سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ واژگان فارسی تاجیکی


فرهنگ واژگان فارسی تاجیکی

تدوین فرهنگ گونهٔ زبانی تاجیکی, سرگذشت عبرت آموزی دارد و بدون درک آن, ارزش های اصلی نفهته در این کار ناشناخته باقی می ماند

تدوین فرهنگ (گونهٔ زبانی) تاجیکی، سرگذشت عبرت‌آموزی دارد و بدون درک آن، ارزش‌های اصلی نفهته در این کار ناشناخته باقی می‌ماند. با انقلاب اکتبر و فرا رسیدن دوران استالین، و دگرگون‌سازی هویت‌های محلی سرعت گرفت و برای این‌کار، زبان‌شناسی استالینیستی به خدمت درآمد. در طول یک دهه پس از انقلاب اکتبر، زبان روسی با سرعتی شگفت که برآمده از نیاز ارتباطی جدید به مراکز سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و تشکیلات حزبی بود؛ در همهٔ حوزه‌های زبانی گسترش یافت و با زبان‌های محلی آمیخته شد.

پس از آن به فکر تغییر خط افتادند، و ابتدا خط لاتین، و بعد سیریلیک را جایگزین خطوط محلی کردند. همهٔ منابع فرهنگی، و تکنیک‌های آموزشی هم برای این تغییرات به‌کار گرفته شد. چنان‌که، دو دههٔ بعد، نسل کهنه‌سواد تاجیک دریافت که خانهٔ زبان نیاکانش رو به ویرانی نهاده است.

از این دوره به بعد، تلاش‌ای جدی برای نگهبانی از زبان آغاز شد.نوشتن به زبان مادری، با همان واژگان و ساختارها، و کوشش در راستای آموزش و گسترش آن. نخستین بارقه‌های این آگاهی نیز در ذهن استاد صدرالدین عینی درخشیدن آغاز کرد و در پی او، نسل بعدی به راه افتاد. استقلال تاجیکستان در ۱۹۲۴، احراز حق برابری حقوقی در ۱۹۲۹، تأسیس آکادمی علوم تاجیکستان و اینستیتوت زبان و ادبیات رودکی در ۱۹۵۱، به ترتیب گام‌های مهمی بود که دستاورد آن در فرهنگ تاجیکی به بار نشست.

کار تدوین فرهنگ تاجیکی، از سال ۱۹۵۳ آغاز شد و در ۱۹۶۹ به پایان رسید. چاپ این کتاب در آن سال‌ها، نه تنها برای اهالی فرهنگ دوست تاجیکستان رویدادی فرخنده بود که سرمش جمهوری‌های دیگر نیز قرار گرفت.

برخی ویژگی‌های این فرهنگ مانند شیوهٔ گزینش سرواژه‌ها (مدخل‌ها)، طبقه‌بندی شناسه‌های آوائی، کارکردی، ریشه‌شناختی، و معنائی؛ و درج شاهد از دوره‌های کهن، میانه و حتی جدید، نمونه‌ای است از به‌کارگیری روش فرهنگ نگاری علمی؛ و به‌رغم برخی کاستی‌ها و اشتباهات رسم‌الخطی (به خاطر برگردان زبان نوشته‌ها از خط فارسی به سیریلیک)، که در بازگردانی دوبارهٔ آن به خط فارسی نیز دشواری‌هائی به بار آورد؛ کاری است ستودنی، و برای پژوهندگان زبان فارسی، و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی بسیار سودمند. زیرا بسیاری از واژگانی که در این فرهنگ، معنی شده‌اند در متون دورهٔ تکوین و تکامل زبان فارسی کاربرد دارند.

سرواژه‌های فرهنگ، به‌جزء واژه‌های پایه‌ای متون قرن‌های سوم و چهارم قمری (دهم و یازدهم میلادی)، بیشتر از میان واژگان متونی انتخاب شده است که در دورهٔ میانی زبان تاجیکی (قرن پانزدهم میلادی به بعد) نوشته شده‌اند. دوره‌ای که به‌دلیل جدائی ارتباطی و فرهنگی میان ایرانیان و ازبکان (و تاجیکان)، زبان فارسی مردمان تاجیک، به راهی دیگر رفت، و همگونی آن با گویش فارسی زبانان خراسان، رنگ باخت. این دسته از سرواژه‌ها که بیشتر واژه‌های وندساختی (اشتقاقی)، ترکیب‌های عطفی و اضافی، و تعبیرهای زبانی و بیانی‌اند، برای شناخت تفاوت‌های گونهٔ زبان تاجیکی با زبان فارسی، اهمیت زیادی دارد. از میان این دسته از سرواژه‌ها، واژه‌های کم کاربرد، و کلماتی انتخاب شده‌اند که ”تا اندازه‌ای تابش معنائی تازه یا جلوهٔ اسلوبی نوی پیدا کرده‌اند.“ (مقدمه، ص ۳۹).

در مرحلهٔ بعد، شناسهٔ آوائی هر سرواژه، براساس گفتار تاجیکی درج شده و بیشتر کوششی است برای سامان بخشیدن به خوانش و همسان‌سازی گفتار؛ بدون آن‌که هیچ آگاهی افزونه‌ای از اشکال گویش‌های دیگر به‌دست دهد.

شناسهٔ کاربردی، شامل معرفی گونهٔ ساختی (ترکیب، تعبیر، کنایه، و...) و نقش دستوری (دربارهٔ حرف‌ها، رسم‌الخطی) سرواژه‌ها است که با اندکی پریشانی، در بخش معنائی دیده می‌شود. همچنین، شواهد را به‌گونه‌ای انتخاب کرده‌اند که این ویژگی سرواژه‌ها را نیز مشخص نماید.

در بخش ریشه‌شناسی، تنها به یادآوری ریشه‌های فارسی، عربی، و تاجیکی بسنده شده و از تعیین ریشه‌های محلی یا گویشی (لهجوی) خودداری نمودند؛ چرا که: ”در این‌صورت در موردهای دیگر هم منبع‌ها را ذکر کردن لازم می‌آمد که این ساخت فرهنگ را خیلی مرکب (پیچیده) می‌گردانید.“ و دیگر آن‌که، ”در بسیار موردها این کلمه‌ها در ابتدا انتشار خود لهجوی بوده، با (به) مرور زمان به واسطهٔ نظم پهن گردیده (گسترش یافته)، در جاهای دیگر نیز مستعمل شده و به زبان عمومی درآمده‌اند (وارد شده‌اند).“ (مقدمه، ص ۴۱).مهم‌ترین بخش فرهنگ تاجیکی، طبقه‌بندی شناسه‌های معنائی آن است.

▪ بخش معنائی سه ویژگی بارز دارد:

ـ هر سرواژه براساس کاربرد در متون ادبی و تاریخی معنا شده

ـ دگرگونی معنائی واژه در متون دورهٔ میانهٔ گونهٔ زبانی تاجیکی مشخص گردیده

ـ با آوردن شواهدی از نوشته‌های شاعران و نویسندگان دورهٔ پس از مغول، امکان بررسی تطبیقی معنای هر واژه با زبان فارسی (زبان ادبی مرکز ایران) فراهم شده است. شواهد ارائه شده در فرهنگ نیز، براساس همین دسته‌بندی معنائی گردآوری شده‌اند و بر روی هم، طرح روشنی از دگرگونی واژگان فارسی در حوزهٔ زبان تاجیکی به‌دست می‌دهند.

زبان تاجیکی امروز، دنبالهٔ زبان فارسی نو (دری) قرون سوم و چهارم است که در سروده‌ها و نوشته‌های شاعران و دانشمندان ایرانی فرارودی تکامل یافت. این زبان هم‌اکنون، در قلمرو کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و افغانستان رایج است. بازگردانی به فارسی، تصحیح پاره‌ای خطاها و چاپ آن که به کوشش آقای محسن شجاعی، و همت مؤسسهٔ فرهنگ معاصر انجام گرفته، گذشته از آن‌که امکان استفاده از این فرهنگ را برای فارسی‌زبانان افغانستان و ایران فراهم می‌کند، منبع شایسته‌ای برای پژوهش‌های زبان فارسی فراهم کرده است.

البرز نوائی