جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تو هنوز بیكاری


تو هنوز بیكاری

خانواده ها نگرانند فرزندانشان جزو درصد بیكاران سالانه محسوب شوند و آلوده ناهنجاری های اجتماعی شوند آنها شغل های تمام وقت فرزندانشان را قبول ندارند و تلاش می كنند با كم اهمیت دانستن آن, كار بچه ها را به عنوان شغل دوم بپذیرند

این كه در خانه كارهایش را انجام می داد برای پدر و مادرش بی معنی بود. همیشه در حرف های خانوادگی او را جزو جمع بیكارها به حساب می آوردند و اصلاً نمی پذیرفتند كه او می تواند با كامپیوترش و طرح ها و نوشته هایش درآمد داشته باشد و زندگی كند.

وقتی می خوابید انواع و اقسام طعنه ها را به او می زدند. دیگر خودش هم به نسبتش با فرهاد كوه كن و سختی كار او مشكوك شده بود. چطور می توانست به خانواده اش بقبولاند كه او هم كار دارد و هم درآمد؟ كسی به این حرف ها گوش نمی داد. چون او هیچوقت ساعت هفت صبح بیرون نمی رفت و بعد از ظهر هم به خانه برنمی گشت.

● شغل های جدید

تا چند دهه پیش فعالیت بیشتر مردم محدود به كارهای بدنی بود و برای همین داشتن حرفه ای كه توانایی های فردی در آن پررنگ بود و بیشتر با ساخت و ساز همراه بود طرفدار بیشتری داشت. بسیاری از شغل ها هنوز موردنظر مردم نبودند و یا اصلاً شكل نگرفته بودند.

(مثلاً برنامه نویس برای كامپیوتر!). آن وقت ها اگر كسی از زیر كار شانه خالی می كرد، خیلی زود مورد عتاب دیگران قرارمی گرفت.

به مرور زمان با تغییر جایگاه مشاغل، كارهای نیمه وقت و فكری موردتوجه نسل جدید قرارگرفتند.

حبیب عباسی كارمند مخابرات است. او دو فرزند هجده ساله و بیست و دو ساله دارد كه گهگاه كار هم می كنند: «آنها دانشجو هستند و با همدیگر درخانه كار نقشه كشی و طراحی انجام می دهند. اما به نظرم اینها كار جدی نیست. آدم تا سه ماه حقوق نگیرد كه كارنكرده!» اما امین، دانشجوی رشته اقتصاد می گوید: «والدین ما فكر می كنند باید صبح تا عصر سركار رفت و در اداره به سر برد و حقوق ماهیانه داشت تا كارت جدی باشد.

خیلی شغل ها هستند كه اصلاً نیازی به حضور در اداره ها نیست. مثل كارهای كامپیوتری، نوشتن و... همین طرز فكر باعث شده كه آنها گمان كنند جوانها تنبل و بی حوصله هستند و هرروز به آنها زخم زبان بزنند.

شیرین وجدانی گرافیست است. او هم از این حرف ها و طعنه ها ناراحت است: «دفتر كار من، همان اتاق كوچكم در خانه است. اما همه فامیل فكر می كنند كه من هنوز با خرج پدر و مادرم زندگی می كنم. اتفاقاً كار زیادی هم انجام می دهم. اما چون ازخانه خارج نمی شوم، به نظر آنها اهمیتی ندارند.

شاید این طرزفكر به این مسأله برگردد كه پدرها و مادرها هنوز با این شغل ها، خستگی ها و سختی هایش آشنا نیستند. علی.م طنز نویس مطبوعات است و بیشتر اوقات درخانه مشغول كار است: «من هروقت كه خسته می شوم، قدری درازمی كشم. وای به حالم اگر آن وقت یكی از افراد خانواده مرا ببیند. آن وقت باید هزار جور توضیح بدهم كه كار من، فكری است و بیشتر از قوای جسمی، ذهنم خسته می شود. اما كو گوش شنوا!؟!»

● ذهن های خطرناك

زندگی با حقوق كارمندی، درآمد ماهیانه، بیمه، مرخصی و...

بخشی از زندگی همه كاركنان اداره ها و سازمان هاست. اما در ده سال اخیر شغل هایی ایجاد شده اند كه هیچكدام از ویژگی های بالا را ندارند.

خانواده ها نگرانند فرزندانشان جزو درصد بیكاران سالانه محسوب شوند و آلوده ناهنجاری های اجتماعی شوند. آنها شغل های تمام وقت فرزندانشان را قبول ندارند و تلاش می كنند با كم اهمیت دانستن آن، كار بچه ها را به عنوان شغل دوم بپذیرند.

زیبا نهرینی، جامعه شناس، می گوید: «این حرف بسیاری از والدین است. آنها از نداشتن امنیت شغلی فرزندان نگرانند و شغل دولتی و حقوق را نشانه ثبات می دانند. درحالی كه در تمام دنیا شغل هایی كه مزایای دولتی ندارند مورد استقبال قرارگرفته اند و رقابت برای به دست آوردن آنها بالا گرفته است.

اكثر كارفرماها هم آن را می پسندند. چون كیفیت كار بالا می رود. اما در ایران هنوز بسیاری از این شغل ها برای مراكز رسمی مانند بیمه پذیرفتنی نیست و اداره های دولتی آنها را قبول ندارند وفعالان این شغل ها را بیكار به حساب می آورند.

همین تفاوت هاست كه باعث شده روزنامه نگاران، نویسنده ها، نقاشان، سینماگران و... در ارتباط با مسائل مختلف درگیر باشند.»

او از كشورهای اروپایی و آسیای شرقی مثال می آورد كه: «در ژاپن حدود هشت درصد مهندسین كامپیوتر در خانه به برنامه نویسی و ساخت نرم افزار مشغولند. در ایتالیا طراحی مدل های جدید اتومبیل و وسایل نقلیه به عهده گروههای جوانی است كه كارهایشان را در شركت های خصوصی كوچك انجام می دهند و هیچ نسبتی با دولت ندارند.»

● دست از نگرانی بردار!

شش سالی از قرن بیست و یك گذشته و دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست.

حرفه ها و نیازها تغییركرده، حالا فردیت افراد و كارهای گروهی جوان ها برای شركت های بزرگ بیشتر ازهرچیز موردتوجه است. البته اگر این حریم ها موردقبول والدین قرار بگیرند و دست از نگرانی ها بردارند. ممكن است روزی این اتفاق بیفتد؟

بهزاد نویدپور