جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

جنگ انرژی با غرب


جنگ انرژی با غرب

بعد از کشمکش میان روسیه و اوکراین بر سر انتقال گاز در آستانه سال جدید میلادی, سرگئی ایوانف وزیر دفاع روسیه در مقاله ای نوشت «روسیه باید قوی باشد» و اجازه ندهد خارجی ها در حیاط خلوتش مداخله کنند روسیه این روزها همه تلاشش را می کند تا اقمار سابق کشورهای هم پیمان شوروی سابق به مدار گذشته خود بازگردند

در این کشمکش، انرژی، ابزار اصلی روسیه است. مسکو از این ابزار فقط در منطقه خود استفاده نمی کند و کمی دورتر در رویارویی غرب با ایران هم این سلاح نیرومند قرن بیست و یکم، یعنی انرژی (نفت و گاز و هسته ای) را به کار می گیرد.

نظم جهانی در حال تبدیل شدن به نظامی دو قطبی با دو هسته آمریکا در یک طرف و روسیه و چین در طرف دیگر است. انرژی در این میان محور مناقشات است.

شرکت گازپروم روسیه- بزرگ ترین تولیدکننده گاز دنیا- چندی پیش برسر قیمت گاز با اوکراین اختلاف پیدا کرد و این اختلاف به بحرانی هر چند کوتاه مدت- اما پر بسامد- برای کل اروپا تبدیل شد. اما همه می دانند آنچه اتفاق افتاد، اختلاف بر سر قیمت گاز نبود بلکه نمایش قدرتی بود از سوی کرملین در جدال میان غرب و شرق برای به دست آوردن قدرت بیشتر در عرصه جهانی. محور این جدال، اکنون کنترل منابع استراتژیک انرژی است.

چرا اکنون گفته می شود که این جدال شدت گرفته است؟ چه شواهدی وجود دارد حاکی از اینکه نظم جهانی بار دیگر در حال دوقطبی شدن و پیش رفتن به سوی دو بلوک رقیب شرق و غرب است؟

درباره اقدامات اخیر غرب به طور کلی و آمریکا به طور خاص در تلاش برای گسترش انقلاب های دموکراتیک درون حوزه نفوذ روسیه و به ویژه در حمله به عراق چه تحلیل هایی وجود دارد؟

آیا غرب دچار شرایط ناگوار استراتژیک شده و در نتیجه این شرایط ناگوار، اهمیت جهانی روسیه از نظر انرژی افزایش می یابد؟ نتیجه تحولات در جریان کنونی چه خواهد بود؟

●قدرت گرفتن روسیه

برای ناظران محتاط و با دقت، فضای در حال تغییر کنونی در عرصه جهانی انرژی و به ویژه نقش روسیه در تحولات اخیر چندان تعجب آور نیست؛ نفت ارزان دهه ۱۹۹۰ موضوعی مربوط به گذشته است که دیگر تکرار نخواهد شد. اکنون دیگر بازارها به نفت ۶۰ دلاری عادت کرده اند.

در دهه ۱۹۹۰ و تا همین یک سال پیش، همه اقتصادهای مدرن و صنعتی اهمیت اساسی نفت و گاز را نادیده می گرفتند. رهبران غربی و کارشناسان اقتصادی این کشورها ادعا می کردند که نفت، قدرت و نفوذ خود را از دست داده و دوران جدیدی در اقتصاد کشورهایی مثل آمریکا آغازشده که استقلال انرژی، ویژگی اصلی آن است. آنها می گفتند دلیل این استقلال، آن است که ثروت، بدون وابستگی به نفت تولید می شود.

اما این ادعاها هم مانند مدهای روز که می آیند و می روند، اکنون دیگر طالبی ندارد و جای آن را این واقعیت سخت و تلخ [برای غرب] گرفته که نفت، همچنان کالایی استراتژیک است.

گسترش یافتن یک مطلب کذب به معنای واقعیت یافتن آن نیست؛ حقیقت تغییرناپذیر این است که نفت و البته گازطبیعی، همچنان خون حیات در رگ های اقتصادی مدرن و صنعتی دنیاست و در آینده نزدیک هم همین طور خواهد بود. دلیل آن هم این است که تلاش برای به دست آوردن منبع جایگزین دیگری از انرژی به طور جدی، حتی شروع هم نشده است.

کرملین و رهبران کشورهای غنی از نفت و گاز، این واقعیات را پیش بینی کرده اند؛ آنها خود را برای سرمایه گذاری اقتصادی و سیاسی در این تحولات آماده کرده اند. کرملین اقدام به تحکیم منابع طبیعی خود و تضمین مسیر صادرات آن کرده و در برابر تلاش آمریکا برای سلطه یافتن براین صنایع، مقاومت جدی نشان داده است.

کرملین با استراتژی هوشمندانه تسخیر بازارها و منابع انرژی و با عقد توافقنامه های استراتژیک همکاری با دیگر کشورهای نفتی از طریق «گازپروم»، «ترانس نفت» و «روز نفت» ، چند سالی است که در زمینه صادرات نفت و گاز به اروپا، آسیا و نقاطی دورتر خوب عمل کرده است.

اکثر تحلیلگران غربی ترجیح می دهند این استراتژی آشکار ژئوپلیتک روسیه را کم اهمیت جلوه دهند و همچنان تاکید می کنند که روسیه هیچ گاه موفق نخواهد شد تا به جایگاه قدرت و نفوذ گذشته جهانی خود بازگردد اما تحولات جهانی اقتصاد و انرژی در این مسیری که تحلیلگران پیش بینی کرده اند پیش نمی رود؛ منابع غنی نفت و گاز خاورمیانه به دلیل بی ثباتی های سیاسی منطقه، (برای غرب) چندان مطمئن نیست. با توجه به اینکه آریل شارون- نخست وزیراسرائیل- دیگر از عرصه سیاسی این رژیم خارج شده، به نظر می رسد فضای خاورمیانه بار دیگر رادیکال شود. به این ترتیب تنها نقاط دیگری که غرب می تواند برای به دست آوردن واردات تضمین شده انرژی به آن امیدواری تضمین شده ای داشته باشد، کانادا، آمریکای لاتین، آسیای میانه و روسیه است.

اهمیت ایران در عرصه انرژی، روز به روز در حال افزایش است چرا که این کشور مشغول توسعه شبکه خط لوله خود برای صادرات نفت و گاز است.

اما این به معنای آسوده شدن خیال غرب در این باره نیست؛ آمریکا و اسرائیل، هر چند وقت یک بار، ایران را تهدید به جنگ می کنند و با این کار موقعیت این کشور را از نظر انرژی به خطر می اندازند. از سوی دیگر، ایران متحد استراتژیک روسیه است و بنابراین دو کشور در هر بحران بین المللی به صورت هماهنگ با هم اقدام می کنند.

منابع غنی نفت و گاز عراق چطور؟ در این زمینه هم آمریکا به جای امنیت بیشتر انرژی، به امنیت کمتر دست یافته زیرا ناآرامی های عراق مانع از ورود این منابع غنی به بازارهای جهانی شده است. خشونت های مرگبار در عراق تا آنجا پیش رفته که احتمال بروز جنگ داخلی را به موضوعی مطرح تبدیل کرده است. در صورت عدم بروز جنگ داخلی هم احتمال روی کار آمدن یک دولت شیعی وجود دارد که در این صورت این دولت به ایران نزدیک خواهد شد و منافع آمریکا را در زمینه تأمین انرژی، تضمین نخواهد کرد. آمریکا در خاورمیانه شرایطی ایجاد کرده که پیامدهای منفی آن مستقیماً متوجه منابع انرژی منطقه می شود.

در این شرایط، هم روسیه و هم چین، دامنه نفوذ خود را در نیم کره غربی از جمله کانادا و آمریکای لاتین گسترده کرده اند. انحصار روسیه بر نظام صادراتی آسیای میانه، نفوذ کرملین را در منطقه تضمین می کند. خط لوله باکو- تفلیس- جیهان که مورد حمایت آمریکا هم هست، نخواهد توانست انحصار روسیه را بشکند.

در نتیجه در اثر نفوذ آمریکا در خاورمیانه، کل منطقه از نظر امنیت انرژی جذابیت خود را از دست داده و روسیه را به کانون ژئوپلتیک انرژی جهان سوق داده است. از سوی دیگر در اثر اقدامات نامناسب آمریکا برای گسترش دموکراسی و تغییر رژیم در شرق اروپا، آسیای میانه و حتی در خود روسیه، کل منطقه غنی از نفت آسیای میانه به حوزه نفوذ روسیه و چین تبدیل شده و این دو در کنار هم محور نفوذ رو به رشدی را تشکیل داده اند. دولت های جدید مورد حمایت آمریکا همچون اوکراین و گرجستان امنیت انرژی محدودی برای اروپا ایجاد می کنند و اختلافات گازی اخیر این موضوع را نشان داده است.

سیاست غرب به طور کلی و آمریکا به طور خاص خطاهای استراتژیکی را موجب شده که برای روسیه فرصت های طلایی را در جهان ایجاد کرده است.

کرملین با دقت مشغول مطالعه و بررسی عرصه جهانی انرژی است و ثابت کرده که می تواند روی خطاهای استراتژیک آمریکا سرمایه گذاری کند. این خطاها و سرمایه گذاری روسیه بر آن، برای مسکو جایگاهی به عنوان یک بازیگر مهم جهانی با ابزار انرژی، فراهم کرده است. این جایگاه در بحران اخیر میان روسیه و اوکراین بیش از هر زمان دیگری خودنمایی کرد.

تحلیلگران ادعا کرده اند که توافقی که در پایان به دست آمد، شکستی برای روسیه بود. این بیشتر از آنکه یک تحلیل جدی باشد، یک آرزوست. نکات زیر نشان می دهد که روسیه در این مناقشه برنده است:


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.