دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
اسلام سیاسی از اقتصاد نفتی مهمتر است

دوست دوستداشتنی من، ابوذر کریمی، در یادداشت «ایدئولوژی رانتی» نکاتی را مطرح کرد که مرا وسوسه کرده است نسبت بدانها موضع بگیرم. آنچه در اینجا مینویسم حاصل گفتگویی است که با خود ابوذر داشتهام.
۱) روش
«ایدئولوژی رانتی» آشکارا در چارچوب نظری نوعی مارکسیسم کلاسیک صورتبندی شده است که اساس آن بر تقسیمبندی و جداسازی اکید زیربنا ـ روبنا است؛ و همة مسائل دقیقاً از همینجا آغاز میشود. طبق این چارچوب همة بحرانها، نارساییها، معضلات و مسایل ریشه در یک زیربنای اقتصادی دارد و همة آنچه بهظاهر غیراقتصادی است، دقیقتر که بنگری، ماهیت اقتصادی خود را عیان میسازد. غیر از ماتریالیسم ملموس و انضمامی نیروهای اقتصادی همهچیز حکم یک شبح را دارد، سایهای از یک تن مجسم، ردی از یک نیروی پنهانشده و مخفی. تا آنجا که به روششناسی مربوط میشود، بهنظر من، رویکرد مذکور از پس تبیین بسیاری از مسائل برنمیآید. برای فهم «بحران» اخیر میباید به روششناسی دیگری متوسل شد. در خود مارکسیسم هم، این روششناسی اقتصادگرای کلاسیک، با نقدهای براندازانهای مواجه شد که به تجدیدنظر در مبانی و مقدمات آن منجر گردید- وفادارانهترین رویکردی که با اصلاحات جدی کوشید همچنان اهمیت «اقتصاد» را حفظ کند امّا پای دیگر قلمروهای اجتماعی را نیز، هم در مقام تحلیل و تبیین نظری و هم در قلمرو پیکار سیاسی و عملی، به میان بکشد مارکسیسم ساختارگرای آلتوسر و بهویژه پولانزاس است که از سطحبندی سهگانة امر اقتصادی، امر سیاسی و امر ایدئولوژیک سخن میگوید. به باور آنها هر فرماسیون اجتماعی نتیجة مفصلبندیِ (articulation) تاریخی این سه ساحت است. اینکه در هر فرماسیون اجتماعی کدامیک از این سه حالت «نقش مسلط و برسازنده» پیدا میکند، امری است سراپا حادث و اتّفاقی (contingent). البته نزد مارکسیستهای ساختارگرا، اقتصاد همچنان «تعیینکنندگی در وهلة آخر» را برای خود حفظ میکند. با همة جرح و تعدیلی که مارکسیسم ساختارگرا در مارکسیسم جزماندیش اقتصادگرای کلاسیک ایجاد کرد، باز هم فرادستی اقتصاد کاملاً بارز است. به گمانم میبایست در پی قسمی روششناسی چندسطحی پلورالیستی باشیم که بتواند چندگانگی سطوح و «درهمروی» نیروهای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک را، بیآنکه پیشاپیش به هیچیک از آنها امتیازی ویژه بدهد، تحلیل کند.
۲) ایدئولوژی رانتی، دولت نفتی و اسلام سیاسی
من ترجیح میدهم ایدئولوژی را به زیربنای اقتصادی تقلیل ندهم. ابوذر عزیز به یک زیربنای اقتصادی ثابت (همان «اقتصاد نفتی» که از هنگامة رضاشاه پهلوی تا به امروز دوام آوردهاست) و در ارتباط با آن، به روبنای ایدئولوژیک متغیر (از ناسیونالیسم سکولار تا اسلام سیاسی) باور دارد. امّا آیا بهراستی کارکرد این دو ایدئولوژی یکسان است؟ بیگمان نه. آیا این دو ایدئولوژی، چنانکه ابوذر ادعا میکند، صرفاً تزئینی و فرمالیستی است؟ بههیچوجه. بگذارید بر ایدئولوژی اسلام سیاسی، بر همین جمهوری اسلامی خودمان، تمرکز کنیم. آنچه این ایدئولوژی، گفتمان، پارادایم یا هر نام دیگری که بر آن میگذارید انجام میدهد را بههیچوجه نمیتوان از اقتصاد نفتی استخراج کرد. بیگمان اتکای اجرایی اسلام سیاسی بر چاههای نفت و پول قلمبة حاصل از آن است امّا مفاد و مواد و محتوای آن امری است تابع منطق درونی خود این ایدئولوژی و فهم آن مستلزم تبارشناسی فقه سیاسی شیعه و قبض و بسطهای پراتیک آن در برههها و دقایق مختلف تاریخی است. بیتردید انقلاب ۵۷ در مقام برهة قدرتگیری این ایدئولوژی همان دقیقهای است که آن را از یک ایدئولوژی صرف به یک دستگاه یا سامانه (apparatus) -به معنای فوکویی این کلمه- تبدیل میکند. بنابراین وقتی از جمهوری اسلامی حرف میزنیم داریم از یک آپاراتوس حرف میزنیم. یک آپاراتوس اجزای گوناگونی دارد: گفتارها، متنها، قوانین، نهادها، ابزارها، وسایل اجرایی و از همین دست. آپاراتوس اسلام سیاسیِ «حاکمشده» خودِ واقعیت را شکل میدهد، آن را تقسیم میکند، سامانبندی و مقولهبندی میکند، تبعیض قائل میشود، افراد را میشُمارد و بعضی را بهحساب میآورد و بعضیها را نه. و همة اینها با آنچه ایدئولوژی ناسیونالیسم سکولار انجام میداد فرق میکند. ما در اینجا با تفاوت دو آپاراتوس مواجه هستیم. اسلام سیاسی ـ با تأکید بر قرائت شیعی آن که در واقع همان ولایت فقیه است- همواره شیفتة حکومتگری و حاکمشدن بودهاست، از حکومت بر روح و تن تا حکومت با چاههای نفت. این ایدئولوژی پیش از خیمهزدن بر سرمایه هم وجود داشته است، پس از خلعید احتمالی از همة داشتههای مادی آن هم وجود خواهد داشت؛ تفاوت میان این دو آن است که در حالت دوم دیگر یک آپاراتوس سیاسی نخواهد بود. برای آپاراتوس جمهوری اسلامی همیشه دستگاههای ایدئولوژیک ـ مدرسه، مطبوعات، تلویزیون، دانشگاه، کتاب و ... ـ مهم بودهاند، به این دلیل ساده که اساس اتکایش به ایدئولوژی اسلام سیاسی است. بحران جمهوری اسلامی چیزی نیست جز بحرانیشدن این آپاراتوس در تمامیت آن، بحرانیشدن ایدئولوژیها، گفتارها، قانونها و نهادهای آن. این آپاراتوس را میتوان و میباید از کار انداخت، با پیکار علیه همة عناصر، اجزا و مؤلفههای آن. باید از مبارزاتی چندگانه، چندسطحی و متکثر حرف بزنیم.
۳) کنش مبارزهجویانه
در سنت مارکسیستی همواره این تنش و درگیری وجود داشته است که قلمرو پیکار کجاست و چه باید کرد. مارکسیسم اقتصادگرای ارتودوکس یا، برحسب نوع تحلیلیاش، از نوعی انزواگری سیاسی و کنارجویی مبارزاتی سردرآورده و کار را بر دوش قوانین ضروری اقتصاد و تاریخ انداخته است و یا، اگر هم به مداخله در وضعیت باور داشته، جز به کنش انقلابی براندازندة زیربنای اقتصادی رضایت نمیداده است. روشن است که تسخیر دولت برای دگرگونی رادیکال قلمرو اقتصاد شرط ضروری بوده است. در این میان، گرامشی به اولویت تسخیر جامعة مدنی، در مقام قلمرو ساختهشدن ایدئولوژیها و گفتمانهای حامی وضع موجود، باور داشت. به زعم وی، مبارزه در قلمرو نهادها و فضاهای جامعة مدنی به قصد در دست گرفتن رهبری اخلاقی ـ فکری مردم همان کاری است که نزد مارکسیستها مغفول مانده است.
با آپاراتوسی که اساساً ماهیتی ایدئولوژیک دارد نیز جز در قلمرو ایدئولوژیک نمیتوان پیکار کرد. مسئله به هیچوجه به آگاهسازی، افشاگری، روشنگری و اصلاح باور و عقاید مردم محدود نمیشود. نبرد ایدئولوژیک با یک آپاراتوس ایدئولوژیک یعنی تبدیل مردم معمولی به یک سوبژکتیویتة سیاسی، یعنی ساختهشدن یک تن واحد، یک ارادة جمعی. امروز، مبارزة سیاسی، به باور من، مترادف تثبیت حضور و مداخلة «مردم» در مقام یک عینیت اجتماعی است، همان نیرویی که حاکمیت نمیتواند نادیدهاش بگیرد. و این آغاز سیاست است.
توسط ابوذر کریمی
حسام سلامت
http://khovarnagh.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست