دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

به سوی جهانی مسئولیت پذیر


به سوی جهانی مسئولیت پذیر

نگاه انتقادی محافل بین المللی به الگوی رهبری امریکا

سخن گوردون براون نخست وزیر انگلیس مبنی بر این که دوران حاکمیت صندوق بین المللی پول و بانک تجارت جهانی گذشته است در گرماگرم جنگ غزه چندان از سوی رسانه ها جدی گرفته نشد. اما این نهادها برای سالیان طولانی بازوهای قدرت نظام لیبرالیسم بودند. آخرین ضربه را بر پیکر این نهادها بحران مالی جهانی وارد کرد. اما پازل ناکارآمدی و افول نهادها و بازوهای نظام بین المللی غرب وقتی کامل می شود که بر شکست صندوق بین المللی پول و بانک جهانی اتفاق مهم تری به نام ناکامی سازمان ناتو را بیفزاییم.

اگر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی حافظ منافع مالی و اقتصادی جهان غرب بودند ناتو در نقش حیاتی تری ، تأمین امنیت نظام های لیبرالیستی را بر عهده داشت. هیچ کس اکنون دراین واقعیت تردید ندارد راهی که در افغانستان پیش گرفته پایان آن شکست و سقوط است و با برآیند هر دو جنگی که امریکا با تکیه بر این ابزارهای امنیتی شروع کرد تولد جهانی تازه است که ویژگی ها و مختصاتی کاملاً متفاوت دارد.

بارزترین ویژگی جهان جدید این است که انحصار یک قدرت بر آن پایان می پذیرد. نظام چند قطبی که از بستر بحران هایی مثل سقوط وال استریت یا جنگ افغانستان و عراق سر بر می آورد، دارای بازیگرانی تازه است هم در عرصه اقتصادی و هم در عرصه های سیاسی و امنیتی. کما این که در این برهه ژاپن و آلمان با آنکه از اعضای دائم شورای امنیت نیستند از نظر اقتصادی مقام دوم و سوم را در جهان دارند ‎/ همچنین هند که صاحب بزرگترین دموکراسی از نظر جمعیت و دارای بالاترین رشد اقتصادی است.

چین در گروه موسوم به جی هشت عضویت ندارد، در حالی که از نظر اقتصادی در جهان مقام چهارم را دارد. تلاش برای شکستن چارچوب جهان تک قطبی آغاز شده است. در شورای امنیت کسی نیست که به حق وتو معترض نباشد یا در صندوق بین المللی پول اغلب اروپایی ها گفته اند که این دیگر یک سنت ناعادلانه است که یک شخصیت اروپایی رئیس صندوق بین المللی پول را بر عهده دارد و یک شخصیت امریکایی همیشه ریاست بانک های بین المللی را برعهده دارد ‎.

چنین وضعی در نزاع ها و مذاکرات امنیت بین المللی و دفاعی و حتی زیست محیطی نیز نمایان می شود. جامعه جهانی در حال حاضر شاهد برانگیخته شدن احساسات بومی کشورها و مناطق مختلف بر ضد توافق بین کشورهایی است که جهانی شدن به دنبال ایجاد آن است. بحث های مربوط به اجلاس های هسته ای یا خلع سلاح و یا حقوق بشر را نگاه کنید که در اغلب آنها امریکا و اروپا در جایگاه تحمیل کنندگان ارزش های خویش زیر آوار نقد قرار دارند.

از سوی دیگر روسیه و چین در قبال رفتارهای تحمیلی غرب به شدت واکنش نشان می دهند.

به عنوان مثال چینی ها و مسلمانان از ادامه تمرکز بر پرونده نقض حقوق بشر در این کشور از یکسو و نادیده گرفتن تجاوزات اسرائیل بر ضد فلسطینی ها تعجب می کنند. همچنین روسیه از طرح پرونده دموکراسی در این کشور اعتراض سر می دهد و می گوید امریکا سرشار از موارد تخلفی است که از سوی دولت و یا احزاب در این کشور اعمال می شود.

این فشارها و کشمکش ها در بحث تخلفات زیست محیطی نیز صورت می گیرد. از یک سو چین و روسیه متهم می شوند به آلوده کردن جهان اما این امر فراموش می شود که غرب در این آلوده سازی مقام اول را دارد ‎/ آنها این سؤال را مطرح کرده اند که چگونه کاری برای غرب مجاز است اما همان کار برای این دوکشور ممنوع است ‎/ همین امر سبب نزدیک شدن چین و روسیه به یکدیگر در زمینه های مختلف شده است ‎/ شاید افزایش شمار گردشگران روسی که در ده سال اخیر به چین رفته اند و گردشگران چینی که به روسیه سفر کرده اند تأییدی برای این ادعا باشد ‎.

شمار این گردشگران از ۴۸۹ هزار نفر در سال ۱۹۹۵ به ۲‎/۲ میلیون نفر در سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است در کنار کشورهایی مثل چین و روسیه قدرت های نوپدیدی مثل آفریقای جنوبی، برزیل، مکزیک و کره جنوبی به مهمترین بازیگران اقتصادی تبدیل شده اند که هر کدام مطالبات سیاسی خاص خود را دارند.

بحث مهمی که برخی از این قدرت ها مطرح کرده اند بی اعتنایی مدعیان رهبری سیاسی جهان به بحران های جامعه جهانی است به طور مثال نماینده کشور آفریقای جنوبی در نطق اخیر خود در سازمان ملل این موضوع را به صراحت مطرح کرد.

وقتی بحران مالی اوج گرفت فلش همه انتقادها به سمت چند قدرت عمده غرب نشانه رفت ‎/ در چند اجلاس گروه هشت وقتی ۱۲ کشور برتر دیگر نیز به آنجا دعوت شدند باب این بحث مهم گشوده شد که چه کسی مسئول و مقصر این همه بحران های جهانی است و چه اراده ای مانع از آن می شود که گامی جدی برای مهار این مصائب و مشکلات برداشته نشود

برحسب گزارشی که نمایندگان کشورهای در حال توسعه به آخرین اجلاس گروه هشت بردند اکنون چند بحران همزمان حیات آینده جهان را تهدید می کند: منازعات سیاسی فزاینده بویژه در خاورمیانه ، افزایش بی رویه مصرف انرژی و محصولات غذایی در عرصه بین المللی، نگرانی های ناشی از تغییرات ناگوار اقلیمی و موج جدیدی از بی ثباتی و خشونت در جهان ‎.

در این گزارش ها تأکید شده است که نیمی از جهان در برابر بی ثباتی اجتماعی و خشونت ها به علل مختلف به ویژه افزایش بهای انرژی و محصولات غذایی، ناکارآمدی دولت ها، کمبود آب، تغییرات ناگوار اقلیمی، کاهش ذخایر انرژی و غذا، افزایش مهاجرت در جهان آسیب پذیر هستند. چهل و شش کشور جهان که تقریباً دو میلیارد و هفتصد میلیون نفر از جمعیت کره زمین را در خود جای داده اند، با خطرات فزاینده مناقشات مسلحانه روبرو هستند و پنجاه و شش کشور دیگر که یک میلیارد و دویست میلیون نفر از جمعیت جهان را شامل می شوند، در خطر بی ثباتی سیاسی قرار دارند.

در این گزارش همچنین اعلام شده است میزان تقاضای جامعه جهانی در زمینه انرژی احتمالاً در کمتر از بیست سال دیگر دو برابر خواهد شد. این گزارش در زمینه تغییرات ناگوار اقلیمی هشدار داده است اما نتیجه گیری واحد همه این گزارش ها این است که جهان غرب و بویژه امریکا هیچ کدام از طرح هایی که ناظر به حل یا کنترل این بحران ها است را همراهی نمی کند. به طور خاص ایالات متحده با پیمان های مربوط به کنترل نظام تولید سلاح های مرگبار مخالفت کرده و در نشست های مربوط به کاهش آلاینده ها نیز همواره رأی منفی داده است .

این رشته از رفتار های واشنگتن باعث شده که نمایندگان ملت های جهان سوم بیش از هر چیز در دوره پس از بوش بر عنصری به نام مسئولیت پذیری دولت ها انگشت تأکید بگذارند و این نظریه را پی بگیرند که جهان آینده اگر بخواهد روی رفاه وعدالت ببیند باید همه قدرت ها برابر سود و نفعی که می برند در برابر بحران ها و مشکلات آن پاسخگو و مسئولیت پذیر باشند.

س. حیدرپور