سه شنبه, ۲۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 18 March, 2025
انگلیس پشت پرده

مناسبات امپراطوری استعمارگر انگلیس با ایران، جزو مباحث اصلی تاریخ سیاسی ایران معاصر است كه در دورههای مختلف تاریخ معاصر با اشكال گوناگونی رقم خورده است. هر چند كه جنگ جهانی دوم این استعمارگر پیر را كاملاً ضعیف كرد و از نفس انداخت، اما چنگالهای نفوذ و دخالتش را در سرزمینهای تحت نفوذ و سلطه همچنان باقی گذاشت. ایران با وجود این كه پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ جولانگاه سیاستهای امپریالیستی امریكا شده بود و حضور پررنگ استعمار بریتانیا را لمس نمیكرد، اما هنوز هم از پیجویی مطامع سیاسی اقتصادی آنها در ایران آزار میدید. گویی امریكای جوان، احترام پدر خویش را بر سر این سفره رنگین نگاه میداشت و راضی به حذف كامل او نبود. رگههای دخالت و نفوذ انگلستان در امور سیاسی --- اقتصادی ایران همچنان باقی بود؛ تا این كه وقوع انقلاب اسلامی زمینه جولان استعمارگران گستاخ قدیم و جدید را از میان برد. مقاله زیر حاوی نكتهها و دیدگاههای مؤلف در باب روابط ایران و انگلیس بعد از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میباشد كه تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
دولت انگلیس با سوابق استعماری و نفوذ طولانی در ایران، از دوران قبل از نهضت مشروطه، به عنوان یكی از دو قدرت بزرگ ذی نفوذ در ایران شناخته میشود. این كشور حتی در دوره رضاخان و بعد از كودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ سلطه بلامنازع بر ساختار تصمیمگیری ایران داشت. با وجود این، تلاش زیادی صورت گرفت كه نقش این دولت در ایران، بعد از كودتای ۱۳۳۲ كمرنگ جلوه داده شود و این طور القا شود كه نه تنها كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یك كودتای صرفا امریكایی بوده، بلكه ایالات متحده، بعنوان ابرقدرت جدید، به جای دولت انگلیس در صحنه سیاست ایران صاحب سلطه و نفوذ كامل شده است؛ در حالی كه شرایط تاریخی و مدارك و اسناد نشان میدهد كه نه تنها كودتای ۲۸ مرداد كودتایی صرفا امریكایی نبود، بلكه انگلیس نقشی مهم و كلیدی در به ثمر رسیدن این كودتا داشت. علاوه بر این، در تمام دوران بعد از كودتا، ساختار سیاسی ایران همچنان از طریق شبكه فراماسونری تحت نفوذ و سلطه انگیس قرار داشت و این دولت به عنوان شریك اصلی و -- در مواردی -- شریك برتر در حفظ منافع امپریالیستی خود با ایالات متحده امریكا در ایران عمل میكرد. بعد از اشغال ایران توسط متفقین در شهریور ۱۳۲۰، دولتهای اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریكا به صحنه سیاست ایران وارد شدند و در جهت حفظ منافع خود، رقیبی جدی برای دولت انگلیس شدند. تحقق عینی این رقابت و تضاد منافع كه تا قبل از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادامه داشت را میتوان درغائله آذربایجان و امتناع مسكو از تخلیه نیروهای خود از این منطقه بعد از پایان جنگ دوم جهانی و همچنین نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران، مشاهده كرد. دولت انگلیس در عین حال كه اقتدار نظامی خود را پس از جنگ تا حد زیادی از دست داده بود، سعی میكرد با تكیه بر سیاست قدیمی موازنه قوا میان دو ابرقدرت نوظهور، همچنان منافع خود در ایران بویژه انحصار امتیازات نفتی را حفظ كند و به رقبای جدید اجازه ورود ندهد.
مهمترین اهرم سلطه و نفوذ دولت انگلیس در این دوره، تجربه طولانی سیاست استعماری در ایرن و برخورداری از شبكهای فوق العاده قدرتمند و ذی نفوذ در هیات حاكمه كشور بود. طبیعتاً چنانچه انگلیس اجازه میداد كه رقبا این اهرم را از دست وی خارج كنند، دیگر امكان و توان رقابت و، درعین حال، حفظ منافع خود را نمیداشت. این كشور دیگر نه دارای قدرت نظامی قوی بود نه توان اقتصادی لازم را برای اعمال نفوذ داشت؛ در حالی كه رقبای آن از این لحاظ از توانایی بیشتری برخوردار بودند. انگلیس قبل از كودتای ۲۸ مرداد تلاش زیادی كرد كه با تكیه بر همین ابزار و اعمال سیاست موازنه قوا، از دادن هر نوع امتیازی به رقبای خود جلوگیری كند؛ ولی شرایط سیاسی - اجتماعی در ایران و تحولات نظام بین الملل، این دولت را مجبور كرد تا نه تنها از بخشی از امتیازات خود در ایران صرف نظر كند، بلكه از ادامه سیاست موازنه قوا خودداری كرده و به عنوان شریكی جدی با ایالات متحده امریكا عمل كند.۱ به همین دلیل بود كه سیاست موازنه منفی دكتر مصدق كه با تكیه بر تضاد منافع امریكا و انگلیس پیش میرفت، ناگهان به شكست انجامید و زمینه كودتای ۲۸ مرداد رافراهم كرد. در طراحی كودتا، انگلیسیها ابتدا اجرای آن را راساً بر عهده گرفته و تصمیم داشتند كه در هشتم اسفند ۱۳۳۱ با خروج شاه از ایرن كودتای معروف به «عملیات چكمه» را به مرحله اجرا درآورند. این عملیات با دخالت آیت ا... كاشانی و جلوگیری از خروج شاه خنثی شد و انگلیس ناچار با امریكاییها به تفاهم رسید و مشتركاً عملیات معروف به «آژاكس» را طراحی و به مرحله اجرا در آوردند.۲ «آنتونی ایدن»، وزیر امور خارجه انگلیس، در خاطرات خود مینویسد:
«... به نظر من این طور رسید كه بهتر است شخص دیگری به جای مصدق بیاید و پس از مطالعه در صحت عقیدههای خود با علی سهیلی، سفیر ایران در لندن، كه یكی از دوستان خوبم بود، مشورت كردم. نظریات مرا تصدیق كرد و قول داد شخصاً هر قدر كه بتواند به ما كمك كند.»
این مقارن با زمانی بود كه بنا به سندی محرمانه، در ماه مه ۱۹۵۳، محمدرضا شاه توسط «لوی هندرسن» رسما از طریق «سر.ز.ماكینز» نظر وزارت امور خارجه انگلیس را در مورد بقای سلطنت خود در ایران جویا میشود. بنابراین كرمیت روزولت، ژنرال نورمن شوارتكسف، لوی هندرسن، ژرژ لنچافسكی، ملبورن، اشرف پهلوی و دیگر عوامل در سوئیس گرد هم آمدند و طرح كودتایی را ریختند و آنگاه شاه را مطلع ساختند.۳ سی. ام. وودهاوس در این باره گفته است:
«محمدرضا شاه كاری بدون توصیه دولت بریتانیا انجام نمیداد و دولت بریتانیا نیز بدون حمایت امریكا مایل به اجرای برنامهای نبود. من یك لیست پانزده نفری از سیاستمداران ایرانی تهیه كردم كه هریك برای نخست وزیری از نظر ما انگلیسیها قابل قبول بودند و حالا مساله این بود كه برای امریكاییها هم قابل قبول باشند.»۴
بیتردید نقش انگلیس در فراهم كردن نیروهای عمل كننده در داخل كشور از جمله برادران رشیدیان (اسدا...، سیفا... و قدرتا...) انكارناپذیر است و امریكاییها بدون كمك عوامل انگلیس قادر نبودند كودتا را به مرحله اجرا درآورند.۵ در عین حال، نباید فراموش كرد كه با توجه به نفرتی كه از سیاست انگلیس در ایران وجود داشت، آنها ترجیح میدادند كه سیاست معروف به «موش مرده» را از این تاریخ در پیش گیرند تا ضمن حفظ منافع خویش، از ایجاد سر و صدا و جار و جنجال علیه خود پرهیز كنند. به همین دلیل، زمانی كه كرمیت روزولت --- پس از كودتای ۲۸ مرداد در مسیر بازگشت خود به واشنگتن --- در لندن با چرچیل، نخست وزیر انگلیس، ملاقات كرد، ضمن تشریح چگونگی اجرای عملیات كودتا، از خدمات ارزنده دولت انگلیس در تحقق كودتا قدردانی كرد و اعلام داشت كه در بازگشت به واشنگتن تصمیم به نوشتن خاطرات خود دارد. چرچیل از وی خواست كه مطلقاً نامی از دولت انگلیس نبرد و تمام اعتبار این موفقیت را برای واشنگتن نگه دارد؛ اما وقتی در اولین چاپ كتاب (خاطرات كرمیت روزولت) نقش شركت سابق نفت ایران و انگلیس مطرح شد، دولت انگلیس نه تنها نویسنده و ناشر را مورد اعتراض قرار داد، بلكه كلیه نسخههای آن را نیز جمع آوری كرد.۶
منوچهر محمدی
پینوشتها:
۱- مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، به قلم نگارنده، نشر دادگستر، ص ۱۱۳
۲- عملیات چكمه، ص ۲۵
۳- هر چند كه مذاكرات مخفیانه سوییس هرگز به درستی منتشر نشد، لیكن بعدها همگی گردانندگان كودتا اعتراف كردند كه این مذاكره تنها برای سرنگونی حكومت دكتر مصدق و كمك به محمدرضا شاه پهلوی بود. احمد خلیلا... مقدم، تاریخ جامع ملی شدن نفت، ص ۶۹۳
۴- همان، ص ۷۴۰
۵- سی. ام. وودهاوس در این باره مینویسد: «برادران رشیدیان كه از حقوق بگیران سفارت انگلیس بودند، در حقیقت كلید اصلی طرح ما بودند كه با كمك دیگر عوامل انگلستان و برخی با چهره كمونیست و تندروی دست راستی به خیابانها اعزام شدند تا مساجد و مجسمهها را سرنگون كنند» عملیات چكمه، صص ۲۱-۲۳.
-۲۰۷ Kermit Roosevelt, Countercoup, (New York, ۹۷۹۱), P. ۶
۷- دكتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، صص ۱۱۳-۱۱۴
۸- مروری بر خاطرات ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران تحصیلی محمدرضاپهلوی، نشانگر این واقعیت است كه وی با توجه به دوستی و صمیمیتی كه با محمدرضا شاه داشت، بیش از دیگران به روابط پشت پرده حكومت ایران و انگلیس آگاهی داشت و اطلاعات جالب توجه وی راجع به ارتباط غیر رسمی سازمانهای سیاسی و جاسوسی انگلیس با نظام پهلوی در این رابطه راهگشاست.
۹- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، صص ۴۷۹-۴۸۴
۱۰- مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، ص ۱۱۰
۱۱- دكتر علی امینی، از چهرهها و عوامل سرسپرده انگلیس، در زمان پست وزارت دارایی و نخست وزیری خود، خدمات شایانی به اربابان انگلیسی خود ارائه داد.
۱۲- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص ۲۷۸
۱۳- مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، ص ۱۱۱
۱۴- همان، ص ۱۱۲
۱۵- برای اطلاع درباره ریپورترها (اردشی جی و شاپور) و نقش آنها در سیاست ایران مراجعه شود به كتاب حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، صص ۱۳۳-۲۰۱
۱۶- نظری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، صص ۱۱۷-۱۱۹
۱۷- آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه محمود راستین، ص ۳۹
۱۸- همان، صص ۶۷-۶۸
۱۹- تاریخ روابط خارجی ایران، ص ۲۴۱
۲۰- مروری بر سیاست خارجی ایران دوران پهلوی، صص ۱۲۷-۱۲۸
۲۱- آنتونی پارسونز، همان، ص ۲۲۸
۲۲- دكتر شاپور بختیار، پسر سردار فاتح، جزو محصلینی بود كه در زمان رضا شاه توسط دولت روانه اروپا شد. از اسنادی كه در آرشیوهای سیاسی دوران مصدق كشف گردید، معلوم شد كه او مزدور و حقوقبگیر انگلیس است. وی در زمانی كه در آبادان مدیر كل كار بود، ماهیانه ده هزار تومان رشوه از شركت نفت ایران و انگلیس به عنوان پاداش مستمری دریافت میكرد و این در حالی بود كه حقوق ماهیانه دولتی وی در حدود هفتصد تومان بود. اسناد و عكس فتوكپی چكهای دریافتی بختیار پس از ملی شدن صنعت نفت جزو اسناد جاسوسی در روزنامههای معتبرآن روز منتشر شد و دكتر مصدق نیز این اسناد را به عنوان اسناد ارشا و ارتشا در دادگاه بینالمللی لاهه و شورای امنیت ارائه داد. با وجود این، بختیار بعدها به عنوان یك ملیگرا در جبهه ملی به فعالیت ادامه داد تا در سال ۱۳۵۷ به عنوان یك رجل ملی(!)، بتوانند او را بر كرسی صدارت بنشانند.
۲۳- اسماعیل رائین، اسناد خانه سدان، ص ۳۹۷؛ برای اطلاع بیشتر در ارتباط با فراماسون بودن شاپور بختیار مراجعه شود به كتاب تشكیلات فراماسونری در ایران، حسین میر، صص ۲۴۷-۲۵۴
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست