دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

انتقال های بی فایده برای فوتبال ایران


انتقال های بی فایده برای فوتبال ایران

ایرانی های شاغل در لیگ فوتبال امارات در فصلی که سپری شد مجموعا ۹۲ گل برای تیم های خود زدند تا در بورس باشند و سرآمد آنها مهرزاد معدنچی بود که با اختلاف کمی عنوان آقای گلی را از دست داد و بر سر استخدام وی برای فصل بعدی, بین چند باشگاه رقابت شدیدی در گرفت

ایرانی های شاغل در لیگ فوتبال امارات در فصلی که سپری شد مجموعا ۹۲ گل برای تیم های خود زدند تا در بورس باشند و سرآمد آنها مهرزاد معدنچی بود که با اختلاف کمی عنوان آقای گلی را از دست داد و بر سر استخدام وی برای فصل بعدی، بین چند باشگاه رقابت شدیدی در گرفت.

پس از آن انتقال و تغییر جای اکثر ایرانی های حاضر در لیگ فوتبال این کشور کوچک شروع شد و در اقدامی که کاملا مشخص است انگیره آن مسایل اقتصادی و کسب درآمدهای بیشتر است، تعداد افرادی که در باشگاه های خود ماندنی شدند، کمتر از کسانی از آب درآمد که به جای دیگری کوچک کردند.

معدنچی که وصف اش را آوردیم از الشعب جدا شد و به النصر رفت.

روایت می کنند که حداقل شش باشگاه اماراتی مهاجم ناموفق سابق پرسپولیس تهران را می خواسته اند و قیمتی که احتمالا النصر برای جذب او و عقد قرارداد با وی پرداخته، حداقل ۵/۱ میلیون دلار بوده است.

با سقوط الامارات به دسته دوم لیگ امارات سه بازیکن ایرانی این تیم جذب سایر تیم ها شده اند و یکی از آنها رسول خطیبی است که سر از الظفره درآورده است.

الظفره همانی است که فصل پیش از سیاوش اکبرپور سود می جست و ظاهرا به دو بازیکن دیگر ایرانی نیز چشم دارد. ایمان مبعلی هم که پیشتر پیراهن الشباب را بر تن داشت، بهای قرارداد جدیدش در امارات ۵/۱ میلیون دلار است و …

مجموعه اخبار فوق برای فوتبال ایران چندان مسرت بخش نیست. البته بهره های فردی این قضایا قطعا به این بازیکنان می رسد اما این بازیکنان هر گاه به اردوی ملی آمده اند، اثری از تبلور و تجلی لازم در آنها رویت نشده و نتوانسته اند یکه تازی خود در لیگ امارات را برای تیم ملی تجدید کنند.

رضا عنایتی نمونه بزرگ و روشنی در این خصوص است و از سایرین نیز هنر خاصی در این زمینه سر نزده است.

تغییر مکان و جابه جا شدن های فوق نه یک تحول حرفه ای و نه لزوما مایه و دلیل پیشرفت بلکه ماندن در یک لیگ به قصد کسب و جمع آوری تمامی سود ممکن در آن عرصه است.

● بسیار بیشتر

اگر این همه گلزنی و آن همه درآمد به مقدمه ای برای درخشش در صحنه پیکارهای ملی بدل می شد، باز جای گله ای وجود نداشت، زیرا این بازیکنان می توانستند کار را در سطح ملی جدی تر بگیرند و در این عرصه نیز متبلور شوند، حال آن که چنین نشده و این بازیکنان وقتی به اردوی ملی آمده اند، معمولا به زیر سایه دیگران رفته اند. قدر مسلم این که بهره اماراتی ها از حضور بهترین های فوتبال ما در کشور آنان بسیار بیشتر از سودی است که ما می بریم. بنابراین سرمایه گذاری آنها جای تعجب ندارد. آنچه جای حیرت دارد، عدم برنامه ریزی اساسی و ریشه ای مدیران فوتبال ما و منجمله مسوولان تیم ملی ایران برای قانونمند کردن این رویکرد است.

در حال حاضر رجوع این نفرات به اردوهای ملی در آخرین روزهای قبل از مسابقات تیم ملی گاه به گونه ای سریع و بدون هماهنگی قبلی صورت می گیرد که مشخص است وحدت کاری بین آنان و سایر ملی پوشان فراهم نخواهد آمد و هر چند به لطف آشنایی قبلی بین آنها، کار مورد نظر آنها به شکلی صورت خواهد گرفت، اما چیزی که باید باشد، نخواهد بود. امروز شمار لژیونرهای مطرح ایران در امارات به حدی رسیده که حتی در دوران طلایی فوتبال کشورمان در اروپا نیز شاهد چنین وضعیتی نبودیم اما این تعدد مهره ها به جای این که منشا خیر باشد، بیشتر برای انتخاب کنندگان تیم ملی ابهام آفرین بوده است و نمی دانند بیشتر روی کدام مهره ها و براساس کدامین شرط حساب باز کنند و حتی میزان آمادگی آنها نیز نامشخص است، زیرا هرچقدر هم که در امارات خوب کار کنند، به سبب تفاوت های فراوان بین سطح بازی آنجا و سایر میادین نمی توان اطمینانی به جواب دادن مردان به ظاهر کارساز لیگ امارات در دیدارهای ملی و یا هر میدان دیگری داشت.

● سوال بی پاسخ

این چنین است که تغییرات اخیر در مورد لژیونرهای ما در آنجا الزاما مشکلی از فوتبال ما را حل نمی کند و برعکس ابهام ایجاد می کند، زیرا همیشه این سوال وجود دارد که آیا نسبت به برخی لژیونرهای ایران در امارات کم لطفی صورت نگرفته و چون پاسخی بر این سوال در دست نیست، لژیونرهای فوق تا زمان بازگشت به فوتبال کشور بیش از آن که اسباب امیدواری و کمک برای فوتبال ایران باشند، فقط باعث بهبود شرایط خودشان می شوند.

وحید رسولی