دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

درخت چشم من


درخت چشم من

غریبه ام غریبه ای زفصل بی بهاریم
مرا به دشت گل ببر امید زندگانیم
اگر ز اصل فتاده ام نگو چرا فتاده ای
که رسم تو همین بود به جاده می سپاریم
تو را به جان عاطفه زعاشقی دمی بیا
نگو خودم …

غریبه ام غریبه ای زفصل بی بهاریم

مرا به دشت گل ببر امید زندگانیم

اگر ز اصل فتاده ام نگو چرا فتاده ای

که رسم تو همین بود به جاده می سپاریم

تو را به جان عاطفه زعاشقی دمی بیا

نگو خودم نگو خودم که من زخود فراریم

درخت چشم من بگو چه ها کنم برای تو

اگر چه من در الست به پای اشک جاریم

ببین ز بازی زمان چه می کشند امید دل

منم بخاطر همین ترازوی نداریم !

عابدین پاپی