چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

چرایی رابطه دو فرد در ازدواج


چرایی رابطه دو فرد در ازدواج

براستی هدف شما در رابطه ازدواج چیست آیا آنها را برای خود تعیین کرده اید چنانچه پاسخ تان منفی است به آنها چیز مهم و مشخصی نخواهید رسید

● مقدمه :

براستی هدف شما در رابطه ازدواج چیست ؟ آیا آنها را برای خود تعیین کرده اید ؟ چنانچه پاسخ تان منفی است به آنها ( چیز مهم و مشخصی ) نخواهید رسید .

تنها این تصویر ذهنی ما ( از آنچه که میخواهیم به آن برسیم ) است که به ما امکان می دهد با همسرمان بمانیم و گذشته ها را به همراه یکدیگر پشت سر بگذاریم .

اما آیا بهترین تصویر ذهنی که از یک رابطه در ازدواج ، می توان ترسیم کرد و هدف را رسیدن به آن قرار داد چیست ؟

" به تغییر و رشد شخصی یکدیگر کمک کنیم و بتوانیم از یکدیگر بیاموزیم . و در این راستا معلم و آموزگار یکدیگر باشیم . "

این به آن معناست که هرگاه ( جفری ) شوهر می گوید : " ( باربارا ) خانم ، احساس می کنم که سعی داری مرا کنترل کنی و به من اجازه نمی دهی با احساسات خود تماس برقرار کنم یا آنها را حس نکنم . احساس می کنم سعی می کنی مرا پردازش کنی و در حقم آموزگاری کنی و جواب ها را به من بدهی ، که البته این همان کاری است که خیلی زیاد هم انجامش می دهی . زیرا شغل تو اینست و با مردم این کار را می کنی . اما ( آیا ) می خواهی با من هم همین کار را بکنی ؟ "

در این طور وقت ها من دو راه بیشتر ندارم :

۱- اینکه بگویم : " این مزخرفات چیست ؟ "

( وبه احتمال زیاد ) او می گوید : " آشغال عوضی ؛ چطور جرات می کنی این حرفها را به من بزنی ؟ سخت اشتباه می کنی . اصلا این خودت هستی که سراپا مشکلی !؟ "

۲- می توانم به خودم یادآوری کنم که ما برای این در زندگی بر سراه یکدیگر قرار گرفته ایم که به تغییر و رشد شخصی یکدیگر کمک کنیم و از یکدیگر بیاموزیم .

شاید شوهر یا معشوقم ، آینه ای است که گوشه هایی پنهان از شخصیت مرا به من نشان می دهد . آن گوشه هایی را که همواره از نظرم پنهان مانده بود و حالا وقت آن رسیده است که به آنها نظری بیفکنم . ممکن است از دیدن آن ها خیلی خوشحال نشوم و لذت نبرم . ممکن است بسیار سخت باشد که لبخند بزنم و از او تشکر کنم و بگویم : " عزیزم ؛ از تو برای این که نقطه ضعف های مرا به من نشان می دهی ممنونم ! "

این حقیقت محض است که " او آموزگار من است و باید چیزهای مهمی را که نیاز دارم بیاموزم ، او به من نشان می دهد و از این بابت که این اطلاعات و داده ها را در اختیارم می گذارد ، از او بسیار هم متشکر باشم . "

می دانم که کمی مشکل است همیشه در چنین خودآگاهی و حضور ذهنی سیر کنیم . گاهی اوقات عصبانی می شویم و از او به دلیل اینکه ضعف هایمان را به رخ ما کشیده است ناراحت می شویم . اما در جایی در ژرفای وجود خود می دانیم که حق با اوست و اینکه او راست می گوید .

این به ما امکان می دهد تا شنونده خوبی باشیم و حالت تدافعی به خود نگیریم و تصویر ذهنی خود را مجددا به یاد آوریم . او نیز همین طور هنگامی که هر دو مشترکا با یکدیگر چنین برخورد می کنیم ، به جای آنکه دشمن یکدیگر باشیم مثل دوتا دوست می شویم ؛ زیرا به خود می گوئیم :

ما به این د لیل با هم هستیم تا به یکدیگر کمک کنیم رشد کنیم و خود را صیقل دهیم . تو تمامی ضعف ها و کاستی هایم را به رخ من بکش ، من نیز ضعف ها و کاستی های تو را به تو نشان خواهم داد . این همان چیزی است که موافقت کردیم و قرار گذاشتیم که با هم انجام دهیم . نه اینکه چشمانمان را ببندیم و وانمود کنیم که همه چیز عالی است و من بی عیب و نقص هستم و تو نیز کامل و مطلوب هستی .

تمامی چیزهایی را که از آن ها رویگردان هستید و نمی خواهید به آنها نگاه کنید ، همسرتان به شما نشان خواهد داد .

" پس بهتر است گوش فرا دهید و به گفتنی ها ، اطلاعات و داده های گران بهایی که در شکایت های همسرتان از شما نهفته است دقت کنید . گاهی اوقات عشق ورزیدن به این معناست که نخست خود را نیز آنقدر دوست داشته باشیم که نیازهایمان را مطالبه کنیم . گاهی اوقات عشق ورزیدن به دیگران به این معناست که به رغم ضعف ها و کاستی هایشان آنها را همچنان دوست داشته باشیم . "

از آنجا که دو همسر پذیرفتند " هر کدام زوایای پنهانی در شخصیت خود دارند که هرگز فرصت یا جرات پیدا نکرده اند تا در آینه ای خود را به تماشا بنشینند و ارزیابی واقع بینانه ای از آنها داشته باشند و اکنون خواهی نخواهی ، هر کدام آینه دیگری خواهد شد ، لذا در انجام رابطه ازدواج ، تعهداتی لازم است که هر کدام باید از دیگری انتظار داشته باشد "

و این تعهدات به این معناست که :

۱ـ من خود را متعهد می سازم تا آنجا که در توان دارم تلاش کنم تا بیاموزم ، چگونه انسان و همسری بهتر باشم .

و این بدان معناست که آنچه را در توان دارم به کار خواهم بست تا رابطه یا ازدواجی موفق داشته باشم . با مطالعه ، مشاوره و ... نهایت تلاش خود را بکار خواهم گرفت تا نسبت به تمامی احساسات حل و فصل نشده خود آگاهی یابم و نقشی را که در مشکلات رابطه یا ازدواج بازی می کنم ، بشناسم و ببینم که چگونه در شکل گیری این مشکلات ، خود نیز سهیم بوده ایم .

متعهد خواهم شد برای تغییر و رشد شخصی خود اهدافی را قرار دهم و تعیین کنم و خود نیز به طرزی خود انگیخته برای رسیدن به آنهاغ تلاش کنم . به طوری که همسرم مجبور نباشد مدام مرا به این کار وادار سازد .

۲ـ خود را متعهد می سازم به لحاظ احساسی و عاطفی پذیرای همسرم باشم .

باز بودن احساسی و عاطفی بدین معنا نیست که به همراه یکدیگر تلویزیون نگاه کنید . بلکه بدین معناست که بفهمید چه احساسی دارید ( در صورت امکان ) و چنانچه نمی توانید با احساسات خود ارتباط یا تماسی برقرار کنید از راه انداختن بازی " حدس بزن و قایم موشک بازی روحی " خود داری کنید . به این معنا که همسرتان را وادار نمی کنید ذهن خوانی کند و سخت تلاش کند تا به جای شما احساسات شما را بفهمد . همسر شما کنسرو بازکن نیست که بخواهد به زور دل شما را باز کند تا سرانجام احساسات تان را بیرون بریزید . یا مدام مجبور باشد از شما سوال کند و بخواهد پرسشنامه های بلند بالایی را درباره احساسات خود پر کنید .

۳ـ سومین عامل مهم در موفقیت روابط ، سخاوت روحی و احساسی است . به این معنا که به خود بگوئید : " متعهد می شوم که با همسر خود به لحاظ احساسی یا روحی سخاوتمند باشم نه خسیس ! این به آن معناست که عشق خود را به او نشان خواهم داد . و نشان دادن به معنای محبت فیزیکی یا جسمانی ، و بیان گفتاری و کلامی نیز هست .

همگی ما نیاز داریم که دیگران به ما نشان بدهند که ما را دوست دارند و به ما عشق می ورزند . نیاز داریم این را از خود آنان بشنویم . عشق چیزی نیست که بخواهید آن را گدایی کنید . هرگز مجبور نیستید گدای عشق و محبت کسی باشید . لحظاتی در زندگی وجود دارند که احساس عشق چندانی از طرف دیگران نمی کنید ، اما در یک رابطه یا ازدواج هرگز به دنبال خرده نان کسی نباشید . هرگز به خرده محبتی دل خوش نکنید .

آخرین باری که شوهرتان به شما گفت : دوستتان دارد کی بود ؟ ماه گذشته ؟ آخرین باری که زنتان شما را بوسید کی بود ؟ دو هفته پیش ؟ شما استحقاق این را دارید که عشق سرتاسر پیرامون شما را فرا گرفته باشد . آن هم همیشه . چنانچه چنین عشقی را دریافت نمی کنید ، نخست از خود بپرسید که آیا خود به قدر کافی عشق می ورزید یا نه .

و در هر حال بدانید که " شما این استحقاق را دارید که دوست داشته باشید و عشق بورزید . همین طور همسرتان . تمامی تلاش خود را به کار بگیرید تا بر روی این رابطه کار کنید . اما شما را به خدا وانمود نکنید که همه چیز خوب است و هیچ مشکلی وجود ندارد . "

● نتیجه

وقت ارزشمند خود را هدر ندهیم . بسیاری از ما دچاراین توهم هستیم که قرار است تا ابد زنده باشیم . از این رو مهمترین کارهای زندگی خود را به تعویق می اندازیم و همواره به زمانی نامعلوم موکول می کنیم . به دیگران نمی گوئیم که چه احساسی نسبت به آنها داریم . به آنها نمی گوئیم چقدر دوستشان داریم و فراموش می کنیم که هر روز که از زندگی به ما داده می شود هدیه ای است بس گرانبها . و هرگز معلوم نیست ، آیا روز دیگری نیز به ما داده خواهد شد یا خیر ؟!

محمد صالحی

منبع : کتاب سفرعشق ـ خانم دکتر باربارا دی آنجلیس

http://mahsan.parsiblog.com