یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
هنر برای انسان
هنر مقولهای استکه فیلسوفان همواره درباره آن تامل و تدبیر کردهاند. برخی از آنها به هنر نگاه مثبتی نداشتند و فایده چندانی برای آن قائل نبودند (همانند افلاطون) و برخی نیز آن را ابزار مناسبی برای آموزش میدانستند (چون ارسطو) و برخی نیز نگرش «هنر برای هنر» را اختیار کردند،
به این معنا که هنر به خودی خود و بدون این که فایده دیگری داشته باشد، ارزشمند است. علامه جعفری که از اندیشمندان بنام ما در دوره معاصر به شمار میآید، توجه به مخاطبان را در ایجاد یک اثر هنری بسیار مهم تلقی کرده است. آنچه اکنون میخوانید، تبیینی است از دیدگاههای این استاد فرزانه درباره هنر.
بیکران پهنه دریا شده بود /تا بلندای ثریا شده بود / آسمانش لک ابهام نداشت / عین یک آینه گویا شده بود / آنچنان پاک که در دیده خاک / کهکشانی ز معما شده بود / یوسفی بود که در وادی عشق / فارغ از هر چه زلیخا شده بود / جز خدا هیچ در اندیشه نداشت /بیخیال از همه دنیا شده بود.
اینک در آستانه یازدهمین سالگرد عروج فیلسوف شرق علامه محمدتقی جعفری قرار داریم، کسی که همه وجودش این بود که آفریدههای معبود را به بهترین وجه از دید زیباییشناسی بیان کند. میخواهم در آستانه سالگرد ایشان موضوع هنر و زیبایی را که همواره در مباحث و آثار ایشان از اولویتهاست، مورد بررسی قرار دهم. همواره تماس ظاهری ما با هنر منحصرا به قالب محسوس و ظاهری آن بستگی داشته و دارد. از این رو هرچه صنعت و تکنیک هنر از مراتب کمال برخوردار بوده و با قدرت و توانایی کاملتری قادر به توجیه و توصیف ما فیالضمیر هنرمند باشد، اثر هنری عالیتر و ارزندهتر است، اما تکنیک خالص نیست که موجودیت حقیقی هنر را تشکیل و ایجادش را تضمین کرده و ابداع اثرات و خصوصیات و امتیازات اساسی در هنر را متعهد شود، تکنیک تنها میتواند در بهبود وضع قالب ظاهری هنر کوشش کند و آنچه هنر را از صنعت حتی از معقولات و علوم ممتاز میسازد «روح هنر و احساس هنر» است که تمام امتیازات هنر از جهات یاد شده به این موجودیت معنوی و باطنی آن واگذار گردیده است. روح هنر چیزی جز احساس هنرمند نیست.
علامه محمدتقی جعفری در کتاب «زیبایی و هنر» این گونه اظهار میکند که: هنر یکی از نمودها و جلوههای بسیار شگفتانگیز و سازنده حیات بشری است. یک اثر هنری، جایگاه تلاقی روح بزرگ که دارای نبوغ هنری است با دیگر ارواح انسانهاست، این تلاقی باید هم برای روح بزرگ هنرمند مفید باشد و هم برای ارواح تماشاگر، هیچ گاه فکر کردهاید که هنرمندان چقدر به روح و اندیشههای مخاطبان خود احترام میگذارند، اگر این گونه است پس چرا آنقدر آثار مبتذل وارد اجتماع میشود، آن هم به نام آثار هنری.
استاد جعفری فایده هنر برای روح هنرمند را این گونه میداند که هنرمند با علم به اینکه انسانهایی به اثر هنری او خواهند نگریست و رشد و کمال یا سقوط آن انسانها در خود هنرمند نیز اثر خواهد کرد، همه استعدادهای مغزی و اعماق و سطوح روح خود را به کار میاندازد تا اثر و انگیزه رشد و کمال را به آن انسانها که خود جزیی از آنان است، تحویل بدهد. علامه جعفری فایده هنر را برای مخاطبان یک اثر هنری نیز این گونه بیان میکند: هنر در صورتیکه از اعماق روح هنرمند توصیف شده برآید، فایده آب حیات بر حیات خواهد بود.
اگر تاریخ را مرور کنیم به این نکته میرسیم که همیشه انسانها در طول تاریخ با هنر و هنرمند سر و کار داشتهاند. ابتدا تماشاگران اثر هنری را به عنوان تجمل و سرگرمی مینگریستند و به مرور زمان و با تجربه و مطالعه به اهمیت حیاتی آن پی بردند.
علامه جعفری تاکید میکند که اهمیت حیاتی موقعی میتواند برای اندیشمندان روشن شود که ۲ عنصر اساسی هنر را با دقت لازم و کافی بشناسند و بر ارزش آنها واقف شوند.
وی ۲ عنصر اساسی را این گونه تعریف میکند که اول عنصر نبوغ و استعداد ماست که فوق عادی است و اساسیترین عامل به وجود آورنده اثر هنری است. دوم عنصر موضوعی هنر که عبارتست از اثر هنری و هدفها و فلسفههایی که در پیرامون آن به وجود میآید.
هنر، یکی از مسائل فرعی و تفننی زندگی برای برخی از ثروتمندان و اشراف نیست، بلکه امروزه جدیترین و ضروریترین مساله انسانی است که در دوره معاصر مطرح است. اثر هنری اکنون از چارچوب محدود افکار اشرافی و آسوده و محدوده زندگی ثروتمندان بیرون آمده و به متن تودههای مردم وارد شده است. برخلاف گذشته، زمام هنر جدید دیگر یک مساله تفننی و لذتبخش برای زندگیهای بسته و مرفه نیست، بلکه پیشاپیش فلسفه امروز حرکت میکند. همانگونه که میبینیم در این برهه از زمان سینما، موسیقی و تئاتر در جایگاه فلسفه نشسته و حتی در برخی آثار هنرمندان دیده شده که آن اثر بیشتر از اندیشههای امروزی پیشی گرفته است. هنر یک حقیقت متعالی و مقدس است که نجاتبخش بشریت بوده و هست و همچنین یک رسالت مافوق مادی و متعالی و صددرصد انسانی است.
استاد علامه جعفری شناخت زیبایی و هنر را موکول به شناخت انسان میداند. وی بیان میکند، «هر موقع تعلیم و تربیت بشری به آن حد رسید که مغز و روان انسانها از هرگونه آلودگیها و از اصول پیش ساخت غیرمنطقی پاک شد و نبوغ هنری توانست از مغز صاف و دارای واقعیات منطقی عبور کند، هنر برای هنر بدون اندک ارشاد و اصلاح ضرورت پیدا میکند.» اما همه میدانیم که تاکنون چنین وضعی را در مغزهای نوابغ نمیتوان تضمین کرد. استاد در سخنانی از آثار نویسندگان و شعرایی مثالی زده بود مبنی بر اینکه اشعار ابوالعلای معری، رباعیات منسوب به عمر خیام و بعضی از آثار صادق هدایت از نظر هنر ادبی بسیار جالبند، اما جالبتر از این آثار، جانهای آدمیان است که پس از خواندن این آثار که شبیه به درد و آه و ناله بیمار تبدار است، نسخه دوای آن به اضطراب میافتد و بتدریج به پوچی میرسند. وی در ادامه مبحث خود از مولوی مثال میآورند که اثر هنری مولانا جلالالدین، تاکنون توانسته است هزاران جان آدمی را از پوچگرایی تا جاذبه پیشگاه ربوبی پیش ببرد، بنابراین تا مساله تعلیم و تربیت نتواند مغزها را تصفیه کند و آنها را با خود و واقعیات آشنا بسازد (هنر فقط برای هنر) اگر چه باز کردن میدان برای به فعلیت رسیدن نبوغ است، ولی چون به فعلیت رسیدن نبوغ ممکن است از مغزهایی پر از برداشتها و اصول پیشساخته غیرمنطقی به جریان بیفتد، لذا این عقیده به طور مطلق قابل دفاع نیست.
معمولا هنرمندان در خلق آثارشان دنبال مسالهای میگردند که نیست، اینان به دنبال ساختن و خلق کردن چیزی هستند که در این زندگی و در این طبیعت نیست. اما تماشاگر و مخاطب نیاز دارد که باشد. به قولی خداوند همه اشیا را خلق کرد و به انسان که رسید از خلقت دست کشید و آن را به خود انسان واگذاشت. البته این یک استعاره است، ولی اینجاست که باید گفت انسان خالق یعنی انسان هنرمند، انسانی که میآفریند و با آفرینش هنریاش میسراید، میتراشد، مینوازد، خود را میسازد، خود را بیان میکند. هنرمندی که یک اثر جدید ارائه میکند، یعنی خود را خلق کرده است. این گونه میشود تعبیر کرد که هنر در ردیف بزرگترین رسالت بشر روی زمین است، یعنی در ردیف یک کار الهی است. یعنی رسالت انسان در کار هنریاش تکمیل و ادامه رسالت خدا در کار خلقتش است. یعنی اینکه اینقدر هنر عظمت و ارزش پیدا میکند که جزو ذات و فطرت انسان میشود.
اگر هنرمند بخواهد اثر و انگیزه رشد و کمال را به مخاطبان خود انتقال دهد، فایده اثر او همچون فایده احیاگری آب حیات خواهد بودالبته استاد محمدتقی جعفری این مساله را بدان معنی نمیداند که هنرمند باید اصلشکن باشد و هیچ اصلی را نپذیرد؛ بلکه مقصود آن است که یک هنرمند سازنده باید قوانین هنری را مانند آیینههایی برای ارائه واقعیتها تلقی کند که با تفکرات محدود به عوامل درونی و برونی دیگر هنرمندان و دانشمندان تعبیه شدهاند و در معرض شکستن و اختلال هستند و استاد در اینجا تاکید میکند که این یک اصل اساسی است که واقعیات را نباید قربانی آیینهها نمود، بلکه آیینهها را به قدری که از واقعیات برای ما خبر میدهند ارزیابی باید کرد.
چرا همیشه میخواهیم آثار خود را آن گونه که نیست تعریف کنیم که هست و مخاطب را سوق به آن چیزی دهیم که خود میگوییم. علامه جعفری در این باره میگوید چرا در باب ریاضیات کسی چنین ادعایی ندارد که ریاضیات فقط باید در محدوده (ریاضیات کاربردی) انحصار یابد؟ چرا کسی مدعی نیست ریاضیات مجرد را که کاربردی در فیزیک و شیمی ندارد باید به کناری نهاد و در آنجا این پرسش مطرح نیست که ریاضیات برای ریاضیات یا ریاضیات برای کاربرد؟ وی در ارتباط با مساله هنر برای هنر میگوید بشر میتواند به یک وضع ذهنی برسد که بگوید هنر برای هنر، اما آیا در این وضع فعلی که جوامع بشری گرفتار سودجویی و شهوتپرستی و خودخواهی و بیاطلاعی از واقعیت است، میتوان چنین ادعایی کرد؟ وی در پاسخ این پرسش بیان میکند هنر با ارزشها ارتباط دارد و در نمودهایی عینیت مییابد که به مجرد ظهور با حیات انسانها سروکار دارند. او سانسور هنر را چنین تعریف میکنند که از لحاظ فردی و فعالیت مغزی، از شکوفایی استعدادها و نبوغها جلوگیری نشود، اما از جانبی دیگر این مساله هم وجود دارد که آثار هنری در یک فعالیت فردی محدود نمیماند و بالاخره به جامعه ارائه خواهد شد، پس باید آثار هنری به وسیله کسانی که هم در قلمروی حیات انسانی صاحبنظر هستند و هم با قلمروی هنر آشنایی کامل دارند، در کمال خلوص و با انگیزه هنر برای حیات معقول انسانها مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
علامه محمدتقی جعفری در سخنرانیهای خود این مساله را سانسور هنری نمیداند، بلکه نجات دادن حیات معقول انسانها میداند.
متاسفانه هر روز در جهان شاهد هستیم کسانی در عرصه هنر وارد شدهاند که با آثار مبتذل خود آن را به نام هنر به خورد مخاطبانشان دادهاند.
اگر اثرشان مورد نقد قرار گیرد مخاطب را بیاندیشه میدانند. یادم میآید روزی به یکی از گالریهای نقاشی رفته بودم. در حین بازدید چشمم به یک تابلو خورد که رنگ آبی آسمانی بر سطح بوم زده و وسط تابلو هم پاره شده بود، گویا که با چاقویی آن را پاره کرده بودند. ابتدا فکر کردم کسی عمدا آن را پاره کرده است و خیلی هم با خود کلنجار رفتم که چرا باید کسی این کار را کرده باشد. تا این که دیدم خود هنرمند در ارتباط با این اثر در حال توضیح است و آنچنان بحث میکرد که من ازکلمات فلسفی ایشان هیچ نفهمیدم. از دوستی که همراهم بود و این آقا را میشناخت درباره سابقه این آقا پرسیدم. وی گفت: من تعجب میکنم که این شخص حتی بلد نیست یک سیب را نقاشی کند و تنها با همین آثار اجق وجق که از خود میکشد و با سخنرانیهایی که در کنار اثر خود میکند میخواهد برای خود اعتبار و منزلت کسب کند و جوری رفتار میکند که مخاطب بیچاره به خود اجازه نمیدهد به ایشان حرفی بزند، زیرا میترسد به او گفته شود که شما درک خوبی از هنر ندارید.
علامه محمدتقی جعفری، درباره این منش و رفتار هنرمندان میگوید: قرنها رگبار تناقضات را در غرب و بعضی سرزمینهای شرق بر مغز مردم ریختهاند تا آنجا که حالا دیگر مردم مغرب زمین از هر چه ایدئولوژی است، گریزان شدهاند. این اثر طبیعی همان رگبار تناقضات است. علامه بیان میکرد که دیگر این آقایان حساب نکردهاند که اگر قلمها را رها کنند تا هر اندیشه و تخیلی را که از مغز هر کسی میگذرد، روی کاغذ بیاورند و تحویل جامعه بدهند، افکار مردم یا در تضاد و تناقض آن امور با یکدیگر مختل میشود یا چنان به مسائل هستی بیاعتنا و بیتفاوت میشود که دیگر از همه ایدئولوژیها میگریزد.
البته علامه آنچنان هم منکر مساله هنر برای هنر نیست، زیرا در جایی نیز بحث خود را چنین تکمیل میکند که هنر نیز میتواند برای هنر باشد، مشروط بر آن که هنرمندی که میخواهد احساسات و نبوغ خویش را در اختیار جامعه قرار دهد، از حقیقت و ارزش حیات مطلع باشد. وی بارها در سخنرانیهای خود تاکید کرد که هنرمندان در برابر حیات و مغز و روان انسانها که مورد تصرف ایشان هستند، مسوولند.
جالب است علامه، هنر در غرب را اینگونه مورد تحلیل قرار میدهد که در غرب، هنر را برای شگفتی و تنوع و بر هم زدن یکنواختی زندگی میخواهند نه برای اینکه تاثیری در جامعه معقول انسانها داشته باشد. علامه جعفری در نوشتههای بعضی از غربیها چنین نتیجهگیری کردهاند که ملاک عظمت و ارزش هنر را در میزان جلب مردم دیدهاند. اینکه حقیقت چیست و هنر چگونه میتواند انسانها را در طریق دست یافتن به حیات معقول یاری دهد، موضوعی است که مورد غفلت قرار گرفته است. باید کسانی پیدا شوند تا موانع خوبی در برابر فریفته شدن مردم به شگفتیهای بیاساس شوند. وی در کتاب زیبایی و هنر، هنر را وسیلهای میداند برای رسیدن به کمال همان گونه که علم چنین است. او جمال و زیبایی را نیز وسیلهای برای وصول به کمال میداند، البته علامه بر این نکته تاکید دارد که این مساله مشروط بر آن است که ما معنای جمال را دریابیم و اجازه ندهیم زیبایی، ما را از درک حقیقت باز دارد و در پایان با این گفتار علامه جعفری مبحثم را به پایان میبرم که زیبایی در همه انواع خود از دیدگاه مذهب محبوب و مطلوب است، ولی این پدیده محبوب و مطلوب نباید حقایق و واقعیات متن (حیات معقول) را مختل کند، زیرا نباید (حیات معقول) قربانی پدیده لذت محض ناشی از برقرار کردن رابطه با زیباییها بوده باشد. به اضافه اصل تصعید در زیبایابی که در مذهب مطرح میشود و آن عبارت است از تقویت مغز برای دریافت جمال خداوندی. انسان با هر یک از این تصعید و اعتلاهای مغزی و روحی، گام از لذایذ محسوس و سطحی بالاتر گذاشته و موفق به دریافت لذایذ معقولتر میشود. تا آنگاه که زیبایی روح خویشتن را که دارای فروغی از جمال الهی است، درمی یابد و در آن موقع میفهمد که:
چه عروسی است در جان که جهان ز عکس رویش / چو دو دست نوعروسان ترو پرنگار بادا
بدون شک تجلیل از استاد محمدتقی جعفری نباید روح تملق و ثناگویی داشته باشد، بلکه همچنان که شیوه استاد جعفری بود. هرگونه مطالعه در آثار ایشان باید همراه با نقد و بررسی صورت گیرد. اینگونه است که هم روحیه علم و جامعه حفظ میشود، هم از خطر شخصیتپرستی و مردهپرستی در امان مانده و هم به زنده ماندن نام بزرگان علم و ادب کمک کردهایم.
فرید صلواتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست