شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چرا تقاطع پرفروش نشد


چرا تقاطع پرفروش نشد

بسیاری از فیلم ها بوده اند که در هنگام ساخت و آماده سازی, امیدواری های زیادی به فروششان بوده ولی در هنگام اکران به فروش چندانی دست نیافته اند بر عکس این ماجرا هم بارها اتفاق افتاده است

در اینکه سینمای ایران پیش بینی ناپذیر است هیچ شکی نیست. این مساله در مورد پیش بینی فروش فیلم ها و میزان استقبال مخاطبان از آنها، بیشتر صدق می کند. بسیاری از فیلم ها بوده اند که در هنگام ساخت و آماده سازی، امیدواری های زیادی به فروششان بوده ولی در هنگام اکران به فروش چندانی دست نیافته اند. بر عکس این ماجرا هم بارها اتفاق افتاده است. فیلم هایی بوده اند که کمتر کسی پیش بینی فروش شان را می کرده ولی آنچنان در گیشه موفق عمل کرده اند که باعث تعجب شده اند.

هنوز در سینمای ایران قواعد و فاکتورهای خاصی برای فروش یک فیلم تعریف نشده است تا با استفاده از آنها بتوان به فروش فیلم امیدوار بود. البته این درست که اکثراً آثاری در گیشه موفق اند که به نوآوری هایی در ابداع شیوه های روایی یا بازگویی قصه های تازه تر بپردازند، اما این نوآوری ها هم چارچوب های خاص و متداولی دارد. در سینمای ایران برخی فیلم ها به دلایلی پرفروش می شوند و برخی دیگر درست به همان دلایل فروش نمی کنند، امسال رکورد فروش در سینمای ایران با اکران فیلم آتش بس شکسته شد.

کمتر کسی تصور چنین فروشی را برای این فیلم می کرد اما به هر حال فیلم آنقدر فروخت تا از مرز رویایی یک میلیارد تومان هم بگذرد. آتش بس مجموعه یی از نقاط مثبت و منفی را برای جذب یا پس زدن تماشاگر یکجا داشت ولی نکات مثبتش به منفی ها می چربید و فیلم رکوردشکن شد. تقاطع ساخته ابوالحسن داودی یکی دیگر از فیلم های اکران شده در سال جاری است که هنوز هم اکرانش ادامه دارد.

خیلی ها برای این فیلم پیش بینی فروش بالایی را داشتند و با توجه به دستیابی تعداد زیادی از فیلم ها طی دو سال اخیر به رقم هایی در حدود ۴۰۰ و ۵۰۰ میلیون تومان، کمتر کسی تصور فروش پایینی را برای این فیلم می کرد. اما حالا که اکران این فیلم به روزهای پایانی نزدیک شده، فروشش به نصف این رقم نیز نرسیده است، تقاطع تا به امروز حدود ۲۴۰ میلیون تومان فروش داشته که با توجه به هزینه های بالای تولید فیلم، چندان مطلوب به نظر نمی رسد. تقاطع فیلم عجیبی است. آن هم از این جهت که فاکتورهای موفقیت و عدم موفقیت یک فیلم در گیشه را یکجا با هم دارد. دلایل بسیاری وجود دارد که به خاطر آنها تقاطع باید بفروشد و از سوی دیگر دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارد که به خاطر آنها این فیلم نباید چندان پرفروش باشد. شاید با بررسی این دلایل بتوان تا حدودی سلیقه تماشاگر امروزی سینمای ایران را ارزیابی کرد.

● دلایلی که تقاطع به خاطر آنها باید پرفروش شود

▪ بازیگران مطرح؛ عموماً طی این سال ها فیلم هایی که از حضور بازیگران معروف و شناخته شده برخوردار بوده اند، فروش خوبی کرده اند. بازیگر ویترین یک فیلم است و اگر فیلم ویترین خوبی داشته باشد، پس فروشش تا حدودی تضمین خواهد شد. تقاطع جمعی از بازیگران معروف و شناخته شده را به گونه یی در کنار هم جمع کرده که برای هر سن و سالی راضی کننده باشد. بهرام رادان، فاطمه معتمدآریا، بیژن امکانیان، مجید مظفری، باران کوثری، سروش صحت و حتی خاطره اسدی و علیرضا حسینی نمایندگانی از نسل های مختلف سینمای ایران هستند که می توانند برای تماشاگران نسل های مختلف جذاب باشند. جدا از مساله انتخاب بازیگر و پتانسیل فیلمنامه برای گردآوری چنین جمعی، بازی بازیگران نیز همگی خوب و یکدست است و همدلی تماشاگر را در طول فیلم برمی انگیزد.

▪ فضای شیک و خوش آب و رنگ؛ تقاطع فیلم شیک و خوش آب و رنگی است. به گمان خیلی ها یکی از دلایل فروش بالای آتش بس فضای شیک و ظاهر آراسته بازیگران بود. در تقاطع نیز همه چیز شیک و مرتب است و طراحی صحنه و لباس، نورپردازی و دست آخر فیلمبرداری باعث شده با یک فیلم خوش آب و رنگ روبه رو باشیم. دیگر تماشاگر امروز سینمای ایران حال و حوصله تماشای فیلم های به اصطلاح چرک را ندارد و ترجیح می دهد به تماشای آثاری بنشیند که از لحاظ بصری مرتب تر و آراسته تر باشد.

▪ صحنه تصادف؛ شاید مهمترین نقطه قوت فیلم تقاطع صحنه تصادف فیلم باشد. این صحنه که در سینمای ایران نظیر نداشته، از دو جهت قابل تامل است. یکی اجرای تکنیکی آن و دیگری تاثیری که در روند قصه می گذارد. صحنه تصادف فیلم تقاطع یک شوک به تماشاگر وارد می کند و تاثیر بسیار زیادی روی آن می گذارد.

اجرای صحنه تصادف بسیار خوب از آب درآمده و به لحاظ تکنیکی حرف ندارد. کارگردانی این صحنه که از سه بخش مختلف چپ شدن ماشین، پایین افتادن آن از پل و برخورد یک ماشین دیگر با آن تشکیل شده، بسیار خوب بوده است. از سوی دیگر این تصادف با توجه به ارتباطی که تماشاگر با شخصیت های سرنشین ماشین در طول فیلم پیدا کرده، باعث دوچندان شدن اثر روحی این سکانس بر روی بیننده شده است.

شاید به اعتقاد خیلی ها تماشاگر تقاطع فقط به خاطر دیدن دوباره صحنه تصادف چندین بار به تماشای فیلم بنشیند. در مجموع تماشاگر سینما این گونه شوکه شدن ها را دوست دارد. از این نوع شوکه شدن ها در تقاطع چندتای دیگری نیز وجود دارد که باعث غافلگیری تماشاگر می شود. خودکشی دختر، باردار شدن او و چند سکانس دیگر می تواند عوامل جذاب یک فیلم برای جذب تماشاگر باشد.

▪ فضای خانوادگی و طرح مشکلات جوانان؛ تقاطع فیلمی است که هم برای خانواده ها جذاب است و هم برای جوانان. در فیلم هم عشق جوانی وجود دارد و هم عشق میانسالی. وجود چند خانواده و بازگویی قصه زندگی همه آنها باعث می شود یک تنوع شخصیت در فیلم به وجود بیاید و نسل های مختلف را با خود درگیر کند. از یک سو طرح مشکلات و ناآرامی های نسل جوان و از سوی دیگر نشان دادن رابطه آدم ها و مسائل آنها در میانسالی از جمله نکات تماشاگر پسند فیلم است.

▪ ساختار حرفه یی؛ تقاطع فیلم محکمی است و ساختاری حرفه یی دارد. فیلم ابوالحسن داودی اثری خوش ساخت است که همه چیز در آن مانند فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس، تدوین، صداگذاری و صدابرداری، موسیقی، جلوه های ویژه و ... در حد مطلوبی قرار دارد. فیلم با حوصله و دقت ساخته شده و برای ساختش انرژی فراوانی صرف شده است.

● دلایلی که تقاطع به خاطر آنها نباید پرفروش شود

▪ روایت غیرمتعارف؛ به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، تماشاگر سینمای ایران هنوز آماده تماشای روایت های غیرخطی و غیرکلاسیک در فیلم ها نشده است. تماشاگر ایرانی دوست دارد یک قصه کلاسیک را از ابتدا و بدون هیچ گونه بازی با زمان تماشا کند و به انتها برساند. اما فیلم تقاطع روایتی نسبتاً تو درتو دارد و به خصوص در ۳۰ دقیقه ابتدایی فیلم، ماجرای چندین شخصیت به صورت موازی با یکدیگر روایت می شود.

البته بازی با زمان در فیلم تقاطع آنقدر پیچیده نیست و به چند سکانس و حتی چند پلان مشخص خلاصه می شود. نکته مهم، روایت زندگی شخصیت ها به صورت موازی است که شاید باعث گیج شدن تماشاگر بشود. در ابتدای فیلم دوربین از شخصیتی به شخصیت دیگری می رود و تا صحنه تصادف این بازی ادامه دارد.

▪ عدم وجود قهرمان اصلی؛ تقاطع قهرمان ندارد. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت در گیشه وجود نداشتن یک قهرمان اصلی باشد که تماشاگر را از ابتدا تا انتها با خود همراه کند. تقاطع فیلمی است که بر پایه چندین شخصیت استوار شده و همانگونه که گفته شد به طور موازی داستان چند زندگی را روایت می کند. اما تماشاگر ایرانی چندان این مساله را نمی پسندد. او دوست دارد با یک یا حداکثر دو شخصیت آشنا شود و با او ادامه فیلم را دنبال کند. نکته دیگر اینکه اگر بهرام رادان را سوپراستار این فیلم بدانیم، تماشاگر دوست دارد سوپراستار و قهرمان فیلم را مدام تماشا کند و از حالش باخبر باشد. اما تقاطع به خاطر نوع فیلمنامه اش، فیلمی است که قهرمان اصلی ندارد و سوپراستار داستان هرازگاهی سر و کله اش پیدا می شود.

▪ پایان بندی باز؛ تجربه نشان داده که تماشاگر ایرانی پایان بندی باز و نامشخص را چندان دوست ندارد. او دوست دارد تا آخر فیلم به صورت کاملاً مشخص و واضح ببیند که چه بر سر شخصیت ها آمده و سرنوشتشان چه شده است. پایان تقاطع برای تماشاگر عام سینما چندان واضح نیست و او باید از روی نشانه ها پی به سرنوشت شخصیت ها ببرد. در فیلم اینکه در پایان چه بر سر پدرام می آید و آیا او بازداشت می شود یا خیر، به وضوح نشان داده نشده است. این مساله می تواند برای تماشاگر عام سینما کمی مشکل ساز باشد.

▪ طعم تلخ فیلم؛ تقاطع فیلم تلخی است. فیلم به شدت واقع نمایانه است و به صراحت به بیان معضلات جامعه پرداخته. شاید این صراحت در بیان چندان به مذاق تماشاگر به خصوص خانواده ها خوش نیاید. اگرچه پس از دوم خرداد بسیاری از تابوها شکسته شدند و بسیاری مسائل روی پرده سینما به تصویر کشیده شد، اما هنوز هم بسیاری از خانواده ها هستند که دوست ندارند به صراحت به تماشای برخی ناهنجاری های اجتماعی بنشینند. بیان بی پرده و صریح برخی معضلات اجتماعی در فیلم تقاطع و تلخی فیلم، شاید از دلایل استقبال نه چندان خوب از آن باشد. البته شاید اگر تلخی موجود در فیلم تقاطع از نوع رمانتیزه شده مورد پسند تماشاگر عام سینما بود، این فیلم هم مثل بسیاری از آثار اشک انگیز سینما به دل تماشاگر می نشست.

▪ تبلیغات؛ هنوز هم در بحث تبلیغات یک فیلم سینمایی، تیزرهای تلویزیونی حرف اول را می زنند. فیلم هایی که از تیزر تلویزیونی بهره مندند، به حداقل هایی در فروش دست می یابند که مابقی آثار از آنها محرومند. در ایران اکثر آثاری که از نعمت تیزر تلویزیونی بهره مند بوده اند، فروش خوبی داشته اند. هیچ چیز همانند دیدن لحظاتی از فیلم همراه با دیالوگ و معرفی، تماشاگر را به سینما رفتن ترغیب نمی کند. اما تقاطع از این مساله مهم محروم بود و فقط به تبلیغات محیطی و شهری بسنده کرد. البته استفاده از برخی نوآوری ها مانند پخش تیزر از تلویزیون های شهری تا حدودی باعث شد کمبود تیزر تلویزیونی جبران شود.

اگرچه نکات یاد شده می تواند تا حدودی دلایل موفقیت یا عدم موفقیت یک فیلم را مشخص کند، اما بسیاری از فیلم ها بوده اند که با برخورداری از فاکتورهای مثبت یاد شده، در گیشه شکست خورده اند و تعدادی فیلم نیز وجود داشته اند که به رغم داشتن برخی نکات منفی، به فروش بالایی دست یافته اند. به هر حال سینما نیز در ایران همانند دیگر مسائل پیش بینی ناپذیر و غیر قابل حدس است.

مهدی طاهباز



همچنین مشاهده کنید