پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

مروری بر جایگاه آخرت گرایی در مدیریت اسلامی و تأثیر آن در حوزهٔ وظیفهٔ برنامه ریزی


مروری بر جایگاه آخرت گرایی در مدیریت اسلامی و تأثیر آن در حوزهٔ وظیفهٔ برنامه ریزی

ما در این مقاله برآنیم تا پس از تبیین اصل آخرت گرایی و جایگاه آن در مدیریت اسلامی, به تبیین تأثیر آن در حوزه وظیفه برنامه ریزی یعنی مهمترین وظیفه مدیریت بپردازیم, لازم به ذکر است آخرت گرایی مبتنی بر ایمان به معاد است

آخرت‌گرایی اصلی از اصول مدیریت اسلامی و برگرفته از اصل ایمان به معاد و حیات پس از مرگ است. این اصل به این حقیقت نظر دارد که هدف نهایی، حیات جاودان آخرت است و زندگانی دنیا تنها مقدمه برای آن حیات است (فإن الغایهٔ القیامهٔ، امیرالمؤمنین(ع)). این اصل نه تنها در حوزه اندیشه و نظر منشأ اثر است بلکه در حوزه عملکردها نیز باعث تأثیرهای قابل توجه و اساسی و تغییر و اصلاح جهت گیری‌هاست. آخرت‌گرایی در حقیقت چیزی نیست جز تلبس به ارزش‌های الهی دین حق که ما را در مسیر مستقیم به سوی سعادت ابدی رهنمون می‌شود. در مدیریت اسلامی در حوزه‌های مختلف، این اصل دارای تأثیرهای اساسی می‌باشد و حیطه وظایف مدیریت بعنوان مهمترین حوزه بحث مشمول این تأثیرهای می‌باشد. مروری بر متون دینی و نگاهی به سیره و تاریخ پیشوایان و رهبران دینی در عرصه‌های مختلف تاریخ بشر به روشنی گویای این حقایق است. این اصل به روشنی در وظیفه برنامه‌ریزی مدیریت بعنوان شالوده و اساس مدیریت منشأ تأثیر است که در این مقاله به تبیین تأثیر این اصل در حوزه وظیفه برنامه‌ریزی و مؤلفه‌های آن پرداخته شده است. اشاره به تهی بودن و بیگانه بودن مکاتب مطرح امروز مدیریت از این اصل ارزشمند نیز از نظر دور نمانده است.

مدیریت یکی از رشته‌های علوم انسانی است و می‌دانیم بسیاری از علوم انسانی بطور مستقیم بعدی از ابعاد وجود انسانی را مورد بحث و مطالعه قرار می‌دهند. البته لازم به ذکر است مدیریت از رشته‌های علوم انسانی است که جنبه ثانویه دارند یعنی اینکه یک سلسله علوم قبلاً درباره انسان بحث کرده‌اند و این علم از نتایج آن مباحث استفاده می‌کند. بدیهی است تئوری‌ها و مباحثی که در اینجا مطرح می‌شود با شناختی که از انسان و ماهیت او وجود دارد گره خورده است.

بدون اینکه نیاز به تفصیل و توضیح باشد باید گفت شناخت موجود در غرب نسبت به ماهیت انسان و حتی سیر تکاملی این شناخت، هنوز تعریف صحیح و مناسب و لازم از انسان را ارائه نکرده است چرا که تمسک به عقلی که به نور وحی روشن نشده باشد بی‌تردید افق‌های معرفتی لازم را فراروی بشر قرار نمی‌دهد. از دیدگاه اسلام، انسان علاوه بر بعد مادی دارای جنبه غیرمادی و روح نیز هست.

بدیهی است چنین تعریف و شناختی از انسان بر خروجی و ستاده مباحث علوم انسانی و از جمله دانش مدیریت تأثیرهای اساسی دارد. مدیریت اسلامی، مقوله‌ای است که بر مفهوم و تعریف مبتنی بر وحی از انسان استوار است و این مدیریت، مدیریتی است که سازگار و متناسب با ساخت، اهداف و خصائص جامعه اسلامی است. در مدیریت اسلامی اهداف متعالی و الهی که در پی توجه به نیازهای واقعی شکل می‌گیرند، به دست فراموشی سپرده نشده‌اند.

