاكر و هادی. مشهورتر از همه، باقر بود كه به جهت وسعت علمی اش بدان لقب شهرت یافت.

اما صفات نیكوی او بسیار است، از جمله :

●زیارت کعبه

افلح، غلام امام باقر علیه السلام می‌گوید: به قصد سفر حج در خدمت محمد بن علی علیه السلام حركت كردیم . همین كه به مسجد الحرام وارد شد و چشمش به خانه خدا افتاد با صدای بلند گریست. عرض كردم: پدر و مادرم فدایت باد! مردم به شما نگاه می كنند، خوب است قدری آرام ‌تر گریه كنید. فرمود: وای بر تو ای افلح! چرا گریه نكنم، شاید خداوند به لطف و رحمت خویش به من نظر كند و من فردای قیامت در پیشگاه او رستگار شوم. افلح میگوید: سپس طواف كرد و آمد در مقام ابراهیم مشغول نماز شد و به ركوع رفت و چون سر از سجده برداشت دیدم جای سجده‌اش از زیادی اشك چشمانش تر شده است و چنان بود كه هر گاه میخندید، میگفت: خدایا بر من خشم نگیر.(۲)

عبدالله بن عطا می گوید: هیچ وقت ندیدم دانشمندان نزد كسی این قدر از نظر علمی كوچك باشند كه در نزد امام باقر علیه السلام بودند، حَكم را همچون شاگردی در نزد آن حضرت دیدم .(۳)

فرزندش جعفر بن محمد از آن حضرت نقل كرده، میگوید: "پدرم در دل شب به هنگام لابه و زاری، میگفت: خدایا تو به من امر كردی، فرمانت را نبردم و مرا نهی كردی، خودداری نكردم، اینك من همان بنده تو هستم كه در برابرت ایستاده‌ام و هیچ بهانه‌ای ندارم." (۵)

فرزندش جعفر بن محمد از آن حضرت نقل كرده، میگوید: "پدرم در دل شب به هنگام لابه و زاری، میگفت: خدایا تو به من امر كردی، فرمانت را نبردم و مرا نهی كردی، خودداری نكردم، اینك من همان بنده تو هستم كه در برابرت ایستاده‌ام و هیچ بهانه‌ای ندارم."

●احسان و بخشش امام

سلمی، كنیز امام باقر علیه السلام میگوید: دوستان و برادران دینی امام علیه السلام خدمت آن حضرت كه میرسیدند، تا غذایی گوارا به آنها نمیداد و جامه ای نیكو بر آنها نمیپوشانید و درهمی چند به آنها نمیداد، محضرش را ترك نمیگفتند. عرض میكردم، كمتر احسان بفرمایید. میفرمود: "ای سلمی، خوبی دنیا، جز احسان به برادران و كارهای نیك نمیباشد." از پانصد و ششصد تا هزار دینار مرحمت میكرد و از همنشینی با برادران دینی خسته نمیشد.(۵)

اسود بن كثیر میگوید: خدمت امام باقر علیه السلام از نیازمندی خود و جفای دوستان گله كردم، فرمود:" بد دوستی است آن كس که وقت بینیازی با تو ارتباط داشته باشد ولی به هنگام تنگدستی از تو بُبرد." سپس به غلامش دستور داد، كیسه ای را كه هفتصد درهم داشت، آوردند، فرمود: "اینها را خرج كن، وقتی كه تمام شد به من خبر بده"؛ و فرمود:" مقدار محبت قلبی دوستت را نسبت به خود، با محبت قلبی خود نسبت به او مقایسه كن و بشناس." (۶)

از ابوالزبیر، محمد بن مسلم مكی نقل كرده‌اند كه گفت: ما نزد جابر بن عبدالله بودیم كه علی بن حسین علیهماالسلام وارد شد در حالی كه پسرش ‍ محمد علیه السلام كه هنوز كودك بود، همراه وی بود. علی بن حسین علیهماالسلام به پسرش فرمود: سر عمویت را ببوس. محمد نزدیك جابر رفت و سر او را بوسید. جابر پرسید: این كودك كیست؟ - چشمان جابر نابینا شده بود - امام علیه السلام فرمود: این پسرم، محمد است. جابر با شنیدن نام محمد، او را در آغوش گرفت و گفت: یا محمد! محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام فرستاد. از جابر پرسیدند: ای ابوعبدالله! چگونه پیامبر صلی الله علیه و آله سلام رساند؟ گفت: همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم؛ حسین علیه السلام در دامن او بود و با او بازی می كرد فرمود: جابر! از پسرم حسین، پسری به نام علی به دنیا میآید كه چون روز قیامت شود، منادی ندا كند: باید سرور عابدان قیام كند! پس علی بن حسین علیهماالسلام برخیزد، و از علی بن حسین علیه السلام پسری به دنیا میآید به نام محمد، ای جابر اگر او را ملاقات كردی سلام مرا به او برسان و بدان كه عمر تو پس از دیدن او اندك خواهد بود. پس از آن طولی نكشید كه جابر از دنیا رفت.

و این داستان گرچه یك منقبت است اما بسی بزرگ و برابر شماری از مناقب است. (۷)

فیض کاشانی می گوید:

این حدیث جابر را اشخاص زیادی از عامه و خاصه با عبارات مشابهی نقل كرده‌اند. در ارشاد مفید (۸) از عمر بن دینار و عبدالله بن عبید بن عمیر نیز نقل شده است.

از آن حضرت نقل شده، درباره حدیثی سوال شد كه وی به طور مرسل نقل میكند، نه مسند. فرمود: "هر گاه حدیثی برای شما نقل میكنم، سند من پدرم از قول پدرش و او از جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله، به نقل از جبرئیل و او از خدای تعالی است." (۹)

همواره می گفت: "گرفتاری ما از ناحیه مردم سنگین است، زیرا هر گاه ما ایشان را بخوانیم، اجابت نكنند و اگر آنان را واگذاریم، به وسیله دیگری هدایت نشوند." (۱۰)

بارها می فرمود: "مردم از ناحیه ما كه خاندان رحمت، شجره نبوت، كان حكمت، جایگاه فرشتگان و محل نزول وحی هستیم، مورد كینه و عقوبت قرار نمیگیرند." (۱۱)

امام فرمود:" مقدار محبت قلبی دوستت را نسبت به خود، با محبت قلبی خود نسبت به او مقایسه كن و بشناس."

●کرامات امام

در كتاب " كشف الغمه" (۱۲) به نقل از كتاب " دلائل" حمیری از یزید بن ابی حازم نقل كرده، می گوید:

در خدمت امام باقرعلیه السلام بودم، از كنار منزل هشام بن عبدالملك كه در دست ساختمان بود، گذر كردیم. فرمود: "هان به خدا سوگند، محققا ویران خواهد شد! به خدا قسم كه خاكش را از میان خرابه به جای دیگر خواهند برد! به خدا سوگند كه از زیر آن خاك‌ها " احجار الزّیت" نمودار(۱۳) خواهد شد كه آن جایگاه نفس زكیه است! من از شنیدن این سخنان تعجب كردم، با خود گفتم: این منزل هشام است، چه كسی آن را خراب میكند كه من با گوش خودم از امام باقر، این حرف را شنیدم! میگوید: بعد از این كه هشام از دنیا رفت، دیدم كه ولید دستور داد تا آن سرا را خراب كنند و خاكش را ببرند؛ خاك‌ها را بردند تا احجار نمودار شد و من خود دیدم.

▪از همان شخص با ذكر سند نقل شده كه میگوید: به همراه ابوجعفر علیه السلام بودم، زید بن علی از كنار ما گذشت. امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند كه او در كوفه قیام خواهد كرد؛ به یقین او را میكشند و سرش را از اطراف شهر میگردانند، سپس میآورند و در آن موضع بر سر نی نصب میكنند! - راوی میگوید: - ما از این سخن امام كه فرمود: " بر سر نی نصب میكنند" تعجب كردیم زیرا در مدینه "نی" وجود نداشت، اما پس از شهادت زید بن علی، جهت نصب سر مبارك ایشان با خودشان "نی" آورند.(۱۴)

▪به نقل از ابوبصیر آمده است كه میگوید: امام باقر علیه السلام فرمود: "از جمله وصایای پدرم این كه به من فرمود: وقتی كه من از دنیا رفتم، كسی جز تو عهده‌دار غسل من نشود، زیرا امام را جز امام غسل نمیدهد و بدان كه برادرت عبدالله مردم را به امامت خود دعوت خواهد كرد. او را به حال خود واگذار، زیرا كه عمرش كوتاه است. وقتی كه پدرم درگذشت، همان طوری كه دستور داده بود (پیكر پاكش را) غسل دادم و عبدالله - چنانكه پدرم فرموده بود - ادعای امامت و جانشینی پدرم را كرد و طولی نكشید كه از دنیا رفت و این خود از دلایل امامت آن حضرت بود كه ما را پیشاپیش به چیزی بشارت میداد و همان طور میشد. آری بدین وسیله امام شناخته میشود." (۱۵)

۱- جزری در نهایه خود میگوید: در حدیث امام باقر علیه السلام آمده است: " از زندگی مادی جز لذتی كه تو را به مرگ نزدیك میسازد چیزی عاید نمیشود."

۲- مطالب السؤول، ص ۸۰ .

۳- مطالب السؤول، ص ۸۰ .

۴- همان، ص ۸۱ .

۵- همان .

۶- همان .

۷- همان، ص ۸۱ .

۸- ارشاد مفید، ص ۲۴۹.

۹- همان، ص ۲۵۰.

۱۰- همان، ص ۲۵۰.

۱۱- همان .

۱۲- كشف الغمه، ص ۲۱۷/ كتاب دلائل، تالیف ابی العباس عبدالله بن جعفر بن حسین بن مالك بن جامع حمیری قمی، شیخ قمیها صاحب كتاب معروف " قرب الاسناد" است. نجاشی میگوید: وی در سال دویست و نود و اندی به كوفه آمد و مردم كوفه از او روایاتی شنیدند. ابوغالب زراری در رساله خود آمدن او را به كوفه در سال ۲۹۷ دانسته و سید بن طاووس در كتاب "محاسبهٔ النفس" ص ۷، حدیث عرض اعمال را از كتاب" دلائل" نقل میكند و به پسرش ‍ محمد در" كشف المحجهٔ" ص ۳۵، سفارش میكند كه در كتاب" معجزات و دلائل" از جمله "دلائل" ابن جریر طبری و" دلائل" حمیری دقت كند. میرزا كمال داماد علامه مجلسی در" البیاض الكمالی" میگوید: بر تو باد مطالعه كتاب " دلائل" حمیری! معلوم میشود نسخه ای از آن در نزد وی بوده است. به كتاب " الذریعهٔ الی تصانیف الشیعه" ، ج ۸ ، ص ۲۳۷ مراجعه كنید.

۱۳- نام محلی در مدینه طیبه است .

۱۴- كشف الغمه، ص ۲۱۷.

۱۵- همان .

۱۶- همان.

۱۷- همان.

۱۸- همان.

۱۹- همان.

۲۰- همان.

۲۱- همان، ص ۲۱۸.

۲۲- همان . تمام این احادیث را از دلایل حمیری نقل كرده است .

۲۳- همان . تمام این احادیث را از دلایل حمیری نقل كرده است .

۲۴- همان . تمام این احادیث را از كتاب دلائل حمیری نقل كرده است .

۲۵- همان . تمام این احادیث را از كتاب دلائل حمیری نقل كرده است .

۲۶- همان . این حدیث نیز از دلایل حمیری نقل شده است .

۲۷- خرایج و جرایح ، ص ۱۹۶ چاپ ضمیمه به " اربعین و كفایهٔ الاثر. "

۲۸- همان.

۲۹- خرایج و جرایح ، ص ۱۹۶ چاپ ضمیمه به " اربعین و كفایهٔ الاثر. "

۳۰- همان .

۳۱- همان .

۳۲- همان .

۳۳- فاطر / ۳۲: سپس این كتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم، از میان آنها عده‌ای بر خود ستم كردند، و عده ای میانه رو بودند و عده ای به اذن خدا در نیكی ها از همه پیشی گرفتند.

۳۴- كشف الغمه، ص ۲۱۸.

۳۵- همان .

۳۶- همان .

۳۷- همان؛ و این حدیث را كلینی در كافی ج ۱، ص ۴۶۶ روایت كرده است .

۳۸- همان .

۳۹- ما حامیان واقعی حوض كوثریم، از حوص كوثر دفاع میكنیم و واردین آن خوشبختند. كسی رستگار نمیشود جز به وسیله ما، و كسی كه محبت ما را همراه دارد ناامید نمیشود. پس هر كه ما را شادمان كند از جانب ما به شادمانی رسد، و هر كه باعث ناراحتی ما شود میلادش ناروا بوده است.

۴۰- كشف الغمه، ص ۲۱۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید