یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
فینچر فیلمساز یک نسل
فیلم «دختری با خالکوبی اژدها»، آخرین فیلم دیوید فینچر، از همین هفته در سینماهای جهان اکران خواهد شد. فیلم فینچر بازسازی یک اثر مشهور سوئدی به همین نام و اقتباسی از یک رمان پرفروش است. از طرفی نام خود فینچر هم در چند سال گذشته مترادف با کیفیت کارگردانی و فیلمهای خوب و بزرگ بوده است. اگر چه ممکن است خیلیها «مورد عجیب بنجامین باتن» را بهعنوان یک فیلم فینچری دوست نداشته باشند، اما فیلم نامزد ۱۳ جایزه اسکار شد. «شبکه اجتماعی» قطعا در فهرست بهترین فیلمهای سال گذشته قرار میگیرد. «زودیاک» هر سال که میگذرد بیشتر و بیشتر مورد تحسین و ستایش قرار میگیرد و «هفت» و «باشگاه مشتزنی» هنوز هم معرف سینما به سبک فینچر هستند. فینچر پیش از «دختری با خالکوبی اژدها» هم با اقتباس سینمایی از روی آثار ادبی بیگانه نبوده. «باشگاه مشتزنی»، «مورد عجیب بنجامین باتن» و «شبکه اجتماعی» هم اقتباس بودند و عجیب نیست که فینچر باز هم برای ساخت یک فیلم دیگر، سراغ رمان و ادبیات رفته است. اما اینکه فیلمی را بازسازی کرده که نسخهای از آن قبلا ساخته شده، باعث تعجب خیلی از طرفدارانش شد. بخصوص که نسخه اصلی فیلم همین چند سال پیش اکران شد و فیلم موفقی هم بود. میگویند این فیلم «مورد عجیب دیوید فینچر» است.
البته اگر درست فکر کنیم میبینیم که ساخت چنین فیلمی از فینچر خیلی هم بعید نبود. به فیلمهای قبلی فینچر نگاه کنید: او کارگردانی نیست که دلایلش برای ساخت یک فیلم خیلی روشن و واضح باشد. پیشنهاد کارگردانی فیلمهای «بتمن شروع میکند»، «اگه میتونی منو بگیر» و «ماموریت غیرممکن۳» را رد میکند. دلایل زیادی وجود دارد که یک کارگردان تمایل به ساخت یک فیلم پیدا میکند: ممکن است درگیر فیلمنامه اثر شده باشد یا ممکن است شیفته کتابی باشد که فیلمنامه از روی آن اقتباس شده. بههرحال دلیل هرچه که باشد در اثر کارگردانان بزرگ تم مشخصی وجود دارد که در همه فیلمهایشان میشود ردش را پیدا کرد. فیلمهای فینچر هم از این قاعده مستثنا نیست هرچند او فراتر از این هم میرود.
دیوید فینچر از سال ۱۹۹۲ فیلم بلند میسازد. اولین فیلمش قسمت سوم سری «بیگانگان» بود که کارگردانی کرد. بعد از آن، با احتساب «دختری با خالکوبی اژدها» هشت فیلم دیگر هم کارگردانی کرد و در حال حاضر هم مشغول پیش تولید فیلم «بیست هزار فرسنگ زیر دریا: کاپیتان نمو» است. فینچر سال آینده ۵۰ ساله خواهد شد و خودش جزو نسل سینماروهایی میشود که عاشق دیدن فیلمهایی چون«ایزیرایدر»،«فارغالتحصیل»، «بوچکسیدی و ساندنس کید» و «کابوی نیمهشب» در سینما بودند. همه اینها فیلمهای بزرگی بودند و هستند اما به نسل ما تعلق ندارند. این فیلمها متعلق به نسلی که در «شبکه اجتماعی» یا «باشگاه مشتزنی» به تصویر کشیده میشوند، نیستند. فینچر فیلمسازی است که برای نسل بعد از خودش فیلم میسازد. او با صداقتی که در فیلمهایش وجود دارد و با تصویر جسورانه و دقیقی که ارائه میدهد، مخاطبان سینمایش را هدف قرار میدهد. فیلمسازان زیادی نیستند که برای نسل بعد از خودشان، چنین کاری انجام داده باشند. تصویر و احساسی که در فیلمهای فینچر جاری است، برای نسل جوان امروز جذاب و مبهوتکننده است. با نگاهی به فیلمهای فینچر متوجه میشویم که او چطور یک نسل را نشانه رفته است:
● بیگانگان۳ (۱۹۹۲)
فینچر کارگردانی این فیلم را پذیرفت تا فرصت حضور در سینما برای اولین بار را پیدا کند. فیلم اثر بزرگ و هنرمندانهای نیست، شاید یکی از ضعیفترین آثار کارنامه فینچر باشد اما بههر حال نقطه پایانی بر سری فیلمهای «بیگانگان» بود. این فیلم به هرحال نقطه شروع کارنامه فینچر است و با وجود کهنه بودنش، نکات نو و جدیدی هم در آن دیده میشود.
● هفت(۱۹۹۵)
فینچر فیلمهای زیادی ساخته که با «هفت» شباهتهایی دارند. فیلمی اسرارآمیز که گوشههایی تاریک از شرایط انسانها را به تصویر میکشد. تصویری که از خشونت در «هفت» نشان داده میشود، باعث شده که فیلم برای خیلی از مردم اثر سینمایی محبوبی نباشد یا لااقل دیدنش برایشان کار سادهای نباشد. فیلم روی پرده چیزهایی فراتر از تخیل ما یا هر آنچه که درباره انسانها خواندهایم را نشان میدهد.
●
بازی(۱۹۹۷)
برای نسل امروز که هر روز سرگرمیهای تازهای در اختیارشان است، «بازی» صدای حقیقت است. جزو بهترین فیلمهای فینچر نیست اما او موفق میشود بهخوبی کاراکترها را از حاشیه امنشان بیرون بکشاند. تمایل نیکلاس برای فهمیدن قواعد بازی که گرفتارش شده، نگاه و درکش نسبت به خیلی چیزها را تغییر میدهد. نکته فیلم اینجاست که خطر تغییرات دنیای پیرامونمان را نشان میدهد. حتی اگر در یک اتاق دربسته، بازی ویدیویی بکنی،فرد دیگری آن بیرون، تحت تاثیر روش زندگی تو قرار خواهد گرفت. این البته میتواند برای هر نسلی قابل درک باشد اما بهنظر میرسد نسل امروز برای تنها بودن، دلایل بیشتری دارد.
● باشگاه مشتزنی(۱۹۹۹)
تایلر دردن بخشی از وجود بسیاری از آدمهاست. هر وقت میخواهیم یک چیز زیبا را در زندگیمان نابود کنیم یا شغلمان را ترک کنیم و یا به رئیسمان اعتراض کنیم، این تایلر دردن وجود همه ماست که تلاش میکند بگریزد. شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهایمان و و دنبال کردن انگیزههای درونیمان رویای همیشگی است که بهندرت به حقیقت میپیوندد.
● اتاق ترس(۲۰۰۲)
«اتاق ترس» شبیه قسمتی از یک مستند بزرگ درباره نسل امروز است. وقتی این فیلم را میبینید به استفاده از دوربین در این اثر دقت کنید که ابعاد دیگری به اتاق و همه فضاها میدهد.
● زودیاک (۲۰۰۷)
درست مانند «هفت»، «زودیاک» هم یک فیلم پلیسی است که قتلهای زنجیرهای را دنبال میکند. شخصیتهای این فیلم باید با خشونتی که اطرافشان است، مبارزه کنند. آدمها و مکانهایی که با شخصیتها در ارتباطند، دید آنها را نسبت به دنیا تغییر میدهند. آنها دنیا را جایی خیلی تاریکتر و خطرناکتر از قبل میبینند.
● مورد عجیب بنجامین باتن(۲۰۰۸)
«بنجامین باتن» به چند دلیل فیلم برجستهای است که یکی از آنها قطعا مسائل تکنیکال فیلم است. جلوههای ویژه فیلم که توانسته برد پیت را سالها پیرتر و جوانتر از خودش جلوه بدهد، موردی است که فقط نسل امروزی قادر به درک آن هستند. به این اضافه کنید داستان فیلم را که ماجرای شخصیتی است که تمام طول زندگی و تجربههای دوره کودکی، جوانی و میانسالی تا مرگ را به تصویر میکشد. بخشهایی از فیلم هستند که برای همه ما به عنوان انسان جذاب و جالبند: فقدان، ماجراجویی، عشق و صلح و آرامش. «بنجامین» قسمتی از همه تجربههای فینچر در فیلمهای قبلی را در خودش دارد. فینچر این قدرت را دارد که رمز و راز و خشونت زندگی را ببیند، درست مانند زندگی خودش و زندگی مخاطبان فیلمهایش.
● شبکه اجتماعی(۲۰۱۰)
اصلا نیازی به توضیح نیست که چرا فیلمی درباره شبکههای اجتماعی معروف، اثری است که نسل امروزی سینمارو را نشانه گرفته. «شبکه اجتماعی» درباره موضوعاتی فراتر از این سایتهاست و همین هم آن را تبدیل به فیلم بزرگی کرده. هرچند نسلهای قدیمیتر از ما هم امروزه از فضاهای مجازی استفاده میکنند اما به خوبی ما قادر به درک آن نیستند. و اگر به آنها بگوییم که مثلا مارک زوکربرگ کسی بوده که پایگاه داده دانشگاه هاروارد را هک کرده، انگار به زبان دیگری با آنها صحبت میکنیم.
● دختری با خالکوبی اژدها(۲۰۱۱)
فیلمی اسرارآمیز، درباره دلتنگی و تنهایی و خشونت. تم این فیلم و مفاهیمی که در آن هست، همه قبلا توسط فینچر کشف شده بود. نمیشود گفت که این نقطه اوج کارنامه فینچر یا جمعبندی همه آثار قبلیاش است اما بههر حال بهنظر میرسد وجود تمهای مورد علاقه فینچر در این داستان، دلیل اصلی جذبش برای ساختن این فیلم بوده است. و مهمتر از همه، فیلم اقتباسی از کتابی است که برای نسل امروز یک اثر ادبی شناخته شده و خواندنی است.
مترجم: صوفیا نصرالهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست