چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اثر متقابل فقه و اخلاق در یكدیگر


اثر متقابل فقه و اخلاق در یكدیگر

فقه اسلامی یكی از اینگونه قوانینی است كه به نام قانون الهی به جامعه بشری اعطإ شده و عمل به این قانون سعادت حقیقی بشر را از هر لحاظ تإمین می كند

● نیروی اخلاقی؛ ضامن اجرای احكام فقهی

برای عمل شدن به قانون، تنها اعلان حكم و وجود قوه اجرائیه كافی نیست، بلكه آنچه قانون را در سطح فرد و جامعه در هر شرائط منشإ اثر می سازد، وجود نیروی اخلاقی و تعهد فردی و جمعی است و این نوع ضامن اجرا در درون ذات افراد و پیوسته با ایشان همراه است.

قوانینی كه در دنیا موجود هستند، از لحاظ غرض و هدف بر دو گونه است:

۱) قوانینی كه غایت آنها رفع هرج و مرج و حفظ امنیت جامعه است.

۲) قوانینی كه غایت و غرض آنها، علاوه بر امنیت جامعه، وصول بشر است به نهایت درجه سعادت.

فقه اسلامی یكی از اینگونه قوانینی است كه به نام قانون الهی به جامعه بشری اعطإ شده و عمل به این قانون سعادت حقیقی بشر را از هر لحاظ تإمین می‏كند. [۱]

از اینجاست كه اهمیت «قانون دینی» بر «قانون مدنی» به خوبی آشكار می گردد در واقع، «حكم» در دین به صورت «وظیفه» درمی‏آید و در «قانون» به صورت «مقررات» اجرإ می‏شود و معلوم است كه رعایت مقرراتی كه قانون تعیین می‏كند با ادای وظیفه‏ای كه دین تكلیف می كند، چه اندازه متفاوت است و از همین تفاوت اختلاف فاحشی نیز در تإمین سعادت جوامع پدیدار می‏گردد.

این است كه دادستان اسبق دیوان كشور ایالات متحده آمریكا نظر به همین مزیت است كه پیروان این شریعت اطاعت از دستورات دینی را یك نوع فریضه وجدانی و واجب دینی می‏شناسند و احكام آن را به دیده قداست و احترام می‏نگرند در صورتی كه قوانین وضعی و نظامات بشری در نظر مردم هیچگونه قداست و روحانیتی ندارند و چه بسا كه بسیاری از احكام و مقررات آن را به عنوان باری گران تلقی می‏كنند و به هر وسیله و از هر راه كه میسر باشد، از زیربار آن می‏گریزند ولی شریعت آسمانی اسلام، در نظر پیروان آن، پرتو اراده و مظهر رضای خالق است و از این جهت تخلف از احكام آن به عقیده مسلمانان، گناهی بزرگ و مستوجب كیفر است چنانكه دكتر «عبدالفتاح عبدالباقی» كه یكی از اعلام حقوق و رجال قانون عصر حاضر می‏باشد، به همین مناسبت می‏گوید:

«در قوانین وضعی سزای جرم همراه جرم است الا این كه این سزا همیشه سزای دنیوی است زیرا واضع قانون وضعی؛ طبعا مالك آخرت نیست و نتیجه اینگونه كیفر دادن این است كه هر كس بتواند خود را به گریزگاه قانون برساند، مجرم محسوب نمی‏شود» [۲]

و نیز دكتر «محمد یوسف موسی» در كتاب «الفقه الاسلامی» پس از نقل این بیان می‏افزاید:

«اما قانون آسمانی، كه عالیترین نمونه آن فقه اسلامی است، در خصوص سزای اعمال راه و رسمی دیگر دارد زیرا هم در این دنیا پاداش و كیفر می‏دهد و هم در آخرت. و جزای اخروی همیشه بزرگتر از جزای دنیوی است و به همین جهت شخص معتقد همیشه وجود پلیس سری را در نهاد خود احساس می‏كند كه خود را از اطاعت اوامر و نواهی او ناگزیر می‏بیند هر چند كه در این دنیا فرار از كیفر برای او میسر باشد...» [۳]

از این جاست كه دادستان دیوان كشور ایالات متحده آمریكا «رابرت هوگوت جكسون» در مقام مقایسه میان احكام دینی اسلام و حقوق مدنی آمریكا، می‏گوید:

«قانون در آمریكا فقط یك تماس محدودی با اجرای وظایف اخلاقی دارد، در حقیقت یك شخص آمریكائی در همان حال كه ممكن است یك فرد مطیع قانون باشد، ممكن است یك فرد پست و فاسدی هم، از حیث اخلاق باشد. ولی برعكس آن، در قوانین اسلامی، سرچشمه و منبع قانون اراده خدا است اراده‏ای كه به رسول او محمد(ص) مكشوف و عیان گردیده است این قانون و این اراده الهی، تمام مومنان را جامعه واحدی می‏شناسد، در اینجا مذهب، نیروی صحیح و سالم، التصادق دهنده جماعت می‏باشد نه ملیت و حدود جغرافیایی.

در اینجا خود دولت هم مطیع و فرمانبر دار قرآن است... به نظر مومن، این جهان دهلیزی است به جهان دیگر كه جهان بهتر باشد و قرآن قواعد و قوانین و طرز سلوك افراد را نسبت به یكدیگر و نسبت به اجتماع آنها معین می‏كند تا آن تحول سالم را، از این عالم به عالم دیگر، تإمین نماید. غیر ممكن است تئوریها و نظریات سیاسی و یا قضایی را از تعلیمات پیامبر تفكیك نمود، تعلیماتی كه طرز رفتار را نسبت به اصول مذهبی و طرز زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی همه را تعیین می‏كند. این تعلیمات بیشتر وظیفه و تكلیف برای انسان تعیین می‏كند تا حقوق. یعنی تعهدات اخلاقی كه فرد ملزم به اجرای آن می‏باشد، بیشتر مطمع نظر است و هیچ مقامی هم، در روی زمین نمی‏تواند فرد را از انجام آن معاف بدارد و اگر از اطاعت سرپیچی كند، حیات آینده خود را به مخاطره انداخته است» [۴]

● زمینه سازی برای پذیرش احكام

برای این كه قانونگذار، از وضع قانون به نتیجه مطلوب برسد، تنها دقت در تحسین و تحكیم قانون كافی نیست، بلكه علاوه بر این، لازم است كه قانونگذار از طرف كسانی كه قانون برای ایشان وضع شده، اطمینان حاصل نماید به این معنی كه ضامن اجرائی در داخل قلوب و نفوس ایشان بگمارد و شك نیست كه ضامن اجرای هر قانون ایمان مردم به عدالت قانون و خشنودی از مقررات آن است. چنانكه از قرآن و سنت استفاده می‏شود، تشریعات اسلامی بیش از هر شریعت و قانون از این مزیت برخوردار است زیرا احكام و تكالیف خود را بر پایه‏های محكم و ایمان و اعتقاد اشخاص استوار ساخته است و علاوه بر این، زمینه سازی كلی به منظور جلب قبول و كسب پذیرش مردم، برای یكایك احكام به زمینه سازی جداگانه پرداخته و از این راه از منتهای رضا و اطمینان مكلفین برخوردار شده است. اینك چند مورد را به عنوان مثال یادآور می‏شویم:

یكی از احكام مهم اسلامی «زكات» است. زكات یك نوع ضریبه بر نصابهای معین از دارائی است كه می‏باید از پاكیزه‏ترین قسمت مال پرداخت گردد و شكی نیست كه دل برداشتن از مال دنیا كاری بس دشوار است و با خوی بخل كه در طبیعت اغلب اشخاص وجود دارد، بسی ناسازگار می‏باشد از این جهت شارع اسلام برای جایگزین ساختن این حكم در اعماق قلوب، با لطیف‏ترین وجهی به زمینه سازی پرداخته و با بیانی نافذ و موثر افكار را برای پذیرش این حكم آماده ساخته است.

چنانكه قرآن كریم در این باره فرموده است:

(خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزكیهم بها و صل علیهم ان صلاتك سكن لهم و الله سمیع علیم). [۵]

«از اموال آنها زكات بگیر تا به وسیله آن، آنان را پاك سازی و پرورش دهی و به آنها(هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعای تو مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست».

در این آیه به دو قسمت از فلسفه اخلاقی و اجتماعی زكات اشاره شده و خطاب به پیامبر فرموده: تو با این كار آنها را پاك می‏كنی و نمو می‏دهی، و آنها را از رذائل اخلاقی، از دنیاپرستی و بخل و امساك پاك می كنی و نهال نوعدوستی و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش می‏دهی. از این گذشته، مفاسد و آلودگیهائی كه در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی و محرومیت گروهی از جامعه به وجود می‏آید، با انجام این فریضه الهی بر می‏چینی و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاك می‏سازی. و نیز همبستگی اجتماعی و نمو و پیشرفت اقتصادی در سایه اینگونه برنامه‏ها تإمین می‏گردد بنا بر این حكم زكات هم «پاك كننده فرد واجتماع» است و هم نمو دهنده بذرهای فضیلت در افراد و هم سبب پیشرفت جامعه. و این رساترین تعبیری است كه درباره زكات می‏توان گفت: از یكسو آلودگیها را می‏شوید و از طرف دیگر تكال آفرین است.

قران كریم با این بیان خاطرنشان ساخته است كه پرداخت زكات به نفع خود مودیان زكات است زیرا از طرفی آئینه نفوس را از زنگار بخل و امساك می‏زداید و از طرفی جامعه را از عوامل كینه و حسد پیراسته می‏سازد.

بدیهی است، پس از ساختن چنین زمینه محكم در قلوب، آنگاه كه فقه اسلامی جزئیات این حكم را بیان كند، هیچ شخص مسلمان و معتقد به قرآن و سنت به خود اجازه نمیدهد از پرداخت زكات امتناع ورزد.

نمونه دیگر، موضوع «جهاد» است و جای تردید نیست كه این خود حكمی بسیار دشوار است زیرا بیشتر مردم بیش از آنچه در بذل مال بخل می‏ورزند، از بذل جان مضایقه دارند. از این رو قرآن در مقام ترغیب و تشویق به جهاد منطقی محكم بكار برده و اشعه انوار خیره كننده وحی را تا اعماق دلها نفوذ بخشیده و انجام این وظیفه را از جهان و آنچه در آن هست، برتر شمرده و شخص شهید را به وعده خلود در سرای سعادت و رضای خداوند دلگرم و امیدوار ساخته و از آن جمله فرموده است: (كتب علیكم القتال و هو كره لكم و عسی إن تكرهوا شیئا و هو خیر لكم و عسی إن تحبوا شیئا و هو شر لكم والله یعلم و إنتم لا تعلمون). [۶]

«جهاد در راه خدا بر شما مقرر شده است درحالی كه از آن اكراه دارید و چه بسا از چیزی اكراه داشته باشید، كه خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست بدارید كه شر شما در آن است و خدا می‏داند و شما نمی‏دانید».

این آیه اشاره به یك اصل اساسی در قوانین تكوینی و تشریعی خداوند می‏كند و روح انقیاد و تسلیم را در برابر این قوانین در افراد انسان پرورش می‏دهد و آن این كه افراد بشر نباید در برابر قوانین پروردگار تشخیص خود را ملاك قضاوت قرار دهند، زیرا به طور مسلم علم آنها از هر نظر محدود و ناچیز و در برابر مجهولات آنها همچون قطره‏ای در برابر دریاست. بنابراین قوانینی كه از علم خداوند سرچشمه می‏گیرد، هرگز نباید در برابر آن روی درهم كشید، بلكه باید بدانند همه آنها به سود و نفع آنهاست. [۷]

همچنین در آیه دیگر جهاد در راه خدا را معامله‏ای سودآور تعبیر می‏كند و شهادت یا پیروزی در میدان جهاد در راه خدا را مستوجب اجری عظیم می شمارد و این حقیقت را با بیانی نافذ و مهیج اینگونه بیان می‏كند:

(فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوه الدنیا بالاخره و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما). [۸]

«كسانی كه زندگی دنیا را به آخرت فروخته‏اند، باید در راه خدا پیكار كنند و آن كس كه در راه خدا پیكار كند و كشته شود، یا پیروز گردد، پاداش بزرگی به او خواهیم داد».

آیه كریمه، مشعر بر جهت اهمیت جهاد است زیرا كسی در این پیكار قدم می‏نهد كه از سر جان در می‏گذرد و چون خداوند عادل است اجری برای مجاهد در راه خدا مقرر فرموده است كه مناسب با بذل جان باشد و چون خداوند هر حسنه را به چندین برابر پاداش می‏دهد، می توان گفت كه پاداش جهاد در راه خدا برون از حد و نهایت است.

داود الهامی

پی‏نوشت:

[۱]. دكتر شهابی، ادوارفقه، ج‏۱، ص ۱۶ - ۲۰.

[۲]. نظریه القانون، ص ۱۷ - ۱۶.

[۳]. الفقه الاسلامی، ص ۶۹.

[۴]. حقوق در اسلام، مجید خدوری، ترجمه زین العابدین رهنما، چاپ اقبال، از مقدمه ربرت هوگوت جاكسون.

[۵]. توبه: ۱۰۳.

[۶]. بقره: ۲۱۶.

[۷]. تفسیر نمونه، ج‏۲، ص ۶۵.

[۸]. سوره نسإ: ۷۴.

[۹]. توبه: ۱۱۱.

[۱۰]. به نقل تفسیر نمونه، ج‏۵، ص ۷۰.

[۱۱]. نحل: ۶۷.

[۱۲]. بقره: ۲۱۹.

[۱۳]. نسإ: ۴۳.

[۱۴]. مائده: ۹۱ - ۹۰.

[۱۵]. انجیل متی، اصحاح پنجم، شماره ۴۱ - ۳۸.

[۱۶]. بقره: ۱۷۸.

[۱۷]. شوری: ۴۰.

[۱۸]. نحل: ۱۲۶.

[۱۹]. مائده: ۴۵.

[۲۰]. البته این حكم مانند سایر احكام اسلامی درای شروط و مقرراتی است كه در كتب فقهی آمده است.

[۲۱]. نورالثقلین، ج‏۱، ص ۶۳۷ - تفسیر نمونه، ج‏۴، ص ۳۹۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.