پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
چه فضایی مساعد کارآفرینی است
بی تردید توسعه اقتصادی جوامع یکی از مهمترین ابعاد توسعه است و نقشی به سزا در توسعه همه جانبه و متوازن هرکشوری ایفاء می نماید در دهه های اخیر جهانی شدن و تغییر و تحولات سریع در عرصه های گوناگون علمی ، اقتصادی و ... یکی از بزرگترین چالش های پیش روی جوامع مختلف است که هر ساله بلکه هر روز بیش از پیش در همه بخش های جوامع انسانی اعم از فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و ... شاهد آن هستیم .
قرن بیست و یکم به عنوان قرن دانش و انفجار اطلاعات معرفی شده است و رشد بی وقفه علوم بشری رویارویی با تحولات مختلف را امری ناگزیر ساخته است . این تحولات بخصوص در مسئله توسعه اقتصادی کشور ها چنان سریع در حال وقوع است که در طول چند دهه و حتی چند سال اخیر باعث حضور برخی از کشور های در حال توسعه به عنوان قطب های مطرح در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی شده است .
بررسی بسیاری از کشور توسعه یافته و در حال توسعه که مسیر خود را با موفقیت طی نموده اند نشان می دهد که از مهمترین عوامل موفقیت در طی مسیر توسعه در این کشور ها ، تقویت بخش خصوصی و بطور خاص حضور پر رنگ کسب و کار های کوچک و مستقل و کارآفرین است ، بعلاوه تلاش در جهت کسب مزیت های رقابتی در بازار کالا ها و خدمات از یک طرف و افزایش نرخ بیکاری و کاهش سطح اشتغال برنامه ریزان و سیاستگذاران عرصه کسب و کار را بر آن داشته است که تنها راه ممکن در جهت بهره وری بیشتر ، ایجاد اشتغال و ... که منتج به توسعه اقتصادی می گردد استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های کارآفرینی است . کار آفرینی موتور محرکه اقتصاد یک کشور است اگر در گذشته کارآفرینی به عنوان یک نیاز مطرح بوده است در جهت رشد و افزایش میزان تولید و ارائه خدمات و ... امروز کارآفرینی یک ضرورت است.
کارآفرینان در جستجوی فرصت ها و در صدد بهره گیری از موقعیت های مخاطره آمیز هستند در جهان کنونی کارآفرینی در حال تبدیل شدن به یک سبک زندگی است ، اگرچه هدف صرف کارآفرینی ایجاد اشتغال نمی باشد اما با توجه به اینکه در حال حاضر یکی از چالش های اصلی جامعه ما ایجاد اشتغال برای جوانان است و ظرفیت های اقتصادی فعلی جامعه نیز پاسخگو نمی باشد برای ایجاد و توسعه این ظرفیت ها ، ایجاد کسب و کارهای جدید و بکارگیری ظرفیت های اقتصادی و حضور جدی کارآفرینان خلاق و نوآور ، را امری ضروری می نمایاند . بهر صورت اقدامات کارآفرینانه مشاغل جدیدی را نیز بوجود می آورند .
● مقدمه
خلاقیت ، نوآوری و ابتکار و ... از نیاز های ضروری تضمین کننده موفقیت بنگاه های اقتصادی در عرصه رقابت در بازار های داخلی و بین المللی است این سه و سایر خصایص ثمره حضور ناجیان اقتصاد یک جامعه یعنی کارآفرینان است که با ایده های خلاق و نوآور خود موفقیت بنگاه ها را در میدان رقابت تضمین می کنند ترکیب جمعیت جامعه ما و جوانی این جمعیت بیش از هر زمان دیگر حضور پردامنه این مبتکران را ضروری ، محسوس و ملموس می سازد.
در یک تقسیم بندی کلی انواع کار و فعالیت برای کسب درآمد به سه دسته منقسم است :
۱) کار تابع : این فعالیت شامل انجام کار تابع فرد ، گروه و یا سازمان دیگری است و از آن به استخدام و مزد بگیری یا کارمندی تعبیر می گردد . گروهی از افراد ترجیح می دهند که از یک درآمد مطمئن و دائمی برخوردار باشند هرچند میزان بهره مندی آنان کمتر از دیگران باشد این گروه کار تابع را بر می گزینند ، بعبارت دیگر تلاش آنان بر آن معطوف است که به استخدام شخص یا سازمانی درآمده و در قبال انجام وظیفه (تبعیت از کارفرما ) از درآمدی مطمئن و دائمی برخودار گردند .
۲) کارکنان مستقل : در مقابل دسته اول برخی از افراد شیوه فعالیت مستقل را انتخاب می نمایند این گروه ترجیح می دهند که برای خود کار نموده و از ثمره و نتیجه کار خود منتفع گردند . برنامه ریزی ، تصمیم گیری و اجرا و بهره مندی از نتیجه همه قائم به شخص است که این نوع فعالیت را انتخاب نموده و انجام می دهد به این افراد تعبیر خود اشتغال اطلاق می گردد یعنی خود زمینه اشتغال خود را فراهم می نمایند .
۳) کارآفرینان : اگرچه به ندرت مشاهده می گردد که از کارآفرینان به عنوان کارکنان مستقل یاد می شود اما به نظر می رسد این گروه فعالیتی متفاوت از کارکنان خود اشتغال را دنبال می نمایند و با کسانی که خود اشتغالی را پیشه خود می سازند تفاوت های چشمگیری دارند ، ریسک پذیری و مخاطرات موجود در عرصه کارآفرینی بیشتر این موضوع را روشن می نماید . کارآفرینی از سطح یک شغل یا فعالیت برای کسب درآمد افزون است . کارآفرینی عشق بی انتها به فعالیتی منحصر بفرد و سبک زندگی بخصوصی است .
● چه فضایی مساعد کارآفرینی است ؟
با اشاره ای که بصورت مختصر در مورد کارآفرینی آمد ، اکنون بایستی به این موضوع پرداخت که با وجود نقش برجسته و تأثیر گذار کارآفرینان در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع و فراهم نمودن زمینه رفاه اجتماعی چه فضایی باید فراهم شود تا کارآفرینان بتوانند با آسودگی خاطر در عرصه میادین فعالیت های اقتصادی مبتنی بر بازار رقابتی نقش خود را بخوبی و درستی ایفا نمایند . به عبارت دیگر فضای ایده ال رشد و نمو و بالندگی کارآفرینان باید واجد چه مؤلفه ها و ویژگی هایی باشد در اشاره به این بحث دو دیدگاه بعنوان مکمل همدیگر ایفای نقش می نمایند اول اینکه چه زمینه هایی لازم است تدارک گردد تا کارآفرین تربیت و پرورش یابد ، دوم اینکه چه موانعی را باید بطرف نمود تا رشد و بالندگی و عرض اندام کارآفرینان مقدور و میسور گردد . اگرچه کارآفرینان مانع نمی شناسند اما بحق جامعه مسئول و موظف به پاسخگویی به کارآفرینان در جهت رفع موانع و تسهیل در انجام فعالیت هاست . چراکه وجود موانع حرکت پرتلاش کارآفرینان را با وقفه مواجه می نماید اما مسیر هموار مشوق تکاپوی بیشتر است . اینکه چه فضایی مساعد کارآفرینی است و چه موانعی وجود دارد بحث بسیار مفصل و پر دامنه ای را طلب می نماید به گونه ای که نقش هر عامل در تربیت کارآفرینان یا ایجاد موانع به تنهایی می تواند موضوع تحقیق بسیار گسترده ای باشد اما در این مقال از مؤلفه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... که در فراهم نمودن فضای مساعد و رفع موانع تأثیر گذار می باشند به برخی از آنها اشاره می گردد .
بنابراین در ادامه بر نقش خانواده ، محیط ، جامعه ، نظام آموزشی . البته یادآوری این نکته حائز اهمیت است که اگر مبادی تأثیر گذار در ایجاد شرایط لازم به درستی نقش خود را به انجام برسانند موانع به حداقل کاهش می یابد وجود موانع عدیده و مشکلات در سر راه کارآفرینان بیانگر این مطلب است که اقتصاد ، اجتماع ، فرهنگ و ... ازانجام وظیفه خود غافل مانده اند به همین لحاظ کشور ما که ابتدای راه توسعه و گسترش کارآفرینی است با موانع بسیاری مواجه است و لازمه رفع این مشکلات فراهم نمودن بستر لازم جهت توسعه امر کارآفرینی است . که بحمد الله این فعالیت به نحو مطلوبی آغاز گردیده و ادامه این روند انشاء الله نتایج مد نظر را در پی خواهد داشت .
● اهمیت و ضرورت توجه به کارآفرینی
اکنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه صنعتی، تولید و خدماتی شدهاند و از آنان نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد میشود، چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت درمیآید. در اهمیت کارآفرینی همین بس که طی بیست سال (۸۰-۱۹۶۰) در کشور هند تنها پانصد موسسه کارآفرینی شروع به کار کردهاند و حتی پارهای از شرکتهای بزرگ جهان برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آوردهاند، این درحالی است که در ایران حتی یک موسسه کارآفرینی در دهههای اخیر نداشتهایم. کارآفرینی از منابع مهم و پایانپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسانها برمیگردد. از یکسو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است. امروزه همگان دریافتهاند که جوامعی که به فکر متکی بودهاند تا به منابع زیرزمینی در بلندمدت موفقتر و سرافرازتر بودهاند. منابع زیرزمینی در کشورهای جهان سوم علیرغم مزیتهای آن از جمله موانع توسعهیافتگی محسوب شده است، در صورتی که نبود این منابع در بعضی از کشوها باعث شده است تا آنها با استفاده نیروی فکر، خلاقیت و ابتکار و یا در یک کلمه کارآفرینی، از جمله کشورهای پیشرو در جهان کنونی شوند. خصوصاَ عصر حاضر عصر دانایی و خلاقیت و عصر تلفیق اندیشهها و ابتکارات میباشد و توجه به کارآفرینی در توسعه و پیشرفت کشورها بسیار اهمیت دارد. معمولاً واژه کارآفرینی با ایجاد شغل و کسب و کار مترادف شده است در حالیکه اشتغال یکی از اثرات کارآفرینی است. ممکن است فعالیتهای کارآفرینانه اشتغال ایجادنکند، اما تولید ثروت کند و یا به دانایی بیفزاید.با پیشرفت علم و فناوری شرکتهای جدیدی در حال شکلگیری هستند که اغلب نیز با فناوریهای پیشرفته سروکار دارند. کسانی که میخواهند کسب و کار جدید راهاندازی کنند و ثروت جدید تولید کنند و به دانایی خود بیفزایند قطعاً این راه از مسیر فناوریهای پیشرفته و به روز عبور میکند .
به همین دلیل کارآفرینان امروز و فردا، افرادی هستند که به فناوریهای پیشرفته آشنا باشند که پیشنیاز آن طراحی دورههای آموزشی و تحقیقاتی میباشد. اگر به گفته شومپیتر توجه کنیم، که میگوید: کارآفرینی موتور توسعه و رشد اقتصادی است و کارآفرینی با تخریب خلاق شروع میشود، آن گاه به این نکته پی خواهیم برد فردی که بتواند ایده جدید را به محصول یا خدمات تبدیل کند، قطعاَ نیاز به آموزش و اطلاعات جدید دارد ، آنچه که معمولاً کارآفرینان انجام میدهند تا ایده خود را به محصول یا خدمات تبدیل کنند یک نوع مدیریت میباشد به عبارت دیگر کارآفرینی ترکیبی خاص و بدیع از خلاقیت و مدیریت است. کشورهای پیشرفته صنعتی خیلی سریع توانستند نقش کارآفرینان را در توسعه اقتصادی کشف کنند و به دنبال توسعه و ترویج چنین فرهنگی در میان مدیران اقتصادی باشند. جالب توجه این که بخش خصوصی درامور اقتصادی همیشه از ریسک بالایی برخوردار است و کمتر کسی جرات میکند که وارد این مقوله شود، به خصوص در زمینههایی که سیاست حمایتی وجود ندارد اما افرادی که در این زمینه پیروز میشوند و کار را در دست خودشان میگیرند، افراد بسیار برجستهای هستند و همین مسئله باعث ایجاد جرقهای در میان سیاستگذاران اقتصادی و سیاستگذاران کلان کشورهای پیشرفته صنعتی شد.
اولین کشورهایی که در این فرضیه کار کردند و به ترتیب قدم جلو گذاشتند، آلمان، انگلیس و آمریکا بودند. در آلمان در سالهای ۱۹۳۳تا ۱۹۳۵ مطالعه و شناسایی بر روی افراد جسور و نوآور و افراد با انگیزهای که اتفاقاَ دارای محدودیتهای شدید مالی بودند، آغاز شد. اولین سیاستها، سیاستهای حمایتی از این افراد بود. به همین منظور اولین آموزشکده برای تربیت این افراد در آن سالها در این کشور ایجاد شد. این نوع آموزشکدهها بین سالهای ۱۹۳۷تا ۱۹۴۰ در انگلیس و سپس کمی دیرتر یعنی میان سالهای ۱۹۴۲تا ۱۹۴۳ در آمریکا دایر شد.
افراد در این دانشکدهها طی دورههای کوتاه مدتی آموزشهای لازم برای شروع کارهای اقتصادی را طی کردند و یکی از مباحث این بود که چگونه اقتصاد از طریق توسعه کارآفرینی رشد یابد. آموزشها عمدتاَ به صورت کلاسیک نبود، بلکه حالت آموزش و سمینارگونه داشت. افراد دراین آموزشکدهها مسایل خودشان را میگفتند از تعدادی روانشناس، رفتارشناس و جامعهشناس و استاد مدیریت استفاده میکردند و این گروهها افراد را جهت میدادند که چگونه افکار و رفتار آنها پرورانده شود. اواخر دهه ۵۰میلادی، اولین کشوری که در این زمینه خیلی کلاسیک کار کرد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد کشور ژاپن بود. (اولین موسسه در توکیو در سال ۱۹۵۶ آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۵۸ سازمان آموزش و پرورش ژاپن طراحی را جهت اشاعه فرهنگ کارآفرینی تحت عنوان سربازان فداکار اقتصادی ژاپن پیاده و اجرا کرد.
بر اساس این طرح افراد از سطح دبیرستان با مسئله کارآفرینی آشنا شده و آموزش میدیدند که در حین تحصیل چگونه باید کار کنند و با کسب سود چگونه کشورشان را از وابستگی نجات دهند. مسئله کارآفرینی به سطح دانشگاهها هم کشیده شد. به طوری که اکنون تعداد زیادی موسسه کارآفرینی فعالیت میکنند. به طور کلی کارآفرینان در محیطهای صنعتی کوچک رشد کردهاند. آماری از کشور آمریکا در دست است که اشاره دارد بیش از ۶۹ درصد از اختراعات و نوآوریها توسط کارآفرینان واحدهای صنعتی کوچک و متوسط انجام شده است. در ارتباط با هندوستان، توسعه کارآفرینی را درسه مرحله میتوانیم ببینیم. مرحله اول آن اوایل دهه ۱۹۵۰ شروع شد که هندوستان تازه از استعمار رها شده بود و یک کشور بسیار فقیر و بدون منابع بود. اولین بحث این بود که چگونه ایجاد اشتغال شود و هرکس بتواند در زمینههای صنعتی و کشاورزی یک ایده جدیدی را که کمک به وضعیت اقتصاد میکند، عرضه کند. دولت هندوستان در آن شرایط علیرغم تمام کمبودها، بیشترین کمک را به کارآفرینان کرد و در قانون اساسی این کشور جایگاه خاصی برای کارآفرینان در نظر گرفته شد. در این مرحله فقط ایجاد اشتغال مطرح بود. البته بحث کارآفرینی ایجاد اشتغال نیست، بلکه یکی از برکات آن اشتغالزایی است و در مرحله دوم یعنی در دهههای ۱۹۶۰تا ۱۹۸۰ میلادی کمک به توسعه کارآفرینی و کارآفرینان مجرب که میتوانند به توسعه صنعتی در هندوستان کمک کنند قرار گرفت. بنابراین در این مرحله بحث خوداتکایی وخودکفایی صنعتی مطرح شد.
بین سالهای ۱۹۶۰تا ۱۹۸۰ یعنی ظرف ۲۰سال ۵۰۰موسسه ترویج کارآفرینی شروع به کار کردند، کارآفرینانی مجرب که بتوانند نوآوریهای صنعتی ایجاد کنند، در تامین نیازهای اساسی مردم کمک کنند و باعث جلوگیری از مهاجرت روستائیان و حاشیهنشینان به شهرها شوند. لازم به ذکر است که از سال ۱۹۶۰تا ۱۹۷۸ تعداد ۱۴۰دانشکده کارآفرینی در آمریکا ایجاد شده است. براساس این آمار در سال ۱۹۱۵ تعداد ۲۵۳دانشکده در دو گرایش ایجاد شده است که تعداد ۲۱۲گرایش در دانشکدههای بازرگانی و تعداد ۴۱گرایش در دانشکدههای رشتههای مهندسی است.
در دهه ۱۹۹۰ این شتاب خیلی بیشتر شده است. به طوری که در این دهه ۵۰۰ دانشکده کارآفرینی در آمریکا دیده میشود. نام پارهای از این دورهها عبارتند از: اندیشهسازی، مدیریت نوآوری، ارزشیابی و تحلیل مکانسنجی و تامین مالی شرکتهای نوپا که موضوع بسیار مهم است و در واقع مشکل همه کارآفرینان این است که چگونه بایستی تامین مالی شوند. به همین جهت در دانشکدهها دروس مختلفی نظیر استراتژیهای بازاریابی در شرکتهای نوپا، حسابداری و مالیات بندی در شرکتهای نوپا و اقتصاد کارآفرینان تدریس میشود .
● نقش جامعه در ترویج کار آفرینی
امروزه کارآفرینی بعنوان عنصرحیات آفرین و دگرگونی بخش ونیزعامل تغییر در تجدید ساختار جوامع،میرود تا در سازگاری و تعامل با تحولات عمیق و شتابان عصر شگفتآوراطلاعات وارتباطات ودرراه ارتقا و رشد جهشی شاخصهای توسعهای ملتها در جایگاه عامل رقابتی نقش بارز و ارزندهای را ایفا نماید.
کارآفرینان درمقام انسانهای متعالی، جوامع را از رکود و ایستایی، خمودگی و سستی رهانیده و به سوی پویایی، حرکت، انسجام و توسعه متوازن رهنمون میسازند.
آنان همچنین برای سازمانها، بنگاهها، اجتماعات و کشورها مزیتآفرین بوده و در اعتلا و ترقی انسانهای دیگر و در جهت تامین آسایش و رفاه، خوشبختی و رفع نیازهای اساسی جوامع خود از هرگونه کوشش و تلاشی فروگذار نمیباشند .
با مطالعه در ویژگیها و خصایص روانی و رفتاری آنان به بسیاری از عناصر تعالیآفرین همچون: توفیقطلبی، سختکوشی، همت والا، اراده قوی، مسوولیتپذیری و تعهد در قبال جامعه، آیندهنگری، برخورداری از روح متعالی، شیفتگی نسبت به کار و تلاش، ایثار و فداکاری و بسیاری از شایستگیهای دیگر میرسیم که لازمه بقا و دوام اجتماعات بشری بوده و توسط آنان تقدیم جامعه میشود در حالی که آنان چشمداشت هیچگونه پاداشی را از جامعه ندارند. آنان همچنین از طریق خلاقیت و نوآوری و شناسایی فرصتهای ارزشمند محیطی و از راه خلق ارزش، فواید بیشماری را عاید و واصل انسانهای نیازمند و جوامع بشری مینمایند.
کمترین کاری که جامعه میتواند در برابر آنان انجام دهد پذیرش آنان به عنوان عوامل شکوفاساز و نوآفرین میباشد، اما بامروری به عظمت کار کارآفرینان و زحمات زیادی که آنان در راه توسعه جامعه متحمل می شوند و تعهد بالایی که نسبت به درخشش جامعه در آینده دارند افراد و گروههای موجود در جامعه در کلیه سطوح منجمله خانواده گرفته-که بنیادیترین نهاد اجتماعی و موسس و هسته اصلی جامعه تلقی میگردد-تا نهادهای آموزشی، پژوهشی و پرورشی و سازمانهایی که به هرنحوی از انحای ممکن میتوانند زمینهساز حرکت و جوشش وخیزش فعالیتهای کارآفرینانه باشند و در این راه پاپیش نهند و آنان را در راه تحقق آرمانها و اهداف عالیهشان یاری نمایند چرا که آنان نیازمند آنند تا از سوی جامعه و همکیشان و همنوعان خود مورد پذیرش و قبول واقع گردند،جامعه امکانات ومنابع لازم را در اختیارشان قراردهد، موانع و محدودیتهای احتمالی را از پیش روی آنان بردارد و از نظر روحی و روانی مشوق آنان باشد تا حاصل این تعامل و همفکری و همافزایی به صورت دستاوردهای بیبدیل کارآفرینانه سرانجام به خود جامعه برگردد.
بنابراین مسوولیت جامعه در قبال زحمات و تلاشهای کارآفرینانه به شرح ذیل میباشد:
۱) پذیرش آنان به عنوان عاملان تغییر و تعالی جامعه و درک این مفهوم که کارآفرینان عامل پیشرفت، توسعه و تحول جامعه هستند و جز سعادت و شکوفایی همنوعان خود، سودایی در سر نمیپرورانند که این خود باعث میگردد آنان خود را منفرد از اجتماع ندانسته و برای خود پایگاه و جایگاهی در بین آحاد جامعه متصور گردیده و دل به کار دهند.
۲) قدردانی و سپاسگزاری جامعه و نهادهای مدنی از زحمات و تلاشهای خلاقانه کارآفرینان برهمگان فرض بوده و جامعه باید آنان را به مانند افراد موثر، تلاشگر و ارزشی ارج نهاده و به خدمات آنان پاداش درخور وفاخر دهد.این امر باعث خواهد شد تا آنان از کارکردهای خود احساس رضایت نموده و سعی در گسترش دامنه فعالیتهایشان داشته باشند.
۳) حمایتهای روحی، معنوی و فکری از افراد کارآفرین: کارآفرینان به جهت اینکه در فعالیتهای نوآورانه و مخاطرهآمیز وارد میشوند به همان اندازه که در معرض ریسکهای مالی هستند از جهت روحی و روانی نیز به شدت آسیبپذیر بوده و ممکن است متحمل صدمات و ضربات جبرانناپذیر گردند، بنابراین لازم است افراد و گروههای موجود در جامعه همواره مواظب روح لطیف و روان ظریف آنان بوده و در لحظات سخت کار و تلاش و به گاه حادثه از هر طریق ممکن حمایتهای روحی و معنوی لازم را از آنان به عمل آورند. در همین راستا جامعه باید اجازه اشتباه کردن و لغزش و خطا و شکست را جزئی از فرآیند کارآفرینی دانسته و از هرگونه شماتت و ارزیابی و قضاوت در این مورد حذرنماید تا آنان جرات ادامه مسیر را پیدا نمایند.
۴) حمایتهای گسترده مادی از کارآفرینان: اکثر آنان منابع مادی لازم برای عملیاتی نمودن ایدهها و نوآوریهای خود را ندارند و اگر نباشد کمکها و مساعدتهای جامعه همه آن افکار و برنامههای مترقی آنان در نطفه عقیم خواهد ماند؛پس لازم است ایدهها و فرصتهای نوآورانه آنها توسط جامعه درک گردیده و حمایتهای مالی در راستای تامین منابع سرمایهای از طرح های آنان به عمل آید.
۵) حمایتهای نهادی و سازمانی: حمایت نهادی بالاخص در سه زمینه مهم آموزشی و پژوهشی و مشاورهای برای کارآفرینان نظیر تدارک و اختصاص مراکز رشد و انکوباتورهای تجاری، ترویج و نهادینهسازی فرهنگ کار و کارآفرینی برای آنان و حمایتهای قانونی ونیز رفع موانع نهادی در پیشبرد اهداف آنها بالاخص باید از جانب نظام حکومتی و حاکمیتی و همچنین نهادهای غیردولتی اعمال گردد، بنابراین وجود دولت کارآفرین و حضور حامیان پروپاقرص برای آنان اصولا جزو چرخه فعالیت کارآفرینی بوده و این موضوع به قدری حائز اهمیت و حساس است که بدون وجود آن چرخه فعالیت کارآفرینی ناتمام و ناکامل بوده و عملا ممکن است در بسیاری از زمینهها آن فعالیتها قابل نضج گرفتن وبه ثمرنشستن نباشد.
۶) ترجیح جامعه در انتخاب نهادهها و فرآوردههای کارآفرینان در تامین نیازهای خوددر مقابل وجود سایر فرآوردهها، تولیدات، محصولات، کالاها و خدمات میتواند عامل مهمی در ارتقا و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه به شمار آید.
۷) نقش بسیار راهبردی و حیاتی مجامع علمی و آکادمیک به عنوان مغز متفکر و چشم بینای جامعه و به عنوان پیوندگاه علم وصنعت میتواند نقش بیبدیلی در راستای ایجاد موج عظیم کارآفرینی و استقرار «نهضت ملی کارآفرینی» درجامعه ایرانی تلقی گردیده و در این بین نقش بسیار ارزنده دانشگاه جامع علمی کاربردی به عنوان «دانشگاه کارآفرین» میتواند بسی راهگشا ومهم پنداشته شود.
در خاتمه این مقال یادآوری میگردد، اساس فرآیند کارآفرینانه حولمحور جامعه کارآفرین، دولت کارآفرین، نهادهای مدنی کارآفرین و به ویژه دانشگاهها و مراکز پژوهشی کارآفرین میباشد و تنها درکنار حمایتهای آنها و تعامل با کارآفرینان فعالیتهای کارآفرینانه قابل پیگیری و انجام میباشد.
● تأثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه
آنچه کارآفرینان موفق را از کارآفرینان دیگر متمایز میکند، سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است.
آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند.
آنها موقعیتهایی را که در بازار دیگران به آنها توجهی نمیکنند، مییابند و همین ایده بهرهبرداری کردن از این موقعیتها را در ذهن آنها شکل میدهد.
آنها خودشان را به خوبی در بازاری که در حال انتقال و تغییر است جا میاندازند که از این نظر مبتکر و مخترع شناخته میشوند.
آنها به دقت پیشبینی میکنند که جهت بازارها در حال تغییر است و سپس آماده میشوند که بازارها را به راه بیندازند که این کار را قبلا کسی انجام نداده بود.
مردم اغلب فکر میکنند کارآفرینان در ابتدا موفق هستند ، چون آنها کالا یا خدمات تازهای ابداع میکنند مثل موتور جستوجوی یاهو. اما این طور نیست و اغلب کارآفرینان موفق کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد میکنند، بدون این که چیز تازهای ایجاد کرده باشند. آنها اطلاعات کوچکی روی آنچه دیگران انجام می دادهاند ایجاد میکنند.
کارآفرینان پس از شروع کار خود به مشتریان توجه میکنند و با آرامی با اصلاحات دیگر خود را مطرح میسازند.
سپس آنها به سرعت آنچه انجام میدهند را متعادل میسازند و این فرآیند را بارها تکرار میکنند .
JACK BURTON کارآفرینی که از VERMONT شروع کرد. او با بهبود طراحی کالایی که اولین بار در ۱۴ سالگی با آن آشنا شده بود توانست به موفقیت دست یابد. با گذشت مدت کمی از فارغالتحصیلی از نیویورک نقل مکان کرد و تخته اسکیهای BURTON را درست کرد. او میگوید: بسیاری از مردم فکر میکنند من تخته اسکی جدیدی اختراع کردهام، در حالی که این درست نیست.
طرح اولیه تخته اسکیها به وسیله شرکت BRUN SWICK ساخته شد، در حالی که این شرکت هیچ گاه پیشرفتی در تخته اسکیهای ساخته شده ایجاد نکرد.
فلسفه BURTON «بهبود آنچه جا دارد براساس نیازهای واقعی مشتریان بود
BURTON این مساله را به همگان یاد داد که اگر محصولات اصلی برای مردم کسالتآور باشد، آنها حاضرند با پرداخت پول بیشتر کالای باکیفیتتری بخرند.
طی ده سال اخیر کارآفرینان میلیونها فرصت شغلی تازه در جهان ایجاد کردهاند. از هر شش دانشجوی رشته مشاغل یک نفر میگوید، هدف شخصیاش تاسیس یک شرکت اختصاصی است و کارشناسان پیشبینی میکنند در آینده سازمانهای بسیاری متولد شوند.
به ویژه افزایش فعالیتهای جسورانه (VENTURE CREATION) در بین زنان، مهاجران و اعضای گروههای کوچک و رده پایین پیشبینی میشود.
سهم شغل های ایجاد شده به وسیله زنان کارآفرین از ۲۴درصد در سال ۱۹۷۵ به ۴۰درصد در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است.
● آیا این رشد بیانگر جهش ناگهانی در تولید کارآفرینان است؟
پاسخ منفی است، چون سرعت کارآفرینی با شرایط محیط کم یا زیاد میشود. در ایالات متحده سرعت فعالیتهای کارآفرینان در دهه ۱۹۲۰ افزایش یافت و پس از آن در دهه ۱۹۳۰ کاهش یافت و پس از آن و بعد از جنگ جهانی دوم افزایش و پس از آن کاهش چشمگیری از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ داشت. دهه اخیر دوره دیگری از رشد کارآفرینی به علت اختراعات انجام گرفته در تراشهها، کامپیوترها و وسایل ارتباط جمعی راه دور و تکنولوژی ارتباطات میباشد.کاهش سرعت سودها و افزایش سرعت مهاجرتها به افزایش سرعت فعالیتهای کارآفرینانه میانجامد، هر چه افراد بیشتری تبدیل به کارآفرینان موفق میشوند، ایجاد ساختارهای اجتماعی بهتر دیگران را مجبور میکند تا کارآفرین باشند.
همچنین فاکتورهای سیاسی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. به منظور ایجاد تحریک و انگیزه برای انجام کارآفرینی بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی تسهیلات ویژهای مهیا کردهاند و مالیاتهایشان را کاهش دادهاند.
هدف دولتها از این سیاست حصول اطمینان در این زمینه است که کشورشان از جهش کارآفرینانهای که دستیابی به تکنولوژیهای جدید آن را ممکن میسازد عقب نمانند.
به سازمانهایی که کارآفرینان را حمایت میکنند incubator organization گویند. آنها به مشاغل جدید یا کسانی که میخواهند شغل ایجاد کنند به اصطلاح فضا میدهند. یک شرکت حمایتکننده کارآفرینان میتواند یک روز کامل را سپری کند بدون اینکه نیازی به خرید تلفن یا اجاره دستگاه فتوکپی یا استخدام کارمند داشته باشند. حامیانی که هیچ نفعی برای کارآفرینان نمیتوانند به همراه داشته باشد، این خدمات را رایگان به کارآفرینان میدهند، اما اغلب کارآفرینان بخشی از سود خود را با شرکت حمایتکننده که به موفقیت آنها کمک کرده تقسیم میکنند.
در شهر نیویورک کارخانههای سرمایهگذاری روی فعالیتهای جسورانه فضای حمایتکننده را برای کارآفرینان ایجاد میکنند تا سرمایهگذاری آنها را پرورش دهند. برخی سرمایهگذاران در این زمینه معتقدند سازمانهای حمایتکننده راههای بدون خطر برای شروع فعالیت کارآفرینانه هستند که به وسیله آنها میتوان دید که آیا این کار در ابتدا توسعه مییابد و پس از آن تصمیمات بهتری در مورد سرمایهگذاری روی این کار گرفته شود.
