دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مفهوم گریستن


نگاهی به مفهوم گریستن

اشک, زمانی معرف سایر اهداف عالی قیام امام حسین ع است که برخاسته از تفکری عمیق و حقیقی بوده, همراه و ملازم آن باشد و ازآنجاکه این اشک مسلح به یک تأثیر فرازبانی است, خواهد توانست اثر نافذی را به امر به معروف و نهی از منکر و نجات مردم از جهالت, اعطا کند

اشک، زمانی معرف سایر اهداف عالی قیام امام حسین (ع ) است که برخاسته از تفکری عمیق و حقیقی بوده، همراه و ملازم آن باشد و ازآنجاکه این اشک مسلح به یک تأثیر فرازبانی است، خواهد توانست اثر نافذی را به امر به معروف و نهی از منکر و نجات مردم از جهالت، اعطا کند.

همه ما گریستن را در شرایط متفاوت زندگی تجربه کرده‌ایم؛ در ترس، نومیدی، در اوج خوشحالی، گاهی ابزاری برای رسیدن سریع به هدف بوده است، گاهی از شدت غم و اندوه و برای مطامع دنیوی و گاهی نیز در سوگواری اهل بیت گریسته‌ایم. در این پژوهش می‌خواهیم، جایگاه صحیح گریه را شناسایی و آنجا که بایسته و شایسته است، از این ابزار استفاده کنیم وبه این مقصود نتوان رسید؛ مگر از راه جست‌وجو و بررسی جایگاه «بُکاء» در آیات قرآن و سپس در سیره امامان معصوم (ع). از آنجایی‌که قرآن بهترین برنامه عملیاتی زندگی است که آخرین فرستاده پروردگار برای بشر معرفی کرده است، تعمّق در آیات آن، ما را در نیل به مقصود یاری می‌رساند. با استناد بر اینکه قرآن و عترت از هم جدایی ناپذیرند و قرآن در معیت عترت معنا می‌یابد، جایگاه گریه از نگاه امامان معصوم (ع) را بررسی می‌کنیم؛ چراکه ایشان نمونه‌‌های انسان کامل‌اند و سیره ایشان برای ما الگویی بی‌بدیل است؛ به همین منظور تدقیق در جایگاه گریستن این بزرگواران، روایتی از درک عمیق باور عقلانی جایگاه گریه و باید‌ها و نبایدهای آن است.

گریستن عامل ارتباطی معنادار و به تعبیر شهید مطهری مظهر شدیدترین حالات احساسی انسان و یکی از اعراض خاصه اوست. گاهی گریه را زبان نمادینی می‌دانند که از ویژگی‌های بارز آن ابهام، ایهام و رمزآلود بودن آن است.۱ آنچه میان انواع گریستن‌ها مشترک است، مشابهت ظاهری آنهاست؛ اما به وضوح پیداست که میان انواع گریه‌ها در مبادی، علت، انگیزه و حتی در ساختار بیولوژیکی تفاوت چشمگیری وجود دارد.

در کتاب زبان اشک‌ها نیز آمده است: «اشک‌هایی که از روی احساسات جاری می‌شود، برخلاف اشک‌هایی که بر اثر خرد شدن پیاز از چشم سرازیر می‌شود، از لحاظ ترکیب با یکدیگر متفاوت هستند؛ به‌طوری که ما تصور می‌کنیم، اشک‌‌هایی خودانگیخته، منشعب از یک بخش از مغز هستند؛ درحالی‌که لازمه سرازیر شدن اشک‌‌هایی تصنعی تصورات ذهنی در ناحیه کورتکس مغز است. هنرپیشه‌ها هم برای گریستن از این ناحیه مغز استفاده می‌کنند.»۲

هرچند پیامی که این ابزار منتقل می‌کند، می‌توانست، از راه کلام نیز منتقل شود؛ ولی نمی‌توان از تأثیر فرازبانی آن عدول کرد.

«اشک‌ها الگوهای منحصربه‌فردی از ارتباط را دارا هستند. زبان‌شناسان فرهنگی، گریستن را نوعی سیستم فرازبانی می‌دانند که آگاهانه و یا به طور ناخودآگاه، در حمایت از انفعال کلامی بروز می‌کنند.»۳

در هر حال آنچه ضروری و مفید علم در این مقاله به نظر می‌رسد، شناخت این ابزار برای به‌کارگیری درست آن در زندگی است؛ چه‌بسا همه گریستن‌ها و همه اشک‌ها به یک‌قدر و قیمت نیستند و ارزش اشکی که از خوف پروردگار و در دل شب جاری می‌شود، با اشک‌‌هایی متظاهرانه و فریبنده متفاوت است؛ به همین منظور، مفهوم گریستن و انواع آن را در آیات قرآن، بیان و بررسی می‌کنیم.

