دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گام های لرزان كودكی در سنگلاخ زندگی


گام های لرزان كودكی در سنگلاخ زندگی

درست به مانند نوشتن درمورد هیچ چیز و همه چیز است وقتی تمام تصویر بر جای مانده از قهر فقر, سیاه باشد, كودك درمانده از ناچاری گسیختگی خانواده را نه به خستگی واژه بی سرپرستی امیدی هست و نه به خوشبینی آینده ای كه پیش روست مگر عاطفه ای از پستوی روزگار تیره این كودكان, سر از آستین مهربانی برآرد

درست به مانند نوشتن درمورد هیچ چیز و همه چیز است. وقتی تمام تصویر بر جای مانده از قهر فقر، سیاه باشد، كودك درمانده از ناچاری گسیختگی خانواده را نه به خستگی واژه بی‌سرپرستی امیدی هست و نه به خوشبینی آینده‌ای كه پیش روست. مگر عاطفه‌ای از پستوی روزگار تیره این كودكان، سر از آستین مهربانی برآرد. با این حال در اعتقاد بر این باور كه یتیمان طبقات فقیر، علاوه بر تحمل رنج یتیمی، امكان استفاده بالقوه از ظرفیت های اجتماعی برای دستیابی به هرگونه پیشرفتی را ندارند، وجدان انسانیت، سر به راه عاطفه، زنجیر به هم پیوسته فقر، بی سرپرستی و بی خانمانی را به فریاد بلند همیاری از هم گسسته است. از این روست كه همواره و در طول تاریخ، بی قراری دیگر اعضای جامعه، چشم انداز روشنی از تلاقی حس انسان دوستانه و عاطفه به تصویر كشیده است. فارغ از این چشم اندازها، اگر اندیشه را از فراز آمار صعود و فرود تعداد و وضعیت كنونی كودكان و فرزندان بی سرپرست و نیازمند كشور، بالاتر برانیم و تجارب جهانی كسب شده از الگوهای سرپرستی و شیوه های حمایتی و رفاهی موفق در باب كودكان و فرزندان بی سرپرست و خانوارهای نیازمند را به قیاس بنشینیم، می توان گفت كه سازمان ها، گروه ها و مؤ سسات حمایتی - رفاهی باید برنامه ها و سیاست های اجرایی خود را درخصوص گروه هدف موردنظر، معطوف به دو هدف پیشگیری و حمایتی كرده و فعالیت های خود را براساس این دو هدف سازمان دهند.از این رو، حمایت از فرزندان بی سرپرست و بی خانمانی كه در شبانه روزی ها و خانه فرزندان نگهداری می شوند و كمك به خانواده های نیازمندی كه توانایی حمایتی و سرپرستی از فرزندان خود را ندارند، می تواند هدف های حمایتی و پیشگیری را متحقق كند.

وقتی بی سرپرستی، گردن آویز كودكی است

گاهی، لحظات دربسته به روی خود، صیقلی و سرد، سنگینی حجم از هم گسیختگی خانواده را چون آواری، گردن آویز واژه بی سرپرستی كودكان می كند. تحقیقات جامعه شناسی نشان می دهد، ناسازگاری والدین خاصه وقتی منجر به جدایی و طلاق شود، آسیب پذیری فرزندان را افزایش می دهد. از دست دادن والدین یا یكی از آنها، خانواده را دچار نقص می كند و آنگاه كه خانوادهِ گسسته تداوم زمانی پیدا كند تا ثیرات منفی بیشتری بر كودكان داشته، زمینه را برای بروز آسیب های اجتماعی مختلف مهیاتر می كند.دكتر علیرضا محسنی تبریزی، جامعه شناس، كودكان بی سرپرست را كودكانی می نامد كه به علل گوناگون از حمایت، مراقبت و نگهداری مؤ ثر توسط خانواده محروم بوده و امكان زندگی در محیط خانواده را ندارند. وی می گوید: كودك بی سرپرست، ممكن است یكی یا تمام افرادی را كه حضور فیزیكی آنان در تامین نیازهای مادی و معنوی او تا ثیر دارند، از دست دهد، یا اینكه فوت یكی از والدین، توجه دیگران را كاهش داده یا به هیچ برساند. مرگ پدر، ازدواج مجدد مادر و عدم پذیرش ناپدری، مرگ مادر و حضور نامادری، در مشكلات ارتباطات عاطفی میان كودك و نامادری و نیز اعتیاد پدر و بی تفاوتی مادر و بستگان را می توان نمونه هایی از علل بی سرپرستی نامید.دكتر محسنی تبریزی معتقد است: باتوجه به تجارب كسب شده در جوامع جهانی و با درنظر گرفتن نتایج به دست آمده از تجربه مراكز بهزیستی در داخل كشور درخصوص چگونگی نگهداری و تربیت كودكان بی سرپرست و فرزندانی كه به دلایلی از داشتن خانواده سالم یا سرپرستی مؤ ثر محروم هستند و با شناخت، تجزیه و تحلیل روش ها و شیوه نگهداری و تربیتی قبلی این كودكان كه در سال های گذشته از طریق ارگان ها و مؤ سسات مختلف اعمال می شد، توصیه می شود شیوه هایی برای سرپرستی و نگهداری این كودكان اتخاذ شود كه هم به خلق و ایجاد محیطی مشابه محیط طبیعی خانواده منجر شود و هم با ایجاد ارتباط هرچه بیشتر كودكان با كانون خانواده از یك سو و اهمیت دادن به مسا له حضانت و سپردن تعداد بیشتری از كودكان به خانواده ها از سوی دیگر از تجمع آنان در شبانه روزی ها و پرورشگاه ها كاسته شود.وی می افزاید: امروزه در بسیاری از جوامع برای خودكفا كردن و حمایت از خانواده های بی سرپرست، مجتمع های خدمات حمایتی ایجادشده است. درحقیقت ایجاد این مجتمع ها، خود نوعی پیشگیری از جریان ورود كودكان و فرزندان به پرورشگاه ها و شبانه روزی هاست. مجتمع خدمات رفاهی و حمایتی عمدتاً خدماتی نظیر حمایت از خانواده های بی سرپرست، ایجاد و اداره مهدكودك، حرفه آموزی به افراد خانواده های بی سرپرست، برنامه جوانان، خدمات تولیدی، اجتماعی، مددكاری و شبانه روزی برای نگهداری كودكان و فرزندان یتیم و بی خانمان انجام می دهند.

حمایت از كودكان بی سرپرست

براساس یافته ها، نخستین مؤ سسه حمایتی مخصوص كودكان بی سرپرست در سال ۱۷۴۰ میلادی در آمریكا ایجاد شد. این دارالایتام از نظر تاریخی، در اروپای صنعتی می تواند جزو نخستین مراكز حمایتی ایتام باشد. مؤ سسه فوق، نگهداری از كودكانی را برعهده داشت كه اغلب به علل فوت، جدایی، فقر و خودداری از مسئولیت در پرورش و نگهداری از طرف والدین، بی سرپرست بودند. تاریخ اجتماعی فرانسه نیز، دارای تجربیات غنی و آكادمیك درخصوص تامین اجتماعی كودكان بی سرپرست است. در ابتدا، در كشور فرانسه مراكز پرورشگاهی به وفور یافت می شد و كودكان بی سرپرست در زمرهِ افرادی بودند كه در این گونه مراكز، نگهداری می شدند. كم كم شكل كمك های اجتماعی تغییر یافت و دولت ضمن نگهداری این كودكان به طور شبانه روزی، باتوجه به اصول كلی تامین اجتماعی، تمام تلاش خود را بر حفظ بافت خانواده و درنهایت پرورش ایتام در خانواده ها متمركز كرد.دكتر تبریزی، دربارهِ تاریخچه حمایت از كودكان بی سرپرست در ایران می گوید: در ایران، همواره موضوع حمایت از كودكان بی سرپرست دارای جایگاه ویژه ای بوده است. در زمان شاه طهماسب صفوی، پرورشگاهی برای سرپرستی ایتام در كاشان تا سیس شد. فكر ایجاد پرورشگاه، پس از دوران سلطنت صفویه، در زمان حكومت قاجاریه نیز مطرح بود. در ایران آن زمان، ما به نمونه هایی از پرورشگاه های خیریه كوچك و خصوصی برمی خوریم كه برای افراد یتیم در شهرستان های قم، رشت، بابل، تهران و ده ها پرورشگاه كوچك دیگر با نظارت مردم خیر تشكیل شد. این پرورشگاه ها، خطرات وسیع پرورشگاه های بزرگ را نداشتند به خصوص كه مشكلات اساسی پرورشگاه وقتی است كه كودكان نوزاد از شیرخوارگی در این مراكز نگهداری شده و دور از نظام خانوادگی رشد می یابند. افراد نیكوكار نیز از طریق موقوفات، موجب سرعت بخشیدن در كارهای خیر می شدند و مراكزی را به منظور پرورشگاه وقف می كردند.وی می افزاید: به طور كلی، فعالیت های شیرخوارگاه ها و پرورشگاه ها و مراكز مشابه وابسته به جمعیت هلال احمر و مؤ سسات خیریه غیردولتی، در سال های بعد از شهریور ۱۳۲۰ آغاز شد. در سال ۱۳۳۷، مراكز رفاه خانواده نیز جهت بازتوانی خانواده های نیازمند و بی سرپرست، فعالیت های مختلفی را شروع كرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.