دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دنیا بازیچه دست یهود


دنیا بازیچه دست یهود

یعقوب فرزند إسحاق, كه او را اسرائیل بنده خدا می گویند دوازده فرزند داشت كه چهارمین فرزند او یهوذا بود یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب, در كنعان فلسطین سكونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف كه یهوذا هم در آن شركت داشت, در سال۱۷۴۰ قبل از میلاد, كنعان را به عزم مصر ترك گفتند

●تاریخچه یهود

یعقوب فرزند إسحاق، كه او را اسرائیل (بنده خدا) می‏گویند دوازده فرزند داشت كه چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.

یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در كنعان (فلسطین) سكونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف كه یهوذا هم در آن شركت داشت، در سال۱۷۴۰ قبل از میلاد، كنعان را به عزم مصر ترك گفتند.

آن روزها مصر مملكت پر جمعیّت و با ثروتی بود و هركس بر آن حكومت می‏كرد، چنان بود كه بر جهان حكومت می‏كند.

هنگامی كه برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگی بسیار با شكوهی بهم زدند. و كم‏كم تعدادشان از هزار تجاوز كرده و قبائل متعددی را تشكیل دادند.

این قبیله‏ها سالهای درازی را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنكه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله‏های بنی اسرائیل دشمنی هائی از گذشته بود، آنها را ذلیل كرده و به گفته قرآن (مردهایشان را كشته و زنانشان را به اسیری برد)(۱).

پیش از آنكه حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث گردد، بنی اسرائیل سخت‏ترین روزهای خود را زیر شكنجه‏های طاقت فرسا و فشارهای گوناگون فرعون بسر می‏بردند.

ولی چون موسی(ع) در حوالی سال۱۲۱۳ قبل از میلاد مبعوث شد، روحهای پژمرده آنها را جوان كرده و به جانهای دربند شده آزادی بخشید.

امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن‏ها چه دید و آنها چه پاداشی باو دادند؟

برای مثال یكی از آن پاداشهای ننگین را تاریخ چنین می‏نویسد: شبانگاه حضرت موسی(ع) باتفاق بنی اسرائیل، مصر را مخفیانه ترك گفتند و به رود نیل رسیدند، موسی(ع) با عصای خود آب‏ها را فرمان داد تا اینكه در میان رود راهی نمایان شد.

موسی(ع) أمر كرد تا همگی آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور كنند ولی آنها یك صدا گفتند: ما از دوازده قبیله‏ایم و هر قبیله‏ای عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنی برای هریك از قبائل یك راه و یك مسیر خصوصی باشد، تا فرمانت را اجرا كنیم.

موسی(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز كند و به فرمان خداوند چنین شد.

ولی آنها یك قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود:

ممكن است كه در میان راه ما را با یكدیگر احتیاجی افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره‏ها سوراخ‏هائی در میان دیوارهای آب باز كند، تا هر قبیله‏ای بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو كند، و چنین شد.

ولی باز هم برجای خود ایستاده حركت نكرده و فریاد زدند:

پاهای ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نكنی زمین خشك شود ما از آنجا عبور نخواهیم كرد.

خداوند امر كرد... زمین خشك شد ولی باز هم برجای خود ایستادند و این بار بی‏ادبی و وقاحت را به منتهی درجه رساندند و با یكدیگر چنین گفتند:

موسی ما را از شهر آواره كرده و اینك می‏خواهد كه در دریا نابودمان كند تا ثروت و اندوخته‏های ما را بتصرّف خویش در آورد.

موسی(ع) با یك دنیا دهشت، در حالیكه لبخند تلخی بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.

این نخستین تجربه و آزمایش تلخی بود كه بنی اسرائیل به موسی(ع) نشان دادند.

باز تاریخ می‏نویسد: چون بنی اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحرای سینا رسیدند، به موسی(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائی شن زار، سكونت دادی؟ این چه رفتاری است كه با ما می‏كنی؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟

خدا امر كرد تا از آسمان برای آنها طعام فرستاده و ابری بر آنها سایه افكند و سنگی را امر فرمود تا به آنها آب دهد.

زمانی به همین منوال گذشت تا آنكه روزی به موسی(ع) گفتند: ما طعامهای آسمانی نمی‏خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را برای ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست می‏داریم.

موسی(ع) گفت: به نزدیكترین قریه‏ها كه رسیدید: آنچه می‏خواهید، خود بكارید و خداوند دیگر برای شما طعامی نخواهد فرستاد.

نافرمانی آنها آنقدر زیاد شد، كه خدا عذابی بر آنها نازل كرد و آن این بود كه مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها كه با موسی(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوی شهر را بگور بردند و نوه‏ها و نواده‏هایشان با یوشع بن نون سال۱۵۰۰ قبل از میلاد وارد شهر كنعان شدند(۲).

نخستین دولت یهودی هنگامی تشكیل شد كه (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهای ۱۰۹۵ ـ ۱۰۵۵ قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال۱۰۴۹ قبل از میلاد به یبوس (بیت‏المقدّس) تغییر داد.

سلیمان فرزند داود، كه پس از پدرش به مقام پادشاهی و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، می‏گویند كه بنای هیكل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان كار می‏كردند(۳).

پس از مرگ سلیمان (بین سال۹۳۲ قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یكی در شمال كه پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگری در جنوب كه پایتختش اورشلیم (بیت‏المقدّس) بوده است(۴).

این دو دولت مدّت۲۰۰ سال باهم جنگیدند تا آنكه (سرجون) امپراطور آشوریها ۷۲۲( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(۵).

پس از آنكه نینوی بدست كلدانیها سقوط كرد (۶۱۴ قبل از میلاد) یهود برای بهم زدن میان آنها و مصریها كه بر كنعان حكومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنه‏داری میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (۵۶۲ قبل از میلاد) پیروز شد و برای انتقام از یهود اورشلیم را خراب كرد و هیكل‏ها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حركت داد (۵۸۶ قبل از میلاد).

مدّت زیادی را در اسیری گذراندند، تا آنكه (كورش) پادشاه ایران، آنها را كه به (افسرای بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیكل را بنا كرد (۵۱۶ قبل از میلاد)(۶).

در ایّام (هیلین) یهود مورد حمله‏های بسیاری قرار گرفتند و آخرین آنها وقتی بود كه رهبر معروف رومانی (قیطس) اورشلیم را خراب كرده، هرچه یهودی بود اسیر كرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال۷۰ میلادی واقع شد.

و در سال۱۲۵م (ادریانوس) امپراطور رومانی بر آنها حمله كرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودی را كشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر كرد(۷).

در عهد (تراجان ـ ۱۰۶م) تعداد زیادی از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بنای خرابكاری را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد. (۱۱۷ ـ ۱۳۸م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبی را بر یهود آزاد كرد.

یهود به رهبری باركوخیا (۱۳۵م) شورش كردند، ولی پیروز نشدند، در این واقعه بیش از۵۸۰ هزار یهودی بقتل رسید و آنها كه جان سالم بدر بردند، شهر را ترك كرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب كرده و به جای آن شهر (ایلیا) بنا كرد(۸).

پس از این تاریخ، یهود خرابكاری‏های زیادی كردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند كه خود مسبب همه آنها بودند(۹).

●صفات یهود و فشار دولتها

گوستاولوبون فرانسوی می‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند كلمه خلاصه كنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائی هستند كه تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانی بی‏بهره بودند، چرا كه همچون پست‏ترین مردم روی زمین زندگی می‏كنند(۱).

بنی اسرائیل همیشه مردمی وحشی، سفاك و بی‏غیرت بوده، حتّی در زمانی كه خود آنها بر كشورهای خود حكومت می‏كردند، باز هم از سفاكی خود دست بر نداشته‏اند، بی‏پروا وارد جنگ شده و چون از پای در می‏آمدند، به یك مشت خیالات غیر انسانی و بی‏اساس پناه می‏بردند. خلاصه آنكه هیچ فرقی میان یهود و حیوانات نمی‏توان گذاشت(۲).

برجسته‏ترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان می‏كند از قرار ذیل است.

۱ ـ قساوت و توحش:

چنانچه خداوند متعال می‏فرماید: (ثفمَّ قَسَتْ قفلفوبفكفمْ مفنْ بَعْدف ذلكْ فَهفیَ كَالْحفجَارَهٔف اَوْ أشَدّف قَسْوَهًٔ وَ إنَّ مفنَ‏الحفجَارهٔف لَما یَتَفَجَّرف مفنْهف الأنْهارف وَ افنَّ مفنْها لَما یَشَّقَّقف فَیَخْرفجف مفنْهف الْماءف وَ افنَّ مفنْها لَما یَهْبفطف مفنْ خَشْیَهٔف اللَّهف وَ مَا اللَّهف بفغاففلف عَمَّا تَعْمَلفونَ)(۳) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند كه دلهایشان چون سنگ یا سخت‏تر از آن شد چه آنكه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر سنگ‏ها بشكافد و باز آبی از آن بیرون آید و پاره‏ای از ترس خدا فرود آیند (ای سنگدلان بترسید كه) خدا از كردار شما غافل نیست. و در جای دیگر می‏فرماید:

(فَبفما نَقْضفهفمْ میثاقَهفمْ لَعَنّاهفمْ وَ جَعَلْنَا قفلفوبَهفم قَاسفیَهًٔ یفحَرّفففونَ الْكَلفمَ عَنْ مَواضفعفهف وَ نَسفوا حَظّا مفمّا ذفكّفرفوا بفهف وَلا تَزالف تَطّلفعف عَلی خائفنَهٔف مفنْهفمْ افلاّ قَلیلاً مفنْهفم)(۴) پس چون بنی اسرائیل پیمان شكستند آنان را لعنت كردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (كه موعظه در آنها اثر نكرد) كلمات خدا را از جای خود تغییر می‏دادند و از بهره آن كلمات كه به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانتكاری و نادرستی آن قوم مطّلع می‏شوی جز قلیلی از آنها كه با ایمان و نیكوكارند.

قساوت قلب و سنگدلی آنها را تاریخ در تمام اعصار و قرون خود روشن كرده است.

(كاسیوس) در كتاب۷۸ خود در فصل۳۲ در حوادث سال۱۱۷ م، می‏نویسد:... مطابق همین تاریخ یهود در غرب دریای طرابلس به رهبری (آندریا) برای كشتن رومیها و یونانیها خروج كرده همه را از دم تیغ گذراندند، سپس خونهایشان را آشامیده، گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را قطعه قطعه كرده و به سگها دادند.

خیلی از ما را هم مجبور كردند كه یكدیگر را مثل حیوانات بكشیم. تعداد آن كسانی كه در این كشتار به قتل رسیدند به۲۲۰۰۰۰ نفر رسید.

و همانند این كشتار را در مصر و قبرس به رهبری (آرتمیون) تكرار كردند و در این كشتار هم۲۴۰۰۰۰ نفر به قتل رسیدند.

پی نوشت:

۱ ـ سوره بقره، آیه۴۹.

۲ ـ (موقف علماء الاسلام من‏الیهود)، چاپ كربلا، صفحه۱۰.

۳ ـ مجله العربی چاپ كویت۷، شماره ۱۰۹، سال۱۹۶۷.

۴ ـ فلسطین والضمیر الانسانی، صفحه۵۴.

۵ ـ مجله العربی شماره۱۰۹ صفحه۵۴.

۶ ـ تاریخ الاسرائیلین ـ تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف۱۹۰۴.

۷ ـ مجله العربی۱۰۹، صفحه۵۵.

۸ ـ تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف۱۹۵۱.

۹ ـ برای توضیح بیشتر به كتاب (خطرالیهودیهٔ العالمیهٔ)، تألیف بدالله التل مراجعه شود.

۱ ـ (الیهود فی ‏تاریخ الحضارات الاولی)، ترجمه عادل، قاهره۱۹۵۰.

۲ ـ همان مدرك، صفحه۵۸.

۳ ـ سوره بقره، آیه۷۴.

۴ ـ سوره مائده، آیه۱۳.

۵ ـ این خبر در تمام رادیوها و روزنامه‏ها و جرائد آن زمان منتشر شد.

۶ ـ سوره بقره، آیه۸۷.

۷ ـ سوره بقره، آیه۹۱.

۸ ـ سوره مائده، آیه۷۰.

۹ ـ قصص الانبیاء.

۱۰ ـ موقف علماءالاسلام من‏الیهود، صفحه۲۹، مكتب اسلام شماره ۳، سال۹، صفحه۱۶۲، معروف این است كه پیامبر در موقع بیماری خود چنین می‏فرماید: این بیماری از آثار غذای مسمومی است كه آن زن یهودی پس از فتح خیبر برای من آورد. زیرا اگرچه پیامبر اولین لقمه را بیرون انداخت، ولی آن زهر با آب دهان پیامبر كمی مخلوط شد و روی دستگاههای بدن آن حضرت اثر خود را گذارد.

۱۱ ـ سوره آل عمران، آیه۶۹.

۱۲ ـ سوره آل عمران، آیه۷۱.

۱۳ ـ سوره نساء، آیه۴۶.

۱۴ ـ سوره مائده، آیه۴۱.

۱۵ ـ سوره آل عمران، آیه۵۴.

۱۶ ـ سوره مائده، آیه۴۱.

۱۷ ـ سوره بقره، آیه۹۲.

۱۸ ـ سوره مائده، آیه۶۲.

۱۹ ـ قصص الانبیاء.

۲۰ ـ (تاریخ آلمانیا الهتلریه)، جلد۱.

۲۱ ـ سوره مائده، آیه۷۸ و۷۹.

۲۲ ـ سوره نساء، آیه۱۶۰ و۱۶۱.

۲۳ ـ مجله (الآداب)، ۱۱/۱۹۵۷، صفحه۴۳.

۲۴ ـ (خَطَر الیهودیهٔ العالمیهٔ علی الإسلام والمسیحیهٔ)، صفحه۱۱۴.

۲۵ ـ سفر پیدایش اصحاح، صفحه۱۵.

۲۶ ـ همان مدرك، صفحه۱۷.

۲۷ ـ تثنیه اصحاح اوّل.

۴ ـ (الیهودیهٔ العالمیهٔ)، صفحه۱۳۵.

منبع:mouood.org


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.