دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شاهکاراین روزهای سینما


شاهکاراین روزهای سینما

مروری بر فیلم «هوگو» آخرین ساخته مارتین اسکورسیزی

به دور از هیاهوی بی‌پایان فیلمی مانند «حماسه گرگ‌ومیش» که علی‌رغم هزینه بسیار و قرار گرفتن در صدر فروش گیشه‌های سینماهای جهان به هیچ وجه به لحاظ هنری موردتوجه اهالی سینما قرار نگرفته است و کم‌کم صدای پایین کشیده شدن فیتیله‌اش به گوش می‌رسد، یک اتفاق دیگر اخبار این روزهای سینمای جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است. ساخت یک فیلم داستانی خانوادگی توسط «مارتین اسکورسیزی» به‌نام «هوگو».

● اهمیت هوگو برای اسکورسیزی

این اتفاق از چندین جهت دارای اهمیت است که مهم‌ترین وجه آن این است که این اولین مرتبه‌ای است که استاد بلامنازع سینمای گنگستری و جنایی، یک فیلم داستانی خانوادگی، آن‌هم سه‌بعدی می‌سازد که مخاطب اصلی آن کودکان هستند و دوم این‌که علاقمندان به سینمای اسکورسیزی که فن و هنر او را می‌شناسند اعتقاد دارند که هر اثری از این کارگردان کهنه‌کار به سینمای جهان ارائه شود بدون شک تبدیل به یک نمونه ماندنی در تاریخ سینما می‌شود (چنان‌که تاکنون این‌طور بوده است). ازطرفی پس از گذشت مدتی از اکران این اثر سینمایی، رتبه‌ای که تماشاگران در پایگاه اینترنتی «IMDB» به این فیلم داده‌اند از ۵/۸ ستاره نیز گذشته است و «هوگو» را در جایگاه ۲۱۴ام در میان ۲۵۰ فیلم برتر سینما قرار داده است. این فیلم سه بعدی تا به حال با استقبال شدید منتقدان و تماشاگران همراه بوده و در محافل هنری و نشریات از آن به عنوان یک شاهکار نام برده می‌شود.

● نظر منتقد آمریکایی، فیلیپ مایکل

در اولین روز افتتاحیه، فیلم «هوگو» را دیدم و در تمام مسیر از سینما تا خانه به این فکر می‌کردم که این اثر را چه‌طور تفسیر کنم و اولین و آخرین واژه‌ای که به ذهنم رسید این بود: «زیبا». هوگو برای من که عاشق سینما هستم یک اثر الهام بخش است و این الهام به‌قدری قوی است که توانایی به زبان آوردن آن را ندارم. زمانی که عاشق سینما در مقابل پرده سفید سینما می‌نشیند با داستانی روبه‌رو می‌شود که گویا از زبان یک روایتگر ماهر تنها برای او روایت می‌شود. من یکی از طرفداران سینمای اسکورسیزی هستم اما باید اعتراف کنم که کار آخر او بیش از این‌که یک فیلم باشد یک قصیده است که به تماشاگران توانایی رویاپردازی و سیر در دنیایی را می‌دهد که تا به حال تجربه نکرده‌اند. با دیدن «هوگو» یاد گرفتم که این دنیا مکان ترسناکی است و انسان‌های درون آن می‌توانند متحمل سختی‌ها و دردهای فراوانی بشوند اما درهمین حال می‌توانند یاد بگیرند که در جهان رویاها سیر کنند و از اتفاقاتی که در پس آن می‌افتد هیجان‌زده بشوند. درطول فیلم به چشمان هیجان‌زده تماشاگرانی نگاه می‌کردم که از دیدن داستان زندگی یکی از پیشگامان سینما (ژرژ ملیس) لذت می‌بردند، سینماگری که بزرگ‌ترین کارگردانان امروز جهان مانند «اسپیلبرگ» و «جیمز کامرون» او را استاد و الهام‌بخش خود می‌دانند. در یک کلام می‌توانم بگویم که من طرفدار فیلم «هوگو» هستم و این نوشته را از این جهت منتشر کردم که این اثر زیبا و رویاساز را به مردم معرفی کنم. پس اگر شما هم به سینما، رویا و جادو علاقه دارید من دیدن این شاهکار را به شما توصیه می‌کنم، باور کنید که «هوگو» یک چیز خاص است.

● داستان زندگی ژرژ ملیس

با این حال دیدن یک فیلم خانوادگی و رویایی از کارگردانی که پیش از این برای فیلم‌های «راننده تاکسی»، «گاو خشمگین»، «کازینون»، «تنگه وحشت»، «رفقای خوب»، «جدا افتاده»، «جزیره شاتر» و... محبوب تماشاگران بود می‌تواند تجربه جالب توجهی باشد. «هوگو» داستان زندگی پسری به‌نام «هوگو کابارت» است که پس از ازدست دادن خانواده‌اش به ناچار در مکانی مخفی در ایستگاه قطار مونپارناس پاریس سکنی می‌کند و در آن‌جا با پیرمرد سرد و سخت‌گیری (ژرژ ملیس) که به‌همراه دخترخوانده‌اش در یک مغازه اسباب بازی فروشی کار می‌کند آشنا می‌شود و رابطه پسر، پیرمرد و دخترش ماجراهای اسرارآمیز داستان هوگو را می‌سازد. این پیرمرد همان «ژرژ ملیس» است که این روزها همه او را به عنوان پدر سینمای علمی و تخیلی می‌شناسند، او یک شعبده باز بود که خیلی زودتر از خیلی‌ها به قدرت جادویی سینما پی برد و در فاصله کوتاهی با به تصویر کشیدن حقه‌هایش، چندصد فیلم کوتاه زیبا تولید و روانه سینما کرد، برخی از فیلم‌های او مانند «سفر به کره ماه» که در زمان خود بزرگ‌ترین اتفاقات سینما لقب گرفت تا سال‌های بسیاری الهام بخش کارگردانان بزرگی بود که تصمیم داشتند با استفاده از الگوی ملیس، سینمای علمی تخیلی را وسعت ببخشند. هرساله طی مراسمی، جایزه‌ای تحت عنوان جایزه «ژرژ ملیس» به بهترین انیمیشن‌سازهای جهان اهداء می‌شود که سال گذشته این جایزه به کمپانی‌های «دیزنی» و «پیکسار» رسید. با این حال ملیس در سال‌های پایانی عمر دچار تنگدستی شد و به ناچار با فروش نگاتیو فیلم‌هایش به کارخانه‌های کفش‌سازی (برای ذوب کردن و استفاده در ساخت کفش) زندگی‌اش را می‌گذراند و در اواخر عمر در یک مغازه اسباب بازی فروشی در ایستگاه قطار مونپارناس در پاریس مشغول کار شد.

● اسکورسیزی و ملیس

اسکورسیزی درباره فیلم جدید خود «هوگو» می‌گوید: «خیلی زود با داستان این پسر، تنهایی‌اش و ارتباط او با سینما ارتباط برقرار کردم. همه کارهایی که امروز در سینما انجام می‌شود با ژرژ ملیس شروع شد. وقتی فیلم‌های او را نگاه می‌کنم تحت تاثیر قرار می‌گیرم و ترغیب می‌شوم، چون این فیلم‌ها از اولین نمونه‌های بیان قدرتمند یک قالب هنری هستند که عاشق آن هستم و زندگی‌ام را به آن اختصاص داده‌ام.»

نویسنده: علی نیک‌فرجام