دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
فلسفه ارزش ها
● ارزشها و ارزشمندی علمی
ارزیابی علمی درباره ارزشهای اسلامی نیازمند مقدمه ای است که به اختصار ذکر میشود:
اموری که از سوی دانشمندان و پژوهشگران مورد توجه و تفحص قرار میگیرند از جهت کمی و کیفی متفاوتند، اما عموماً در این وجه مشترکند که «به گونهای در حیات، سعادت، تأمین نیازها و خواستههای انسان تأثیر گذارند». این امور موضوع علوم، تحقیقات و تلاش علمی دانشمندان قرار میگیرند و به انواع مختلف قابل تقسیماند و به لحاظ مفید بودن و زیانمند بودن این امور نسبت به انسان به سودمند و زیانمند قابل انقسامند.
پارهای از اشیاء مورد توجه و تحقیق قرار میگیرند تا منافع مادی و معنوی، جسمی و روانی، فردی و اجتماعی بالفعل و بالقوه آنها شناخته و مورد استفاده قرار گیرد و پاره دیگر مانند بیماری سرطان مورد توجه قرار میگیرند تا مضرات جسمی و روانی و... آنها بیشتر شناخته شود و انسانها با مراقبت، از ابتلا به آنها مصون بمانند. به تعبیری میتوان قسم اول را «بایدهای علمی» و قسم دوم را «نبایدهای علمی» نامید. بایدهای علمی دارای «مصلحت» و نبایدهای علمی دارای «مفسده»اند.
این مقدمه در زمینه ارزشهای دینی هم صادق و قابل تطبیق است یعنی ارزشهای دینی دو قسم است: «بایدها و نبایدها». بایدهای دینی اموری است که از نظر دین، وجودشان «به گونهای در حیات، سعادت، تأمین نیازها و خواستههای انسان تأثیرگذار است.» و نبایدهای دینی اموری است که وجودشان «به گونهای نسبت به حیات، سعادت، منافع و خواستهها و نیازهای انسان زیان آور است.» اکنون جای سؤال و پرسش است که:
۱) از دیدگاه متون و منابع اصیل دین ـ یعنی آیات قرآن و سخنان معصومین (ع) آیا بایدها و نبایدها و عموماً ارزشهای دینی، حیثیت سودآوری و زیان آوری دارند؟ به عبارت دیگر آیا آنچه را خداوند امر به انجام آن نموده به لحاظ منافع و فوائد مترتب بر آن است؟ و یا کارهائی که از طرف خداوند نکوهش و از آن نهی شده به لحاظ مضرات و زیانهای مترتّب بر آن است؟
۲) دیدگاه علماء و دانشمندان دینی و اسلامی در این مورد چگونه است؟
۳) همچنین علماء و دانشمندان بشری که در رشتههای مختلف علمی دارای مراتب علمی هستند نسبت به ارزش علمی ارزشها چه نظری دارند؟
دیدگاه قرآن و حدیث
در قرآن کریم دو قسم آیات پیرامون فلسفه ارزشها وجود دارد: یک قسم آیات به صورت کلی از وجود مصالح و مفاسد در مورد احکام الهی ـ اوامر و نواهی ـ خبر داده است، چنانکه در آیه ذیل ملاحظه میکنیم:
«کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم وعسی اَن تحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم واللّه یعلم و انتم لاتعلمون.»(۱)
جهاد بر شما مقرّر شده است و آن برای شما ناخوشایند است و چه بسا چیزی را ناخوش داشته باشید و آن به سود شما باشد و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید و آن به زیان شما باشد و خداوند میداند و شما نمیدانید.
قسم دوم آیاتی است که از فلسفه مربوط به حکم و ارزشی خاص خبر داده و مصلحت یا مفسده آن را بیان نموده است چنانکه خداوند درباره روزه گرفتن فرموده است:
«و أن تصوموا خیرٌ لکم ان کنتم تعلمون.»(۲)
و روزه گرفتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
و درباره شراب خواری و قمار بازی فرموده است:
«انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدّکم عن ذکر اللّه و عن الصّلوة فهل انتم منتهون.»(۳)
همانا شیطان میخواهد از طریق شراب و قمار بین شما دشمنی و کینه بیندازد و شما را از یاد خداوند و از نماز باز دارد آیا شما خودداری خواهید کرد؟
مفسران توانستهاند با تأمل و تدبر در این قسم آیات قرآن، فلسفه بسیاری از احکام و ارزشهای الهی را کشف کنند و برای مردم تبیین نمایند.»(۴)
پیشوایان بزرگ اسلام (علیهم السلام) نیز با بهرهگیری ازنور وحی مبتنی بودن احکام الهی را بر عوامل سعادت و تضمین نیازهای مختلف انسان بازگو فرمودهاند. در روایتی از امام علی بن موسی الرضا(ع) چنین آمده است:
«انّ اللّه تبارک و تعالی لم یبح اکلاً و لا شرباً الاّ لما فیه المنفعة و الصّلاح و لم یحرّم الاّ ما فیه الضرر و التلف و الفساد.»(۵)
همانا خداوند تبارک و تعالی هیچ چیز خوردنی و نوشیدنی را حلال ننمود مگر آنچه در آن منفعت و مصلحت است و چیزی را حرام ننمود مگر آنچه در آن زیان و نابودی و تباهی است.
از رسول گرامی اسلام(ص) هم روایت شده که فرمود:
«یا عباداللّه انتم کالمرضی و ربّ العالمین کالطبیب فصلاح المرضی فیما یعلمه الطبیب و تدبیره به لا فیما یشتهیه المریض و یقترحه الا فسلّموا امره تکونوا من الفائزین.»(۶)
ای بندگان خدا شما همانند بیماران هستید و پروردگار جهانیان همانند طبیب است. مصلحت بیمار در چیزی است که طبیب میداند و با آن بیمار را مداوا میکند نه آنچه خود بیمار تمایل دارد و درخواست میکند. آگاه باشید تسلیم فرمان خدا باشید تا رستگار شوید.
چنانکه ملاحظه میگردد رسول گرامی اسلام (ص) نسبت میان خداوند و بندگان او را نسبت میان پزشک و بیماران ذکر نموده است ـ چنانکه امیرمؤمنان (ع) نیز پیامبر اسلام (ص) را پزشک سیار تعبیر نموده است (۷) و این نسبت و رابطهای بسیار دقیق است. اموری که پزشک توصیه میکند نوعاً دو قسم است: یک قسم «بایدهای طبی» و به منظور تأمین کمبودها و کاستیهای بیمار است و قسم دیگر «نبایدهای طبی» و به هدف پیشگیری از ابتلا به بیماری و یا تشدید آن است. این رابطه عیناً درباره خداوند و انسانها صادق است.
با تأمل در آیات و روایات مذکور و نظایر آنها برای مامسلّم میگردد که احکام الهی و ارزشهای دینی تابع مصالح و مفاسد و متضمن عوامل مادی و معنوی مؤثر در سعادت انسان است.
● دیدگاه دانشمندان اسلامی
علماء و دانشمندان اسلامی در پاسخ به سؤال فوق ـ و با صرف نظر از اختلافات جزئی ـ دو گروهند:
▪ گروه اول: کسانی هستند که احکام الهی و ارزشهای دینی را مبتنی بر مصالح و منافع یا مفاسد و زیانهای واقعی میدانند و بر این عقیدهاند که: احکام و ارزشهای دینی تابع مصالح و مفاسد است. علماء شیعه عموماً جزو این گروه و دارای این نظریهاند و به استناد ادراک عقل نسبت به ذات، صفات و افعال خداوند و با الهام از آیات قرآن و اقتباس از سخنان معصومین به این حقیقت رسیدهاند. علاّمه طباطبائی در این زمینه چنین نظر داده است:
«نظام تشریع تابع نظام تکوین است، زیرا تشریع در حقیقت چنین است که خداوند انسانها را به گونهای آفریده است که فطرت و سرشت آنان صحیح و استوار نمیگردد جز با انجام اموری که واجبات و به حکم واجبات است و جز با ترک اموری که محرمات و به حکم محرّمات است. بنابراین هر چیزی که انسان در رسیدن به کمال و سعادتش از آن سود میبرد، خداوند فرمان به انجام آن داده و به سوی آن فراخوانده است و هرچه انسان در رسیدنش به کمال و سعادت از آن زیان میبیند خداوند از انجام دادن آن نهی نموده و بر حذر داشته است.»(۸)
بسیاری از علماء اهل سنّت نیز ـ با اندکی اختلاف ـ در این گروه قرار میگیرند و در هر یک از مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی و... میتوان افرادی با این گرایش نام برد.
«از فقهای مسلمین افراد زیادی هستند که در عین آنکه مذهبشان مختلف است مانند عزبنعبدالسلام که پیرو مذهب شافعی است و ابنقیم که پیرو مذهب حنبلی است و ابواسحق شاطبی که پیرو مذهب مالک است و غیر از این افراد، در مورد روشها و اهداف شریعت اسلامی و مصالح و اموری که شریعت اسلامی بر آنها مبتنی است، کتاب نوشتهاند...و سخن ابن قیم ـ جوزیه حنبلی ـ از بهترین سخنان در مورد اهداف شریعت است: «پایه و زیربنای شریعت بر حکمتها و مصالح بندگان در زندگی دنیا و آخرت استوار است و شریعت تمامش عدل است، تمامش رحمت و تمامش حکمت است، لذا هر مسئلهای که خارج از عدل، رحمت، مصلحت، حکمت و داخل در ستم، ضد رحمت، تباهی و بیهودگی باشد از شریعت نیست، هرچند با توجیه در شریعت قرار داده شده باشد.»(۹)
▪ گروه دوم: عدهای هستند که احکام و ارزشهای دینی را متلازم با منافع و مصالح یا مضرات و مفاسد واقعی نمیدانند. این گروه در حال حاضر بیشتر جنبه تاریخی دارند و نیازی به معرفی افراد و تفصیل نظریه و استدلال آنان نیست.(۱۰)
● سابقه ارزیابی علمی و حدود آن
از آیات قرآن و سخنان پیشوایان دین ـ که نمونههای آن ذکر شد ـ بر میآید که رهنمودهای دینی بدون فلسفه نیست و غرض و هدف از آنچه خداوند دستور به انجام آن داده رسیدن انسان به مصلحت بعضی امور است و غرض و هدف خداوند در نهی از انجام بخشی از کارها مصونیت انسان از دچار شدن به مفسده و زیان بالقوه در بعضی کارها و امور است. اما وصول و پیبردن به ماهیت و کمیت و کیفیت مصلحت کارهای ایجابی و کارهای سلبی امر دیگری است و از آیات و روایاتی که نمونه آنها ذکر شد قابل استفاده نیست.
همچنین در صورتی احتمال و امکان دستیابی به مصلحت و مفسده وجود دارد که قابل وصول علمی و حسی باشد. به عبارت دیگر، مادّی و قابل تجربه و آزمون علمی باشد در غیر این صورت از حیطه کار علمی خارج است.
بنابراین دیدگاه قرآن و روایات معصومین (ع) و عالمان اسلامی در این حد مثمر و نتیجه بخش است که به موجب آن افراد اهل تعبد، نسبت به وجود مصلحت و مفسده در متعلّقات احکام الهی و ارزشهای دینی ایمان پیدا کنند. اما جای اطمینان قلبی از رهگذر علم، تجربه و آزمون نسبت به این امر همچنان خالی است و اضطراب ناشی از شبهات پیوسته در برخی دلها باقی است.
به نظر میرسد اگر پرسشهائی که در زمینههای مختلف و از سوی مردم در عصر نزول وحی از مرجع دین یعنی پیامبر گرامی اسلام و سپس امامان معصوم شده به صورت کامل بررسی گردد در خصوص ارزشهای دینی هم مسئله روشن خواهد شد. پرسشهای دینی چند قسم بوده است:
▪ قسم اول ـ پرسشهائی بوده است که پاسخ آنها بیان نشده است نه در قرآن و نه در سخنان رهبران دین و امساک از بیان پاسخ به یکی از چند جهت بوده است:
۱) دانستن و ندانستن آن برای سؤال کننده یکسان بوده است یعنی پرسش، امری بیفائده و لغو بوده است و اگر از جانب دین پاسخی داده شود در حقیقت امضاء و صحه نهادن بر اشتغال به کار پوچ و بی فائده است در صورتی که از نظر دین هرگونه اشتغال به کارهای لغو و بیفائده مردود و لزوم اجتناب از آن از امور مسلّم دینی است، از نظر حکمت و عقل نیز ناپسند است. پرسش از تعداد اصحاب کهف نمونهای از این قسم است که قرآن بازگو میکند و به آن پاسخ واقعی نمیدهد.(۱۱)
۲) در مواردی دانستن پاسخ سؤال باعث بدآموزی بوده و یا ندانستن آن ارجح بوده است. قرآن کریم در قبال کسانی که از پیامبر (ص) پرسشهای بیجا میکردند و پاسخ واقعی به آنها اثرات منفی داشت خطاب به مؤمنان فرمود:
«یا ایّها الّذین آمنوا لا تسئلوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم...»(۱۲)
ای مؤمنان از چیزهائی پرس و جو نکنید که چون بر شما آشکار شود، شما را اندوهگین کند...
همچنین درباره زمان فرا رسیدن قیامت، خداوند پرسش بعضی و پاسخ به آن را چنین بازگو نموده است:
«یسئلونک عن السّاعة ایّان مرسیها قل انّما علمهاعند ربّی لایجلّیها لوقتها الاّ هو»(۱۳)
از تو درباره قیامت میپرسند که استقرار آن چه وقت است؟ بگو علم آن نزد پروردگار من است هیچ کس جز او هنگام آن را آشکار نمیسازد...
▪ قسم دوم ـ پرسشهائی که پاسخ حقیقی آنها از حیطه علم عادی و چارچوب تحقیق و تفحص متعارف توسط دانشمندان خارج است و تنها بیانات پیشوایان دین میتواند رازگشائی کند یا از طریق عقل و با توجه به اصول مسلّم عقلانی میتوان فهمید و درک نمود. فرمان خداوند به ابراهیم نسبت به ذبح و سربریدن فرزندش اسماعیل علیهما السلام ـ و اوامر امتحانی دیگرـ از این قسم است. قرآن کریم این دستور الهی را و هدف از آن را چنین بازگو نموده است: «فلمّا بلغ معه السّعی قال یا بنیّ انّی أری فی المنام انّی اذبحک فانظر ماذاتری قال یا ابت افعل ماتؤمر ستجدنی ان شاء اللّه من الصّابرین. فلمّا اسلما و تلّه للجبین و نادیناه ان یا ابراهیم قد صدقت الرّؤیا انّا کذلک نجزی المحسنین. انّ هذا لهو البلآء المبین و فدیناه بذبح عظیم.»(۱۴)
هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم، بنگر نظر تو چیست؟ گفت: پدرم هرچه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت. هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او بر خاک نهاد، او را ندا دادیم کهای ابراهیم! آنچه را در خواب مأموریت یافتی انجام دادی، ما اینگونه نیکوکاران را جزا میدهیم. این مسلماً امتحان مهم و آشکاری است. ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم...
▪ قسم سوم ـ پرسشهائی است که از جانب دین پاسخ داده شده و در نتیجه فلسفه پارهای از احکام و دستوارت الهی در آن بیان شده است مانند فلسفه وجوب جهاد،وجوب نماز،وجوب روزه، فلسفه حکم قصاص، فلسفه حرمت ربا، حرمت بیعفّتی و...
لازم به ذکر است که فلسفه پارهای از احکام را خداوند در قرآن صریح یا به اشاره بیان نموده است و فلسفه بخشی از احکام و ارزشهای ایجابی و سلبی را پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) بیان نمودهاند. باید توجّه داشت که برای پارهای از احکام بیش از یک فلسفه ذکر شده است و چنین فهمیده میشود که ممکن است احیاناً یک حکم شرعی چندین فلسفه داشته باشد و تنها یک یا دو فلسفه آن بیان شده باشد و تمام ابعاد مصلحت یا مفسده آن بر ما روشن نیست و ـ دقت شود که ـ وجود ارزش دینی منحصراً وابسته به وجود یک فلسفه خاص آن نیست که با انتفاء یا تغییر فلسفه حکم نیز منتفی گردد.(۱۵)
در این قسم از پرسشها و به خصوص در مورد ارزشها تفحّص و مطالعه در آنچه خداوند در قرآن کریم بیان کرده یا توسط پیامبر (ص) و امامان (ع) بیان شده بسیار مفید و سودمند است. هرچه انسان مؤمن به حکمتها و اسرار نهفته در تعالیم دین بیشتر آشنا گردد به قداست و حقانیت اسلام بیشتر اطمینان مییابد. بدین جهت زمینه تحقیق و تلاش علمی در این قسم امور و ارزشها مهیّا است و از جانب دین ممانعت و مخالفتی نیست. بلکه سیره و روش خداوند و پیشوایان دین نیز چنین بوده است که در موارد شایسته فلسفه پارهای یا بسیاری از امور را بیان کردهاند و «پرس و جو» از فلسفه تشریع دین یک سیره مقبول بوده است از جمله آنکه:
الف) فرشتگان هدف خداوند از آفرینش آدم (ع) را پرسیدند و خداوند به صورت اجمالی و تفصیلی برای آنان بازگو نمود. این محاوره و گفتگو در قرآن کریم چنین آمده است:
«و اذ قال ربّک للملائکة انّی جاعل فی الأرض خلیفة قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء و نحن نسبّح بحمدک و نقدس لک. قال انّی اعلم ما لاتعلمون... فلمّا انبئهم باسمائهم قال الم اقل لکم انّی اعلم غیب السّموات و الأرض و اعلم ماتبدون و ما کنتم تکتمون.»(۱۶)
هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند:(پروردگارا) آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم، پروردگار فرمود: من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید. سپس علم اسماء (علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست میگویید اسامی اینها را بر شمارید، فرشتگان عرض کردند: منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای نمیدانیم، تو دانا و حکیمی. فرمود: نگفتم من غیب آسمانها و زمین را میدانم و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید یا پنهان میداشتید.
ب) بر اساس آیات قرآن، موسی (ع) در طول همسفری با بنده ـ صالح ـ خدا پیرامون فلسفه هر یک از اعمال شگفتآور او از او میپرسید تا از حکمت و اسرار آن باخبر شود. او در آغاز موسی را از بی صبری باز میداشت و دعوت به بردباری میکرد و سرانجام در زمان مناسب برای او به تفصیل بیان نمود.
ج) همچنین پیشوایان معصوم (ع) ازجمله علی (ع) و فاطمه (س) در سخنرانی و یا در پاسخ به افراد، فلسفه بسیاری از امور دینی از جمله ارزشهای دینی را بیان کردهاند.
خلاصه و نتیجه بحث: از آنچه گفته شد چنین بدست میآید که:
۱) تبیین مبانی فکری و ارزشهای اسلامی مانع بزرگی در برابر مادی گرائی و مطامع سرمایهداری جهانی است.
۲) گسترش علوم، حس حقیقت جوئی، حقّانیت اسلام، وظیفه پاسخگوئی به شبهات، عواملی هستند که بررسی علمی و ارزیابی ارزشهای اسلامی به لحاظ حیثیت و اعتبار علمی آنها را ایجاب میکند.
۳) بر اساس آیات قرآن و روایات اسلامی، احکام و ارزشهای اسلامی عموماً دارای اعتبار و پشتوانه علمی است، هرچند این پشتوانه و اعتبار در مورد برخی از آنها بازگو نشده باشد.
۴) ارزیابی نسبت به ارزشهای دینی اقدام تازهای نیست، بلکه سابقه دیرینهای دارد و سیره و روشی مقبول است و به لحاظ نتایج مثبت در عصر حاضر بیش از گذشته مورد نیاز است.
۱۶. سوره بقره، آیه ۳۳ ـ ۲۹.
۱۰. مقالات اصولی، ص ۴۱، فخرالدین رازی (المیزان، ج ۱۵، ص ۴۵) و داود ظاهری (فلسفه التشریع فی الاسلام، ص ۲۱۹) را میتوان از این گروه شمرد.
۱۳. سوره اعراف، آیه ۱۸۷؛ سوره نازعات، آیه ۴۲.
۱۱. سوره کهف، آیه ۲۲.
۱۵. بررسیهای اسلامی، ص ۱۷.
۱. سوره بقره، آیه ۲۱۶.
۱۴. سوره صافات، آیات ۱۰۶ ـ ۱۰۱.
۱۲. سوره مائده، آیه ۱۰۱؛ تفسیر نمونه، جلد ۵، ص ۹۵؛ تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۱۶۰.
۲. سوره بقره آیه ۱۸۴.
۳. سوره مائده، آیه ۹۱.
۴. تفسیر نمونه بخش فهرست موضوعی: صفحه ۳۱۹ فلسفه احکام.
۵. مستدرک جلد ۱۶، ص ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۱۶۶.
۶. مکارم الاخلاق، ص ۲۳۹.
۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸.
۸. الالهیات، ج ۳، ص ۴۰۸ و ۵۲۱.
۹. فلسفه التشریع فی الاسلام، ص ۲۱۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست