پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تیم های خصوصی چرا سقوط کرده اند


تیم های خصوصی چرا سقوط کرده اند

هشداری جدی برای فدراسیون و کمیته خصوصی سازی

سقوط استقلال اهواز و ابومسلم مشهد به لیگ فوتبال باشگاهی ایران به ظاهر امری عادی است. این دو تیم ریشه‌دار به هر دلیل نتوانستند امتیازات لازم را در طول فصل جمع‌آوری کنند و دو هفته به پایان مسابقات از جمع لیگ برتریها خداحافظی کردند. هر دو تیم شرایطی مشابه را در جام نهم گذراندند. مشکلات مالی نخستین و مهم‌ترین عامل بازدارنده پیش رویشان بود و حواشی بسیاری آفرید.

تغییرات مداومی نیز روی نیمکت این تیم‌ها صورت گرفت و کیفیت بازیکنانی که در ابتدای فصل خریداری شده بودند برای رقابت‌هایی در سطح لیگ برتر و رقابت با تیم‌های متمول کفایت نمی‌کرد. نقاط مشترک هر دو تیم به همین جا ختم نمی‌شود. جدای از مسائل حاشیه‌ای فراوانی که هر دو گروه با آن دست و پنجه نرم می‌کردند هم ابومسلم و هم استقلال جزو تیم‌های ریشه‌دار و پرطرفدار فوتبال کشور به حساب می‌آیند که دست کم در فصل آینده، لیگ برتر تماشاگران این دو تیم را از دست داده است. در کنار این جریانات باید به یک نکته اساسی دیگر اشاره کرد.

ابومسلم و استقلال اهواز جزو تیم‌های خصوصی بودندکه در لیگ برتر حضور داشتند. سیاه‌جامگان مشهدی که از نخستین دوره لیگ برتر جزو تیم‌های این سطح بودند سال گذشته به بخش خصوصی واگذار شدند و در این مدت با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کردند. عاقبت هم در این فصل به حضور خود در عرصه لیگ برتر پایان دادند. اما استقلال اهواز از دوره دوم وارد لیگ برتر شد و در میانه‌های راه همان سال به علی شفیعی‌زاده فروخته شد تا به عنوان یک تیم خصوصی فعالیت‌هایش را ادامه دهد. این تیم هم با تمام فراز و نشیب‌هایش تا لیگ نهم دوام آورد. این تیم در ششمین دوره لیگ برتر نایب قهرمان شد و در سه دوره دیگر هم تا آخرین روز در اضطراب سقوط به سر می‌برد که در نهایت امسال این اتفاق رخ داد و استقلال اهواز به لیگ یک سقوط کرد.

هرچندکه مشکلات مدیریت و مالکیت باشگاه ابومسلم بزرگترین توجیه برای ناکامی این تیم به حساب می آید و دور از منطق نیست که از آن به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مسائل در توجیه سقوط تیم مشهدی یاد کنیم اما استقلال اهواز با این موضوع دست به گریبان نبود. این تیم با فروکش کردن تب ولخرجی‌های سال‌های دور شفیع‌زاده در خرید ستاره ناتوان شد و همان طور که شهرام شفیع‌زاده ، مدیرعامل جوانش بارها عنوان کرد یارای رقابت با تیم‌های دولتی و بخصوص صنعتی را در بازار نقل و انتقال نداشت.

● سقوط تیم‌ها

قبل از این دو تیم نیز شاهد سقوط تیم‌های دیگری در ادوار قبل بودیم که به صورت خصوصی اداره می‌شدند. شموشک، شیرین فراز، پیام، داماش و... از آن جمله‌اند. داستان دنباله‌دار سقوط تیم‌های خصوصی و شکست آنها در جنگ نابرابر مقابل تیم‌های دولتی یک هشدار جدی برای مسئولان فوتبال و حتی ورزش کشور تلقی می‌شود. براساس اصل ۴۴ قانون اساسی خصوصی شدن باشگاه‌ها نیز امری اجتناب‌ناپذیر است و حتی اگر این موضوع مشمول گذشت زمان نیز شود اما راه گریزی برای آن نیست.

از سویی دیگر در طرح‌های کلان کنفدراسیون فوتبال آسیا برای حرفه‌ای شدن و کاستن فاصله باشگاه‌ها با تیم‌های سطح اول اروپا نیز خصوصی شدن باشگاه‌ها یک اصل تلقی می‌شود و اگر این کار صورت نگیرد حق حضور نمایندگان کشور متخلف در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا از آن سلب می‌شود. بازدیدها و پافشاری‌هایی که نمایندگان AFC در دو سال اخیر روی این موضوع داشته‌اند بر اهمیت آن تکیه دارد. آخرین مهلتی که کنفدراسیون فوتبال آسیا به کشورها داده است سال ۲۰۱۱ میلادی است و تا آن زمان همه کشورهای عضو و حاضر در لیگ قهرمانان باید صاحب باشگاههای خصوصی باشند. اواخر آذرماه سال گذشته بود که قرارداد خصوصی سازی باشگاه‌های فوتبال کشور بین فدراسیون فوتبال و یک شرکت حقوقی منعقد شد تا کلیه مراحل حقوقی و مطالعاتی به منظور خصوصی سازی باشگاه‌های کشور طی یک پروژه چهارماهه توسط شرکت طرف قرارداد تدوین شود ولی با گذشت ماهها از این موضوع هیچ گام مثبتی برای خصوصی‌شدن باشگاه‌ها برداشته نشده است.

از سوی دیگر سازمان تربیت بدنی هم برای تحویل دو باشگاه پرطرفدار استقلال و پرسپولیس، به بخش خصوصی فعالیت‌های زیادی را آغاز کرده است که شاید به چشم نیاید. خیلی از منتقدان از این که سازمان تربیت بدنی در واگذاری دو باشگاه بزرگ پایتخت سرعت عمل به خرج نداده است گله‌مند هستند و بر این موضوع خرده گرفته‌اند اما به نظر می‌رسد مسئولان ورزش کشور به دنبال بستر مناسبی برای این کار هستند و بی‌گدار به آب نمی‌زنند تا با تصمیم‌گیری‌های عجولانه این سرمایه‌های ملی را به نابودی بکشانند. در اینکه استقلال و پرسپولیس باید به بخش خصوصی و مردم واگذار شوند تردیدی نیست اما باید بستر این کار فراهم آید تا سرنوشت شومی در انتظار آنها نباشد.

نگاهی گذرا به سرنوشت تیم‌های خصوصی در ادوار قبل لیگ برتر نیز کاملاً از شرایط نامناسب آنها حکایت می‌کند. علاوه بر سقوط استقلال اهواز و ابومسلم مشهد در فصل جاری‌، تیم‌های داماش گیلان و پیام مشهد نیز سال قبل با لیگ برتر وداع گفتند. شیرین فراز کرمانشاه هم در لیگ هفتم به چنین سرنوشتی گرفتار شده بود. پیشتر شموشک نوشهر در لیگ پنجم به لیگ یک سقوط کرد و دیگر نتوانست به جمع لیگ برتری‌ها راه یابد. شاید استیل‌آذین در بین تیم‌های خصوصی به نوعی یک استثنا باشد اما کاملاً واضح است با این نحوه تیمداری باشگاه‌های خصوصی عاقبت خوبی نخواهند داشت.»

● ظاهرسازی

علی فتح‌الله‌زاده، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال که رئیس کمیته خصوصی‌سازی این فدراسیون شده است نیز اعتراف می‌کند اوضاع خوبی برای باشگاه‌های خصوصی وجود ندارد و در شرایط کنونی برای به دست آوردن شرایط مورد نظر AFC، تنها ظاهر باشگاه‌ها خصوصی شده است.

وی می‌گوید: «به خاطر فشارهایی که AFC وارد کرده بود مجبور شدیم با کمک سازمان لیگ کارهایی را انجام بدهیم تا ظاهر خصوصی‌سازی را درست کنیم. این کار فعلاً درست شده است و ما دنبال اجرای کامل آن هستیم اما مکانیزم خصوصی‌سازی تا زمانی که کمک‌های دولتی به باشگاه‌ها تزریق می‌شود، وجود ندارد. ما طرحی را به یک شرکت داده‌ایم تا مشکلات قانونی درآمدزایی باشگاه‌ها را پیدا کند و بتوانیم با ارائه لایحه به مجلس، موانع قانونی را از سر راه درآمدزایی و خصوصی‌‌سازی باشگاه‌های فوتبال برداریم.»

وی می‌افزاید: «تاکنون ۱۰ جلسه در مجلس شورای اسلامی و پنج جلسه نیز با هیأت رئیسه آن داشته‌ام و درصدد آن هستیم تا با کمک نمایندگان مجلس مشکلات قانونی را برطرف کنیم. چرا که با شرایط کنونی باشگاه‌های خصوصی حق واقعی پخش تلویزیونی و سایر منابع را دریافت نمی‌کنند و با مشکلات بسیاری مواجه هستند.»

به هر تقدیر مشکلات معدود تیم‌های خصوصی حاضر در لیگ برتر هشداری جدی برای آینده سایر تیم‌هایی است که باید هرچه سریع‌تر به بخش خصوصی واگذار شوند. بی‌گمان تأخیر در واگذاری آنها بهتر از تصمیم‌گیری‌های احساسی و غیرمنطقی است. این تیم‌ها باید در اختیار کسانی قرار گیرند که به لحاظ مالی توان هزینه‌های چند میلیاردی برای هر فصل را داشته باشند.

علی رضایی