پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کنترل زبان و درست سخن گفتن


کنترل زبان و درست سخن گفتن

یکی از مهم ترین ارزش ها مربوط به کنترل زبان است که به راستی اگر در زندگی انسان تحقق یابد, او به بزرگترین عامل رشد و ترقی و نورانیّت دست یافته و سازنده ترین وسیله را برای پیمودن مدارج تکامل در اختیار گرفته است

یکی از مهم‌ترین ارزش‌ها مربوط به کنترل زبان است که به راستی اگر در زندگی انسان تحقق یابد، او به بزرگترین عامل رشد و ترقی و نورانیّت دست یافته و سازنده‌ترین وسیله را برای پیمودن مدارج تکامل در اختیار گرفته است. از این فراز، دست کم سه مطلب استفاده می‌شود: ۱- کنترل و نگهداری زبان از هرگونه انحراف و باطل گویی. ۲- عادت دادن زبان به درست گویی و سخن حق و مفید و آموزنده؛ ۳- وسیله قرار دادن زبان برای آموزش دانش و حکمت‌ها و آگاهی‌های سودمند و تکامل بخش. هرکدام از این سه موضوع موجب استواری زبان شده و آن را وسیله‌ای مفید و افتخارآمیز و زاینده برای رشد و تعالی خود و دیگران می‌سازد و عدم وجود هر کدام از این ویژگی‌ها برای زبان، خسارت بزرگی در مسیر روند تکاملی انسان بوده و باعث شکست او در عرصه‌های معنوی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی خواهد شد. زبان در حقیقت نماینده روح و روان و نشان دهنده چگونگی حالات روحی انسان و کلید در گنج انسانیت است، تا آنجا که علمای اخلاق و عارفان سیر و سلوک، مسأله کنترل زبان و استفاده بهینه از زبان را نخستین منزلگاه دانسته، که بدون آن نه سیری هست و نه سلوکی. هر یک از سه ویژگی در زیر توضیح داده می‌شود:

۱- کنترل زبان: کنترل زبان پایه نخست اصلاح زبان است و آن به معنی مراقبت جدی و شدید برای نگهداری زبان از هرگونه انحراف و خطاگویی است. هرگاه زبان، رها و هرز باشد، بزرگترین بلا برای انسان خواهد شد و محصول آن جز فتنه، گناهان بزرگ و انحرافات ویرانگر و خانمان‌برانداز نخواهد بود و این که در روایات اسلامی از سکوت تمجید بسیار شده، این سکوت همان عاملی است که موجب کنترل زبان می‌شود و چنین سکوتی غیر از تسلیم در برابر ظلم است که مردود می‌باشد و به راستی که زبان بی‌ترمز، همچون اتومبیل بدون ترمز است که در پیچ و خم‌های خطیر باعث خطرهای سنگین و غیرقابل جبران خواهد شد. از آنجا که زبان مهم‌ترین وسیله ارتباط انسان‌ها با یکدیگر و اطلاع‌رسانی و مبادله افکار و اندیشه‌هاست، می‌توان آن را فعال‌ترین عضو بدن یاد کرد، زبان بیش از هر چیز دیگر بر انسان حاکمیت دارد و همیشه در اختیار انسان است از این‌رو اگر افسار گسیخته باشد، خطرات آن با خطرات هیچ‌یک از اعضای دیگر قابل قیاس نیست، آفات و گناهان کبیره‌ای که از زبان برمی‌خیزد، بسیار است که می‌توان آن را به گفته بعضی به صدها رسانید مانند: تهمت، دروغ، غیبت، سخن‌چینی، گواهی به باطل، خودستایی، نشر اکاذیب، بیهوده گفتن، ناسزا گویی، خشونت با زبان، اصرار بیجا، تکدی گری و چاپلوسی با زبان، مسخره کردن و آزار رسانی به دیگران با زبان، نکوهش دیگران، کفران نعمت با زبان، تبلیغ باطل و تشویق به گناه، وعده دروغ، بدزبانی، نهی از معروف و امر به منکر با زبان و... در این راستا سخن بسیار است، ازجمله سخن معروف لقمان حکیم که بسیار سخنی حکیمانه و کامل است، او می‌گوید: من در عمر طولانی خودم با چهارصد پیامبر ملاقات و خدمت کردم و از همه گفتار و نصایح آنها چهار سخن را برگزیدم: ۱- هنگامی که در نماز هستی، حضور قلبت را حفظ کن ۲- هنگامی که بر سر سفره هستی، گلویت را (از مال حرام) حفظ کن ۳- هنگامی که به خانه دیگری رفتی چشم خود را (از نگاه به نامحرم) حفظ کن ۴ـ هنگامی که در بین انسان‌ها رفتی زبانت را حفظ کن. با توجه دقیق به گزینش لقمان، به اوج اهمیت کنترل زبان پی می‌بریم، که به راستی سخن بسیار حکیمانه و عمیقی است و از ارکان کلیدی چهارگانه برای سیر و سلوک عرفانی و اخلاقی خواهد بود.

هشدارها و تعبیرهای معنی دار امامان(ع) پیرامون آفت و خطر زبان نیز طریق دیگری است که ما را برای کنترل آن ترغیب می‌کند. مانند این که امام علی(ع) فرمود: زبان کلب عقور(سگ گزنده) است، اگر آن را رها کنی می‌گزد و در سخن دیگر فرمود: زبان حیوان درّنده است که اگر کنترل نشود می‌درد.و نیز فرمود: زبان تیری است که به خطا می‌رود (در هدف‌گیری خطا می‌کند) بنابراین مراقب آن باشید که شما را صید نکند و امام صادق(ع) فرمود: هرگاه خداوند خواست بنده (ناشایسته‌اش) را رسوا کند، رسوایی او را در هرزگی زبانش قرار می‌دهد و امام علی(ع) فرمود: انسان باید به زبانش افسار بزند، زیرا زبان عضو سرکش و چموشی است، خداوند تقوای هیچ بنده‌ای را مفید نمی‌داند، مگر این که زبانش را کنترل کرده و افسار بزند. از اهمیت کنترل زبان همین بس که مطابق روایات بسیار، از پیامبر(ص) و امامان(ع)، هنگامی که هر روز صبح فرا می‌رسد زبان به تمام اعضای بدن نظر می‌افکند و می‌گوید: صبح شما چگونه است؟ آنها در پاسخ می‌گویند: اگر تو ما را به حال خود بگذاری حال ما خوب است. سپس زبان را سوگند داده چنین می‌گویند: خدا را خدا را! رعایت حال ما را بکن. چرا که ما به وسیله تو دارای پاداش و عذاب می‌شویم. از جمله امام صادق(ع) فرمود: ما من یومٍ الّا و کلّ عضوٍ من اعضاء الجسد یکفّر اللّسان یقول نشدتک اللّه ان تعذّب فیک؛روزی نیست جز آن که هر عضوی از اعضای تن در برابر زبان فروتنی کنند و بگویند: تو را سوگند به خدا مبادا به سبب تو مشمول عذاب شویم. ۲- عادت دادن زبان به درست‌گویی: در فرازی از دعای امام عصر(عج) چنین آمده: خدایا زبان‌های ما را به صواب (درست گویی) استوار ساز. واژه صواب در موردی گفته می‌شود که چیزی با حق اصابت کند و هیچ گونه باطلی به آن راه نیابد. بنابراین مسأله استواری زبان به صواب به این است که آن را به درست گویی و حرف حق زدن عادت دهیم، به گونه‌ای که هرگز به ناصواب و به باطل‌گویی حرکت نکند، چنین کاری نخست بستگی به کنترل زبان از انحراف دارد، که بحث آن گذشت، دوم این که زبان را به راستی و درستی و حق گویی عادت دهیم به گونه‌ای که جز درستی به چیزی حرکت نکند.