گریستن در آیات قرآن مصدر عربی «بکاء» به معنای گریستن در چندین آیه از آیات قرآن به‌کار رفته است. سوره مبارک یوسف، دو نوع متفاوت از گریستن را ذکر کرده است؛ نخست، آنجا که یعقوب نبی (ع) در حزن فراق یوسف (ع) سیلاب اشک بی‌اختیار از دیدگانش جاری شد، تا آن حد که دیدگانش از اندوه سفید شد؛ «وابیضَّتْ عَیْناهُ من الحُزنِ»۴ اما شکوه و شکایتش را نزد پروردگارش برد؛ «قال إنَّما أشکو بَثّی و حُزنی إلی اللهِ».۵

گریه یعقوب (ع) گرچه اختیاری نبوده و منافاتی نیز با صبر جمیل وی نداشته است؛ هدایت‌کننده فرزندان یوسف (ع)، صادقانه و از عمق جان بود.۶

دوم؛ نوعی از گریه دروغین را بیان می‌کند که با هدف فریب دادن است؛ «وجاءووا أباهُم عِشاءً یبکون»۷ شب هنگام (برادران یوسف) گریه‌کنان نزد پدر بازگشتند. گریه برادران گریه‌ای دروغین و قلابی بود و این نشان می‌دهد که گریه قلابی هم ممکن است و نمی‌توان تنها فریب چشم گریان را خورد.۸

در سوره‌‌هایی دیگر مثل سوره مبارک اسراء و مریم نوعی از گریه صالحان و شایستگان و مقربان درگاه الهی بیان شده است که پس از دیدن آیات الهی به سجده افتادند. «یخرّونَ للاذقانْ یبکونْ و یزیدَهُم خُشوعاً»۹ گریه‌‌هایی عاشقانه و راستین کسانی را توصیف می‌کند که پس از شنیدن آیات قرآن ایمان آورده‌اند و در صف مؤمنان راستین قرار گرفتند و تلاوت این آیات همواره بر خشوعشان می‌افزاید.

در سوره مریم از پیامبرانی یاد می‌کند که خداوند آنها را مشمول نعمت خود قرار داده بود -از فرزندان آدم (ع) و از کسانی که با نوح (ع) بر کشتی سوار شدند و از دودمان ابراهیم (ع) و یعقوب نبی (ع)- اینها هدایت شدگانی بودند که وقتی آیات خداوند بر آنها خوانده می‌شد، به خاک می‌افتادند و سجده‌کنان گریه می‌کردند «إذا تُتلی عَلیهم آیاتُ الرّحمنِ خَرّوا سُجَّداً و بُکیاً»۱۰

همچنین در نگاهی متفاوت به سوره مبارک مائده، پس از آنکه احکام خوراکی‌ها و حلال و حرام‌ها بیان شده است به آیات واقعه غدیر پرداخته است «یا ایها الرَّسول بلِّغ ما اُنزلَ إلیکَ من ربِّک»۱۱ در ادامه، بحث درخواست حوّاریون برای مائده آسمانی مطرح می‌شود. آنچه از فضای آیات مربوط به حلال و حرام خوراکی‌ها استنباط می‌شود، این است که یکی از شرایط مهم در پذیرش ولایت، لقمه است. آنجا که امام حسین (ع) نیز علّت تأثیر نداشتن سخنانش در دل اصحاب بنی امیه را لقمه‌‌هایی ناپاک می‌داند.

در آیه دیگر این سوره نیز، سخن از کسانی می‌شود که مسلمان نیستند؛ ولی با محبّت‌تر از همه‌کس با اهل ایمان‌اند «...أقرَبهم مودَّه للّذین امنوا...»۱۲ و هنگامی‌که آیات قرآن بر آنها تلاوت می‌شود، اشک از دیدگانشان جاری شده و به رسول خدا (ص) و کتابش ایمان می‌آورند. «و إذا سَمِعُواْ ما اُنزِلَ إلی الرَّسولِ‌تَری أَعینَهُم تفیضُ مِنَ الدَّمعِ مِمّا عََرَفُوا مِنَ الْحقِّ...»۱۳؛ بنابراین می‌توان این اشک را که نشان از صداقت قلبی است، یکی از ابواب ورود بر سفره ولایت دانست.

● گریستن در سیره انسان کامل

امامان معصوم (ع) حجّت تامّه خداوند بر روی زمین‌اند و سیره ایشان، الگویی کامل برای زندگی بشر است. آنچه از ادعیه معتبر منسوب به امامان معصوم (ع) درباره گریستن ذکر شده است، بیانگر این مطلب مهم است که ایشان، گریه را نشانه خضوع در درگاه الهی می‌دانستند «یا من یری بکاءالخائفین»؛۱۴ «ای کسی که گریه خائف را می‌بینی» این عبارت، گویای این نکته است که کسی که خائف است، به گریه مشهور است.همچنان که امام زین العابدین (ع) از خداوند برای گریه بر نفسش یاری می‌طلبد. «أعنّی بالْبُکاءِ علی نَفْسی»۱۵ و دلیل این گریه را گذراندن عمر بر مسامحه و آرزو بیان می‌کند.

طرح این مسئله نیز ضروری است که علّت گریه‌‌های یک انسان کامل چیست؟ جایگاه گریه‌‌های او کجاست؟ انسانی که همه ارزش‌‌های انسانی در وجودش، در حدّ اعلی و به طور هماهنگ، رشد و بروز کرده است، برای چه مسائلی گریه می‌کند؟ و چه چیز‌هایی را شایسته گریستن می‌داند؟

برای نمونه امام سجاد (ع) مظهر یک انسان کامل در دعای ابو حمزه ثمالی بر جان دادن خود، بر تاریکی قبر، برای تنگی لحد و ... می‌گرید. «فمالی لا أبکی/ أبکی لخروج نفسی / أبکی لظلمه قبری/ أبکی لضیق لحدی...»۱۶

همچنین ایشان در مناجات خمس عشر از پروردگار درخواست می‌کند که او را از آنانی قرار دهد که چشم‌هاشان در خدمت او بیدار و اشک دیدگانشان از خوف او جاری است. « ... و عُیونهم ساهره و دُموعهم سائله من خَشیتک ... »۱۷

در مناجات‌ها و دعاها چنان‌که بیان شد، گریستن از جایگاه والایی برخوردار است؛ جایگاهی که آن را چون سلاحی می‌دانند. «اِرحم مَن راسُ مالهِ الرّجاء و سِلاحهُ البُکاء»۱۸

همچنین در روایات از سیره امامان معصوم (ع) این‌گونه یاد می‌شود که ایشان گریستن را مظهر تذلّل و خضوع در برابر پروردگار خویش می‌دانستند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «طُوبی لِعَبدٍ نَظَرَ اللهُ الَیه وَ هُوَ یبکی عَلی خَطیئَتهِ مِنْ خَشْیه الله لَمْ یطَّلِع عَلی ذلِکَ الذَّنبِ غَیرُهُ »۱۹؛ «خوشا به حال بنده‌ای که خداوند به او نظر کرده و او از ترس خدا بر خطایش می‌گرید، خطایی که غیر از خدا کسی بر آن آگاهی ندارد.»

از سوی دیگر امام علی (ع) نیز فرموده‌اند: العُبُودیه خَمسَه اشیاء :... و البُکاءُ من خَشیه الله »۲۰ «بندگی در پنج چیز است : ... و گریستن از ترس خدا »

● کشته اشک

در بسیاری از روایات، مهم‌ترین سوژه نزد اهل بیت (ع)، برای گریستن، بر مصایب آنان و به طور خاص بر امام حسین (ع) است.

امام رضا (ع) فرمودند: «فَعَلی مِثلِ الحُسَینِ فَلیبکِ الباکُونَ»۲۱ «پس بر کسی مانند حسین باید گریه کنان بگریند»

امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه از سید الشهدا (ع) با نام «قتیل العبرات» یاد می‌کند؛ بدان معنا که ایشان به هدف اشک کشته شده‌اند.

در اینجا ممکن است، این سؤال در ذهن خواننده ایجاد شود که آیا منطقی است که امام حسین (ع) برای اشک شهید شوند؟

احیای امر به معروف و نهی از منکر، اقامه نماز‌، نجات دادن مردم از نادانی و سرگردانی حیرت، -آنچنان که در زیارت اربعین امام حسین (ع) بیان شده- «لِیستَنقِذَ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله»۲۲، سایر اهدافی است که برای قیام امام حسین (ع) ذکر شده است؛ ولی ظاهر این اهداف هیچ سنخیتی با اشک ریختن ندارد؛ چه بسا که اشک ریختن کار بسیار راحتی است امّا نجات مردم از حیرت و نادانی کاری دشوار! بنابراین اشک ریختن را یکی از اهداف قیام امام حسین (ع) دانستن، منطقی ندارد؛ مگر آنکه این اشک به‌گونه‌ای تعریف شود که سایر اهداف را دربرگیرد.

اشک، زمانی معرف سایر اهداف عالی قیام امام حسین (ع ) است که برخاسته از تفکری عمیق و حقیقی بوده، همراه و ملازم آن باشد و ازآنجاکه این اشک مسلح به یک تأثیر فرازبانی است، خواهد توانست اثر نافذی را به امر به معروف و نهی از منکر و نجات مردم از جهالت، اعطا کند؛ چه بسا که اوج این تفکر حقیقی، تقطیری است که از دیدگان جاری می‌شود.

آنچه در ابتدای امر اشک هر انسان را در واقعه کربلا جاری می‌کند، پدیده تشنگی، گرما، نوزاد، جدایی پدر از جوان و نحوه سخیف کشته شدن است؛ چه بسا هر انسانی با دیدن و شنیدن این وقایع، بدون توجه به شخصیت‌های بارز و مهم آن، که ذریه رسول خدا و خاندان هستند، سیلاب اشک از دیدگانش جاری می‌شود؛ گریه بر این وقایع، گریه بر حداقل‌‌های انسانیت است.

نوع روابطی که در این میدان نیز مشاهده می‌شود، مشق انسانیت است، رابطه‌ای که خواهر با خواهر، برادر با برادر، پدر با جوان، همسر با همسر دارد، همه، الگوهایی برای گسترش کانون عواطف است.

● سخن آخر

با توجه به مطالب ذکر شده در این مقاله و بیان ارزش‌ها، علل و انگیزه‌های گریستن صحیح، آنچه امروزه در زمره انحرافات هیئت مذهبی دیده می‌شود، کج فهمی و یا بدفهمی راویان از حقیقت وقایع است؛ به عبارتی، استفاده از هر ابزاری که بتواند مجلس را گرم کند و اشک مردم را جاری! این‌گونه است که مداحی‌ها غالباً ضرب‌آهنگ‌محور شده است.

شهید مطهری درباره این انحرافات بیان می‌کند: «کار‌‌های قلبی، غیر از کار‌‌های عقلی است. تاکنون با قلب‌‌های مردم از راه گریه بر سیدالشهداء (ع) بازی شده بدون اینکه تحت کنترل عقل باشد و هدفی داشته باشد. تنها هدف داشتن کافی نیست، نظم و سازمان هم لازم است.»۲۳

بدیهی است که این مسائل فقط متوجه مداحان نیست و شعرا نیز در کیفیت مقبولی قرار ندارند؛ علّت آن را می‌توان در نبود تعامل سازنده و قوی میان شاعران، مداحان و علما جست‌وجو کرد. چه بسیار دیده می‌شود که مداحان و سخنرانان از جایگاه مطلوب و مقبولی در هیئات و به‌تبع در میان مردم برخوردارند؛ در‌حالی‌که شاعران چنین جایگاهی ندارند. آنچه می‌توان راهکاری برای این مسئله برشمرد، ایجاد یک کرسی، ویژه شاعران در کنار علماء و مداحان است تا با تعاملی تنگاتنگ و سازنده در مسیری قرار گیرند که مرثیه‌ها و مدح‌ها چونان گذشته، بر محور عقلانیت و کشف حقیقت سیر تکاملی خویش را طی کند.

پی‌نوشت:

۱. چشمان بارانی، مهدی نیلی

۲. زبان اشک‌ها، ص ۲۵

۳. زبان اشک‌‌ها، ص ۴۸

۴. سوره یوسف، آیه ۸۴

۵. سوره یوسف، آیه ۸۶

۶. تفسیر نمونه، ج??، ص ۷۳

۷. سوره یوسف، آیه ۱۶

۸. تفسیر نمونه، ج ۹

۹. سوره اسراء، آیه ۱۰۹

۱۰. سوره مریم، آیه ۵۸

۱۱. سوره مائده، آیه ۶۷

۱۲. سوره مائده، آیه ۸۲

۱۳. سوره مائده، آیه ۸۳

۱۴. دعای جوشن کبیر

۱۵. دعای ابوحمزه ثمالی

۱۶. دعای ابوحمزه ثمالی

۱۷. مناجات خمس عشر (مناجات المحبین)

۱۸. دعای کمیل

۱۹. بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۳۵

۲۰. میزان الحکمه، حدیث ۱۱۶۱۶

۲۱. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴

۲۲. زیارت اربعین

۲۳. حماسه حسینی، ج۳

منابع:

۱. زبان اشک‌ها

۲. حماسه حسینی، شهیدمرتضی مطهری

۳. چشمان بارانی، مهدی نیلی‌پور

۴. تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی

۵. بحار الانوار، علامه مجلسی

۶. میزان الحکمه

نویسنده:زهرا ارجمندفر