● خانواده و کارآفرینی
کار آفرینی مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. مروری بر ادبیات کارآفرینی نشان میدهد که مفهوم کارآفرینی برای اولین بار توسط اقتصاددانان مطرح شد. سپس با توجه به اهمیت و نقش کارآفرینی در شکلگیری تحولات اقتصادی در جوامع، دانشمندان علوم اجتماعی نیز به بررسی ویژگیهای فردی و اجتماعی کارآفرینان پرداختند. خانواده، کانونی است که در شکلگیری این ویژگیها، میتواند نقش حیاتی ایفا کند .
در جوامع سنتی که مردان نقش «نانآوری» و زنان نقش «خانهداری و تربیت فرزندان» را بر عهده داشتند، انتقال ایده کسب و کار بیشتر از طرف مرد صورت میگرفت؛ ساختار جدید خانواده درجامعه امروز و به تبع آن خروج زن از خانه، ظهور جلوههای تازهای از بروز خلاقیت و نوآوری را در هر دو جنس زن و مرد باعث شد.
بدنبال این تغییر نگرش؛ شیوه تولید، سبک زندگی و نقشهای والدین در درون خانواده نیز دچار دگرگونی شد. به شکلی که هر کدام از والدین با رفتار خود میتوانند در رشد اعتماد به نفس،خلق ایدههای جدید در خانواده و تعیین مسیر شغلی فرزندان، نقشهای اساسی را ایفاء کنند.
اگر خانواده را از دیدگاه نهادی مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که خانواده از نظر کمی و کیفی میتواند کانون اصلی اندیشه کار و تلاش و پرورش روحیه خلق ایده و کار در افراد باشد. تحقق این امر مستلزم توجه ویژه والدین به ابعاد و ساحتهای حیات فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست.
وقتی پدر یا مادر همچون الگویی تلاشگر و مؤثر در عرصه کار و تولید در جامعه ظاهر شوند،کارکردهای مثبت ناشی از فعالیت آنها فرزند را به سمت و سویی ترغیب مینماید تا ذهن خود را به صورتی منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدین و یا حرفهای جدیدتر سوق دهد. برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید، ارزش تلقی میشود. چنین طرز تلقی از دنیای پیرامون، ذهن فرد را نسبت به خلق ایدهای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت، دگرگون میسازد. در این مرحله، نوجوان یا جوان ایدهکاری خود را با خانواده در میان میگذارد چه بسا بتواند از تجربیات و رهنمودهای والدین و احتمالاً حمایت مالی و اجتماعی آنها بهرهمند شود. اینجاست که معیارها و ارزشهای خانواده برای فرزند ملاک عمل و چراغ راه او در مسیر کار و تلاش واقع میشود. وظیفه والدین در چنین شرایطی تشریح ابعاد گسترده فعالیت اقتصادی به عنوان ارزش بنیادی برای فرزند و هدایت او در مسیر مطلوب، آغاز توأم با موفقیت را در راهاندازی کسب و کار به همراه خواهد داشت.
میزان تحصیلات، نوع شغل والدین، ساخت خانواده، روابط خانوادگی (خصوصاً رابطه والدین با فرزندان)، درآمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکلگیری «فرهنگ کار» در خانواده میتواند تأثیر داشته باشد. انسانهای متفاوت، توانمندیهای متفاوتی دارند که اگر از همان دوران نوجوانی در مسیر مشخص هدایت شوند، میتوانند با خلق ایدههای جدید خود، تغییر در روند تولید و بالطبع تغییر در فرآیند تکنولوژی را آسان کنند.
● مراحل توسعه کارآفرینی توسط خانواده
۱) مراحل نهادینه کردن «فرهنگ کارآفرین» :
خانواده به عنوان انتقال دهنده جبههای از اصطلاحات، آئینها و رفتارهای اجتماعی میتواند نقش ثمربخش خود را جهت آشنایی با مفاهیمی مثل: «توفیق طلبی استقلال طلبی» و «خطرپذیری» در عرصه فعالیت اقتصادی و همسازی با واقعیتهای کاری در جامعه، به اعضاء خود ارزانی دارد.
نوع نگرش والدین به دنیای پیرامون خود و چگونگی تجسم ارزشهای اجتماعی برای فرزندان در شکلگیری آینده شغلی آنها، میتواند راه را برای دستیابی به اقتصاد سالم هموار سازد. مثلاً چنانچه کسب موفقیت در جهت خلق ثروت و ایجاد فرصتهای شغلی جدید به عنوان بخشی از ارزشهای مورد نظر والدین برای فرزند به تصویر کشیده شود، نوجوان در چنین شرایطی ذهن خود را برای رسیدن به چنین موقعیتی آماده میسازد. در ادامه چنین فرآیند ذهنی، فرد بدنبال راههای دستیابی به چنین موقعیتی است. او موقعیتهای متفاوت را با هم مقایسه میکند؛ شبیه سازی ذهنی انجام میدهد؛ به پرس و جو میپردازد؛ و گاهی اوقات در نشریات، کتب، محیط مدرسه و حتی مجالس سخنرانی پرسشهای ذهنی خود را دنبال میکند. آنگاه، فرد با آگاهی از ارزش کار و تلاش آماده است بخش بزرگی از خواستهها، آرمانها و ارزشهای مورد نظر خانواده خود را به محک تجربه بگذارد.
۲) تعیین مسیر شغلی
فضای درون خانواده، خصوصاً رهنمودهای والدین به فرزندان، این امکان را به آنها میدهد تا با گسستن از عادات و معتقدات پیشین خود یا سایر افراد خانواده، رفتار جدیدی را مورد کند و کاو قرار داده و خود را با نظم اجتماعی نوین هماهنگ سازند؛ به شکلی که بتوانند بر فراز خواستهها و آرزوهای ذهنی خود و منطبق بر نظامهای مدرن پرو بال بزنند و از نفوذ و سلطه اندیشه و روشهای سنتی در رفتار آتی خود بکاهند.
در ادامه چنین روندی، نقش آفرینی فرزند در درون خانواده معطوف به فرآیندهای تولید و خلق ارزش در جامعه خواهد شد. در این ارتباط، والدین با شناخت توانمندیهای بالقوه فرزندان خود و هدایت آنها در مسیر شغلی، نقش مهمی در شناسایی و پرورش افراد خلاق و کارآفرین در جامعه ایفاء میکنند.
۳) توانمندسازی ( یادگیری فنآوری های جدید )
حمایت و تشویق والدین جهت یادگیری فن آوریهای جدید از جمله فنآوریهای تکنولوژیکی و اطلاعاتی و معرفی مشاغلی که امکان کسب درآمد بالا را برای فرزندان فراهم میسازد، آنان را علاوه بر نقشآفرینی در درون خانواده، معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه یعنی کار مفید و بهرهوری بالا خواهد کرد. تغییر نگرشها و رفتارهای کلیشهای در مورد ایفاء نقشهای خانوادگی و اجتماعی و تشویق فرزندان به رفتارهای مثبت اقتصادی و اجتماعی، آنان را افرادی کارآمد و هدفمند میپروراند. زیرا پیروی از کلیشههای سنتی و تکراری در عرصه کار و فعالیت، هم به خانواده و هم به جامعه صدمات جبران ناپذیری وارد میسازد. به همین دلیل؛ گذر از این مرحله، تاثیرپذیری فرد از تغییرات جدید و پذیرش مسئولیت خطیر اجتماعی به منظور ایجاد کسب و کار جدید و دسترسی به موقعیتهای بهتر و جدیدتر، از فرد یک انسان مستقل و توانمند میسازد که در عرصههای گوناگون زندگی ضمن پذیرش نقشهای متفاوت میتواند مفید واقع شود.
