پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

حرف‌هایی روی سنگ


حرف‌هایی روی سنگ

«دفترچه خاطرات سنگی‌» رمانی از نویسنده‌ای کانادایی به نام کارول شیلدز است که مهری شرفی آن را ترجمه کرده است.
شرفی متولد ۱۳۳۶ است. او فوق لیسانس آموزش زبان انگلیسی دارد و یکی از …

«دفترچه خاطرات سنگی‌» رمانی از نویسنده‌ای کانادایی به نام کارول شیلدز است که مهری شرفی آن را ترجمه کرده است.

شرفی متولد ۱۳۳۶ است. او فوق لیسانس آموزش زبان انگلیسی دارد و یکی از مترجمین پر کار ایران است. در حوزه ادبیات بزرگسالان مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه جویس کرول اوتس را با عنوان«وقتشه با من زندگی کنی» از سوی نشر مرکز منتشر کرد. «مگر آن که ...» رمان دیگری از کارول شیلدزاست که همین مترجم آن را چند سال قبل ترجمه و منتشر کرده است. در ادبیات کودک و نوجوانان «پولینا» و «پولینا بزرگ می‌شود» و «لی لی هاپکینز بزرگ» را ترجمه و منتشر کرد و حالا هم رمانی برای نوجوانان با عنوان «بلیت فصلی مسابقات فوتبال» اثری از جاناتان تولوچ را در دست چاپ دارد که از ۳ سال پیش تا الان قرار است توسط نشر افکار چاپ و منتشر شود.

کارول شیلدزنویسنده کتاب‌های «مگر انکه» و «دفترچه خاطرات سنگی» در سال ۱۹۳۵ در شیکاگو به دنیا آمد. بعدها به کانادا رفت و در آنجا زندگی کرد. کارول شیلدز دو مجموعه داستان، چند نمایشنامه و ۱۰ رمان نوشته است. شعر‌هایی هم سرود، اما بیشتر از هر چیزی عاشق نمایشنامه نویسی بود. کتاب خاطرات سنگی شیلدز جایزه پولیتزر را دریافت کرد و نامش در فهرست نامزدهای دریافت جایزه بوکر نیز قرار گرفت. کتاب «جشن لری» اش جایزه اورنج را در یافت کرد. او در ژوئیه سال۲۰۰۳ بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. خانواده استون از دیرباز در کار سنگ بوده‌اند. گویی «سنگ» بخشی از هویت و نشان تبار آنان است. دفترچه خاطرات سنگی، اشاره‌ای معنی‌دار و کمی هم زیرکانه به همین نشان و شغل خانوادگی است. دراین کتاب برگ‌هایی از دفترخاطرات زنی از این دودمان سنگی را ورق می‌زنیم‌؛ از آن روز گرم فاجعه بار در سال ۱۹۰۵ که درکنار میز آشپزخانه و بساط پودینگ پزی مادر بیمارش که آخرین نفس‌های زندگی‌اش را در همان هنگام زادن او در مانیتوبای کانادا به او بخشید تا سفر با پدر به ایندیانا و تمامی سال‌هایی که به عنوان همسر، مادر و سپس بیوه‌ای تنها مانده، در مبارزه برای یافتن جایگاهش در زندگی گذشت، در این بازگویی روزنگار آمده است. دیزی گود ویل در این بازگویی از شنیده‌ها درباره تولدش تا کشف و شهودی شادمانه درباره زندگی و مرگ و تاملاتی در فاصله این دو و تمامی آنچه بر او گذشته از ورای قلم توانای کارول شیلدز سخن می‌گوید تا یکی از ارزشمندترین داستان‌های قرن و دهه‌های ناآرام این قرن را خلق کند.

این کتاب را انتشارات روشنگران چاپ کرده است. قیمت کتاب ۴۵۰۰ تومان است.

در شهرهای شرق

تام بیسل، نویسنده و سفرنامه‌نویس در سال ۱۹۷۴ در اسکانایای ایالت میشیگان ایالات متحده به دنیا آمده است. او لیسانس زبان انگلیسی دارد و در مدرسه گولیستان در ازبکستان تدریس کرده است. او در ۱۹۹۷ به آمریکا بازگشته و چند سالی با عنوان ویراستار در یک مجله کار کرده است. نویسندگی را از ۱۴ سالگی شروع کرد و کار ویراستاری را فقط به خاطر منبع در آمد و قرار گرفتن در محیط فرهنگی انجام می‌داد. داستان «رو در رو با مرگ»، اولین بار در فصل نامه VQR به چاپ رسید و در همان سال یعنی سال ۲۰۰۴ به همراه چند داستان دیگر به صورت مجموعه داستان منتشر شد. رو در رو با مرگ در سال ۲۰۰۵ از سوی مایکل شی بان نویسنده مشهور آمریکایی بهترین داستان کوتاه آمریکا معرفی شد و همچنین به عنوان بهترین داستان کوتاه آمریکا برنده جایزه پولیتزر شده است.

مرا بفهمید!

آثار این نویسنده با فرهنگ و تمدن شرقی گره خورده اند. گویا او علاقه زیادی به مضامین شرقی دارد. او به کشور‌های آسیای میانه سفر کرده است و خودش هر کدام از این سفرها را انگیزه‌ای می‌داند برای خلق اثری جدید. او معتقد است که آدم‌ها دوجور سفر می‌کنند؛ بعضی‌ها هر بار به جایی جدید سفر می‌کنند و بعضی چندین بار به یک جا سفر می‌کند و خودش را جزو دسته دوم می‌داند و فقط برای این بارها به یک جا سفر می‌کند که آشنایی عمیق تر و معنادارتری از آن کشور پیدا کند و بتواند در داستان‌های کوتاهش با موشکافی و دقت به آداب و رسوم و سرنوشت ملت‌ها بپردازد. شخصیت‌های این داستان‌ها آمریکایی‌هایی هستند که به نقاطی از جهان سفر می‌کنند که کمتر کسی از آمریکا آنجا را دیده است.تام بیسل در مقدمه‌ای که بر داستان رو در رو با مرگ نوشته است درباره شیوه داستان‌نویسی‌اش توضیح می‌دهد. او معتقد است که داستان‌هایش بر اساس تجربه‌های خودش یا دیگران خلق شده‌اند و این تجربه‌‌ها را در زمان خدمت به عنوان داوطلب در سپاه صلح ایالات متحده در ازبکستان اواسط دهه ۱۹۹۰ به دست آورده. داستان‌های بیسل مضامین شرقی دارند. فرهنگ ازبکستان آمیخته به فرهنگ ایران باستان و ایران مدرن است و زبانش پر از واژه‌های ترکی، عربی، فارسی و روسی است. بیسل در مقدمه این کتاب از دغدغه اش درباره خوانندگان آمریکایی می‌نویسد به این معنی که این خوانندگان چنین فرهنگ‌هایی را چه طور درک می‌کنند و از آن چه برداشتی دارند. بیسل تنها چیزی که از این مردم می‌خواهد، این است که احساس همدلی او را با این دسته از مردم جهان سومی بفهمند و عقاید و دیدگاه‌های سیاسی خودشان را به داستان‌های او وارد نکنند.