با عنایت به آنچه گفته شد، تحقیق و پژوهش جهت تدوین مباحث مدیریت بر اساس نظام ارزشی اسلام یا همان مدیریت اسلامی، ضرورتی غیر قابل انکار است.

ما در این مقاله برآنیم تا پس از تبیین اصل آخرت‌گرایی و جایگاه آن در مدیریت اسلامی، به تبیین تأثیر آن در حوزه وظیفه برنامه‌ریزی یعنی مهمترین وظیفه مدیریت بپردازیم، لازم به ذکر است آخرت‌گرایی مبتنی بر ایمان به معاد است که خود در برگیرنده اعتقاد به سایر اصول دین و اعتقادات نیز می‌باشد و شک نیست که این اعتقاد نه تنها در حوزه بینش و نگرش تأثیر قاطع دارد بلکه بر عملکرد و رفتارهای فردی و گروهی نیز فوق‌العاده مؤثر است.

● تبیین مفهوم آخرت‌گرایی

اعتقاد و ایمان به آخرت و زندگانی جاوید و درک مفهوم آخرت‌گرایی بر این اساس استوار است که در انسان حقیقتی وجود دارد که با متلاشی شدن بدن از بین نمی‌رود. اگر کسی به وجود این حقیقت اعتقاد نداشته باشد از معاد نیز نمی‌تواند تصور صحیحی داشته باشد. بنابراین نیاز به تفصیل در این باره نیست که از دیدگاه اسلام انسان دارای دو بعد مادی و غیر مادی است. بعد اصلی همان بعد غیر مادی یا روح است. پذیرش مسئله وجود روح غیر مادی در انسان است که اعتقاد به جاودانگی و پایان‌ناپذیر بودن حیات انسان را در پی دارد.

پس با عنایت به چنین دیدگاهی است که حقیقت ابدی و فنا ناپذیر وجود انسان مورد توجه قرار گرفته، نیازهای حقیقی انسان مطرح شده و راه پاسخ‌گویی به این نیازها ارائه می‌گردد. آری با عنایت به این نگرش است که می‌توان به تحلیل صحیحی دربارهٔ زندگی دنیا، زندگی آخرت و رابطهٔ این دو با هم دست یافت.

دنیا و مواهب آن پاسخی است به نیازهای مادی و دنیوی، آخرت و حقایق آن پاسخی است به نیازهای اصیل و غیرمادی انسان. توجه به بعد مادی وجود و ارضای نیازهای مادی تنها وسیله‌ای است، برای حرکت در مسیر پاسخ به نیازهای حقیقی غیر مادی. دنیا و مواهب آن تنها مرکب و وسیله‌ای است برای رسیدن به مقصد و هدف نهایی که همانا سعادت در سرای جاوید آخرت است.

پس از این مقدمه اکنون اشاره‌ای داریم به دیدگاه اسلام دربارهٔ زندگانی دنیا و زندگانی آخرت و سپس به تبیین مفهوم آخرت‌گرایی می‌پردازیم.

▪ زندگانی دنیا از دیدگاه اسلام

واژهٔ دنیا مؤنث ادنی است، و از مادهٔ دُنُو (بر وزن غُلُو) در اصل به معنی نزدیکی در مکان یا زمان یا منزلت و مقام است. سپس دنیا و ادنی گاه به موجودات کوچک که در دسترس قرار دارند در مقابل موجودات بزرگ اطلاق شده و گاه در موضوع‌های پست در مقابل خوب و والا و گاه به نزدیک در مقابل دور اطلاق می‌گردیده است (مکارم شیرازی، ۱۳۶۳، ص ۱۳۴).

خداوند سبحان در قرآن کریم در مواردی از زندگانی دنیا به تعبیر لهو و لعب یاد فرموده است، بعنوان مثال در آیه ۶۴ سوره عنکبوت می‌فرماید:

«و این زندگی دنیا جز لهو و لعب چیزی نیست (جز سرگرمی و بازی مطلب دیگری در آن یافت نمی‌شود) و....».[۱]

کلمهٔ "لهو" به معنای هر چیز و هر کار بیهوده‌ای است که انسان را از کار مهم و مفیدش باز بدارد و به خود مشغول سازد به تعبییر دیگر لهو یعنی هدف‌های سرگرم کننده.

کلمهٔ "لعب" به معنای کار و یا کارهای منظمی است با نظم خیالی و برای غرض خیالی مانند بازی‌های کودکان (مکارم شیرازی، ۱۳۶۵، ص ۳۵۷).

زندگی دنیا همان‌طور که به اعتباری لهو است، همین‌طور لعب نیز هست، برای اینکه فانی و زودگذر است، همچنان که بازی‌ها اینگونه‌اند.

اما قرآن کریم با تعابیر دیگری نیز از دنیا یاد می‌کند که همانند تعبیر فوق اشاره به ماهیت حقیقی زندگی دنیا دارد، مثلاً آنرا متاع نامیده است:

«... زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت جز چیز کوچکی نیست»[۲] (سوره رعد: آیه ۲۶)

متاع چیزی است که انسان از آن بهره‌مند می‌شود، چیزی که خود آن هدف نباشد بلکه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف باشد (طباطبایی، ۱۳۷۷، ص ۵۰۲).

در بین احادیث و اخبار وارده از پیامبر (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام نیز کم نیست روایاتی که زندگانی دنیا را با این قبیل تعابیر توصیف می‌نماید:

رسول خدا در ضمن وصایایی که به ابوذر غفاری می‌نمایند، می‌فرمایند:

«ای ابوذر! دنیا ملعون است و ملعون است هر چه که در دنیاست، مگر آنکه با آن رضای خدا طلب شود»[۳] (الطبرسی، ۱۳۵۰، ص ۴۶۲).

امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید:

«شما را از دنیا می‌ترسانم. زیرا منزل‌گاهی است برای کوچ کردن، نه منزلی برای همیشه ماندن. دنیا خود را با غرور و فریبندگی زینت داده و با زینت و زیبایی می‌فریبد...»[۴] (نهج البلاغه: خطبه ۱۱۳).

بدیهی است که اسلام هرگز نمی‌خواهد با این تعابیر و توصیف‌ها ارزش مواهب الهی را در این جهان نفی کند، بلکه می‌خواهد با یک مقایسه صریح و روشن ارزش این زندگی را در برابر زندگی آخرت مجسم سازد و به انسان هشدار دهد که اسیر این مواهب نگشته بلکه امیر بر آنها گردد و هرگز سرمایه بزرگ خود و ارزش‌های اصیل خویش را با مواهب مادی معاوضه نکند.

▪ سرای آخرت و زندگی جاوید از دیدگاه اسلام

ایمان به زندگی جاوید و حیات اخروی یکی از اصول جهان‌بینی اسلامی و از ارکان ایمانی و اعتقادی دین مبین اسلام می‌باشد. پیامبران الهی ـ بدون استثنا ـ پس از اصل توحید، مهمترین اصلی که مردم را به آن متذکر کرده‌اند و ایمان به آن را از مردم خواسته‌اند، همین اصل است که در اصطلاح متکلمان اسلامی به نام "اصل معاد" معروف شده است. حال اگر معاد از چنین جایگاه والایی در ادیان آسمانی برخوردار است، در قرآن کریم که آخرین کتاب آسمانی و معجزه جاوید خاتم الانبیاء(ص) است، می‌بایست بحث معاد به تفصیل و همراه با دلایل قانع‌کننده ذکر شده باشد. مراجعه به قرآن کریم این مطلب را تأیید می‌نماید. قرآن، اهمیت فوق‌العاده‌ای برای بحث معاد قائل است که این موضوع از کثرت آیات وارده درباره معاد روشن می‌گردد.

برخی تعداد این آیات را بیش از دو هزار آیه دانسته‌اند که به احتمال، این تعداد، آیاتی که در آنها بطور غیرصریح به معاد اشاره شده و آیاتی که در آنها تصریح به معاد شده، همه را در برمی‌گیرد (سبحانی، ۱۳۷۵، ص ۱۶۶).

قرآن مجید ایمان به آخرت یا روز آخر را برای سعادت بشر یک امر حتمی و لازم می‌شمارد. منبع و منشأ ایمان به زندگی جاوید و حیات اخروی نیز، قبل از هر چیز دیگر وحی الهی است که بوسیلهٔ پیامبران به بشر ابلاغ شده است. یعنی پس از آنکه انسان، خدا را شناخت و به صدق گفتار پیامبران ایمان آورد و دانست که آنچه به عنوان وحی ابلاغ می‌کنند واقعاً از جانب پروردگار عالم و تخلف ناپذیر است، به روز قیامت و حیات جاوید اخروی که همه پیامبران ایمان به آن را مهمترین اصل پس از توحید معرفی کرده‌اند ایمان پیدا می‌کند. لذا، درجه ایمان هر فرد به حیات اخروی از طرفی بستگی دارد به درجه ایمان او به "اصل نبوت" و صدق گفتار پیامبران و از طرف دیگر بستگی دارد به اینکه سطح معارف انسان تا چه حد بالا باشد و تصورش از امر معاد و عالم آخرت چه اندازه صحیح، معقول و عالمانه باشد و تصورات جاهلانه در آن راه نیافته باشد (مطهری، ۱۳۸۰، ص ۷).

▪ مفهوم آخرت‌گرایی و شاخص‌های آن

آخرت‌گرایی مفهوم و کیفیتی است که در پی عقیده و ایمان به آخرت و زندگی جاوید مطرح می‌شود و به‌طوری‌که گفته شد، آخرت‌گرایی به معنی تلبس به ارزش‌های قرآنی و الهی است که ما را در مسیر الهی به پیش برد و از سقوط به جهنم هوی و هوس‌ها نجات بخشد و اشاره شد که این معنی هرگز به مفهوم نفی دنیا نیست بلکه امکانات دنیوی را در راستای اهداف اخروی قرار دادن است و بالاترین هدف اخروی نیل به سعادت حقیقی است، در بهشتی که تنها بوسیله دین الهی بدست می‌آید.

بنابراین آخرت‌گرایی در نهایت، توجه به سعادت حقیقی در بهشت پروردگار است، لذا آنچه در قرآن و روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام در باب صفاتی که انسان را وارد بهشت می‌سازد و او را در آن جایگاه رفیع و والا جای می‌دهد، آمده است می‌تواند بخوبی شاخص‌های آخرت‌گرایی را نمایان سازد و دیدگاه اسلام را در باب نجات و سعادت ابدی روشن سازد.

با عنایت به این مطلب می‌توان شاخص‌های آخرت‌گرایی را به شرح ذیل برشمرد:

ـ ایمان و عمل صالح،

ـ تقوا،

ـ احسان و نیکوکاری،

ـ ترک هوا پرستی،

ـ صبر و تحمل در برابر شدائد،

ـ اخلاص،

ـ صدق و راستی،

ـ انفاق،

ـ تولی و تبری

ـ اهتمام به نماز (مکارم شیرازی، ۱۳۷۲، ص ۱۹۷).

این شاخص‌ها و نشانه‌ها تنها بخشی از شاخص‌ها و نشانه‌های مفصلی است که می‌توان برای آخرت‌گرایی نام برد. امّا بدلیل جامعیت و گستردگی و تأکید و تکرار روی این موارد در قرآن مجید، این شاخص‌ها را می‌توان شاخص‌های عمده آخرت‌گرایی و معیار خوبی جهت سنجش مفهوم آخرت‌گرایی به حساب آورد. نکته دیگری که در اینجا قابل ذکر است مرتبط بودن و پیوستگی این نشانه‌ها با یکدیگر است به عبارت دیگر جهت سنجش مفهوم آخرت‌گرایی نباید به تک تک یا برخی از این شاخص‌ها توجه نمود بلکه باید دید آیا مجموعه این شاخص‌ها وجود دارد یا خیر، بعنوان مثال نماز به تنهایی نمی‌تواند معیار سنجش باشد بلکه صدق و راستی و ادای امانت نیز در کنار آن و به همراه آن مطرح است. توجه به مجموع شاخص‌ و نشانه‌هاست که منافقان و دنیاطلبان را از آخرت‌گرایی و مؤمنان راستین مشخص می‌سازد.

پی‌نوشت‌ها:

محمدتقی طوبایی

دانش‌آموخته کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق u

۱- «وما هذه الحیوهٔ الدنیا الا لهو و لعب....».

۲- «... و ما الحیوهٔ الدنیا إلا متاعٌ».

۳- «یا أباذر إنّ الدنیا ملعونهٔ ملعون ما فیها إلا ما ابتغی به وجه الله».

۴- «وأحذركم الدنیا فإّنها منزل قلعهٔ و لیست بدار نجعهٔ قد تزیّنت بغرورها و غرّت بزینتها...».

۵- «یا أیها الذین أمنوا إنما المشركون جس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا».

۶- «وإن خفتم علیه فسوف یغنیكم الله من فضله إن شاء إن الله علیم حكیم».

منابع و مآخذ:

۱. قرآن کریم.

۲. اسماعیل پور، حسن (۱۳۷۶)، مدیریت بازاریابی بین المللی، تهران: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، چاپ اول.

۳. الطبرسی، رضی الدین ابی نصر الحسن بن الفضل (۱۳۵۰)، مکارم الاخلاق، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعه السادسه.

۴. اینوهارا، هیدیو(۱۳۷۰)، پرورش منابع انسانی در شرکت‌های ژاپنی، ترجمه محمد علی طوسی، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ اول.

۵. رابینز، استیفین (۱۳۷۹)، تئوری سازمان، ترجمه سید مهدی الوانی و حسن دانائی فرد، تهران: انتشارات صفار، چاپ سوم.

۶. رضائیان، علی (۱۳۸۰)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: سمت، چاپ دوم.

۷. رضائیان، علی (۱۳۸۰)، مدیریت رفتار سازمانی، تهران: سمت، چاپ دوم.

۸. سبحانی، جعفر (۱۳۷۵)، الالهیات علی هدی الکتاب والسنهٔ والعقل، قم: مؤسسه الامام الصادق(ع)، چاپ چهارم، ج ۴.

۹. طباطبائی، محمد حسین (۱۳۷۷)، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ج۲و ج۵.

۱۰. علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، ۲۳ قبل از هجرت ـ ۴۰ق (۱۳۷۹)، ترجمه نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم: نشر مشرقین، چاپ هفتم.

۱۱. ماتسو موتو،‌ کوجی (۱۳۷۱)، مدیریت ژاپنی، ترجمه ن. درداری، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول.

۱۲. مصباح، محمدتقی (۱۳۷۶)، پیش نیازهای مدیریت اسلامی، تحقیق و نگارش غلامرضا متقی‌فر، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).

۱۳. مطهری، مرتضی (۱۳۸۰)، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی(۶) ـ زندگی جاوید یا حیات اخروی، تهران: انتشارات صدرا، چاپ شانزدهم.

۱۴. مکارم شیرازی، ناصر و سایر همکاران (۱۳۷۲)، پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، قم: مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، ج۵.

۱۵. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۶۳)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ج۱۶.

۱۶. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۶۵)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ج۲۳.

۱۷. نبوی، محمد حسن (۱۳۷۶)، مدیریت اسلامی، قم: مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم.

۱۸. نقی‌پورفر، ولی‌ا... (۱۳۷۷)، اصول مدیریت اسلامی و الگوهای آن (۱)، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ سوم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.