۴) راهاندازی و اداره کسب و کار اقتصادی
در این مرحله، فرد با ارزیابی مشاغل متناسب با خواستههای خود و خانواده، به خلق ایده در زمینهکار و فعالیت میپردازد؛ چارچوب فکری خود را در قالب طرح کسب و کار به جامعه عرضه میکند؛ سپس، با مدیریت خود فعالیت اقتصادی را آغاز میکند.
در این مرحله، والدین با استفاده از تجارب خود میتوانند فرزندشان را جهت اداره کسب و کار یاری کنند. هر چند ممکن است این نیاز صرفاً متوجه حمایتهای مالی آنها نباشد. با ادامه حمایت خانواده و تقویت روحیه کارآفرینی در فرزندان به منظور راهاندازی و مدیریت کسب و کار اقتصادی توسط آنان، نتایج ذیل متوجه جامعه خواهد شد:
ـ ایجاد و توسعه اشتغال در بخشهای اقتصادی کشور و به تبع آن استقلال اقتصادی خانوادهها
ـ دگرگونی در روند تولید با استفاده از تکنولوژی پیشرفته و بدنبال آن تغییر در فرهنگ مصرف
ـ تنوع شغلی و ایجاد رقابت گسترده در بازارهای اقتصادی ـ بسط و توسعه صادرات با اتکاء به منابع موجود در کشور
ـ کاهش نرخ بیکاری و تورم و بدنبال آن کاهش آسیبهای اجتماعی در جامعه
● نقش نظام آموزشی پژوهشی در توسعه کارآفرینی :
با نگاهی به روند رشد و توسعه جهانی درمییابیم که با افزایش و گسترش فنآوریهای پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزایندهای بیشتر میشود. به بیان دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فناوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد. اگرچه در سالهای گذشته اختراع جایگاه ویژهای در توسعه کشورها داشته است، اما امروز کارآفرینی فردی و سازمانی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار میآید. به طوری که در غرب و برخی کشورهای دیگر دو دهه اخیر دهههای طلایی کارآفرینی نام گرفته است. در اکثر کشورهای پیشرفته و درحال توسعه، مقوله کارآفرینی به عنوان اصلیترین منبع توسعه مورد نظر قرار گرفته است. علیرغم اینکه بعضی از صاحبنظران معتقدند کارآفرینی با آموزش مستقیم حاصل نمیشود و باید به روش پرورشی کارآفرینان را تربیت کرد، اما هیچ کس منکر این مطلب نیست که استفاده از فناوریهای نو و ایجاد کسب و کار جدید بدون آموزش و پژوهش عملاً دست نایافتنی است. با مراجعه به اطلاعات موجود درخصوص افزایش رشتههای دانشگاهی کارآفرینی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه اهمیت نظام آموزشی و پژوهشی در توسعه کارآفرینی و تربیت کارآفرینان بیشتر مشخص میشود.
دورههای آموزش کارآفرینی نه تنها جای خود را در طرح دروس دانشگاهی در رشتههای مختلفی باز کرده است، بلکه در دورههای مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان موردتوجه قرار گرفته است؛ اگرچه شرح دورهها، شرکتهای موجود را نیز تحت پوشش قرار میدهد و دورههای متعددی برای سازمانها و کارآفرینی سازمانهای بزرگ طراحی شده، اما هدف اولیه از توسعه کارآفرینی همانا تربیت فرد متکی به نقش و آگاه به فرصتها و به طور کلی افرادی است که تمایل بیشتری به راهاندازی کسب و کارهای مستقل دارند.
● انواع دورههای کارآفرینی
موج گسترده فعالیتهای اقتصادی و فناوری همراه با تغییر فراگیر روشها و نگرشها طی دو دهه اخیر توجه بسیاری از سازمانها را به آموزش و پرورش کارآفرینان سوق داده است. اکثر کشورهای توسعه یافته، در حال انتقال از حالت بوروکراتیک به کارآفرینی هستند. موضوع کارآفرینی در سال ۱۹۹۰به یکی از اصلیترین موضوعات در دانشکدههای مهندسی و بازرگانی کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه تبدیل شد. تعداد دانشکدههایی که دورههای تاسیس شرکتهای جدید یا دورههای مشابه آن را تدریس میکنند به بیش از ۵۰۰ دانشکده افزایش یافت به علاوه تعدادی از موسسات آموزشی نیز، برنامههایی را در زمینه تحقیق کارآفرینی اجرا کردهاند و هرساله همایشهایی را تحت عنوان «مرزهای تحقیق کارآفرینی» را در سه عرصه مهم برگزار میکنند:
۱) آموزش کارآفرینی
۲) فعالیتهای مشاورهای با کارآفرینان
۳) تحقیق کارآفرینی، بسیاری از دانشگاهها نیز در حال توسعه دادن برنامهها و طراحی رشتههای کارآفرینی و مدیریت شرکتهای کوچک هستند. امروزه کمتر دانشگاهی را میتوان یافت که تنها یک دوره را درخصوص کارآفرینی ارائه کند. در بیشتر دانشکدهها مجموعه کاملی از دورههای آموزشی درخصوص کارآفرینی تهیه و ارائه میشود.
۴) به طور کلی تا سال ۱۹۹۰ چهار دسته اصلی از دورههای آموزشی کارآفرینی شکل گرفت که این دورهها به شرح زیر میباشد:
▪ دسته اول: برنامههایی برای آگاهی. آگاهی و جهتگیری به سوی کارآفرینی است. هدف از این دورهها افزایش آگاهی در گرو بینش نسبت به کارآفرینی به عنوان یک انتخاب شغلی برای افراد از تمامی اقشار اجتماعی است، این گونه برنامهها در مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مورد تدریس قرار میگیرد تا انگیزهها و تمایل دانشآموزان و دانشجویان برای کارآفرینی افزایش یابد.
گروههای نژادی، غیرشاغلان، مخترعان، دانشمندان، کارکنان دولت و بازنشستگان ارتش و گروههای مختلف زیادی میتوانند تحت پوشش این دوره قرار گیرند.
▪ دسته دوم: شامل برنامههای آموزشی است که «توسعه شرکتها» را پوشش میدهد. این برنامهها به اقتضای شرایط خاص هرکشور طراحی شدهاند. کشورهایی همچون آمریکا، هند، فلیپین، مالزی، فنلاند و هند مراکز ویژهای را برای حمایت از کارآفرینان بالقوه تاسیس کردهاند، که ضمن ارائه آموزشهای ویژه در توسعه تواناییها و انگیزش افراد، توسعه مناطق شهری و آموزشهای علمی در نزد کارآفرینان موجود را دربر میگیرد.
▪ دسته سوم : دورههایی برای رشد و بقای کارآفرینان و شرکتهای کوچک طراحی شده است تا شرکتهای کوچک موجود را پوشش دهد. واقعیت آن است که این گروه از شرکتها در هرکشوری باید مورد توجه قرار گیرند. در کشورهای کمونیستی سابق شرکتهای کوچک بسیار موردتوجه قرار گرفتهاند و تعداد زیادی از آنها با کمتر از ۱۰کارمند تاسیس شدهاند. نیازهای آموزشی در این برنامهها بسیار متنوع است. از دورههای موردپذیرش در این خصوص میتوان به دوره «رشد شرکتهای کوچک» در دانشگاه دارهام و دوره فعالیتهای اقتصادی خود را بهبود دهید» که به وسیله سازمان بینالمللی کار (ILO) در سراسر دنیا اجرا میشود، اشاره کرد.
▪ دسته چهارم: برنامه «توسعه کارآفرینی» است که شامل شیوههای جدید آموزش و نقش جدید دانشجو و استاد در فرآیند آموزش کارآفرینی میباشد.
هدف دیگر این برنامهها آموزش و توسعه استادان جدید از میان صنعتگران و دستاندرکاران فعالیتهای اقتصادی برای آموزش کارآفرینی است. (سازمان بینالمللی)
از سوی دیگر از جمله مواردی که در زمینه اطلاعات کارآفرینی در دهه ۹۰شدت بیشتری به خود گرفت، کارآفرینی درون سازمانی است. همانطور که تولد و مرگ شرکتها به بینش و بصیرت و تواناییهای موسسان (کارآفرینان مستقل) بستگی دارد، اگر برنامهریزان و تصمیمگیران شرکت کارآفرین باشند و به عبارتی فرصتهای اقتصادی را بهتر درک کنند، میتوانند از منابع موجود استفاده بیشتری برای نوآوری کرده، در نتیجه سریعتر رشد نمایند. بنابراین باید ویژگیهای کارآفرینی را در تصمیمگیرندگان شرکتها پرورش داد.
این فرآیند توسعه کارآفرینی درونسازمانی نامیده میشود. طی این فرآیند، استعدادهای خلاق افراد در سازمان به صورت بهتری در جهت نوآوری به کار گرفته میشوند و درنهایت محیطی کارآفرینانه درسازمان حاکم میشود.
اولین مرکزی که در دنیا، دوره آموزش ویژه کارآفرینی درون سازمانی برگزا کرد، موسسه توسعه کارآفرینی درهند (EDI-I) است. از جمله اهداف کلان این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- آگاهی شرکتکنندگان با استعدادهای نهفته کارآفرینی و هدایت آنها به سوی نوآوری
- توسعه و ایجاد جو کارآفرینی درون سازمانی
- کسب اطمینان از بینش و بصیرت ایجاد شده در جهت توسعه بیشتر
- کمک به توسعه شیوه رهبری کارآفرینانه در سازمان
- انگیزش افرادی برای تبدیل شدن به سردمداران موفقیت در سازمان.
موارد آموزشی در این دوره شامل امکان و محیط کارآفرینانه برای نوآوری، ارتقا و درک فرصتها، رهبری انتقالی، توسعه انگیزهها و تواناییهای کارآفرینی، ایجاد محیط کارآفرینانه، ارائه فکرهای خلاق و برنامهریزی استراتژیک برای ارائه محصول و خدمات جدی است.
شرکت کنندگان در این دوره مدیران بخشهای دولتی و مدیر یا مالک شرکتهای صنعتی (تولید و خدماتی) میباشند که در ابتدای دوره مورد آزمون تشخیص روانشناختی قرار میگیرند.
امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهی تبدیل شده است. طی دهه ۸۰ دانشگاهها برحسب گروههای تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقهای و ملی برنامههای آموزش متعددی را برای سازمانهای خصوصی و عمومی طراحی کردهاند. دولتهای اروپایی نیز حمایتهای ویژهای را از فعالیتهایی که برای تشویق کارآفرینی میان جوانان میشود، ایجاد کردهاند.
در ایالات متحده آمریکا آموزش کارآفرینی در بطن دورههای دانشگاهی و به وسیله موسسات تخصصی موردتوجه بسیاری قرار گرفته است. کانادا و برخی از کشورهای آسیایی همچون فیلیپین، هند و مالزی نیز گامهای اساسی جهت حمایت از فعالیتهای کارآفرینانه برداشتهاند. این حمایتها شامل ارائه راهنماییهای علمی، مشاوره، ارائه تسهیلات مالی و برگزاری دورههای ویژه درخصوص کارآفرینی در درون دانشگاهها و یا خارج از دانشگاههاست.
در کشور آمریکا بیش از ۱۰۰ مرکز مطالعات کارآفرینی در دانشگاهها تشکیل شده است. تمام سیاستگذاریها درخصوص موضوعات تحقیقی از طرف دانشکده بازرگانی فرانک بارتون دانشگاه ایالتی ویچینا صورت میگیرد. این مرکز به عنوان دبیرخانه مرکز تحقیقاتی کارآفرینی در آمریکا انتخاب شده و تمامی گزارشات تحقیقی که در آن جا جمعآوری میشود، ضمن آن که هرساله سمینار سالانه پیشروان تحقیق در کارآفرینی در مرکز کارآفرینی دانشکده بابسون برگزار میگردد که تمامی مقالات و خلاصه تحقیقات در آنجا ارائه و به صورت مجموعه مدونی هرساله از شروع دهه ۸۰ چاپ شده است.
در کشور انگلیس نیز مراکز کارآفرینی متعددی از ابتدای دهه ۷۰ شکل گرفتند، که اصلیترین مرکز تحقیقاتی در دانشگاه دورهام تشکیل شده و دروس دورههای کارآفرینی را در سه رشته کارشناسی ارشد اجرا میکند. امروزه در بیشتر کشوهای اروپایی مراکز مطالعات و تحقیقات کارآفرینی تشکیل شده است. در آسیا نیز کشوهای هند و فیلیپین نسبت به تشکیل مراکز تحقیقات و آموزش کارآفرینی اقدام کرده و کشور مالزی نیز دو دوره گسترده کارآفرینی را در سطح ملی اجرا نموده است.
مرکز آموزش کارآفرینی فیلیپین در سال ۱۹۷۴ تشکیل شد. هدف از تشکیل این مرکز، پرورش و انگیزش ویژگیهای کارآفرینی در دانشجویان و آگاهی آنها از احتمالات خوداشتغالی از طریق راهاندازی فعالیتهای کوچک بوده است. هم اکنون در رشته مدیریت بازرگانی ۲۴ واحد درس کارآفرینی تدریس میشود، ضمن آنکه سه دوره سه واحدی نیز در سطح کارشناسی ارشد در شش دانشکده مدیریت تدریس میشود.
موسسه توسعه کارآفرینی هند نیز در سال ۱۹۸۳ با این عقیده که افراد لازم نیست ضرورتاَ کارآفرین به دنیا بیایند و میتوان آنها را از طریق فعالیتهای هدایت شده کارآفرین کرد، تاسیس شد. این موسسه طی سالهای فعالیت خود توانسته است مراکز فرعی متعددی را در استانهای دیگر هند ایجاد کند و طیف وسیعی از دورهها را در سطوح مختلف ارائه میکند. تاکنون بیش از ۵۵ برنامه در زمینه توسعه کارآفرینی به وسیله این مرکز اجرا شده که ۳۳ برنامه از میان آنها به کارآفرینان زن اختصاص داشته است. این برنامهها به طور تخصصی برای کارکنان شرکتهای صنعتی، فارغالتحصیلان رشتههای فنی و غیرفنی، صاحبان کسب و کار کوچک، افراد بیکار، صنعتگران و کشاورزان نیز اجرا شده است.
● نتیجه گیری
کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی میشود. ما بدون توجه کافی به مقوله «توسعه فرهنگ کارآفرینی» نمیتوانیم به شاخصهای رشد و توسعه که از طریق تغییر در روند تولید، بهرهوری و توان افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل میشود، دست یابیم. در گذر از مرحله سنتی به صنعتی باید به توانمندیها و قابلیتهای فردی کارآفرینان در بهرهگیری از منابع طبیعی و بکارگیری تکنولوژی مدرن اهتمام ویژهای قائل شویم. زیرا، آنها با بکارگیری روشهای جدید در بازار، خود را برای استفاده بهینه از ابزار و دستیابی به کیفیت مطلوب کالا و خدمات آماده میسازند.
کارآفرینی، فرآیندی اکتسابی است و خانواده در شکلگیری این فرآیند نقش اساسی را ایفاء میکند. زیرا، خانواده میتواند عنصر پویایی و تحرک را به ژرفای وجود افراد تحت نفوذ و وابسته به خود تزریق کند به شکلی که «فرد» و «جامعه» در محیطی هماهنگ به تعامل بپردازند و قالبهای اجتماعی نوآورانه شکل گیرد. نقش و اهمیت خانواده به عنوان کانون اندیشه نوگرایی، در ایجاد روحیه خلاقیت و نوآوری در افراد، گسترش روحیه کارآفرینی و توسعه کسب و کار جدید در جامعه، انکار ناپذیر است، به طوری که درزمینه فعالیت اقتصادی، خانواده میتواند اندیشه افراد تحت نفوذ خود را به سمت و سویی سوق دهد که آنها را از مشکلات پیشرو از جمله؛ بیکاری، فقر، اعتیاد، فساد و... برهاند و آنها را در مسیرهای شغلی که مولد سرمایه و فرصتهای جدید است،هدایت نماید. زیرا، خانواده علاوه بر نقش تولید نسل و پرورش ابعاد عاطفی و اخلاقی فرزندان، به عنوان کانونی برای رشد و پرورش اندیشه خودباوری، اعتماد به نفس و خودشکوفایی در فرزندان، نقش بسیار مؤثری در راهاندازی کسب و کار اقتصادی و توسعه فعالیتهای شغلی در جامعه خواهد داشت .
انتخاب تکنولوژی ، یک انتخاب استراتژیک است و در چهارچوب برنامه ی استراتژیک کارآفرینی باید انجام شود و با توجه به اقتصادی بودن ماهیت تکنولوژی ، نمیتوان گفت که یک تکنولوژی برای همه جا و همه زمان مناسب است . هر کارآفرین باید در جهت هدف های بلند مدت خود و با تحلیل استراتژیک و تحلیل امکان سنجی ، تکنولوژی مناسب را انتخاب نماید . اثر بخشی تکنولوژی فقط به مناسب بودن آن بستگی ندارد ، اجرای درست آن هم مهم است کارآفرین باید در مطالعه ی امکان سنجی ، همه ملاحظات اجرایی را در نظر بگیرد و با بررسی دقیق محدودیت ها ، زمینه های استقرار و اجرای درست تکنولوژی را فراهم آورد .
با توجه به اینکه کارآفرینان در دامان جامعه و محیط پرورش می یابند و کارآفرینی امری اکتسابی است بنابراین نبایستی از نقش محیط و همچنین نظام آموزش و پرورش در تربیت این افراد و توسعه امر کارآفرینی غافل شد نظام آموزشی از پیش از ابتدایی تا سطح عالی نقشی مهم درایجاد روحیه و تفکر متناسب با کارآفرینی ایفاء می نماید .
● پیشنهادات
باتوجه به خصوصیات کشورما، پیشنهادهای زیر مناسب به نظر میرسد:
۱) تلاش در برگزاری سمینار، نشر مقاله، وارائه سخنرانی در سطوح مختلف به منظور تغییر دانش، بینش و معرفت مدیران، سیاستگذاران، اقتصاددانان و کارگزاران موسسات مختلف مانند بانکها، موسسات صنعتی، موسسات خدماتی و .... این تلاشها در زمره برنامههای آگاهی دهنده محسوب خواهد شد.
۲) تدوین برنامههای آموزش بلندمدت در چارچوب مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاهها، مراکز آموزشی مستقل و مراکز آموزش مدیریت
همچنین در سطح دبیرستانها و مدارس راهنمایی و ابتدایی نیز میتوان برنامههای آموزشی مناسبی را اجرا کرد.
۳) تدوین برنامههای آموزشی کارآفرینی براساس نیازهای آموزشی مدیران و بومی کردن برنامههای آموزش. این برنامه باید تلفیقی از تجربه، مهارت، دانش و توانایی را برای دانشجو به ارمغان آورد. برنامههای مزبور باید از ارزشها و هنجارهای جامعه الهام گرفته و دربرگیرنده شرایط محیطی حاکم برسازمان باشد.
۴) اشاعه فرهنگ کارآفرینی در سطح جامعه، از طریق الگو قرار دادن فرد کارآفرین مناسب برای مردم از طریق رسانهها، مطبوعات و قدردانی از آنها.
۵) شناخت موانع کارآفرینی از لحاظ اداری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور.
۶) اشاعه فرهنگ کارآفرینی در دو بخش دولتی و تعاونی باتوجه به این که نقش سازمانهای دولتی و تعاونی در کشور ما از اهمیت زیادی برخوردار است. تببین جایگاه کارآفرینان در این دوبخش نیز بیش از پیش احساس میشود.
۷) شناسایی کارآفرینان بخش خصوصی و دولتی و معرفی آنان به مردم و تقدیر از زحمات آنان.
۸) تبیین شرایط محیطی لازم برای پرورش و رشد استعدادهای کارآفرینی.
۹) ایجاد بسترهای لازم رقابتی مولد برای رشد کارآفرینی که موجب رشد سرمایههای صنعتی تولیدی کشور میشود.
۱۰) تنظیم حرکت قدرتهای سیاسی اقتصادی جامعه با سیستمهای تولیدی کارآفرین به نحوی که موجب تاثیرگذاری نیروهای تولیدی و پژوهشی در تصمیمگیری سیاسی اقتصادی میشود.
۱۱) تنظیم برنامههای توسعه پنجساله و برنامههای اقتصادی به نحوی که باعث جذب روحیه و سرمایه کارآفرینان در جهت تولید و خدمات شود.
۱۲) تغییر و تحول کلیات علوم مدیریت و آشنایی دانشجویان با پدیده کارآفرینی.
۱۳) ایجاد رابطه نزدیک بین مراکز صنعتی و مراکز علمی به منظور آشنایی دانشپژوهانی که در آینده کارآفرینان صنعتی کشور خواهند شد.
۱۴) حمایت از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط که به عنوان مرکز فعالیتی کارآفرینان شناخته میشود.
۱۵) حمایت از پروژههای مختلف پیرامون شناسایی نقاط ضعف کارآفرینان در مراکز صنعتی کشور و ارائه راهکارهای اصولی جهت رفع نواقص و ضعفهای آن.
۱۶) تشکیل انجمن کارآفرینان جهت مشورت و تبادل نظر کارآفرینان در سطح ملی.
۱۷) انتشار نشریه کارآفرینی به عنوان ارگان انجمن کارآفرینان در راستای توسعه فرهنگ کارآفرینی.
۱۸) تحول درنظام آموزش دانشگاهی کشور در راستای پرورش و تربیت فارغالتحصیلان و مدیران کارآفرین.
لازم به ذکر است که برای تبدیل انسانهای عادی به انسانهای کارآفرین و حمایت همه جانبه از آنها برای استمرار فعالیتهایشان نیاز به یک جهاد فراگیر درمورد آموزش، گسترش زمینههای تکنولوژیکی و حمایتهای مالی دارد.
در پایان امید میرود با افزایش میزان توجه سیاستگذاران و دولتمردان و مدیران با این مقوله حساس و ضروری در عصر فعلی و جامعه درحال رشد ما، زمینه مناسبی برای بروز استعدادهای افراد کارآفرین در راه توسعه کشور فراهم آید. نیل به این هدف مستلزم همکاری نزدیک، دولت، محافل علمی و موسسات اجرایی برای شناسایی، پرورش و توسعه استعدادهای این افراد است تا این که بتوانیم هرچه بهتر و بیشتر از این ذخایر گرانبها و پایانناپذیر به نحو احسن استفاده کنیم.
گردآوری و تنظیم : سیامک وطن خواه
رئیس اداره کار و امور اجتماعی شهرستان دشتستان
منابع
۱- دکتر فرهنگی ، علی اکبر و دکتر جعفرزاده حسین ، کارآفرینی مفاهیم ، نظریه ها ، مدل ها و کاربرد ها .
۲- مهندس کیا ، محمد ، کارآفرینی گام به گام .
۳- هیات نویسندگان ، مقدمه ای بر کارآفرینی .
۴- خدادادی ، احسان ، نگاهی به راه های تقویت تشکل های صنعتی با هدف کارآفرینی برای جوانان
۵- باقری ، بهرام ، مقاله خانواده و کارآفرینی .
۶- دکتر یدالهی فارسی ، جهانگیر ، نقش انتخاب تکنولوژی .
۷- شبکه زنان کارآفرینی ، مقاله نقش جامعه در ترویج کارآفرینی .
۸- شبکه زنان کارآفرینی ، مقاله جهانی شدن و کارآفرینی .
۹- شبکه زنان کارآفرینی ، مقاله تأثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه .
۱۰- احمدیان راد ، سوده ، مقاله آیا با آموش می توان کارآفرین شد ؟
۱۱- توسلی ، غلامعباس ، جامعه شناسی کار و شغل .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست