پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نقشه قتل محمدعلی شاه و رویکرد روزنامه ها


نقشه قتل محمدعلی شاه و رویکرد روزنامه ها

تصمیم به قتل شاه از سوی مدعیان مشروطه خواهی گرفته شد این تفکر نه تنها در عرصه انجمنها و تشکلهای سیاسی و مطبوعات نمایندگانی داشت, بلکه در مجلس شورای ملی نیز نمایندگانی داشت که رهبری آنها به عهده سیدحسن تقی زاده بود

طرح قتل محمدعلی شاه هنگامی صورت گرفت که همکاری محمدعلی شاه با مشروطیت در اوج خود بود. نه تنها رهبران مشروطه بدین واقعیت اذعان دارند، بلکه سفیر انگلیس (و نه سفیر روس که شائبه حمایت از شاه را ایجاد کند) می نویسد: "با توجه به اینکه در مدت اخیر رفتار خلاف مشروطگی از شاه دیده نشد، این سوءقصد خلاف انتظار بود."۱

در حالی که پیش از ظهر جمعه ۱۵ محرم ۱۳۲۶/۸ اسفند ۱۲۸۶ نمایندگان مجلس با شاه دیدار و گفت و گو داشتند، بعدازظهر همان روز، هنگامی که شاه برای گردش به دوشان تپه می رفت، در حین عبور از خیابان باغ وحش تهران مورد سوء قصد قرار گرفت و دو نارنجک به سوی کالسکه او پرتاب شد. چند تن کشته و زخمی شدند اما شاه جان سالم به در برد.۲ این اقدام یک تصمیم جمعی بود که "از جانب گروه انقلابی به رهبری حیدرخان (عمواوغلی) و حوزه اجتماعیون عامیون تهران با مشارکت انجمن آذربایجان" صورت گرفت.۳ کسروی هم می گوید: "نقشه این کار را حیدر عمواوغلی کشیده و بمب را نیز او ساخته بود".۴ یحیی دولت آبادی در این باره می نویسد:

"ساعتی پیش از این واقعه، نگارنده در منزل خود با یکی از ناطقین تندرو ملت نشسته شخص مزبور می گوید احتمال می رود صدایی بلند شود و پس از وقوع واقعه معلوم می شود او هم از توطئه مسبوق بوده است."۵

افرادی که از سوی تشکلهای سیاسی افراطی به عنوان ناطقان ملت مطرح می شدند همانا ملک المتکلمین و سید جمال واعظ بودند. آنان عضو اجتماعیون عامیون بودند ودر تحریک افکار و ایجاد تشنج از هیچ کوششی دریع نمی کردند. دولت آبادی با آن دو، به ویژه با ملک المتکلمین، روابط ویژه داشته و درسخنی که از او نقل کردیم منظورش از ناطق تندرو، ملک المتکلمین بوده که به هر دلیل نخواسته نام او را بگوید. بدین ترتیب، روشن می شود که تصمیم به قتل شاه از سوی مدعیان مشروطه خواهی گرفته شد. این تفکر نه تنها در عرصه انجمنها و تشکلهای سیاسی و مطبوعات نمایندگانی داشت، بلکه در مجلس شورای ملی نیز نمایندگانی داشت که رهبری آنها به عهده سیدحسن تقی زاده بود.

● رویکرد مطبوعات

با این همه، مطبوعاتی که مدیرانشان جزو تشکلهای سیاسی تصمیم گیرنده قتل بودند، پس از آنکه شاه جان سالم به در برد و آنان ناکام ماندند می کوشیدند تا به گونه ای قضیه را به جناح مقابل نسبت دهند تا بدین گونه هم خود را مبرا جلوه دهند و هم با نسبت دادن واقعه به دربار، چهره ای دسیسه گر از شاه ارائه کنند و در جامعه چنین وانمود سازند که دشمنی او با مشروطه چنان عمیق است که حاضر است برای بدنام کردن و سرکوب مشروطه و مشروطه خواهان، به طور تصنعی برای ترور خود اقدام کند. حال آنکه سیر حوادث و کشف حقایق نشان داد که عکس قضیه صادق است. گزیده ای از نوشته روزنامه صوراسرافیل در این باره، خواندنی است. روزنامه یاد شده در مقاله ای با عنوان "واقعه ناگوار" در شرح این رویداد چنین می نویسد:

روز جمعه ۲۵ محرم ۱۳۲۶، سه ساعت قبل از غروب آفتاب، اعلیحضرت اقدس همایونی هنگامی که به عزم فرح آباد از خیابان پشت تکیه بربریها عبور می فرمودند درحالتی که [اتومبیل] و کالسکه اعلیحضرت محیط به سوارهای کشیکخانه و در دو طرف جاده پلیس و [ژاندارم] به قطار ایستاده بودند یک عدد [بمب] در نزدیک اتومبیل ترکیده عقب اتومبیل را سوراخ سوراخ و چند نفر را نیز مجروح و مقتول نموده در صورتی که، از حسن اتفاق و نیکبختی ملت، کالسکه [ای] را که اعلیحضرت سوار بودند در صد قدمی اتومبیل حرکت می کرد و، از این رو، از آسیب مصون مانده و عموم ملت را قرین شادی و انبساط نمود. یک بمب دیگر نیز همان وقت در کوچه نزدیک تکیه بربریها بلافاصله محترق شد... از این رو، بلافاصله بساط عیش و شادکامی در تمام شهر طهران منبسط شد و یک شب در بازارها و کاروانسراها و سه شب متوالی در سردر بعضی خانها و انجمن ها و خیابانها چراغان بود و تمام این اظهارات مسرت و سرور، که فقط ناشی از حس محبت مخصوص ملت نسبت به ذات ملوکانه و بدون حکم حاکم یا امر بلدیه بود بهترین دلیلی بر حسن احساسات ملت بالنسبه به شخص اعلیحضرت همایونی می باشد؛ و از این طرف دیگر، پیغامات محبت آمیز اعلیحضرت شهریاری نیز در جواب تبریک انجمنها و فرمایشهای حضوری ملوکانه و وزرا و وکلا تمام ناشی از حسن نیت و اطمینان کامل ذات شاهانه نسبت به ملت می باشد.

و، راستی، برای ایران چه خوشبختی [ای] از این روابط محبت ذات البین و مناسبات ودادیه دولت و ملت بالاتر خواهد بود؟ و آیا کدام دسیسه ارباب غرض و حیله و نمامی دشمنان ایران به ارکان این اتحاد و اتفاق صمیمی خللی وارد خواهد نمود؟۶

این روزنامه، پس از مطالب بالا، به جای اینکه از ابراز احساسات ملت حسن استفاده کند و این واقعه را دستاویزی برای ایجاد همبستگی ملی سازد و با تحلیل انگیزه های اقدام کنندگان و تبیین پیامدهای ناگواری که این واقعه می توانست برای نهضت و کشور داشته باشد و (در واقع از طریق اطلاع رسانی درست)، به آگاه سازی جامعه و هوشیار کردن آن برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی بپردازد و رسالت مطبوعاتی خود را به انجام رساند، به همان مطالب یاد شده بسنده کرده و با بزرگنمایی امور بی اهمیت جانبی و حاشیه ای به تحریف افکار عمومی پرداخته در پی آن است تا آن واقعه را دستاویزی برای تصفیه حسابهای سیاسی گروهی و دامن زدن به اختلافات و گسترش تفرقه و بدبینی قرار دهد. به همین علت، فارغ از اصل واقعه، آنچه برای این روزنامه مهم است و نباید از آن گذشت این است که:

بله چیزی که ملت حق شناس ایران را بی اندازه در این وقعه هائله دلتنگ نموده، و به هیچ وجه خود را نمی توانند تسلی داد پیش آمدی است که در موقع این حادثه روی داد و آن این است که به محض ترکیدن [بمب] تمام سوارهای کشیکخانه که تا آن ساعت حافظ و حارث اعلیحضرت همایونی به شمار می آمدند و سادگی دروغی و شاه پرستی جعلی پاشاخان امیربهادر جنگ آن را تأمین می نمود تماما از جلو و عقب شلیک کنان رو به فرار گذاشته جمعی را مقتول و عموم عابرین بیچاره را لخت کرده!!!


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.