ما وقتی که به قرآن واژه قَول مراجعه کرده و دقت می‌کنیم می‌بینیم به ما می‌آموزد که سخن گفتن آدابی دارد و باید حساب شده و سنجیده باشد، گاه می‌فرماید: ولیقولوا قولا سدیداً؛و سخنی استوار و درست بگویند و قولوا قولا سدیداً؛و سخن استوار و درست بگویید. این دستور همان است که در دعای امام‌عصر(عج) آمده و سدّد السنتنا؛زبان‌های ما را استوار گردان و گاه می‌فرماید: قولا معروفاًسخن نیک و زیبا بگویید و گاه می‌فرماید: قولا کریماً؛بزرگوارانه و مهرانگیز سخن بگویید و گاه می‌فرماید: قولا لیّناً؛ نرم و با ملاطفت سخن بگویید و گاه می‌فرماید: قولا میسوراً؛با نرمش و مهربانی با آنها سخن بگو و گاه می‌فرماید: قولا بلیغاً؛ با سخن شیوا و زیبا با آنها حرف بزن. از این تعبیرات فهمیده می‌شود که باید زبان در سخن گفتن در موارد و جاهای گوناگون، به طور کامل مراقب باشد و آداب را بشناسد و رعایت کند تا به آفات گرفتار نگردد و حتما باید زبان را به آداب خوش کلامی و زیبا سخن گفتن، که یک نوع هنر است عادت داد، چنان که در روایت آمده: شخصی از پیامبر(ص) پرسید: بهترین کارها چیست؟ پیامبر فرمود: اطعام الطّعام و اطیاب الکلام؛بهترین کارها غذارسانی به مردم و خوش گویی و زیبا سخن گفتن است.

امام سجاد(ع) در بیان حقوق اعضا در مورد حق زبان می‌فرماید: و اما حق زبان آن است که او را از دشنام و زشت گویی برحذر داری و به نیک گفتاری عادت دهی و آن را آمیخته با ادب به حرکت درآوری و افسار آن را جز در موارد منافع دین و دنیا نگهداری و از پرچانگی بازداری و از بیهوده‌گویی دور نمایی. زیبایی عقل و خرد به نیک‌زبانی و درست سخن گفتن بستگی دارد. باید توجّه داشت که اصلاح زبانی و عادت دادن آن به نیک گویی بستگی به تفکّر و تدبّر دارد، یعنی انسان قبل از سخن گفتن، اندکی فکر کند تا سنجیده و آگاهانه و خردمندانه سخن بگوید. برای تحقق این موضوع باید به خطرات زبان و پیامدهای آن توجه جدی کند و مسأله سکوت را برای مهار زبان رعایت نماید و کم گویی را از صفات خود قرار دهد و نتیجه سخن را با ترازوی عقل و خرد ارزیابی نموده آنگاه تصمیم به سخن بگیرد. بر همین اساس پیامبر(ص) فرمود: انّ لسان المؤمن وراء قلبه.. و انّ لسان المنافق امام قلبه...؛ زبان مؤمن در پشت قلب او قرار دارد، هنگام سخن گفتن نخست می‌اندیشد ولی زبان منافق در جلوی قلب او است، یعنی هنگام سخن گفتن، بدون اندیشه آن را با زبانش امضا می‌کند. علامه‌مجلسی(ره) می‌گوید: یکی از اصحاب رسول خدا(ص) سنگی را به دهانش می‌گذاشت، هرگاه می‌خواست سخن بگوید به اندازه بیرون آوردن سنگ از دهانش فکر می‌کرد که آیا سخنش برای خدا و در راه خدا و مورد خشنودی خداست و بسیاری از اصحاب و تربیت‌شدگان پیامبر(ص) هنگام سخن گفتن همچون شخص غرق شده نفس می‌کشیدند (یعنی در فشار بودند که درست سخن بگویند) و همچون افراد بیمار سخن (را با آرامش) می‌گفتند، چرا که سخن درست سبب نجات انسان از هلاکت است. خوشا به سعادت کسی که به شناسایی عیوب و درستی گفتار توفیق یافته و به ارزش سکوت(کنترل زبان) و نتایج درخشان آن آگاهی یافته است. علامه مجلسی در ادامه سخن درباره ربیع بن خثیم (خواجه ربیع که در مشهد مقدس مدفون است) می‌نویسد: وی هر روز صبح کاغذی را نزد خود می‌نهاد و تا شب هر سخنی می‌گفت در آن کاغذ می‌نوشت. وقتی که شب فرا می‌رسید آن سخنان را محاسبه می‌کرد تا ببیند چقدر نیک وچقدر بد بوده است، سپس می‌گفت: آه و وای! آنان که سکوت کردند و زبانشان را نگه داشتند نجات یافتند، ولی دیگران زیان کردند. ۳- زبان برترین وسیله برای آگاهی‌بخشی: سومین ویژگی زبان که از دعای امام عصر (عج) استفاده می‌شود، استواری زبان به آموختن و حکمت‌‌آموزی است. یعنی زبان استوار و الهی زبانی است که علاوه بر کنترل از گناه و علاوه بر درست گویی، وسیله‌ای برای تبیین حقایق و آموزش و پرورش و آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی صحیح گردد. واژه حکمت در اصل از ماده حَکَم (بر وزن حرف) به معنی منع است و از آنجا که علم و دانش و تدبیر که از معانی حکمت است، انسان را از کارهای خلاف باز می‌دارد، به آن حکمت می‌گویند. حکمت دارای معانی بسیار و مفهوم گسترده است، از جمله: معرفت،شناخت اسرار، آگاهی از حقایق و وصول به حق از نظر گفتار و عمل و نیز به معنی نور الهی آمده که انسان در پرتو آن از تاریکی گمراهی‌ها و از وساوس شیطان نجات می‌یابد. به طور کلی حکمت بر دو گونه است:

۱- حکمت نظری

۲- حکمت عملی.

حکمت به قدری ارزشمنداست که خداوند می‌فرماید: ومن یؤتی الحکمة فقد اوتی خیرا کثیراً؛ به کسی که دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: قلب خود را با موعظه زنده بدار و به وسیله نور حکمت نورانی کن و نیز می‌فرماید: حکمت گمشده مؤمن است. کوتاه سخن آن که به فرموده حضرت عیسی(ع): به حق به شما می‌گویم که خورشید وسیله روشنی هرچیز است و حکمت مایه روشنی هر روح و روان است و پرهیزکاری سرلوحه هر حکمت است. نتیجه این که طبق دعای امام عصر(عج) باید زبان را علاوه بر درستی، به حکمت استوار ساخت. توضیح آن که: زبان از بزرگترین نعمت‌های الهی و از شگفت‌انگیزترین اعضای بدن است که نقش بسزایی در سلامتی و امکانات کاربردی انسان دارد و در میان فواید زبان، از همه مهم‌تر سخن گفتن آن است و استعداد انسان به تکلّم به وسیله زبان از عنایت‌های خاص الهی است. بنابراین طبق قانون لزوم شکر نعمت‌ها، باید شکر نعمت زبان را به جا آورد و شکر کامل آن به این است که آن را کنترل نموده و به درست گویی و تعلیم و آموزش ارزش‌ها عادت داد.

قابل توجه این که نقش زبان به قدری در اصلاح ایمان و استواری قلب بسیار است که پیامبر(ص) فرمود: لایستقیم ایمان عبدٍ حتّی یستقیم قلبه و لایستقیم قلبه حتّی یستقیم لسانه؛ایمان کسی استوار نمی‌شود مگر این که قلب او استوار و استقامت یابد و قلب او استوار نیابد مگر این که زبانش استوار گردد. برای تکمیل این مطلب، نظر شما را به این سخن جالب پیامبر(ص) جلب می‌کنم: آن حضرت فرمود: خداوند و فرشتگان و همه مخلوقات حتی مورچه در لانه اش و ماهی در دریا بر معلّم و گوینده درس‌های نیک صلوات و درود می‌فرستند. نیز فرمود: معلم و آموزگار نیکی‌ها مشمول استغفار همه موجودات زمین و ماهیان دریا و زندگان فضا و همه اهل آسمان‌ها و زمین است. روشن است که ابزار مهم آموزش کارهای نیک، زبان است. نتیجه این که باید از زبان برای تعلیم حکمت و آگاهی بخشی اکثر استفاده را نموده تا به پاداش‌های عظیم رسید.