پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به نقش گالیله در تاریخ علم جدید


نگاهی به نقش گالیله در تاریخ علم جدید

داستان گرانش از آنجایی شروع می شود که باید نظریه ها و اصولی که مبنای علمی ندارند از بین می رفت. عمده این نظریه ها مربوط به زمان باستان و فلاسفه آن روزگاران مانند اصول «ارسطو»، «افلاطون» …

داستان گرانش از آنجایی شروع می شود که باید نظریه ها و اصولی که مبنای علمی ندارند از بین می رفت. عمده این نظریه ها مربوط به زمان باستان و فلاسفه آن روزگاران مانند اصول «ارسطو»، «افلاطون» و... بود. حدود ۲۰ قرن از آن زمان سپری شد و هیچ اتفاق شگرفی در جهت رد یا تثبیت این اصول رخ نداد. اصولی مانند اصل زمین مرکزی، جاذبه جرمی و... به علت اینکه سالیان دراز این اصول درست به نظر می رسیدند و مخالفتی با آنان نشده بود قدرت زیادی گرفته بودند و مخالفت با آنان کار مشکلی بود، اما دیگر وقت آن رسیده بود که دلاوری شیپور جنگ با این اصول و قوانین را بزند تا بلکه نقطه عطفی در شناخت و پیشرفت علم صورت بگیرد.

احتمالاً در حدود سال ۱۵۸۹ میلادی بود که «گالیله» استاد جوان ریاضی، اولین شیپورهای جنگ را نواخت. گلوله های جنگ «گالیله» با نظریه های «ارسطو» شلیک شد. تا آن زمان تقریباً دو هزار سال بود که شاید هیچ کس حتی به نادرست بودن نظریات «ارسطو» فکر هم نکرده بود، چه برسد به مخالفت با آن. در آن زمان جوی پرقدرت و ناسازگار بر دنیای علم حاکم بود که بهای مخالفت با خود را جان مخالف می دانست. به هر حال «گالیله» این استاد جوان ریاضی به خود جرات داد با تفکرات غلط از علم در آن زمان مقابله کند و توهمات علمی را از علم تمییز دهد.

او مخالفت ها و مبارزات خود را با رد این موضوع که سرعت سقوط جسم رابطه یی مستقیم با جرم آن جسم دارد، شروع کرد. تا آن زمان براساس نظریه «ارسطو» تصور می شد سرعت سقوط جسم رابطه مستقیم با جرم آن جسم دارد و مستقل از شکل آن است، به این مفهوم که اگر جسمی دو برابر جسم دیگر جرم داشته باشد، حتماً سرعت سقوطش نیز دو برابر جسم دیگر است. استاد ریاضی ما تصمیم داشت با انجام یک آزمایش برای رد نظریه «ارسطو»، تلاش های خود را آغاز کند. «گالیله» در سال ۱۵۹۱ با چهره یی مصمم، یک سبد پر از گوی های چوبی و سربی با وزن های متفاوت را در دست گرفت و به همراه جمعی از دانشجویان به طرف برج پیزا به راه افتاد. در راه هر کسی که آنان را می دید با چهره یی متعجب و نگران می پرسید به کجا می روید؟ و پاسخ «گالیله» فقط یک حرف بود؛ «مشخص می شود.» جالب این بود که چهره دیگر فلاسفه از همه نگران تر بود، چرا که نظرات «گالیله» را به خوبی می دانستند و از این موضوع نگران بودند که با آزمایشی که «گالیله» انجام می دهد حرف چه کسی بر کرسی درستی خواهد نشست. (در آن زمان هنوز فلسفه با علوم طبیعی همراه بود و بررسی طبیعت که فلسفه طبیعی می خواندند، توسط فلاسفه طبیعت صورت می گرفت.)

نهایتاً «گالیله» بالای برج پیزا ایستاد. دو گوی سربی یک و ۱۰پوندی را در دست گرفت. به همگان نگاه کرد و پرسید که فکر می کنید اگر من این دو گوی را به طرف زمین رها کنم، چه اتفاقی رخ می دهد؟ صدای همهمه از جمع حاضر بلند شد. اکثراً می گفتند گوی ۱۰ پوندی ۱۰ برابر زودتر به زمین خواهد رسید. جمعی هم که می خواستند چیزی غیر از این بیان کنند، یا از ترس دیگران یا از تردید در درستی حرف های «گالیله» چیزی بر زبان نیاوردند. «گالیله» دو گوی را به دانشجویان مشتاق و استادان متعجب و نگران مخالف با خودش نشان داد و دو گوی را همزمان از بالای برج به سمت زمین رها کرد. امروزه می دانیم دو جسم با جرم های متفاوت با هر جنسی در خلأ هنگام سقوط از یک ارتفاع از منبع جاذبه، با هم به سطح منبع جاذبه می رسند. هنگامی که «گالیله» این آزمایش را انجام داد دو گوی به علت وجود مقاومت هوا با اختلاف اندکی به زمین رسیدند. به هر حال استاد جوان توانست اصل قدیمی ارسطو را رد کند و به دانشجویان حاضر در آن جمع جرات مخالفت با اصولی را بدهد که شاید آن اصول از نظر آنان هم نادرست می آمد، اما جرات بیان آن را نداشتند.

«گالیلئو گالیلئی» دلاور داستان ما، این آزمایش را واقعاً در برج پیزا انجام نداد، اما در یک برج همان حوالی با همین شرایط و افراد انجام داد. او هدف اصلی حمله های خود را تعالیم ارسطو قرار داد که از نظر او هیچ مبنای علمی نداشت. «گالیله» در طول زندگی خود تلاش های بسیاری برای پیشبرد علم انجام داد و به نتایج بزرگی رسید، مانند به دست آوردن معادله حرکت شتابدار که خود انقلابی در حرکت شناسی بود، یا بیان این موضوع که ربایش دو جسم نسبت به هم با مجذور فاصله آن دو رابطه عکس دارد. «گالیله» سعی کرد افکار جهان آن روز را در مورد علم عوض کند، چرا که در آن زمان مفهوم علم چنین که امروز با آن سر و کار داریم، نبود و به جرات می توان گفت پیش قراول علم امروز «گالیله» است.

نیوشا قانعی

www.pejhvak.com